به عمـل کار برآید به سخندانی نیست!
رضا الماسی
در انتخاب بایستی دقّت کرد. من تأکید میکنم که به وعده و حرف نمیشود اطمینان کرد. ما نسبت به دیگران هم همین حرف را میزنیم؛ نسبت به خارجیها که مدام حرف و وعده تحویل ما میدهند، من به مسئولین محترم در همین قضایای هستهای که در جریان است، همیشه همین را میگویم که به حرف و وعده اعتماد نکنید: به عمل کار برآید؛ به حرف زدن و به گفتن و به وعده دادن نمیشود اعتماد کرد؛ در مسائل مهمّ کشور هم همین جور است. خب حرف، آسان است؛ هر کسی میآید یک ادّعایی میکند، یک وعدهای میدهد، یک حرفی میزند؛ به اینها نمیشود اعتماد کرد؛ باید نگاه کرد و دید که آیا یک عملی در گذشته این شخص وجود دارد که این وعده را تأیید کند و تصدیق کند، یا نه؛ اگر چنانچه وجود داشت میشود به او اعتماد کرد، وَالّا نه. بنابراین کارآمدی را با حرف نمیشود تشخیص داد. (رهبر معظم انقلاب- 14 خرداد 1400)
یکی میگوید اگر رای بیاورد از 3 زن در کابینهاش استفاده میکند. دیگری میگوید اگر رای آورد 5 زن را در کابینهاش قرار میدهد. آن یکی با کنایه و طنز میگوید؛ من تمام کابینهام را از زنان تشکیل میدهم تا دیگر دستی روی دست دولت ما نیاید!
کاندیدایی وعده میدهد ماهی 450 هزار تومان یارانه میدهم. دیگری به جوانان وعده میدهد اگر ازدواج کنند 500 میلیون تومان تسهیلات در اختیارشان میگذارد. آن دیگری ادعا میکند اگر رئیسجمهور شد با بایدن دیدار میکند تا مشکلات را حل کند.
اگر همینطور تیتروار فقط وعدههای نامزدهای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری را فهرست کنیم، چند شماره گزارش میشود. تجربه نشان داده بسیاری از این وعدهها وقتی به مرحله اجرا رسیده سر از جای دیگری درآورده است. سادهترین مثالی که در این باره در ذهن مردم نقش بسته، وعده رفع تحریمها و همه مشکلات کشور از طریق مذاکره با آمریکا بود که وقتی پس از 8 سال محقق نشد، صاحبان این وعده به دروغ مدعی شدند؛ هدف این مذاکرات رفع تحریمها نبود بلکه هدف، اثبات بیاخلاقی آمریکا بود!
خلأ الگوی تبلیغات انتخاباتی
برخی کارشناسان معتقدند؛ تبلیغات انتخاباتی در نظام جمهوری اسلامی ایران نتوانسته به یک مدل شایسته و الگوی بومی دست یابد و به ویژه، وعده محوری، به یک رویه عمومی در انتخابات تبدیل شده است.
هرچند در میان فقها در لزوم یا عدم لزوم وفا به وعدهها اختلاف وجود دارد، به نظر میرسد ادله طرفداران لزوم وفای به وعده در موضوع وعدههای انتخاباتی پسندیدهتر باشد. البته قوانین و مقررات خاص و ویژهای نیز برای مقابله با این معضل تبلیغاتی پیشبینی نشده است، اما برخی اصول قانون اساسی یا برخی بندهای سیاستهای کلی نظام در امر انتخابات نیز میتوانند مبنای حقوقی مقابله با وعدههای دروغین انتخاباتی و لزوم عمل به وعدههای قانونی باشند.
همچنین، ضمانت اجراهای موردنظر در این مورد باید در شرایطی خاص و بدون هرگونه سوءاستفاده و تحت نظر اصل حاکمیت قانون و در قالب یک فرایند قضایی یا شبه قضایی و طی یک بررسی کاملاً مستند و مستدل همراه اصول و قواعد دادرسی منصفانه باشد.
ضرورت پایبندی به وعدهها
دکتر علیرضا کلانتر، مدیر گروه علمی مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «ما باید توجه داشته باشیم از جامعه مسلمان ایران صحبت میکنیم. دین اسلام صرفاً به مناسک عبادی و شعائر محدود نمیشود. بُعد مهمی از دین اسلام مربوط به کنشهای اجتماعی مسلمانان است. لذا یکی از معیارهای مهم در ارزیابی کارگزاران اسلامی، پرداختن و الزام داشتن به مبانی برآمده از این مکتب هست.»
او ادامه میدهد: «طبیعتاً پایبندی به عهد و پیمان و وعدهها یکی از دستورات و نمادهای مهم در دین اسلام است. بیتوجهی به این اصل اساسی میتواند برای فرد و جامعه منشاء آسیبهای فراوانی را فراهم نماید. درخصوص ضرورت عمل به وعده ما همواره با سه گانهای مواجه هستیم که عبارت است از؛ خدا، جامعه مخاطبان و خود فرد.»
کلانتر در توضیح این سه گانه تصریح میکند: «کسی که وعدهای را در جامعه مطرح میکند، پیش از هر چیزی در محضر خداوند متعال قرار دارد و درباره نحوه عملکردش باید در برابر خدا پاسخگو باشد. چنین فردی در وهله بعد باید به مردمی که مخاطب وعدههایش بودهاند جواب بدهد. علاوه بر این اگر انسان از وجدانی آگاه و بیدار برخوردار باشد طبیعتاً به خودش نیز باید پاسخ بدهد که چقدر به وعدههایش عمل کرده است و بتواند وجدانش را آرام کند.»
خلف وعده باعث دلسردی مردم میشود
کاندیداهای انتخابات وقتی وعدههایی را به مخاطبین شان اعلام میکنند، اگر در صورت انتخاب شدن به آن وعدهها عمل نکنند باعث از دست رفتن اعتماد مردم که مهمترین سرمایه حکومتهاست میشوند.
بسیاری از کارشناسان و مردم، علت فاصله گرفتن برخی واجدین شرایط رای دادن از صندوقهای رایگیری را در عملکرد ضعیف و ناکارآمد مسئولان اجرایی دولت قبل دانسته و میگویند؛ نقض عهد همانطور که کشورهای غربی را نزد مردم ایران بیآبرو کرده، موجب ناامیدی بخشی از بدنه اجتماعی از اعتماد به وعدههای کاندیداهای انتخابات شده است.
دکترکلانتر، عضو انجمن جامعهشناسی سیاسی ایران میگوید: «امروزه در حوزههای سیاسی، «اعتماد مردم» به عنوان یکی از مهمترین سرمایههای حکومتها محسوب میشود. این عنصر مهم به نوع رابطه مردم و کنشگران عرصه سیاسی مربوط است. به طوری که سطح مناسبی از اعتماد عمومی مردم به کارگزاران باعث میشود نهادهای حاکمیتی به توفیقات بیشتری دست پیدا کنند. در مقابل هرچه این مهم آسیب ببیند، پشتیبانی مردم از سیاستهای دولتها کاسته
خواهد شد.»
معیارهای تشخیص وعدههای منطقی
وعدهها با عقلانیت و شرایط موجود جامعه باید سازگاری داشته باشد. مثلاً کاندیدایی که وعده میدهد در صورت پیروزی، فلان مبلغ را به یارانه افراد اضافه میکند یا بگوید در پایان هر سال مبلغی را با عنوانی دیگر به حساب همه واریز مینماید و قولهای دیگری از این دست، با عقلانیت و شرایط اقتصادی موجود در کشور سازگار نیست و به راحتی بدون یک منطق پشتیبان نمیتوان این وعدهها را باور کرد. بنابراین یکی از معیارهای مهم برای تشخیص وعدههای منطقی از وعدههای بدون پشتوانه، تطابق وعدهها با شرایط موجود جامعه است.
کلانتر با اشاره به معیار فوق اضا فه میکند: «پشت هر وعده ای، یک مبنای فکری و یک سری آرمانها وجود دارد. از این موضوع میتوان منظومه گفتمانی نامزدها و همچنین برنامه آنها را کشف و درباره تحقق پذیری شان قضاوت نمود. لذا هرکسی به عنوان یک مخاطب میتواند وعدههای هر نامزد را از منظر منظومه گفتمانی که برنامههای او را پشتبانی میکند مورد ارزیابی قرار بدهد. با این کار به راحتی میتوان تشخیص داد که اساساً وعدههای هر نامزد با برنامههایش و همچنین چارچوبها و امکانات کشور همخوانی دارد یا خیر.»
عملکردها را بررسی کنیم
معیار مهم دیگری که برای تحققپذیری وعدههای کاندیداها قابل استفاده است، مقایسه وعده نامزدها با پیشینه و عملکرد سابق آنهاست.
مهندس محمدحسن عباسی، فعال فرهنگی در این باره به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «هرکدام از نامزدهای تصدی پست ریاست جمهوری در کارنامه خود عملکردی را ثبت نمودهاند که با مراجعه به آن میتوان جمعبندی مناسبی از امکان تحقق وعدههای هر نامزد داشت.»
او میافزاید: «حضرت آقا در طول یک ماه گذشته بارها به همه نامزدها تذکر دادند، وعدههایی را که مطمئن نیستند میتوانند آنها را انجام بدهند، ندهند؛ این وعدهها به ضرر کشور است؛ چرا که مردم را نسبت به نظام دلسرد میکنند، مردم را نسبت به انتخابات دلسرد میکنند. حتی ایشان تاکیدکردند؛ دادن وعدههایی که پشتوانه عملی ندارد گناه است اما متاسفانه در این مدت بارها شاهد دادن چنین وعدههایی بودیم و برخی نامزدها برای جلب آرای مردم به هر وعده راست و دروغی متوسل شدند.»
تحقق وعدهها با قاطعیت
و قدرت مدیریت رئیسجمهور
علاوهبر همه این موارد، قدرت مدیریت و شخصیت اجرایی هر فرد نسبت مستقیمی با امکان تحقق بخشی به برنامهها و آرمانها دارد. ممکن است فردی وعدههایی منطقی بدهد و برنامههایش نیز کاملاً کارشناسی و دقیق باشد اما نکته مهم، میزان ظرفیت این فرد برای استفاده از ظرفیتها و امکانات کشور در راستای تحقق برنامههاست.
شاخص مهم دیگری که کارشناسان به آن اشاره میکنند، روحیه و توان روبهرو شدن مسئولان با مردم است. کاندیداهایی که حتی در دوران تبلیغات حاضر به حضور در میان توده مردم و اقشار مختلف نشدند، قطعاً اگر در جایگاه ریاست جمهوری قرار بگیرند هم اثری از آنها در میان مردم پیدا نخواهد شد. شهامت روبهرو شدن با مردم، شاخصی است که از آن میتوان جرئت کاندیداها در روبهرو شدن با مشکلات برای عمل به وعدهها و تحقق برنامهها را نتیجه گرفت.
حسین زینلیان، فعال سابق دانشجویی در یادداشتی با اشاره به حضور یکی از کاندیداها در فضاهای دانشجویی مینویسد: «کجای دنیا برای کاندیدای ریاست جمهوری وسط دعواهای انتخاباتی جلسه پرسش و پاسخ نقادانه دانشجویی برگزار میکنند؟ کاش دیگر کاندیداها نیز جگر داشتند و در همچنین جلساتی حضور پیدا میکردند.» او میافزاید: «کاش دیگر مسئولان و کاندیداها نیز در چنین جلسات غیر فرمایشی حضور پیدا میکردند و طعم تلخ برخورد صادقانه را به جان میخریدند اما گوش شان را به طعم شیرین برخوردهای منافقانه و تبلیغاتی نمیدادند.»
زمان زیادی تا روز تعیین سرنوشت کشور در 4 سال آینده باقی نمانده و ساعتهای بسیار حساسی را پیش رو داریم. آنچه مهم است تشویق آحاد مردم(از خانواده و اطرافیان گرفته تا مردم کوچه و خیابان که روزانه با آنها در ارتباط هستیم)
میباشد. پیش از انتخاب، وعدهها را با عملکردها بسنجیم و همه را تواصی به حق کنیم تا بهترین گزینه سکان اجرایی کشور را به
دست بگیرد.