kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۹۲۹۳
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۴۰۰ - ۲۰:۲۷

مقایسه تصویرسازی هالیوود از ارتش آمریکا با واقعیت

 

آرش فهیم
«این تصویرهای هالیوودی‌ای که کشورهایی مثل آمریکا و امثال آمریکا از ارتش‌هایشان نشان می‌دهند، واقعیّت ندارد؛ واقعیّت ارتش همین [چیزی] است که مشاهده کردید؛ آن ‌جور آمدند در افغانستان [و این جور رفتند]؛ در جاهای دیگر هم کم و بیش همین ‌جور است. در کشورهای دیگری هم که ارتش آمریکا حضور دارد، حالا اگر به‌فرض غیرت حُکّام آن کشورها آن ‌قدری نبوده که آنها را بیرون کنند لکن منفور ملّت‌هایند؛ در هر کشوری که هستند، [مثلاً] در کشورهای شرق آسیا که ملاحظه کنید، که ارتش آمریکا سال‌هاست حضور دارد، یک مجموعه‌ منفوری است در چشم آن ملّت‌ها.» (بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح در 11 مهر 1400)
هالیوود این سرزمین رؤیاها و تخیلات، با همه‌ی زرق و برق و هیجاناتش اما چوپان دروغگویی است که گرگ‌ها اداره‌اش می‌کنند! اسطوره‌های هالیوودی طی یک قرن گذشته به نماد شجاعت و شکست‌ناپذیری تبدیل شده‌اند اما نمود واقعی این اسطوره‌ها که همان کماندوها و رنجرهای ارتش آمریکا هستند، چه وضعی دارند؟ 12 آبان سال 1400 بار دیگر ارتش آمریکا در مقابل نیروهای دفاعی ایران و این بار روی آب، تحقیر شد. این تحقیر، بر هم زننده همان تصویر هالیوودی از ارتش آمریکا بود. درواقع، یک تصویرسازی «ضد هالیوودی» ایجاد شد. اما جای سؤال است که چرا این موضوع، مهم و بزرگ است و از چه رو باید تصویرسازی هالیوودی از نیروهای نظامی ایالات متحده را با نشر واقعیت، تخریب کرد؟!
ارتش هالیوودی
واقعیت این است که هالیوود بیش از تسلیحات نظامی برای آمریکا ابهت ایجاد کرده است. قطعا اگر آمریکا این سینما را نداشت، از اقتدار پوشالی‌اش بی‌بهره بود. سینما برتر از هر رسانه و هنر دیگری، می‌تواند روح و ذهن انسان‌ها را برباید و به تبع، سرزمین‌ها را‌اشغال کند. یک تحقیق ساده نشان می‌دهد که بین «میزان تماشای محصولات سینمای آمریکا» و «باور به قدرت نظامی آمریکا» نسبت بسیار نزدیکی وجود دارد. تصور‌اشتباه برخی از مردم درباره‌ توانمندی‌های نظامی آمریکا، نشأت گرفته از هالیوود است. هالیوود اسم یک شهر نیست، بلکه پایتخت جنگ نرم و تأثیرگذاری رسانه‌ای ‌است و نشان می‌دهد رسانه- به ویژه سینما- اگر بخواهد مرداب را دریا و چشمه را باتلاق نمایش می‌دهد. به همین دلیل هم دستگاه‌های فکری و تبلیغاتی در آمریکا هر سال ده‌ها فیلم خیره‌کننده‌ جنگی می‌سازند اما سینمای ما با این سوژه‌ مهم قهر است و غیر از چند فیلمساز که باغیرت شخصی سراغ این موضوع می‌روند، اغلب غافل هستند. چون سینما با قدرت آتش‌فشانی‌اش قادر است شور و حماسه بیافریند و می‌دانیم در هر نبردی، روح و روحیه‌ سربازان است که به سلاح‌ها آتش تهیه می‌دهد و خطوط را می‌شکند. این است که رضاشاه با آن همه دبدبه و کبکبه در مقابل حمله‌ ارتش بیگانه ساعتی هم دوام نمی‌آورد و بزدلانه فرار می‌کند اما سربازان امام خمینی(ره) با دستان خالی، هشت سال رویاروی ارتشی که ده‌ها کشور و قدرت جهانی حامی‌اش بودند ایستادند. خالی‌بندی‌های هالیوودی هم برای این است که به مردم آمریکا روحیه داده شود، به سربازان‌شان تهور ببخشد و دل نظامیان دیگر کشورهای جهان را خالی کند. فقط کافی است که داستان برخی از فیلم‌های هالیوودی را با مشابه واقعی همان حوادث مقایسه کنیم. نزدیک‌ترین نمونه برای ما فیلم‌هایی چون «آرگو» و «نیروی دلتا» هستند، چون ضدایرانی‌اند. هر دو به حماسه‌ نیروهای امنیتی و ارتش آمریکا در نجات مأموران‌شان در ایران و غرب آسیا می‌پردازند و هر دو شکست را به پیروزی قلب کرده‌اند. فیلم «آرگو» به گونه‌ای است که گویی این ایران بود که در جریان تسخیر لانه‌ی جاسوسی آمریکا در تهران تحقیر شد، نه آمریکا! اما بدتر از همه فیلم خبیثی با عنوان «تک‌تیرانداز آمریکایی» است.همان فیلمی که درباره‌ یک گاوچران وحشی است که در عراق، زنان و کودکان و به طور کل، غیرنظامیان را بارها و بارها هدف قرار داده بود. داشتن چنین سربازی برای ارتش آمریکا یک ننگ بزرگ است. اما هالیوود آنقدر ریاکار و دغل‌باز است که این آدمکش را در فیلم «تک‌تیرانداز آمریکایی» به عنوان یک ابرمرد و تجسیم انسانیت معرفی کرده است!
از یمن تا آمریکای لاتین
هر جا منافع آمریکا به خطر افتد، هالیوود همان جا حاضر می‌شود و تحریف می‌کند، حتی یمن؛ در فصل پنجم سریال «فرار از زندان»- سریالی که فصل‌های قبلی‌اش در تلویزیون ایران نیز به نمایش درآمده- بدون اینکه الزامی وجود داشته باشد، ماجرای تلاش برای رهایی یکی از اعضای گروه محوری در این سریال در یمن رخ می‌دهد تا این بار قهرمان‌پردازی آمریکایی در آن کشور تجلی یابد!
سال‌هاست که سرخ‌پوست‌ها و مردم آمریکای لاتین نیز تصویری منفی و زشت در آثار سینمای آمریکا داشته‌اند. در فیلم‌هایی با موضوعات مافیایی، اغلب خلافکارها اهل آمریکای لاتین هستند! در بسیاری از آثار قهرمانانه‌ هالیوودی مثل «جیمزباند» بخشی از تقابل قهرمان فیلم با مردانی تبهکار از آمریکای لاتین است...
نه دفاع، نه مقدس
به طور کلی در 99 درصد از فیلم‌های هالیوودی، سربازان و نیروهای آمریکایی شکست‌ناپذیر بوده‌اند؛ شاید در سر راه خود با دشواری‌ها و ناکامی‌هایی هم مواجه شوند اما چون «قهرمان آمریکایی» هستند، سرانجام همه‌ دشمنان خود را شکست می‌دهند و پیروز می‌شوند. ارتش آمریکا در همه جا عامل خشونت و تجاوز و‌اشغال و کودتا بوده است، اما هالیوود همه‌ این‌اشغالگری‌ها و جنایات را به عنوان یک «دفاع مقدس» معرفی می‌کند! در خیلی از این فیلم‌هایی که به جنگ و حضور آمریکایی‌ها در دیگر کشورها می‌پردازند سخنی از حمله و تجاوز و کودتا به میان نمی‌آید و همه جا تأکید می‌شود که «ما آمریکایی‌ها در حال دفاع از خود در برابر حمله‌ها و توطئه‌های شیاطین هستیم!» و همیشه هم شکست‌ناپذیر و پیروز هستند! اما هر بار تصویری واقعی از سربازان آمریکایی درز کرده، همه دیده‌اند که حقیقت چیز دیگری است. بارها فیلم‌هایی درباره‌ حضور ملوانان و سربازان نیروی دریایی ارتش ایالات متحده دیده‌ایم. فیلم‌هایی که در آنها سربازان این نیرو، همه‌اشرار و حتی موجودات فوق تصور را از پا در می‌آورند. اما در دنیای واقعی چه رخ داد؟ هنوز هم تصاویر بازداشت گروهی از سربازان نیروی دریایی آمریکا توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خلیج‌فارس، تکان‎دهنده است. هر چند که این تصاویر، در رسانه‌های دنیا سانسور می‌شوند تا به فضاسازی تصویر تخیلی هالیوود از ارتش آمریکا خدشه‎ای وارد نشود. اما این تصاویر تثبیت شده از واقعه، گویای حقارت و وحشت در چهره‌ نظامیان آمریکایی است... و این را مقامات کاخ سفید از همه بهتر می‌دانند که واقعیت را برای همیشه نمی‌توان سانسور کرد!
نمونه‌ عینی‌تر
«جک وایر» یکی از سریال‌های اکشن و سیاسی تلویزیون آمریکاست. این سریال هالیوودی داستان یک مأمور ویژه آمریکایی با نام جک وایر را نمایش می‌دهد که به تعقیب فعالیت‌های تروریستی در سرتاسر جهان می‌پردازد. فصل اول این سریال بیشتر بر خاورمیانه متمرکز بود. اما فصل دوم سریال «جک وایر» به مقابله‌ این قهرمان آمریکایی با یک فعالیت تروریستی در ونزوئلا اختصاص دارد. ماجرای سریال مفصل است. اما به طور خلاصه، این سریال نشان می‌دهد که نیروهای آمریکایی با چه شجاعت و توانایی عجیبی به ونزوئلا می‌روند و حتی تا کاخ ریاست‌جمهوری این کشور نیز نفوذ می‌کنند و مأموریت خود را با موفقیت انجام می‌دهند و با سربلندی به کشورشان برمی‌گردند.
اواسط اردیبهشت سال 1399 تصاویری از بازداشت ذلیلانه‌ کماندوهای آمریکایی نفوذ کرده در خاک ونزوئلا سرتاسر جهان را شگفت‌زده کرد. آنها نه برای سرنگونی یک فعالیت تروریستی بلکه برای انجام یک کودتا علیه دولتی که در برابر آمریکا ایستاده است به آن کشور تجاوز کردند. مأموران ویژه‌ آمریکایی اما نه تنها حماسه‌ای خلق نکردند بلکه با حقارت تمام، پیشانی‌شان به خاک ساییده شد؛ نظامیان ونزوئلا، دست یانکی‌های متجاوز را مثل دزدان فراری از پشت بستند و الحق، حق‌شان را کف دست‌شان گذاشتند! گویی مردم این بخش از آمریکای لاتین، خواستند نشان دهند آنچه هالیوود نشان می‌دهد، توهمی بیش نیست. آنها با عمل خودشان هیاهوی پرفریب سینمای آمریکا را آرام کردند. انگار، از سال‌ها تحقیر و توهین هالیوود انتقام گرفتند و گفتند در اصل می‌توان گرایش پررنگ هالیوود به ابرقهرمان‌سازی در سینما را بازتابی از همین بی‌ریشه بودن و احساس حقارت آمریکایی‌ها در میدان عمل دانست. ملتی که ریشه و هویت تاریخی ندارد و سربازانش در همه جا عامل ویرانی و نکبت و مرگ هستند، با مخدرهایی چون سوپرمن، مرد عنکبوتی، راکی، رمبو، آیرون‌من، جیمز باند، ترمیناتور و تک‌تیرانداز آمریکایی احساس وقار و نشاط می‌کنند...