مغفول ماندن ظرفيت مقابله با كرونا نتيجه كاهلی دانشگاه! (دیدگاه اساتید)
چندي پيش رئيس دانشگاه تهران، يادداشتي را در يكي از روزنامههاي دولتي تحت عنوان «مغفول ماندن ظرفيت دانشگاه در مقابله با كرونا» منتشر نمود كه گفتنيهاي زيادي در اين خصوص وجود دارد.
اول اینکه باید بپذیریم که نخستین وظیفه ذاتی دانشگاه، مطالعه علمی پدیدهها و موضعگیری علمی در قبال آنهاست. آنچه امروز به اعتماد مردم به حاکمیت در مدیریت این بیماری لطمه زده است و موجب فاصله میان آن دو شده است، گزارههای متناقضی است که طی چهارده ماه گذشته از سوی کمیته علمی ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا بیان شده و بعضاً در قالب تصمیمات ستاد ابلاغ شده است و موجب وضع محدودیتهای گسترده برای مردم و فعالیتهای آنها شده یا باعث اختلال در روند پیشگیری و درمان این بیماری شده است.
دانشگاه باید با نادیده انگاشتن تعلقات سیاسی و خواسته دولتمردان، با معیارهای علمی این گزارهها را بررسی کند و اجازه ندهد دامنه بیاعتمادی شکل گرفته نسبت به ستاد، به حوزه علم کشیده شود. البته تحقق این امر با تشکیل کمیته و شورا رقم نمیخورد بلکه لازم است کرسیهای آزاداندیشی، نقد و مناظره در این خصوص برگزار شود تا حقیقت در پی آن روشن شود.
حال به موضوع دوم میرسیم که مسئله ارتباط با مردم است. قطعاً ارتباط با مردم مهارت نیاز دارد و اساتید دانشگاه میتوانند در این زمینه توفیق داشته باشند. قاعدتاً این مهارت در موقعیت کنونی میتواند کمک زیادی به بهبود شرایط کشور داشته باشد. اما به شرط اینکه این مهارت برای انتقال حقایق مستخرج از مطالعات علمی و گسترش امید در مردم بکار برده شود نه اینکه صرفاً تلاش شود «پشتیبانی مردم از تصمیمات گرفته شده» را افزایش دهد.
از یادداشت رئيس دانشگاه تهران اینگونه برمیآید که دانشگاهیان باید به توجیه تصمیمهای دولت برای مردم بپردازند و تلویحاً فرمودهاید که چون دولتمردان زبان مردم را خوب بلد نیستند، دانشگاهیان باید این نقش را برعهده بگیرند. واضح است که این توقع، بجا نیست. حیثیت دانشگاه ایجاب میکند که نتایج تحقیقات علمی منتشر شود نه اینکه صرفاً تسهیلگر و واسطهای برای انتقال منویات صاحبان قدرت به مردم شود. لازمه استقلال علمی این است که اگر به نتیجهای میرسد که آن موضوع به منافع و سعادت ملی گره خورده است، آن نتیجه را به پشتوانه تخصص علمی خود مطرح کند و خوشایند دولتمردان و صاحبان قدرت را مبنای موضعگیری یا عدم موضعگیری خود قرار ندهد.
اما موضوع سوم این است که کار دانشگاه هر چه باشد، قطعاً انعکاس نظرات عموم مردم به دولت و پیگیری آنها نیست. در دنیا رکن چهارم دموکراسی، یعنی رسانهها، مسئولیت این کار را بر عهده دارند. البته دانشگاهها مسئولیت انحصاری دیگری دارند که آن اعلام نظرات کارشناسی و حاصل تحقیقات و پژوهشها به دستگاههای اجرایی و حاکمیتی است.
بهدرستی فرمودهاید که «بحران کرونا فقط فعالیت پزشکی نمیخواهد». گذشته از اینکه پدیده کرونا را تا چه حد میتوان «بحران» نامید، این جمله کاملاً درست است که رفع معضلات ناشی از این بیماری نیازمند یک فعالیت ميان رشتهای و حتی فرا رشتهای است.
متاسفانه نوع مواجهه شما و همکاران ستادی باعث شد دامنه تأثیرگذاری رسمی نتایج پژوهشهاي علمي محدود شود و متاسفانه ما را به این نتیجه رساند که تعامل با افکار عمومی را محدود کنیم. اما اثر مهمتر این نوع مواجهه که به موضوع یادداشت شما مرتبط است، این بود که بیش از ۴۰۰ صفحه گزارش تخصصی تحلیلی در زمینه ابعاد مختلف پدیده کرونا(که از نگاه ما یک پدیده بایوسایبرنتیک است) و تماماً در آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر تهیه شده است، امکان انتشار در رسانهها را پیدا نکند و اثر اجتماعی لازم را برای مقابله با این پدیده و مدیریت آن به دست نیاورد و متاسفانه بدون ذکر نام دانشگاه تهران و آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر صرفاً به برخی دستگاههای ذیربط ارائه شود. این درحالیست که مطالعات پایه بر روی تهدیدهای بایوسایبرنتیک از سال ۱۳۹۷ آغاز شده بود و اولین گزارش از این مجموعه در اسفند ۱۳۹۸، تنها دو هفته پس از اعلام رسمی ظهور بیماری کرونا در کشور آماده شد و به برخی مجموعههای مرتبط ارائه شد. در این گزارش ضمن بررسی منشأ این بیماری، یک تحلیل آیندهشناختی از آثار پاندمی صورت گرفت که تمامی پیشبینیهای آن تاکنون محقق شده است. معتقدم اگر این گزارش و گزارشهای پس از آن بهصورت رسمی در معرض دید افکار عمومی قرار میگرفت، حاکمیت، توجه به محتوای آن را جدیتر میگرفت و چه بسا میتوانست مدیریت پدیده کرونا و توانایی کنترل آن را خیلی زودتر از این به دست آورد. جنابعالی بهعنوان رئيس دانشگاه تهران و یکی از مدیران این دولت، مانند دولت محترم نمیتوانید در این روزها در موضع مطالبهگر قرار بگیرید؛ بلکه اکنون باید پاسخگوی عملکرد خود باشید. واقعیت این است که سیاستهای شما در دانشگاه تهران، اعضای هیئت علمی این دانشگاه را وارد قفسهایی کرده که برقراری ارتباط مؤثر آنها با مردم و حاکمیت را دشوار و دشوارتر کرده است. متاسفانه باید گفت که در حال حاضر خود دانشگاه موجب مغفول ماندن ظرفیتهای مقابله با کرونا است.
البته هنوز خیلی دیر نشده است و برای جبران این نقیصه فرصت کمی وجود دارد. دانشگاه واقعاً در خصوص پدیده کرونا، نقش مهمی دارد و هنوز نیز برای ایفای این نقش دیر نشده است. در اولین گام پیشنهاد میشود از معاونت پژوهشی بخواهید بین اعضای کمیته علمی ستاد کرونا و منتقدان آنها مناظرههای علمی برگزار کند تا ابهاماتی که پیرامون جنبههای علمی گزارههای ارائه شده توسط آنها و تصمیمات متخذه وجود دارد رفع شود.
خوشبختانه برگزاری این مناظرهها نیازی به دستور دولت یا تصویب ستاد کرونا ندارد و جنابعالی بهعنوان رئیس دانشگاه تهران میتوانید دستور لازم برای اجرای آن را بدهید. مسلماً اولین مرحله برای اقناع عمومی این است که پاسخ علمی این ابهامات مشخص شود. برای مثال میتوان به سؤالات و ابهامات در خصوص موارد زیر اشاره نمود:
1. نقش مواد ضدعفونیکننده شیمیایی در کنترل بیماری و عوارض آن
2. نقش ماسک و ضرورت استفاده از آن
3. عدم قطعیت در روشهای تشخیص مبتلایان و میزان قابلیت اعتماد به نتایج آن
4. جزئیات پروتکلهای سازمان بهداشت جهانی درخصوص کرونا و چرایی ضرورت پایبندی به آنها
5. چرایی عدم تدوین و ابلاغ پروتکلهای هماهنگ بومی
6. چرایی عدم نظارت بر اجرای پروتکلهای درمانی
7. چرایی استفاده مجدد از داروهای نامطمئن و مسئلهدار تجویز شده توسط سازمان بهداشت جهانی
8. چرایی خلأ کارشناسی در تأیید و تجهیز بیمارستانهای سانتر کرونا
9. چرایی مردود اعلام شدن قرنطینه در کنترل پاندمی
10. چرایی صفر شدن آمار سایر اپیدمیهای سالانه
11. چرایی پنهانکاری در اعلام آمار فوت سالانه
12. چرایی عدم اعلام آمار فوتیهای کرونا بهصورت تفکیک شده
13. چرایی عدم رعایت ساختار ابلاغی از سوی رهبری معظم در ترکیب و تصمیمات ستاد کرونا
14. چرایی قانونشکنی و تمرد از احکام صریح بالادستی توسط وزارت بهداشت
15. چرایی عدم توجه به گزارشهای علمی و پیشگيرانه پژوهشگران و انتقادات متخصصان
کاظم فولادی قلعه
استادیار دانشگاه تهران