او را به خضر نبی (علیهالسلام) شبیه میدانستند
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
روز 12 بهمن 1357 بود، حضرت امام خمینی ساعاتی قبل وارد کشور شده و اینک در مسیر بهشت زهرا (که قرار بود اولین دیدار و سخنرانی ایشان در وطن باشد) با استقبال بینظیری مواجه گردیده بودند. از همین روی جمعیت بسیار زیادی در بهشت زهرا برای زیارت امام و شنیدن بیاناتشان، انتظار میکشیدند، به طوری که اساسا ورود امام را به بهشت زهرا با مشکل روبهرو میکرد. از همین روی شخصیتهای انقلابی مدام پشت میکروفون رفته و از مردم درخواست میکردند مسیرهای ورودی به بهشت زهرا تا محل سخنرانی حضرت امام را باز نموده تا امام بتوانند به راحتی وارد شده و بیانات خود را ایراد بفرمایند.
از همان ابتدا آیتالله صدوقی بود که با لهجه شیرین یزدی از مردم درخواست کرد:
«... شما را به حق قرآن، شما را به امام زمان، شما را به همین رهبر بزرگوار قسم میدهم، اطراف حضرت آیتالله را باز گذارید تا زودتر به محل خود برسند و دوستان از بیاناتشان بهرهمند گردند. جلوی راه ایشان علیالظاهر مسدود شده، برادران، کمک کنید، مساعدت کنید، راه را باز گذارید، بگذارید حضرت آیتالله با کمال سلامتی وارد شوند، ناراحتی ایشان برای همه ایجاد ناراحتی خواهد کرد....»1
آیتالله صدوقی پس از توصیههای استاد مطهری برای پرهیز از ازدحام در مسیر امام، باز هم نفسزنان پشت میکروفون قرار گرفت و از مردم مشتاق زیارت امام، ملتمسانه درخواست کرد که مسیر اتومبیل ایشان را باز کرده تا به سلامتی به جایگاه سخنرانی برسند.
شاید بیشتر این نگرانی و دلواپسی آیتالله صدوقی برای سلامتی امام، به رفاقت و دوستی 40-50 ساله او با مرادش برمیگشت. آیتالله صدوقی از همان دوران جوانی و طلبگی و از بدو ورود به قم به دوستی و همصحبتی با امام خمینی دل بست، به طوری که هر دو بزرگوار در جلسات و محفل انس یکدیگر شرکت میکردند. خود آیتالله صدوقی درباره رفاقت دیرینش با امام گفت:
«... بنده در سال 1349 هجری قمری (1310 شمسی) که وارد قم شدم، دو سه روز پس از ورود، با امام خمینی آشنا شدم و کمکم آشنایی ما بالا گرفت و به رفاقت کشید و گاه در تمام مدت شبانهروز با ایشان بودم.»2
آیتالله صدوقی در حالی در حوزه علمیه قم به تحصیل علوم دینی اشتغال داشت که به دلیل هوش و استعداد، پس از مدت کوتاهی به توصیه اساتید و علمای حوزه، به تدریس در این حوزه پرداخت.
او پس از فوت آیتالله حائری، به همراه تعدادی از بزرگان حوزه قم از جمله امام، آیتاللهالعظمی بروجردی را به قم آورده و از این طریق توانستند خلأ ناشی از ارتحال آیتالله حائری را در این حوزه پر کنند.
پس از عزیمت آیتاللهالعظمی بروجردی به قم، آیتالله صدوقی علاوه بر فعالیتهای معمول حوزوی و نشر معارف اسلامی در عرصه سیاسی نیز حضوری فعال پیدا کرد. از جمله با «فدائیان اسلام» ارتباط نزدیکی پیدا نمود و چندین بار، منزلش را پناهگاه مبارزین این گروه از جمله شهید نواب صفوی گرداند.
آیتالله صدوقی در سال 1330 پس از کسب فیض از محضر آیتاللهالعظمی بروجردی به زادگاهش یزد بازگشت و به تدریس و آموزش طلاب و علاقهمندان به مسائل دینی پرداخت. حوزه درس او و خدمات وسیع عمرانی و فرهنگیاش در یزد به گونهای بود که از سوی مردم به خضر نبی (علیهالسلام) تشبیه میشد.3
اما آغاز علنی فعالیتهای سیاسی آیتالله صدوقی علیه رژیم پهلوی را باید پس از قیام امام علیه تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال 1341 دانست. منزل آیتالله صدوقی در همین زمان در یزد محل اجتماع مخالفین این لایحه بود.
با حمله مزدوران رژیم شاه به مدرسه فیضیه و ضرب و جرح و شهادت طلاب در دوم فروردین 1342، آیتالله صدوقی هم به پیروی از امام و در کنار دیگر روحانیون انقلابی با صدور اعلامیههای مختلف با این اقدام رژیم شاه به مخالفت پرداخت.4 با دستگیری امام در 15 خرداد 1342، آیتالله صدوقی از اولین کسانی بود که از یزد به تهران آمد و نسبت به این اقدام رژیم اعتراض کرد. او در تمام روزهای اعتراض امام خمینی به طرح استعماری کاپیتولاسیون و دستگیری و تبعید ایشان در سال 1343، با سخنرانیها و اعلامیههای خود، همراه و همگام امام بود.
سخنرانیها و مواضع ایشان که غالباً در مسجد حظیره یزد اعلام میگردید انعکاس زیادی در کشور داشت. به همین دلیل ساواک سخنرانیها و اعمال ایشان را به شدت تحت کنترل قرار داده و در طول دوران مبارزه مشکلات زیادی را برای ایشان به وجود آورد. آیتالله صدوقی در سالهایی که رژیم احساس قدرت میکرد، به پیروی از امام خویش با شجاعت در مقابل همه طرح و برنامههای شاه ایستاد. در سند ساواک در این مورد آمده است:
«روحانیون یزد از بیم اقدامات آیتالله صدوقی قادر به شرکت در مراسم عمومی و نیایشهایی که برگزار میشود نیستند. چه افرادی که در مراسم مورد بحث شرکت نمایند از طرف نامبرده طرد و اشکالاتی در ادامه کارشان پدید میآورد، به طور مثال برای مراسم شکرگزاری 15 بهمن هیچ یک از روحانیون یزد شرکت نکردند...»5
آیتالله صدوقی پس از حضور امام در نجف، از هر فرصت و طریقی برای برقراری تماس با امام و اخذ رهنمودها و مواضع ایشان استفاده میکرد. خودش در گفتوگویی گفت:
«... وقتی امام از ترکیه به نجف حرکت کردند، مراسلات و تلگرافات ما شروع شد..»6
از همین روی در دورانی که رژیم شاه به شدت در حال سرکوب طرفداران امام بود، آیتالله صدوقی نمایندگی ایشان در کسب وجوهات شرعیه را بر عهده گرفت و در سخنرانیها و مجالس خود از هر فرصتی برای یادآوری نام امام خمینی استفاده میکرد. مقابله با جشنهای منحوس شاهنشاهی در تداوم همین مبارزات بود و اقدامات و مواضع آیتالله صدوقی راجع به این جشنها چنان بود که ساواک در تذکری صریح خواستار برخورد شدید با ایشان گردید.
برگزاری مراسم مختلف در بزرگداشت آیتالله سید مصطفی خمینی در یزد و تعطیلی حوزه علمیه این شهر در اعتراض به مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات درباره امام خمینی، اوج فعالیتهای آیتالله صدوقی در سال 1356 بود.
این در حالی بود که در سال 1356، تعداد بسیاری از علما و روحانیون در تبعید بودند و آیتالله صدوقی، راههای طولانی میپیمود تا به دیدار همه تبعیدیها در سراسر کشور برود. همچنین به دیدار مراجع قم رفت و آنها را برای تعطیلی حوزه در اعتراض به کشتار 19 دیماه و تحریم جشنهای نوروز 1357 ترغیب نمود.
مقام معظم رهبری که خود در آن دوران در تبعید به سر میبردند، درباره نقش محوری آیتالله صدوقی در ایام یادشده فرمودهاند:
«... در طول یکی دو سال قبل از پیروزی انقلاب، مرحوم آیتالله صدوقی محوری بود برای بیشتر فعالیتهای نه فقط یزد بلکه سراسر کشور و این به خاطر این بود که آیتالله صدوقی شخصیت روحانی محترم و معتبری بود که نظرات و پیشنهادهای ایشان در امور شهرستانهای دیگر هم اثر میگذاشت. غالبا مورد مشاوره قرار میگرفت و طبق نظر ایشان حتی در تهران عمل میشد...»7
آیتالله صدوقی پس از فاجعه خونین چهلمین روز شهدای تبریز به تاریخ 10 فروردین 1357 در یزد که به دلیل هجوم مزدوران رژیم شاه و سرکوب مردم، بسیاری مجروح و مضروب و شهید شدند، مسجد حظیره را به پایگاهی برای انقلابیون تبدیل کرد و از آنجا هدایت راهپیماییها و صدور اعلامیهها را بر عهده گرفت. پس از این اقدامات بود که ساواک تصمیم به تبعید ایشان گرفت. در سندی از ساواک در این مورد آمده است:
«حاج شیخ محمد صدوقی نماینده [امام]خمینی در یزد که رهبری و گردانندگی کلیه اقدامات خلاف این استان را برعهده داشته و کلیه اقدامات خلاف وی طی گزارشات متعددی به استحضار رسیده و شایسته است نامبرده از یزد به منطقه دیگری تبعید گردد.»8
افزایش فعالیتهای آیتالله صدوقی و استقبال بینظیر مردم از سخنرانیهای ایشان در مسجد حظیره باعث شد که رژیم شاه در یک مورد مسجد را به محاصره تانکهایش درآورد که با مقاومت آیتالله صدوقی مجبور به عقبنشینی گردید.9
پس از هجرت تاریخی امام از عراق به پاریس نیز آیتالله صدوقی از یارانی بود که با ایشان در پاریس دیدار نمود. در سندی از ساواک آمده است:
«قرار است آیتالله صدوقی ساکن شهرستان یزد به اتفاق حدود 8 نفر از روحانیون افراطی و مخالفین در این شهرستان بنا به دعوتی که از پاریس از ایشان شده به پاریس عزیمت و پس از پیوستن به آیتالله خمینی ترتیب تشکیل و اعلام حکومت جمهوری اسلامی ایران در پاریس داده شود»10
او به مدت 12 روز در پاریس حضور داشت و با امام درباره مسائل مختلف نهضت صحبت کرد و رهنمود گرفت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357، آیتالله صدوقی در کنار سایر مسئولین کشور به تثبیت نظام جمهوری اسلامی پرداخت؛ از سوی امام امت به نمایندگی ایشان در استان یزد و امامت جمعه شهر یزد منصوب گردید، در تدوین قانون اساسی و در مجلس خبرگان تدوین این قانون به عنوان نماینده مردم یزد حضور فعال داشت و با شروع جنگ تحمیلی ضمن ارسال کمکهای مردمی برای رزمندگان، به رغم کهولت سن در برخی عملیاتها حضور پیدا میکرد و از نظر روحی و معنوی رزمندگان را تقویت مینمود.
آیتالله صدوقی سرانجام در 11 تیر 1361 با زبان روزه در محراب نماز جمعه یزد توسط منافقین جنایتکار به شهادت رسید.
امام خمینی در سوگ ایشان فرمودند:
«چه کسی اولی به شهادت است در عصری که استکبار جهانی و فرزندان خلف آن در داخل و خارج اسلام عزیز را تهدید میکنند از امثال شهید بزرگوار ما و فقیه متعهد و فداکار اسلام، شهید صدوقی عزیز رضوانالله تعالی علیه، شهید بزرگی که در تمام صحنههای انقلاب حضور داشت و یار و مددکار مستمندان بود و وقت عزیزش را صرف در راه پیروزی اسلام و رفع مشکلات انقلاب میکرد و برای خدمت به خلق و انقلاب سر از پا نمیشناخت...»
_________________________________
1- فیلم مستند ورود امام – شبکه 3 سیما – 12 بهمن 1393 2- مجموعه اعلامیههای سومین شهید محراب، آیتالله صدوقی- صفحه 28 3- یاران امام به روایت اسناد ساواک – جلد 2- شهید آیتالله صدوقی- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات- چاپ اول – 1377- مقدمه 4- همان 5- همان – صفحه 23- سند ساواک مورخ 26/11/1348 6- مصاحبه آیتالله صدوقی با مجله پیام انقلاب – شماره 55 7- مصاحبه با آیتالله خامنهای – یاران امام به روایت اسناد ساواک – پیشین - مقدمه 8- یاران امام به روایت اسناد ساواک - پیشین 9- همان 10- همان – صفحه 440