نبایدهای روابط همسران
سـرزنش نکنیـم
محمدمهدی رشادتی
زندگی تلخ
در ارتباط با دیگران به ویژه اعضاء خانواده، آفت روحی و فکری دیگری وجوددارد که میتواند به روابط عاطفی و صمیمی موجود میان انسانها، لطمههای جبرانناپذیری وارد سازد.
از این آفت فراگیر، با عناوین مختلف یاد میشود: «ملامت، نکوهش، سرزنش، ایرادگیری، مچگیری، بهانهتراشی، شماتت، مذمت، انتقادهای زیاد، تذکرات مکرر»
در یک نگاه کلی، مشکلاتی که ممکن است دامنگیر هر یک از ما انسانها شود، شامل موارد زیر است: - وجود نقص و عیب در جسم و بدن آدمی
- دچار مصیبت و بلا شدن
- وجود خطا و اشتباه و یا کوتاهی در انجام وظایف
- مرتکب شدن به بعضی از گناهان
در مقابل این مشکلات، ممکن است طرف مقابل اینگونه برخورد داشته باشد.
چرا این طور شد؟ چرا آنگونه نشد؟ مگر چشم و گوش نداری؟ حواست کجاست؟ عقلت کجا رفته؟ آدم هم این اندازه اشتباه میکند؟ چند بار باید تذکر دهم؟ از گذشتهات خجالت بکش، چه کار کنم که خدا تو را ناقص العقل آفریده است؟ و... گویی بدون بهانه تراشی و ایرادگیری، زندگی پیش نمیرود.
بدیهی است که غیر از اولیاء الهی، سایر مردم کم و بیش به مشکلات و نارساییهای نام برده مبتلا میشوند. در آموزههای اسلامی، بسیار تأکید شده است که نباید دیگران را به علّت داشتن این گونه مصائب و ناملایمات و ناکامیها و نواقص و اشتباهات و ... ملامت و نکوهش کرد.
در چنین شرایطی قدر مسلّم خود فرد از نواقص و خطاهای خود بیش از همه آگاهی دارد و لزومی ندارد که عیبها و رفتارهای نامناسب او را به رخ کشیده و مرتّب مورد نکوهش قرار گیرد و یا به خاطر مصیبتها و مصائب وارده، وی را شماتت نماییم.
از منظر روان شناختی، در این گونه موارد، همسر دلسوز و عاقل و دوراندیش میتواند در اصلاح رفتارها و کاهش نگرانیها و جبران اشتباهات پیش آمده و رفع کمبودها، کمک شایانی به شریک زندگی خود نماید تا این که درصدد سرزنشها و ایرادگیریهای ملالآور باشد.
البته مواردی نیز پیش می آید که نیازمند «تذکّر و انتقاد» است که در این مواقع نیز با روش «مهربانانه» و با رعایت تمام جوانب اخلاقی، بدون پرخاشگری و سرزنشهای کسلکننده، میتواند اقدام کند. این روش در ادبیّات دینی به اصل «امر به معروف و نهی از منکر» معروف است که با حفظ شرایط آن، در اصلاح رفتار فرد و جامعه بسیار مؤثّر و مفید است.
امام صادق(ع) فرمود: «هر کس انسان مؤمنی را سرزنش کند، خداوند نیز او را در دنیا و آخرت مورد سرزنش قرار میدهد»
«هر فردی که کار زشتی را فاش کند، هـمانند کسی است که آن عمل زشت را انجام داده است و هر شخصی که انسان مؤمنی را به چیزی ملامت کند، خود او نمیمیرد مگر اینکه مرتکب آن میشود.» (اصول کافی، ج 4، ص 59)
علّت و منشأ نکوهش کردن
این شیوه رفتاری نابهنجار ممکن است به علل گوناگونی صورت گیرد که مهمترین آنها به قرار زیر است:
1- گاهی «حسادت» بعضی افراد موجب میشود تا با کوچکترین بهانه، طرف را شماتت کند و یا او را به باد مذمّت قرار دهد.
2- گاهی «کینه و دشمنی» برخیها موجب میگردد تا به خاطر بعضی از اشتباهات و خطاها، طرف مقابل را به سختی مورد نکوهش قرار دهد.
3- گاهی «جهل و نادانی» درباره سنّت قضا و قدر الهی باعث میشود که افراد یکدیگر را مورد ملامت قرار دهند.
نقص عضو مادرزادی، کوتاهی و بلندی قد انسان، زیبایی و زشتی صورت و... این قبیل موارد چیزی نیست که دست خود آدم باشد، بلکه این خواست و مشیّت الهی است که او را در این وضعیّت قرار داده است تا او و دیگران مورد آزمایش قرار گیرند. (معراج السعادهًًْْ، ص 458)
4- گاهی «دلسوزی و علاقه» باعث میگردد که زن و شوهر و یا دوستان، یکدیگر را به خاطر لغزشها و خطاها، مورد سرزنش قرار دهند.
برادران و خواهران محترمی که از روی محبّت زیاد و دلسوزی، پیوسته از این شیوه نادرست در مواجهه با یکدیگر و یا در بر خورد با فرزندان و آشنایان استفاده میکنند، شایسته است به این نکته توجّه داشته باشند که روش مناسبی را اختیار نکردهاند. مطمئن باشند که این شیوه، هیچگاه جواب نمیدهد. زیرا انتقاد زیاد و سرزنشهای مداوم به شکل یک «عادت ثانویّه» درمیآید و اثر بخشی خود را به زودی از دست خواهد داد.
علاوه اینکه وقتی به توصیهها و نکوهشهای پر تعداد شما پاسخ مثبت داده نمیشود، در واقع اعتبار و منزلت خود را نیز از بین میبرید.
عکسالعمل مذمّت شونده؟
فردی که مورد مذمّت و نکوهش دیگران قرار میگیرد، چه عکسالعملی باید از خود نشان دهد؟ بهتر است چه کاری را انجام دهد؟
به نظر میرسد که روشها و رفتارهای زیر اجمالاً میتواند راه کار مناسبی برای برونرفت از این ناهنجاری باشد.
1- روش «محبّت و احسان» به جای روش «مقابله به مثل»
به طور یقین شیوه «مقابله به مثل کردن» راه درستی نیست. زیرا نتیجهای جز خستگی، ناراحتی و کدورت در پی ندارد. چه بسا ادامه این نوع برخوردها، دو طرف را تا مرز کینهورزی و دشمنی و عمیقتر گشتن فاصلهها بینجامد. بسیار شایسته است که به جای پرخاشگری و قهر کردن و بروز ناراحتی و مقابله به مثل نمودن و به اصطلاح از خود نقطه ضعف نشان دادن، تصمیم بگیریم در مقابل مذمّتکنندگان، به آنان «محبّت و خوبی» کنیم. در کارهایشان همیاری و کمکرسانی نماییم. طبیعی است که وقتی اطرافیان از ما مهرورزی و رفاقت و محبّت دیدند، رفتارشان نیز درباره ما تغییر میکند.
امیرالمومنین علی(ع) در این رابطه سخن زیبایی دارند:
«برادر خود را با احسان و کمکی که به او میکنی، سرزنش کن و شر او را با گذشت کردن و بخشش، به خودش بازگردان.» (نهجالبلاغه، حکمت 158)
2- روش «پذیرش خطا و اشتباه»
قدم بعدی که بسیار بااهمیت است «پذیرفتن خطای» خود است. وقتی انتقاد دیگران را درباره خویش وارد دانستیم و در مقابل آنان موضع تهاجمی اتخاذ نکردیم، به لحاظ روانشناختی و به طور غیرمستقیم به میزان زیادی از ایرادگیری و مذمت افراد، جلوگیری نمودهایم.
3- روش «اصلاح و بازنگری»
مرحله بعد، اصلاح و بازنگری خود است. هنگامی که عیوب خویش را شناختیم و انتقادات دیگران را پذیرفتیم، ضروری است تا خصوصیات اخلاقی و رفتاری خود را به تدریج اصلاح نماییم.
این روش بازسازی و اصلاح عیوب، بدون تردید برای همیشه کارساز و مفید خواهد بود و در آینده میتواند از شدت ایرادگیری بکاهد.
درسهای زیبا و ماندگار
خداوند گاهی بندهای را برای ارتقای مقام معنوی گرفتار بلا و مصیبت میکند. مانند مصائب پیامبران. گاهی ممکن است برای آمرزش و مغفرت، کسی را مبتلا میسازد و شاید فرد دیگری را برای هوشیاری بیشتر و مراقبت دائم، دچار مشکلات مینماید. برعکس گاهی ممکن است خوشیها و رفاه در زندگی و نبود بلاها و سختیها، نشانه قهر و غضب الهی باشد که در قالب رفاه ظاهر میشود.
مرحوم مجتهدی تهرانی مینویسد:
هیچوقت کسی را شماتت نکنید. هرکس گرفتاری پیدا کرد، حق ندارید قضاوت کنید. نگویید: «فلانی که این پیش ما آمد برایش اتفاق افتاد به خاطر این است که فلان کار را کرده است» ما چه میدانیم؟ ما حق نداریم چیزی بگوییم.
در قیامت از ما سوال میکنند و میگویند: چنین چیزی نبوده و شما اشتباه کردی، بلکه ما او را به خاطر اینکه بنده خوبی بود، گرفتار کردیم. شما چه حقی داشتی که چنین حرفی زدی؟ باید جواب بدهی.
حتی به دلمان هم نباید خطور کند که فلانی چون آن کار را کرد، این پیش آمد برایش شد. مذمتکنندگان غافل از این حقیقت هستند که خود در زندگی دچار سختیها و گرفتاریها خواهند شد. (طریق وصل، ص 118)
امیرالمومنین علی(ع) فرمود: «نکوهش و انتقاد زیاد، در دلها و یاران و دوستان، کینه میآورد و آتش لجاجت را بیشتر میکند» (غررالحکم، ج 2، ص 234 و 408)
امام صادق(ع) فرمود: «در گرفتاری برادر دینی خود اظهار شادی و شماتت نکن تا در نتیجه خداوند به او ترحم کند و آن گرفتاری را به تو برگرداند» (اصول کافی، ج 4، ص 63)
نقل میکنند که حضرت خضر(ع) به حضرت موسی کلیمالله سفارش کرد: «ای پسر عمران، هیچکس را به واسطه گناهی که مرتکب شده، سرزنش و ملامت نکن بلکه بر گناه خویش گریهکن» (میزانالحکمه، ج 2، ص 759)
لکنت زبان:
شخصی به محضر امام علی(ع) آمد و گفت: امروز دیدم مردی با بلال حبشی گفتگو میکرد ولی به خاطر لکنت زبان، به طور مسخرهآمیز میخندید.
امیرالمومنین علی(ع) فرمود:
«اگر از انسان خواسته شده است که درست حرف بزند، به خاطر این است که اعمال و کردار خود را نیز اصلاح کند. آن شخص که از نحوه سخن گفتن بلال مسخرهکنان میخندید، اگر اعمالش زشت باشد، قشنگ صحبت کردن او فایدهای برایش ندارد. در مقابل اگر اعمال بلال در سطح بسیار عالی قرار دارد، لکنت زبان او، آسیبی به شخصیت وی وارد نمیسازد.(مجموعه ورام، ج2، ص86)
چو ایستادهای در مقامی بلند
برافتاده گر هوشمندی مخند
بسـا ایستـاده در آمـد ز پای
کـه افتادگانش گرفتند جای
گرفتم که خود هستی از عیب پاک
تعنت مکن برمن عیب ناک
(سعدی)
سختی شماتت
وقتی از حضرت ایوب نبی(ع) پس از این که سلامتی و عافیت خود را یافت، پرسیدند: از میان انواع بلاها و سختیهایی که بدان مبتلا شدی، کدام یک سختتر و شدیدتر بود؟ گفت: شماتت دشمنان از همه سختتر بود.(المیزان، ج17،ص328)
یک داستان زیبا
نقل میکنند: یک شب طبق معمول انسبنمالک (خدمتکار پیامبر اکرم (ص)) مقداری شیر یا چیز دیگری برای افطاری رسول خدا آماده کرد.
حضرت آن روز وقت افطار نیامد. پاسی از شب گذشت و انس مطمئن شد که حضرت خواهش بعضی از اصحاب را اجابت کرده و افطاری را در خانه آنان خورده است. از این رو آن چه تهیه دیده بود، خودش خورد. طولی نکشید که پیامبر(ص) برگشت. انس از یک نفر که همراه حضرت بود، پرسید: آیا ایشان امشب کجا افطار کردهاست؟ گفت: هنوز افطار نکرده. بعضی گرفتاریها پیش آمد و آمدنشان دیر شد.
انس از کار خود یک دنیا پشیمان و شرمسار گردید. زیرا شب گذشته بود و تهیه غذا ممکن نبود. منتظر بود رسول خدا(ص) از او غذا بخواهد و او از کرده خود معذرت خواهی کند.
اما از آن سو، رسول اکرم(ص) از قرائن دانست چه شده است. لذا اسمی از غذا نبرد و گرسنه به بستر رفت. انس گفت: پیامبر خدا (ص) تا زنده بود، موضوع آن شب را هیچگاه بازگو نکرد و به روی من ن
یاورد.
(داستان راستان، شهید مطهری (ره)، ص 257)
جمعبندی
همانطور که همه میدانیم، زندگیها پیوسته با پستی و بلندی، راحتی و سختی، شادی و غم، پیروزی و شکست و... همراه است.
واضح است که برخی از این ناملایمات خارج از اختیار و انتخاب ماست. مانند حوادث طبیعی، بیماریها، مرگها، نقص عضو مادرزادی و...
در مقابل برخی دیگر از نارساییها به اختیار و انتخاب خود ما حاصل میشود. بیاحتیاطی میکنیم. آسیب به اعضای بدنمان میزنیم. در خرید مایحتاج روزانه، در مدیریت زندگی، در روابط میان همسایگان، پذیرایی مهمانان، در نظافت و پاکیزگی منزل و امور مربوط به زندگی کوتاهی و اشتباه میکنیم. این گونه کوتاهیها در اکثر زندگیها کم و بیش وجود
دارد.
به طور قطع تندی و پرخاشگری، انتقادهای پیدرپی و دائمی، ایرادگیری و شماتت و این قبیل برخوردها، راهحل مناسبی برای برطرف کردن ضعفها و کاستیها و اشکالات نخواهد بود.
برخوردهای عصبی و تهاجمی جز این که عکسالعملهای افراد را تشدید کند راه به جایی نمیبرد. بلکه سایه سنگین بدبینی و دلزدگی و نکوهش مداوم را بر زندگی گستردهتر میسازد.
امیرالمومنین علی(ع) فرمود:
«کسی که روزگار را سرزنش کند، زندگیاش پیوسته بانکوهش و ایرادگیری طی خواهد شد» (غررالحکم، ج2، ص 77)
به نظر میرسد که بهترین روش:
اولا،«ندیده گرفتن و تغافل» است که در فصلهای گذشته تشریح شد.
امام علی(ع) فرمود:
«چشم از سختی خار و خاشاک و رنجها فرو بند تا همواره خشنود باشی» (نهجالبلاغه، حکمت 213)
ثانیا، با روش دلسوزانه و مهربانانه و با نیت خیرخواهی، به همسر و فرزندانمان کمک نماییم تا به سلامت از مرز ناکامیها عبور کرده و امیدوارانه آیندهمان را
بسازیم.