حمزه؛ فرمانده آزاده
محمدجواد مهدیزاده
بخش اول
«دیر قانون النهر» را در گذشته بیشتر از هر چیز، بهدلیل باغهای مختلف زیتون در این منطقه مجاور شهر ساحلی و تاریخی «صور» در جنوب لبنان میشناختند.
اکنون داستان عوض شده است. حالا دیگر شهر کوچک «دیر قانون النهر» را بیشتر از هر چیزی با صدها فرمانده، جانباز و شهید که در راه دفاع از اهلبیت(ع) و نبرد با دشمنان صهیونیست و تکفیری تقدیم کرده است، میشناسند.
چندین نفر از بزرگترین و اثرگذارترین فرماندهان و شهیدان تاریخ مقاومت اسلامی لبنان از اهالی همین منطقه هستند. قهرمان داستان امروز ما، یکی از همین انسانهای مهم در تاریخ مقاومت است.
* * *
حدود 18 سال از روزی که غده سرطانی اسرائیل با حمایت مستکبرین غرب و شرق در آن سوی مرزهای جنوبی لبنان در خاک فلسطین شکل گرفت، میگذشت. فصل بهار تازه از راه رسیده بود که خدا یک پسر به خانوادهای از اهالی «دیر قانون النهر»، که فاصله زیادی از مرزهای تحت اشغال صهیونیستها در شمال فلسطین اشغالی ندارد، عطا کرد.
«محمد حریری» و همسرش این هدیه الهی را به عشق امام هشتم شیعیان حضرت ثامنالحجج(ع)، رضا نامیدند. آن روز دوشنبه 5 فروردین 1342 (25 مارس 1963) بود.
* * *
یک سال بیشتر از عمر رضا نگذشته بود که همراه والدینش راهی کویت شد. تا حدود 9 سالگی در آنجا بود تا اینکه برای ادامه زندگی با پدربزرگ و مادربزرگش به لبنان برگشت. بقیه خانواده هم، به اسثتنای پدر که مانند خیلی از مردان شیعه لبنانی در آن زمان برای ادامه کار و تأمین معیشت خانواده همچنان در کویت به سر میبرد، مدتی بعد به لبنان برگشتند.
کمی بعد در سن 10 سالگی شروع به خواندن نمازهای واجب کرد طوری که این کار هرگز در آینده هم ترک نشد.
* * *
رضا از آنجا که بخشی از تحصیلات ابتدایی را در کویت گذرانده بود، ادامه تحصیلات تا پایان متوسطه را در لبنان سپری کرد. در همان زمان تصمیم گرفت که برای ادامه تحصیل به «هنرکده فنی صیدا» برود و در رشته «مهندسی معماری» به ادامه تحصیل خود ادامه دهد. حین تحصیل به «اتحادیه دانشجویان مسلمان لبنانی» پیوست و در فعالیتهای آنها مشارکت کرد.
کار دیگر او، همکاری با مجموعههای فرهنگی در شهرک مانند «کمیته فرهنگی دیر قانون النهر» و تأسیس گردان پیشاهنگی «محبت» از زیرشاخههای انجمن ملی پیشاهنگی «تربیت» بود. فعالیت فرهنگی او و میزان مطالعهای که داشت، نه فقط نسبت به بسیاری از هم سن و سالانش بلکه از خیلی از مردم عادی یا حتی اهل مطالعه و تحقیق به مراتب بالاتر بود.
* * *
درست در همان برهه زمانی، جنگ داخلی لبنان شروع شده و اسرائیل هم از جنوب حمله خود را آغاز کرده بود. در همان زمان رضا حریری در برنامههایی که حاضر میشد، در مورد درگیریهای احزاب لبنانی و فلسطینی از یک طرف و حمله صهیونیستها از طرف دیگر برای مردم توضیح میداد تا آنها را از خطرات این دو حادثه مهم آگاه کند.
در دوره جنگ داخلی، چند شخصیت بودند که بسیاری از آنان و صحبتهایشان تأثیر میگرفت. اولین و مهمترین این افراد، امام موسی صدر، روحانی ایرانی شیعه و رهبر حرکتالمحرومین، بود که توانسته بود یگانی رزمی از جوانان شیعه تحت عنوان جنبش «امل» تأسیس و از توان این جوانان برای نبرد با ارتش رژیم صهیونیستی و گروههای تهدیدکننده علیه شیعیان لبنان استفاده کند. سخنرانیهای امام موسی صدر نقش مهم در شکلگیری تفکر مبارزاتی اسلام در دوران نوجوانی او داشت.
دومین شخصیت مهم، که بعدها تبدیل به اولین شخصیت سیاسی و اسلامی دوران معاصر زندگی او شد و از صحبتها و نظرات او مخصوصاًً در مبارزه با رژیم صهیونیستی الگو گرفت، امام خمینی بود. انقلاب اسلامی ایران برای او و تعدادی دیگر از دوستان جوان و همفکرش در «دیر قانون النهر» مانند یک نیروی جدید برای تأثیرگذاری در مبارزه با دشمن صهیونیست بود.
سومین شخصیت، که کتابها و آثار او را در همان نوجوانی مورد مطالعه قرار میداد و از آنها استفاده میکرد، روحانی مجاهد عراقی لبنانیالاصل «سید محمدباقر صدر» بود. مدت زیادی از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نگذشته بود که صدام، دیکتاتور بعثی عراق، سید محمدباقر صدر و خواهرش بنتالهدی را به شهادت رساند. رضا حریری همان موقع متنی آماده کرد و در آن خطاب به نیروهای صهیونیست و گروههای دشمن گفت:
«ممکن است نبرد به قیمت جان انسان تمام شود اما جان ما برتر از جان سید محمدباقر صدر نیست!»
* * *
سال 1361 در رشته مهندسی معماری از هنرکده فنی صیدا فارغالتحصیل شد. با این وجود، اتفاق مهمی که در آن سال رخ داد، عزم برای مقابله با دشمنان اسلام و لبنان را بیشتر از قبل محکم کرد.
ارتش اسرائیل با حمایت شبه نظامیان مسیحی لبنانیتبار و مزدور خود، حمله گستردهای را از زمین، هوا و دریا علیه لبنان به اجرا گذاشت و ظرف کمتر از یک هفته به مناطق حومه بیروت، پایتخت لبنان، رسید.
زمان نبرد اصلی رضا حریری و بسیاری از دوستانش در میان جوانان دیر قانون النهر با ارتش اسرائیل فرا رسیده بود.
(ادامه دارد)
(ادامه دارد)