به بهانه چهلمین روز درگذشت آیتالله حسین شب زندهدار جهرمی
فقیه ولایتمدار(نگاه)
هفتاد سال قبل (زمان جنگ جهانی) در جهرم هم قحطی آمد کمی قبل از شروع قحطی مقدار زیادی قند و چای به قیمت ارزانی برای دو برادر متدین و مغازهدار که شریک بودند یعنی کربلایی احمد و حاج قنبر وارد جهرم شد. همه جهرم گفتند اینها پولدار شدند چون قیمت قند و چای بیش از ده برابر شده بود. اما مردم جهرم با تعجب دیدند که این دوبرادر برای جهرم کوپن قند، چای متناسب با تعداد خانوار درست کردند و قند و چای موجود را با کمک کوپن به قیمت زمان ارزانی فروختند.
دکتر محمد حسن شجاعیفرد*
در سال 1308، آیتالله شبزندهدار جهرمی در خانواده همان کربلایی احمد متولد شده است.
ایشان اساتیدی چون آیتالله حقشناس در جهرم، آیتالله حدائق در شیراز، آیتالله بروجردی و امام خمینی در قم داشتهاند و شاگردان بسیار زیادی تربیت کردند که همگی از فضلای حوزههای علمیه هستند.
در سالهای قبل از انقلاب یعنی قبل از سال 40 تا 57 سه روحانی بزرگ هدایت مردم بویژه جوانان جهرم را به عهده داشتند. آیتالله حقشناس که از همه بزرگتر و سمت استادی، داشتند که اخلاق عملی را به نمایش گذاشته بودند. آیتالله شبزندهدار که در تعمیق اطلاعات اسلامی مردم نقش ایفا میکردند، آیتالله سید حسین آیتاللهی نیز پرچمدار مبارزه با رژیم شاه بودند. این سه بزرگوار همیشه با هم همراه و هماهنگ بودند، به عنوان مثال در جلسهای که خودم حاضر بودم (1342) و آقای آیتاللهی آن قدر جوان بودند که به نام پدرشان و به عنوان پسر آقا محمد مشهور بودند سخنرانی میکردند، آیتالله حقشناس که جای پدر ایشان بود پس از پایان منبر از محل خود برخاست و تا پای منبر ایشان مرثیه خواند (پا منبری کرد) و همگان را از این همه تواضع مات و مبهوت ساخت.
وقتی آقای آیتاللهی را رژیم دستگیر کرد، آیتالله شبزندهدار در منبر مسجد صاحبالزمان در همان شبها به جای ایشان منبر رفتند و از ایشان تجلیل کردند. آن دو بزرگوار یعنی آقایان حقشناس و آیتاللهی هم همیشه از آیتالله شبزندهدار به عنوان فقیهی دانشمند، انقلابی و جوانگرا یاد میکردند.
اما چند اقدام قابل توجه؛
در جهرم معمولاً مراسم احیا در خانهها و همراه با دادن اطعام در سحر بود، آن هم با دعوت خصوصی، لذا عموم مردم نمیتوانستند در مراسم احیا شرکت کنند.
آیتالله شبزندهدار از اولین کسانی بودند که مراسم احیاء و شبهای قدر را به مساجد و امامزادهها بردند و همه مردم توفیق شرکت پیدا کردند. شاید اولین باری بود که دعای ابوحمزه ثمالی در ماه رمضان خوانده میشد، آن هم همراه با اشکهایی که صورت این روحانی جوان را پر میکرد.
آیتالله شبزندهدار در سال 1338 جلسهای برای زنان در جهرم تشکیل دادند و زنان و دختران جوان جهرم را آنچنان تشویق به مسائل دینی و مذهبی کردند که دانشآموختگان آن جلسات الان بیش از 60 جلسه مذهبی زنانه را در جهرم اداره میکنند.
ایشان برای جهرم که هیچ کتابخانهای نداشت کتابخانه اسلامی جهرم را بنا نهادند و خودشان میفرمودند کتابخانهای که با پول آقای بروجردی، نیت آقای حقشناس درست شود خروجیهای خوبی دارد هرچند بنیانگذار اصلی آن خود ایشان بودند.
سعید محسن عضو مرکزی سازمان مجاهدین (منافقین) سربازیاش را در جهرم میگذراند و در جذب جوانان برای سازمان خود اقدام میکرد و عدهای را هم جذب کردند اما اکثرا با تعمقی که از اسلام از ایشان آموخته بودند از عضویت منصرف شدند لذا اگر آیتالله شبزندهدار نبودند شاید خیلی از افراد جهرمی که الان در جاهای مختلف خدمتگزار نظام هستند عضو سازمان منافقین بوده و یا به هلاکت رسیده بودند. اگر جهرم دارالمومنین نامیده میشود و در دوران انقلاب جزء 11 شهری بود که حکومت نظامی در آن اعلام شد به برکت وجود علمایی نظیر این سه عالم بزرگوار جهرمی بود.
ولایتمداری
اما غیر از سادهزیستی فوقالعاده، تواضع این استاد اخلاق و مراتب علمی عمیق اسلامی، ولایتمدار بودن ایشان، جای توجه و سرمشق برای طلبههای جوان دارد.
ایشان جزء اولین افرادی بودند که همیشه اطلاعیههای قبل و بعد از خرداد 42 را امضا میکردند. بعد از پیروزی انقلاب که امام به قم آمده بودند. ایشان از استقبالکنندگان امام بودند و امام هم به دیدن ایشان رفتند.
خودشان نقل میکنند، بعد از انقلاب موقعی که امام قم بودند، در سی شب ماه مبارک رمضان آن سال میرفتیم پشت دیوار منزل ایشان مینشستم و دعای افتتاح میخواندم و وقتی به «یهلک ملوکا و یستخلف آخرین»، میرسیدم بلند میشدم و به خانه امام اشاره میکردم تا با استعانت از این دعا نظام اسلامی به سلامتی پیش برود و امام به سلامت باشند.
به فرمان امام خودشان در جبهههای جنگ حضور پیدا میکردند تا رزمندگان را تشویق کنند و فرزندان ایشان نیز از دوران جنگ تحمیلی از رزمندگان بسیجی بودند.
آیتالله شبزندهدار بعد از رحلت امام(ره)، همواره از یاران و همراهان و مدافعان مقام عظمای ولایت حضرت آیتالله خامنهای (دام عزه) بوده و همه را به اطاعت از ایشان توصیه میکردند.
در سفر حضرت آقا به قم به استقبال ایشان میرفتند و در سفر سال 91، آقا به منزل ایشان تشریف بردند. آقای شبزندهدار گفتند من چند شب قبل خواب دیدم شما به منزل ما تشریف آوردهاید و من دست شما را بوسیدم، لذا الان که خواب من تحقق پیدا کرده است، اجازه میخواهم که دست شما را ببوسم، که حضرت آقا اجازه ندادند.
توجه حضرت آقا به ایشان را نیز میتوان در پیام تسلیت ایشان مشاهده نمود.
اگر از این بیت امروز فقیهی ولایتمدار و عضو فقهای شورای نگهبان، یعنی حضرت آیتالله شیخ مهدی شبزندهدار که خلف صالح آن سلف متقی و در خدمت نظام است و یا 5 داماد از دامادهای ایشان از فضلای حوزه علمیه قم و تعداد زیادی از نوههای ایشان نیز طلبه میباشند حکایت از نیت پاک آن مرحوم در خدمت به اسلام دارد.
خداوند ایشان را با اولیاء خود محشور و حق ایشان را بر شاگردان ناچیز ایشان بویژه حقیر ببخشاید.
_________________
* رئیس دانشکده و پژوهشکده مهندسی خودرو دانشگاه علم و صنعت ایران