kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۰۲۰۶
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۴۰۰ - ۱۹:۳۶

مخالفت غربگرایان در تعامل با دنیا!

 

جلال موحد

روحانی و غربگرایان در حالی منتقدان برجام را به مخالفت در تعامل با کشورهای جهان متهم می‌کنند که وی از منتقدین مذاکره دولت نهم و دهم با کشورهای 5+1 بوده است.
اکنون دولت تدبیر و امید به انتهای مسیر خود رسیده است و بعد از گذشت 8 سال می‌توان عصاره‌ تلاش‌ها و اقدامات دولت روحانی را در عبارت «مذاکره با غرب» توصیف نمود. البته این گزاره‌ای است که شخص رئیس‌جمهور هم از گفتن آن عبایی ندارد. به‌عنوان آخرین مصادیق، وی در نشست هیئت دولت به تاریخ 12 خردادماه گفت: «همه امروز به تعامل سازنده افتخار می‌کنند، کسی  نیست که بگوید تعامل سازنده خوب نیست، هیچ‌کس از تقابل با دنیا استقبال نمی‌کنند الحمدلله، امروز همه بحث مذاکره می‌کنند حتی بعضی‌ها می‌گویند ما بیاییم بهتر مذاکره می‌کنیم. الحمدلله پس مذاکره را قبول کردید و می‌گویید ما بیاییم بهتر مذاکره می‌کنیم، اهلاً و سهلاً، شما تشریف بیاورید، برای ما آن مهم نبود مهم این بود که بفهمید راه، مذاکره است، بفهمید راه تعامل با جهان است این مهم بود و الحمدلله این را در این 8 سال فهمیدید».
مذاکره فقط یک ابزار است
روحانی هنوز از مذاکره به‌عنوان راه‌حل مشکلات کشور یاد می‌کند. اما کارنامه روحانی به تنهایی می‌تواند این ادعا را قضاوت کند. به‌عنوان مثال، قرار بود با مذاکره، آن‌قدر وضعیت معیشتی مردم بهبود یابد که مردم نیازی به یارانه نداشته باشند. اما اکنون روحانی به واسطه‌ اینکه دولت وی نگذاشت در کشور قحطی کالاهای اساسی و ضروری شود به خود می‌بالد! این یک نمونه از کارآمدی مذاکره در حل مشکلات کشور است. از 8 سال کارنامه روحانی می‌توان فهمید، مذاکره راهبرد و سیاست نیست؛ مذاکره تنها یک ابزار است و نباید بیش از این انتظار داشت. از 8 سال دولت روحانی می‌توان فهمید تحریم راه‌حل غیراقتصادی ندارد، چرا که تحریم‌ها براساس نقاط ضعف ساختار اقتصادی یک کشور طراحی می‌شوند. در این 8 سال همگان با چشم خود دیدند که مدیریت ضعیف و ناکارآمد چگونه می‌تواند فرصت‌ها را تبدیل به تهدید و تهدید‌ها را تبدیل به آسیب نماید.
موافقت‌ها و مخالفت‌های جناحی طیف غربگرا
اما از طرف دیگر نباید اظهارات دولتمردان را در روزهای پایانی جدی گرفت؛ چرا که روحانی جز مذاکره با کشورهای غربی اقدام جدی دیگری در جهت حل مشکلات اقتصادی انجام نداده و طبیعی است که از این کارنامه‌ خالی دفاع کند. اما مسئله اینجاست که دفاع از برجام به‌عنوان دستاورد مذاکره از سوی روحانی و جریان غربگرا، بر اساس منافع جناحی و سیاسی صورت می‌گیرد؛ چرا که همین طیف اقدامات صورت گرفته در زمان دولت نهم و دهم در مذاکره با 5+1 را شماتت می‌کردند.
در سال 1389 ایران با کشورهای برزیل و ‌ترکیه که به نیابت از آمریکا مذاکره می‌کردند، به یک تفاهمی ‌که مفاد آن در «بیانیه‌ تهران» اعلام شد، رسیدند. بر اساس این تفاهم، طرفین موافقت نمودند که ایران ذخایر اورانیوم با درصد غنی‌سازی پایین خود را تحویل بدهد و در ازای آن، سوخت 20 درصد برای راکتور تحقیقاتی تهران دریافت نماید. در آن زمان ایران به توانمندی غنی‌سازی 20 درصد هنوز دست نیافته بود و راکتور تحقیقاتی تهران که برای بیماران رادیودارو تولید می‌کرد، به سوخت 20 درصد نیاز داشت. اما آمریکا بیانیه تهران را رد کرد و ایران توانست با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی خود، غنی‌سازی اورانیوم در سطح 20 درصد را انجام بدهد.
با تفاهم تبادل سوخت، مخالفت‌هایی در داخل کشور صورت گرفت که بخشی از این مخالفت‌ها از سوی جریان غربگرا صورت گرفت. مخالفت‌های جریان غرب‌گرا با دولت دهم در مذاکره با 5+1 آن‌قدر عجیب است که تعجب مذاکره‌کنندگان آمریکایی را هم برانگیخت. به‌عنوان مثال، دنیل پونمن، رئیس تیم مذاکرات فنی آمریکا در نشست‌های مذاکره تبادل سوخت در گزارش خود تحت عنوان «توافقی که از دست رفت» در این رابطه نوشته است: «بسیاری از بازیگران سیاسی برجسته از جمله کسانی که اصولا از آنها انتظار می‌رفت از رسیدن به مصالحه هسته‌ای با غرب حمایت کنند، انکار پیروزی سیاسی احمدی‌نژاد را در رسیدن به توافق هسته‌ای با قدرت‌های بزرگ دنیا که می‌توانست مشروعیت (مقبولیت) وی را در خانه و خارج تقویت نماید، در پیش گرفتند».
واکنش‌های متناقض روحانی
روحانی نیز از مخالفان تفاهم تبادل سوخت بود؛ وی در مورد بیانیه‌ تهران که از طریق مذاکره بین ایران و کشورهای برزیل و‌ ترکیه بدست آمد، گفت: «مبادله اورانیوم با درصد غنی‌سازی پایین برای سوخت 20 درصد در واقع مثل این است که غنی‌سازی را برای چهار سال به حالت تعلیق در بیاوریم؛ چرا که طبق طرح پیشنهادی ایران باید یک محموله‌ بزرگی از اورانیوم غنی‌سازی شده خود را که در چهار سال گذشته ذخیره کرده است به کشورهای خارجی بدهد». هر چند در متن بیانیه تهران، تعلیق غنی‌سازی به میان نیامده بود، اما روحانی تحویل بخش زیادی از ذخایر اورانیوم با درصد پایین غنی‌سازی را به‌عنوان تعلیق محسوب کرد.
اگر بخواهیم اظهارات روحانی در سال 1389 را شاخصی برای مذاکره و تعامل سازنده با جهان در نظر بگیریم، به جرأت می‌توان گفت بزرگ‌ترین منتقد برجام، خود روحانی خواهد بود! چرا که در برجام ایران پذیرفت که به مدت 15 سال، غنی‌سازی اورانیوم را تنها تا سطح 3.67 درصد انجام بدهد و هم‌چنین مجاز به نگهداری 300 کیلوگرم اورانیوم است و مازاد آن را یا باید رقیق کند و یا اینکه آن را صادر کند (از کشور خارج نماید). از طرف دیگر هر چند پیچ و مهره راکتور آب سنگین اراک و تاسیسات فردو باز نشد، اما ماهیت آنها دگرگون شد و تغییر پیدا کرد. اگر روحانی سال 1389 را ملاک قرار بدهیم، برجام یک افتضاح تاریخی است!
جریان غربگرا که به منتقدین برجام برچسب مخالفان تعامل با دنیا می‌زند، تفاهم حاصل شده بر سر تبادل سوخت را عقب‌نشینی در برابر غرب می‌شمارد و با آن مخالفت می‌کند!. به همین دلیل در روزهای آخر دولت نباید این‌گونه اظهارات اغراق‌آمیز در دفاع از برجام را جدی گرفت، هر چند مواضع اشتباه حتی بلندتر از گذشته از سوی دولتمردان تکرار شود.