به هیچ کس باج نمیدهیم
گزیده سخنان کلیدی رهبر انقلاب درباره فتنه 88
ادامه فصل چهارم: از تنفیذ
تا 22 بهمن 1388
مخالفت رهبری با حذف برخی نمایندگان مجلس خبرگان که نظر مخالف دارند | به نظر من خبرگان اقدام نباید بکنند به اینکه کسی را که حالا عقیده مخالفی در بین خودشان دارد، اعلام کنند. این به نظر من اقدام خیلی مناسبی نیست. حالا من البتّه نمیخواهم به خبرگان تکلیفی بکنم یا چیزی را بهعنوان تکلیف بگویم؛ سلیقه من این است. بالاخره یک نفر عقیده دیگری در یک مسئله خاصّی دارد؛ اینجور نیست که در مبانی و اصول اختلافی وجود داشته باشد و به نظرم نمیآید اینجوری باشد. (2 مهر 1388)
از نگفتن برخی حرفها ناراحت میشوم |
در این زمینهها خیلی حرف هست؛ خیال نکنید آن حرفهایی که صداوسیما میزند، این، همه حرفها است؛ نه، خیلی مطلب هست. گفت: «یک سینه حرف موج زند در دهان ما». اینجور نیست که هرچه که انسان احساس میکند، این را گفته باشد یا بتواند بگوید؛ خیلی حرفهای زیادی هست. شما جوانها الحمدلله باهوشید، با استعدادید، به تدریج خیلی از حقایق برای شماها روشن خواهد شد... خیال نکنید من از شنیدن اینجور حرفها ناراحت میشوم؛ نه، من از اینکه این حرفها زده نشود، ناراحت میشوم. بنده توی جلساتِ دانشجویی، دانشگاهی که اینجا هستند، گاهی که ببینم حالا بعضیها روی ملاحظه، روی احترام، روی هرچه، بعضی از این حرفها را که خیال میکنند من خوشم نمیآید، نمیزنند، از نگفتنش ناراحت میشوم؛ از گفتنش مطلقاً ناراحت نمیشوم. ایکاش مجال بود تا گفته میشد، تا آنوقت انسان میتوانست آن برگهای بر روی هم گذاشته کتاب حرف را، باز کند تا خیلی از حقایق روشن بشود. آینده، البتّه این کارها خواهد شد. (6 آبان 1388)
موافق تبلیغات انتخاباتی زودهنگام نبودم |
خیلی چیزها با اعلام درست نمیشود، با کار درست میشود؛ با حرف درست نمیشود. حرف، جنجالسازىِ تبلیغاتی و لفّاظی هیچ کمکی به حلّ مشکلات نمیکند؛ همچنانی که شما دیدید. توی همین قضایای انتخابات، تبلیغات انتخاباتی مثلاً باید یک ماه یا 20 روز قبل از شروع انتخابات انجام بگیرد؛ امّا از پیش از عید نوروز تبلیغات انتخاباتی شروع شد! همین تلویزیونی هم که مورد انتقاد بعضی از دوستان است، متأسّفانه منعکس میکرد. بنده موافق هم نبودم... راضی نبودم که از سه ماه قبل از انتخابات _ انتخابات بیستودوّم خرداد بود _ از ماه اسفند، بلکه زودتر از اسفند، بعضی از سفرهای تبلیغاتی و حرفهایی که زده شد و تظاهراتی که میشد و مجادلاتی که انجام میگرفت، از تلویزیون پخش شود، که متأسّفانه توی تلویزیون پخش شد؛ بهخاطر همین، که یعنی ما آزاداندیشیم! اینها توهّم است؛ این جنجالآفرینی در داخل کشور است. جنجال فکری غیر از مباحثات صحیح است.
(6 آبان 1388)
از انتقاد استقبال میکنم | اينى هم که گفتند از رهبرى انتقاد نمیکنند، شما برويد بگویيد انتقاد کنند؛ ما که نگفتيم از ما کسى انتقاد نکند.... ما که حرفى نداريم. من از انتقاد استقبال میکنم؛ از انتقاد استقبال میکنم. البتّه انتقاد هم میکنند. ديگر حالا جاى توضيحش نيست.
انتقاد هم هست، فراوان هست، کم هم نيست؛ بنده هم میگيرم، دريافت میکنم و انتقادها را میفهمم. (6 آبان 1388)
به دشمن باج نخواهیم داد | گاهی هم هست که این بازیهایی که دشمن درمیآورد، برای
باج گرفتن از جمهوری اسلامی است. اوّل انقلاب هم همینجور بود؛ بعضی از این گربهرقصانیهایی که میکردند، برای این بود که نظام جمهوری اسلامی را وادار کنند که آنها را در قدرت سهیم کند، شریک کند، بدون استحقاق؛ بدون اینکه مردم این را خواسته باشند، پشتوانه مردمیای وجود داشته باشد. گاهی اینجور است که دشمنان بینالمللی ما این جنجالها را راه میاندازند، برای اینکه جمهوری اسلامی را وادار کنند به باجدهی؛ مثل خیلی از دولتهایی که بهمجرّدی که یک خطری احساس میکنند، میروند در مقابل ارباب بزرگتر، حاضر میشوند باج بدهند؛ باج پولی بدهند، باج سیاسی بدهند. امام باج نداد _ این را همه بدانند _ ما هم به هیچکس از طرف ملّت ایران و از طرف خودمان باج نخواهیم داد. (6 بهمن 1388)
فرزندان انقلابیام را از حرکات خودسرانه برحذر میدارم | هرگونه کار بیرویّهای، کمک به دشمن است. اینجا جوانها تلفن میکنند
_ میفهمم من، میخوانم، غالباً تلفنها و نامهها را خلاصه میکنند، هر روز میآورند، من نگاه میکنم _
میبینم همینطور جوانها گلهمند، ناراحت و عصبانی؛ گاهی هم از بنده گله میکنند که چرا فلانی صبر میکند؟ چرا فلانی ملاحظه میکند؟ من عرض میکنم؛ در شرایطی که دشمن با همه وجود، با همه امکاناتِ خود در صدد طرّاحی یک فتنه است و میخواهد یک بازی خطرناکی را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازی کمک نکرد؛ خیلی باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیّت وارد شد. دستگاههای مسئولی وجود دارند، قانون وجود دارد؛ برطبق قانون، بدون هیچگونه تخطّی از قانون، بایستی مُرّ قانون بهصورت قاطع انجام بگیرد؛ امّا ورود افرادی که شأن قانونی و سمت قانونی و وظیفه قانونی و مسئولیّت قانونی ندارند، قضایا را خراب میکند. خدای متعال به ما دستور داده است: «و لا یجرمنّکم شنئان قومٍ علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی»1 بله، یک عدّهای دشمنی میکنند، یک عدّهای خباثت بهخرج میدهند، یک عدّهای از خباثتکنندگان پشتیبانی میکنند _ اینها هست _
امّا باید مراقب بود. اگر بدون دقّت، بدون حزم، انسان وارد برخی از قضایا بشود، بیگناهانی که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال میشوند. این نباید اتّفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهای عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینکه یک حرکتی را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز
بر روال قانون. (19 دی 1388)
فصل پنجم: از 22 بهمن 1388
تا امروز
چرایی و چگونگی برخورد نظام اسلامی با فتنهگران | همينهایى که الان جزو فتنهگرهايند، يک روزى جزو داغهاى انقلاب بودند اينها، در دهه 60،
حرفهاى عجيب و غريبى [میزدند]. من يکوقتى توى يک مجموعهاى از اينها گفتم آقايان! اگر امروز يک دزدى نردبان بگذارد روى ديوار فلان آدم ثروتمند، بخواهد برود داخل [خانه] او دزدى کند، منِ دولت اسلامى، شماى دولت اسلامى وظيفه دارى جلوگيرى کنى يا نه؟ يا ميگویى چون ايشان ثروتمند هستند بگذار برود دزد بزند. خب معلوم است ديگر؛ حفظ امنيّت، ثروتمند و فقير ندارد؛ چپ و راست ندارد: چون فلانکس دست راستى است، اگر دزد خانهاش را زد ما کاری
نکنيم.
اينجورى بودند اينها آن زمان؛ حالا افتادهاند از اينطرف. ما [برایمان] فرق نميکند، ما امنيّت را براى همه، قانون را براى همه، سعه رزق را، عيش را، پيشرفت را براى همه، علم را براى همه، براى همه ميخواهيم. اينهایى که مغضوب دستگاه هستند، چون در اين روند صحيح و منطقى دارند اخلال ميکنند؛ آزادى هست مخالفت ميکنند باهاش. آزادى انتخابات هست، انتخابات انجام ميگيرد، يک نفر بيست و چهار پنج ميليون رأى مىآورد، حاضر نيستند زير بار بروند؛ زورگویى ميکنند، قلدرى مي کنند، گردنکلفتى مي کنند؛ دستگاه با اينها طرف است؛ با آدم حقگو که دستگاه طرف نميشود. اينجورى بايد مشى کنيد.
مشى، مشى قانونى، اخلاقى، شرعى. با گناه و ظلم هم هيچ کارى پيش نميرود. اين را هم به شما بگويم. با رفتارهاى گناهآلود کار پيش نميرود. بهترين شيوه پيشرفت کار اين است که انسان کار را صحيح، سالم، پاکيزه، خدایى انجام بدهد.
(12 اسفند 1389)
پانوشت:
1- سوره مائده، بخشی از آیه 8، ترجمه: «و البتّه نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد که عدالت نکنيد؛ عدالت کنيد که آن به تقوا نزديکتر است.»