همه یـاران رئيسجمهــور
دکترحسن کمالی
انتخابات ریاست جمهوری با تمام فراز و نشیبهای خود به پایان رسید و آیتالله دکتر سید ابراهیم رئیسی از طرف جمهور به ریاست جمهوری کشور اسلامی ایران برگزیده شد. اگرچه انتخابات ریاست جمهوری در ایران همواره با شور و شعف خاصی برگزار شده است، اما انتخابات این دوره از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار بود. همگرایی و همصدایی زایدالوصف دشمنان داخلی و خارجی در تحریک مردم برای عدم شرکت در انتخابات، همکلامی برخی از دوستان و همراهان قدیمی و انقلابی، حتی در کسوت رئیسجمهوری، با معاندین نظام، بیماری فراگیر کرونا، اوضاع بسیار وخیم و نابسامان اقتصادی و نارضایتی مردم، حمله به رایدهندگان در برخی از مکانهای رایگیری و... همه و همه نشان از انتخاباتی منحصر به فرد و بسیار ویژه در این برهه از زمان داشت. بحمدالله با هوشیاری مردم شهیدپرور و حاضر در صحنه و راهنماییهای ارزشمند مقام معظم رهبری، ملت ایران به پیروزی شگفتانگیزی دست یافت و بنابر گفته رهبر معظم از آنچه کرد خیر خواهد دید.
به هر حال هر چه بود زمان انتخابات گذشت و این وجیزه بنا ندارد به حواشی آن بپردازد. آنچه این حقیر را ترغیب به کتابت این مرقومه نمود، همانا پرداختن به برخی ارکان و راهکارهای دوران پساانتخابات برای اجرای شعار رئیسجمهور منتخب یعنی «دولت مردمی- ایران قوی» است. آنچه از عبارت «دولت مردمی» برمیآید، انتخاب وزرا، معاونین، مسئولین و دستاندرکاران ریز و درشت قوه مجریه از میان شایستهترین افراد برآمده از متن مردم است. شایستگانی که بین مردم، از مردم، با مردم و مثل آنها هستند و به عمد یا سهو در گذشته نادیده گرفته شدند. و آنچه از «ایران قوی» در ذهن متبادر میشود، همانا همت رئیسجمهور منتخب برای افزایش قدرت ایران اسلامی در همه مولفههای اقتدار یعنی علمی فنی، اقتصادی، امنیتی نظامی، سیاسی و فرهنگی است. هوشمندی رئیسجمهور منتخب در آن است که این دو عبارت را در یک شعار به هم پیوند داد یعنی آنکه ایران قوی بدون دولت مردمی ناممکن و ناشدنی است. چگونه میتوان اقتدار علمی و فنی داشت اما متولیان آن از شایستگان علمی و فنی کشور و از متن مردم نباشند. چگونه میتوان به اقتدار اقتصادی امیدوار بود در حالی که مدیران اقتصادی کشور از متن مردم و از شایستگان آنها در این زمینه نیستند. چگونه میتوان...
ایران قوی زمانی ممکن است که مولفههای اقتدار در آن به شایستگی به منصه ظهور برسند و این شایستگی زمانی قابل تصور است که هر یک از مولفههای اقتدار مبتنی بر عناصر و ارکان نهادمندی، خردمندی و جهانمندی باشد. نهادمندی تبلور تکیه بر سرمایههای داخلی است و نشان از خوداتکایی و درونزایی دارد. خردمندی گویای وجود تفکر، اندیشه و عقلانیت در هر یک از مولفههای اقتدار است و جهانمندی سطح جهانی هر یک از مولفههای اقتدار و برونسازی دستاوردها است. ایران قوی بدون وجود بالفعل عناصر و ارکان هر یک از مولفههای اقتدار متصور نخواهد بود.
سخن ما با رئیسجمهور منتخب، با توجه به آنچه گفته شد، آن است که برای ظهور و عینیت بخشیدن به شعار خود، دو محور بنیادین را مدنظر قرار دهد:
1- کلیه برنامههای تحولساز خود را مبتنی بر نهادمندی، خردمندی و جهانمندی نموده و همه مؤلفههای اقتدار را بر پایه آنها تعریف، تبیین و تدوین نماید؛
2- خردمندانی را از متن مردم که آشنایی کاملی به سرمایهها، ساختارها و ساز و کارهای دستگاه مرتبط دارند به ریاست آن دستگاه بگمارند.
در حال حاضر رئیسجمهور منتخب در وضعیت انتخاب وزرا، معاونین و مسئولین برای تشکیل کابینه خود قرار دارد و این مرحلهای بس اساسی، حیاتبخش و تعیینکننده است. انتظار میرود ایشان در انتخاب یاران خود معیارهای زیر را مد نظر قرار دهند:
1- جوان متخصص، انقلابی با روحیه جهادی
2- دارای نگاه استراتژیک و توانمند در مهارتهای مدیریت راهبردی و مدیریت عملیاتی
3- واجد آشنایی تمام و کامل به سرمایهها، ساختارها و ساز و کارهای دستگاه مورد نظر
هر سه شاخص فوق برای تعیین همه یاران رئیسجمهور از ارزش والایی برخوردار هستند. فقدان هر یک، صدمات بعضاً جبرانناپذیری را وارد خواهد نمود. شاخص اول توصیه اخیر رهبر معظم انقلاب است. متأسفانه در دهههای اخیر فقدان این معیار در برخی مسئولین کشور، سبب انحراف و صدمات گستردهای به کشور شده است. تأکید ویژه رهبری به وجود جوان حزباللهی و انقلابی در بدنه مدیریت کشور نشان از اهمیت آن در کابینه انتخابی رئیسجمهور خواهد داشت.
شاخص دوم از ارزش بسیار حیاتی برخوردار میباشد. در وضعیت کنونی، مدیران عالی کشور بدون شک باید نگاه استراتژیک به موضوع تحت مسئولیت خود داشته باشند. وجود نگاه استراتژیک همراه با مهارت مدیران عالی در مدیریت راهبردی و عملیاتی باعث میشود که وزارتخانه یا سازمان تحت امر خود را تحت یک برنامه راهبردی و یک نقشه راه منطقی و منسجم و با عنایت به مقتضیات زمان و مکان هدایت نمایند. مدیرانی که از مهارتهای مدیریتی در عرصههای راهبردی و عملیاتی بیبهرهاند، دستگاه تحت مسئولیت خود را به خمودی یا به نابودی کشاندهاند.
در این که مدیران هر دستگاه باید واجد شاخص سوم باشند تردیدی وجود ندارد. تجربههای گذشته نشان داده است که عدم تسلط مدیران به مأموریتها، شرح وظایف، سرمایهها، ساختارها و ساز و کارهای مجموعه تحت امر خود، عملاً منجر به از دست دادن سرمایهها و انجام آزمون و خطاهای متعدد و بعضاً ناسازگاری پرسنل مجموعه و ایجاد تنشهای اجتماعی شده است. اهمیت این شاخص چنان است که انتخاب وزیر یا رئیس سازمان از درون آن مجموعه را راهکار بسیار ارزشمند و منطقی میدانند. بدون شک یکی از عوامل مهم موفقیت رئیسجمهور منتخب در زمان تصدی ریاست قوه قضائیه، تسلط 40 ساله ایشان بر سرمایهها، ساختارها و ساز و کارهای دستگاه قضا بود چرا که او برآمده از متن قوه قضائیه بود. این شاخص در مورد وزارتخانهها یا سازمانهایی که عملکرد آنها علاوه بر ابعاد داخلی از نفوذ و برد خارجی هم برخوردار است بسیار شایان توجه میباشد. در این خصوص میتوان به وزارت امور خارجه و سازمان انرژی اتمی ایران اشاره نمود.
هماکنون موضوع هستهای از مهمترین چالشهای اساسی در ابعاد خارجی نظام مقدس اسلامی است. بدون شک، عنایت به معضلات پیشرو در مسئله هستهای، رئیس جمهور منتخب را بر آن میدارد که در انتخاب رئیس سازمان انرژی اتمی ایران هر سه شاخص را به بهترین وجه در نظر گیرد. انتخاب یک جوان متعهد و انقلابی که واجد نگاه راهبردی و از توانمندیهای عملیاتی برخوردار بوده و از درون سازمان انرژی اتمی ایران برآمده و مسلط به همه شئون آن باشد راهکار حیاتی در این خصوص خواهد بود.
کلام آخر آنکه جمهوری اسلامی ایران در یک پیچ تاریخی سرنوشتساز و در آستانه گام دوم انقلاب اسلامی است. معاندان داخلی و خارجی با انواع حربههای رنگارنگ، آشکار و پنهان به دشمنی با این نظام پرداخته و میپردازند. تجربههای 42 ساله انقلاب و وجود موقعیت بحرانی کنونی، فرصت آزمون و خطا را از مدیران عالی کشور سلب کرده است. این نظام در مسیر تمدن نوین اسلامی و بسترساز ظهور منجی است. شایسته است که همه ما، از مسئولیت نظام تا آحاد مردم، هر کجا که هستند به وظیفه خویش تمام و کامل عمل کنند تا مدیون خون شهیدان والامقام نباشند.