جرعه های معرفت-شرح حدیث معصومین (ع) در کلام رهبر انقلاب
کسی که فردا را از عمر خود بداند مرگ را نشناخته
عن اسماعیل بن مسلم السّکونى عَنِ الصّادِقِ، جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ(عَلَیهِمَا السَّلامُ )عَن اَبیهِ عَن آبائِهِ(ع) قالَ، قالَ عَلِىٌّ (ع): مااَنزَلَ المَوتَ حَقَّ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَدا مِن اَجَلِهِ.(1)
هرکسى که فردا را جزو مهلت عمر خود بداند، مرگ را درست نشناخته و آن را در جایگاه حقیقى خود قرار نداده است.
***
عن اِسماعیلِ بنِ مُسلِم السَّکونىّ؛
]راوی این روایت] معروف است که عامّى است؛ از روات و اصحاب امام صادق(ع) است؛ معروف به عامّى بودن است لکن بعضى احتمال دادهاند طبق یک قرائنى که ایشان عامّى نباشد، شیعه باشد و بلکه از خواصّ امام صادق باشد؛ بعضى قرائنى بر این دارند و ذکر کردهاند؛ علیایحالٍ ثقه است؛ همانى است که نوفلى از او نقل میکند.
- عنِ الصّادِقِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلامُ) عَن اَبیهِ عَن آبائِهِ (ع)قالَ، قالَ عَلىٌّ (ع):مَا اَنزَلَ المَوتَ حَقَّ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَدا مِن اَجَلِه؛
تعبیر کوتاه و بسیار گویا و عبرتانگیزى است. میفرماید هر کسى که فردا را جزو مهلت عمر خود و زندگى خود بداند، مرگ را درست نشناخته؛ مرگ را در جاى حقیقى خود قرار نداده؛ اینکه ما خیال کنیم که حالا ما یک چند سال دیگر هستیم، از جمله چیزهایى است که در روایات متعدّد، در دعاهاى مختلف مأثور با این نگرش عامیانه ابلهانه مبارزه شده که شما خیال کنید که ما حالا که هستیم؛ حالا فردا مثلاً یا یکسال دیگر. میفرماید که [چنین شخصی] مرگ را در جایگاه حقیقى خود قرار نداده است، یعنی کسى که فردا را جزو اجل خود یعنى جزو مهلت خود و فرصت خود بداند مرگ را درست نشناخته است. ممکن است همین امروز، امشب، تا قبل از فردا ما نباشیم کمااینکه نظائرش را فراوان دیدهایم.
در دعاى صحیفه سجّادیّه تعبیر عجیبى است؛ میفرماید که پروردگارا! به من آن روحیّه را عطا کن، آن فهم را عطا کن که من امید رسیدن نفَس بعدى را به این نفَس نداشته باشم: [حَتّى لانُؤَمِّلَ...] وَلاَاتِّصالَ نَفَسٍ بِنَفَسٍ، وَ لاَ لُحوقَ قَدَمٍ بِقَدَمٍ؛(2) داریم راه میرویم، اینکه قدم بعدى حتما از سوى ما برداشته خواهد شد را ما خاطرجمع نباشیم؛ ممکن است برویم. این حالت ترقّب(انتظار) مرگ در انسان خیلى برکات دارد، کار را انسان عقب نمیاندازد؛ کارهاى لازمى را که باید انجام بدهد، انجام میدهد؛ منافاتى هم ندارد با اینکه انسان با توجّه به اینکه با همین احتمال که ممکن است تا یک ساعت دیگر، تا یک روز دیگر نباشد، کارهاى بلندمدّت را هم شروع کند؛ با هم منافاتى ندارد. چون سود کارهاى بلندمدّت حتما به شخص ما که نخواهد رسید؛ به دیگران هم که برسد به این تعبیر بگوییم سودش به ما رسیده است. بنابراین «اعمَل لِدُنیَاکَ کَاَنَّکَ تَعیشُ اَبدًا»؛ کار آبادى دنیا، سامان دادن به امور زندگى دنیا را جورى انجام بده که گویا تا ابد بنا است زنده بمانى، یعنى حتما با استحکام انجام بده امّا «وَاعمَل لاِخِرَتِکَ کَاَنَّکَ تَموتُ غَدا»؛(۳) کار آخرت را هم اینجورى انجام بده. معناى آن این است که هر دو را درست انجام بده؛ کار دنیا را درست انجام بده مثل کسى که تا ابد زنده خواهد بود، کار آخرت را هم درست انجام بده مثل کسى که فردا خواهد مُرد و دیگر فرصتى برایش باقى نیست.
شرح حدیث در ابتدای درس خارج فقه، 7/10/1393.
____________
1.امالی صدوق، ص ۱۰۸.
2. صحیفه سجّادیّه، دعاى چهلم.
3. من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۱۵۶
* پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب