سلبریتی ها و انتخابات؛ هنرمند یا بوقچی؟
آرش فهیم
بدون شک انتخابات رياست جمهوري و سينما، صحنهها و عرصههايي تأثيرگذار بر يکديگر هستند. يعني هم نتيجه انتخابات و فرد منتخب براي هنر هفتم سرنوشتساز است و هم سينما و هنرمندان ميتوانند روي نتيجه انتخابات موثر واقع شوند. به همين دليل هم بوده که در دورههاي مختلف انتخابات رياست جمهوري، يکي از قشرهاي فعال در اين عرصه سينماگران بودهاند. آنها هم با حمايتهاي شفاهي و رسانهاي خود و هم با توليد فيلم و مستند و نماهنگ و فيلم کوتاه سعي داشته و دارند تا افکار عمومي را به سمت گزينه مدنظرشان جلب کنند.
با اين حال نوع حضور هنرمندان سينما در عرصه انتخابات قابل تأمل است. به طوري که ميتوان مشارکت اين طيف – و همه هنرمندان- را به دو شيوه منفعل و فعال تقسيم کرد. مشارکت منفعل چهرههاي مشهور هنري به اين ترتيب است که اجازه ميدهند اهالي سياست از آنها به عنوان تزیين تبليغات خود بهره ببرند. متأسفانه در هر دوره از انتخابات برخي جريانهاي سياسي همواره تلاش کردهاند تا از انگيزههاي هنرمندان استفاده ابزاري کنند. اين اتفاق در دو دوره قبلي انتخابات بسيار پررنگتر بود. ماجرای حمایت جمع گسترده سلبریتیها از فرد منتخب و سپس پشیمانی آنها یک بحث تکراری است و از تشریح آن میگذریم. اما تأکید بر این نکته ضروری است که نوع نقشآفرینی خیلی از هنرمندان در انتخابات سالهای 92 و 96 موجب گسترش سطحیگرایی و شعارزدگی در انتخابات شد و نیز از آن بدتر، جایگاه چهرههای هنری را به سطح «بوقچی» تقلیل داد! تا آنجا که «رضا صالحی امیری» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم در جریان دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، پس از اتمام این کارزار و انتخاب دوباره حسن روحانی، در اظهار نظری قابل تأمل به رقیب روحانی گفته بود: «من به کاندیدای عزیزی که در صحنه رقابت است پیام میدهم که اگر واقعا نیاز به حمایت هنرمندان داشتید به من پیام میدادید و من برای شما میفرستادم.» این سخن گرچه شوخی بود، اما جدیترین حرف یک مسئول دولت روحانی درباره نوع نگاهبخشی از سیاستمداران به هنرمندان است. نگاه طیف گستردهای از سیاستمدارهای فرصتطلب به هنرمندان، ابزاری است. آنها در مقاطعی که به شهرت و محبوبیت سلبریتیها نیاز دارند، به هنردوستی و ارادت به هنرمندان تظاهر میکنند، اما همین که خرشان از پل گذشت، گویی تاریخمصرف هنرمندان نیز تمام شده است. بگذریم از اینکه شایعه شد و برخی از شخصیتهای فرهنگی صحه گذاشتند که بسیاری از سلبریتیها در قبال دریافت پول، برای بعضی از نامزدها تبلیغ میکردند. اما این وسط مسئولیت هنرمندان بسیار مهم است؛ این خود سلبریتیها هستند که باید حرمت جایگاه خودشان را بدانند و مانع از استفاده ابزاری از شهرتشان برای تشنگان قدرت شوند. اما این نافی عدم حضور و مشارکت هنرمندان و سلبریتیها در انتخابات نیست.
تجربه حضور چهرههای هنری در ستاد حسن روحانی در دو دوره اخیر انتخابات مذموم بوده چراکه اين نوع حضور، مشارکت «انفعالي» محسوب ميشود. اما حضور پویا، فعال و سالم در انتخابات نتیجه مثبت و به سود منافع ملی خواهد داشت.
سلبریتیها با روشهاي ديگري ميتوانند از جایگاه منفعل و مورد استفاده ابزاری به موقعیت ممتاز و فعال در انتخابات تبدیل شوند. هنرمندان و سلبریتیها میتوانند با شناخت کافی و خردمندانه، از نامزد مورد علاقه خودشان حمایت کنند و وی را به طور صادقانه معرفی نمایند. شعارهای خیلی از سلبریتیها در انتخابات سال 96 فقط شعار بودند، صداقت نداشتند و بهجای اینکه شناخت مردم از کاندیداها را افزایش دهد برعکس، باعث غبارزایی و توهمزدگی میشد. اما تأثیرگذاری هنرمندان، والاتر از این حرفهاست؛ اين گروه بيش از هر چيز با آثار هنري خود هويت مييابند و از طريق محصولات خود ميتوانند زمینهساز تغییرات سیاسی و اجتماعی شوند. مصداق دمدستی این نوع تأثیر، توليد فيلمهاي مستند نامزدهاست که طي اين روزها نیز از سيما درحال پخش هستند. فراموش نکردهايم که در برخی دورههای قبلي انتخابات رياست جمهوري، اين فيلمها تا چه ميزان بر افکار عمومي تأثیر گذاشتند و موجب سوق یافتن آراء خاکستری به نفع افراد خاصی شدند.
اما نقشآفريني فعال هنرمندان در فرايندهاي سياسي و اجتماعي از جمله انتخابات، حتي فراتر از مقطع روزهاي نزديک به چنين کارزارهايي است. به اين معني که به طور کلي آثار خلق شده توسط آنها در همه زمانها بر افکار عمومي تأثير دارد. حتي گاه اين آثار با موضعگيري مقطعي هنرمندان در تضاد است. به عنوان مثال، اغلب فيلمهاي ابراهيم حاتميکيا، مجيد مجيدي، سیدرضا میرکریمی و... تأثير مستقيمي بر گسترش گفتمان انقلاب و پيروزي نامزدهاي اصولگرا در دهه 80 داشت. درحالي که اين هنرمندان خودشان در همان دهه از نمايندگان طيف ديگري حمايت کرده بودند! به عبارت بهتر، هنرمندان به عنوان قشر پیشرو باید با آثارشان چراغ برگیرند و راه را روشن کنند تا جامعه برای همیشه واکسینه شود و در بزنگاهها، بهترین تصمیم ممکن را اتخاذ کنند.