اولویت عقل برهانی در اثبات خداوند(پرسش و پاسخ)
پرسش:
آیا برای اعتقاد و ایمان آوردن به خدای متعال و دین حق لزوما باید از عقل و استدلالهای عقلی کمک گرفت یا اینکه بدون عقل هم میتوان به خدای متعال و دین حق ایمان آورد؟
پاسخ:
راههای شناخت خدا
به طور کلی برای شناخت خداوند سه راه وجود دارد: 1- براهین عقلی 2- آموزههای وحیانی یانقلی 3- راه فطرت هر کدام از این سه راه در قلمرو خاص خود میتواند وجود خالق هستی و خدای متعال را ثابت کند و هیچ کدام تعارضی با یکدیگر ندارد بلکه مکمل و مؤید یکدیگر میباشند. به بیان دیگر آموزهای عقلانی و وحیانی و فطری در کنار هم میتواند نقشه راه جامعی برای سعادت و رستگاری انسان در دنیا و آخرت ارائه دهد و گزینشی برخورد کردن و یک راه را عمده کردن و راههای دیگر را نادیده گرفتن جامعیت نقشه راه سعادت و رستگاری را مخدوش و غرض الهی در باب خلقت انسان که همان هدایت او به سوی الله و قرب الهی میباشد را ناقص و بیحاصل میکند. در اینجا بحث تقدم و تاخر و اولویتبندی این راهها اهمیت دارد که ذیلا به آن میپردازیم
جایگاه عقل و براهین عقلی
براهین عقلی خود یکی از مهمترین منابع دینی به شمار میآید و هیچگونه تقابلی با دین و آموزههای وحیانی ندارد. به بیان دیگر عقل برهانی منبع دین و فتوایش همان فتوای دین است. مانند دلیل معتبر نقلی که هر آنچه را با ملاحظه برهان عقلی ثابت کند همان به حساب دین میآید. از این رو اگر کسی برخلاف آنچه که برهان عقلی ثابت میکند قدم بردارد در معاد محکوم میشود و مورد معاقبه قرار میگیرد. بنابراین براهین عقلی همتای ادله معتبر نقلی است.
تقدم و تاخر ادله عقلی و نقلی
حال این سوال مطرح میشود که براهین عقلی رتبه و جایگاه آن پیش از ادله نقلی است یا پس از آن و یا همراه آن میباشد؟ خود عقل پاسخ میدهد: براهین عقلی در بعضی امور پیش از ادله نقلی است و در برخی موارد نیز پس از ادله نقلی است و در بعضی امور دیگر همراه ادله نقلی میباشد.
1- در اصول دین، براهین عقلی قبل از ادله نقلی است
در این رابطه عقل استدلال میکند: انسان به دین محتاج و نیازمند است، زیرا جهان هستی خالقی دارد به نام الله که همه مخلوقات این عالم را آفریده است و همه آنها را در مسیر تکامل خود هدایت میکند. بنابراین پس از اثبات خداوند به عنوان خالق هستی و هدایت همه موجودات عالم(هدایت تکوینی) حساب انسان از سایر موجودات به جهت نوع خاص خلقت او با هدایت تشریعی و وحیانی متمایز میگردد. در این راستا خدای متعال با ارسال پیامبرانی از ابتدای خلقت انسان نقشه راه و هدایت الهی را به او ارائه داده تا در پرتو این آموزههای وحیانی بتواند سعادت و رستگاری و تکامل خود را در این دنیا و آخرت محقق نماید. بنابراین عقل حکم میکند حمایت از این پیامبران الهی و اطاعت از آموزههای وحیانی آنها حسن و ممانعت و مخالفت با تعالیم انبیاء قبیح است.
2- در محدوده دین و آموزههای وحیانی عقل همتای نقل فتوا میدهد.
در این رابطه عقل و نقل موید یکدیگر هستند و هیچگونه تعارضی با هم ندارند. ملازمه عقل و نقل خود دلیل دیگری است که منبع عقل برهانی یکی از منابع دینی است. همانگونه که فرمودهاند: «کلما حکم به العقل حکم به الشرع» و بالعکس یعنی عقل و شرع موید و مکمل یکدیگر میباشند، و همتا و باور یکدیگر هستند.
3- آنجا که عقل پس از نقل است.
اگر در مواردی عقل با تلاش خود، حکم خاصی را نیافت و دلیل معتبر عقلی نیز در آن مورد یافت نشد و به اصطلاح از موارد «مالا نص فیه» (آیه و روایت معتبری بر آن حکم یافت نشود) در اینجا عقل گاهی به برائت (جواز انجام فعل یا ترک آن) و گاهی به احتیاط و گاهی به تخییر و گاهی نیز به نفی حرج و ضرر فتوا میدهد. مثلا گاهی میگوید: «عقاب بلابیان» قبیح است. به بیان دیگر، عقل در مواردی که نقل فتوا ندارد دستش باز است.
جایگاه عقل در آیات و روایات
آیات و روایات فراوانی در تایید عقل، ارزش عقل، جایگاه رفیع عقل، اهمیت تفکر عقلانی، ضرورت تفکر و تدبر و... است که در قرآن مجید و کتب روایی وجود دارد. آیات فراوانی در قرآن بعد از ذکر یک حقیقت الهی با سوال «افلا یعقلون»، «افلا تتفکرون»، «افلا یتدبرون» ختم شده است.
که همه آنها دلالت بر اهمیت تعقل و تفکر دارد. همچنین در روایات بر تعقل و استفاده از عقل تاکید فراوان شده است:
علی(ع) فرمود: «لامال اعود من العقل» سرمایهای از عقل سودمندتر نیست (نهجالبلاغه - حکمت 113) علی(ع) فرمود: «العقل رسول الحق» عقل رسولی است از جانب خدا (غررالحکم، ج 2، ص 954) علی(ع) فرمود: «افضل النعم العقل» برترین نعمتها عقل است (همان، ص 953)