اخبار ویژه
خدعه تازه آمریکا پیشنهاد «مشوق» به جای لغو تحریمها!
دولت و وزارت خارجه در پیگیری مطالبه راهبرد نظام باید مراقب باشند آمریکا به جای انجام تعهد خود (لغو همه تحریمهای بانکی و نفتی)، موضوع را به دادن برخی به قول خودشان «مشوق»ها و جا زدن آن به عنوان جبران وظیفه خود تقلیل ندهند.
این موضوع از این جهت مهم است که طی هفتههای اخیر، بارها زمزمهها و تحلیلهایی در محافل رسانهای و سیاسی خارجی و بعضاً ایرانی منتشر شده مبنی بر اینکه آمریکا نمیخواهد تحریمهای مندرج در برجام و تحریمهای اعمال شده پس از برجام را لغو کند و صرفاً ممکن است برخی مشوقها را پیشنهاد کند؛ از جمله برداشتن ممانعت وام چند میلیارد دلاری از صندوق بینالمللی پول (با هزینهکرد مهار کرونا)، یا اجازه دادن به کره جنوبی برای بازپرداخت بخشی از پولهای بلوکه شده ایران! برخی منابع گفتهاند در گام اول ممکن است فقط یک میلیارد دلار از این منابع بلوکه شده آزاد شود.
طبعاً حق ایران است که به منابع مالی بلوکه شده خود دسترسی پیدا کند و یا امکان خرید دارو را داشته باشد و این قبیل اقدامات، نه تنها نقض برجام بلکه حتی نقض بدیهیات شورای امنیت درباره کشورهای تحریم شده سازمان ملل است (و حال آنکه طبق برجام و قطعنامه 2231، تحریمها باید متوقف میشد!)
آنچه در این میان قابل تأمل است تحلیلهای برخی رسانههای غربی است. چنان که اخیراً سیانبیسی آمریکا در گزارشی نوشت «ایران به پول نیاز دارد، پس توافق جدید با آمریکا شدنی است»! اشاره این رسانه آمریکایی به همین حوزه پیشنهادهاست. این تارنما مینویسد: به گفته ریچارد گلدبرگ مشاور ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها، ایران باید توافق کند چرا که به آزادی بخشی از پولهایش نیاز دارد.
سیانبیسی میافزاید: ایران بارها تاکید کرده است که آمریکا برای شروع باید تحریمها را لغو کند. با این وجود، واشنگتن تاکنون در برابر چنین خواستهای مقاومت کرده است.
توافق جدید ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) بیتردید مفید نیست و از آنچه پیش از این هم بود استانداردتر نخواهد بود.
مجلس ایران قانونی را تصویب کرده که بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را منع میکند، هرچند در پی سفر «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، هر دو طرف گفتند «فعالیتهای لازم برای بررسی و نظارت» میتواند تا سه ماه دیگر ادامه داشته باشد.
گلدبرگ هم ضمن آنکه همچنان تاکید دارد یک توافق امکانپذیر است، ادامه داد: تمامی آنچه که از سوی ایران شاهدش هستیم، تهدیدها، تروریسم، گروگانگیریها، توقیف نفتکشها و غیره تاکتیکهایی است تا بتوانند پول به دست بیاورند و تحریمها را کاهش دهند. از سوی دیگر، تحریمهای سنگین علیه ایران که توسط دولت ترامپ اعمال شد برای اقتصاد ایران ویرانگر بوده است.
با این حال، سوالاتی در مورد چگونگی توافق وجود دارد؛ ایران میگوید نقض تعهدات برجامی قابل بازگشت است، اما گلدبرگ مخالفت کرد.
وی بر این باور است که مراحل زیادی وجود دارد که قابل جبران نیستند. به عقیده گلدبرگ، دانش فنی ایران برای آزمایش و استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته، چیزی نیست که بتوان آن را دوباره محدود کرد.
وی همچنین به تاریخ انقضاء برجام اشاره کرد و افزود: از آنجا که برجام پنج سال است، ما در شرایطی قرار داریم که توافق در هر صورت به نفع ایران است. بنابراین این یک علامت سوال بزرگ است که آیا دولت بایدن و متحدان آنها میخواهند به برجام بازگردند و یا وارد مذاکره بر سر یک توافق جدید شوند.
گفتنی است دادن مشوقهای فریبنده، همان تاکتیکی بود که دولت اوباما پیش از برجام، در قالب توافق موقت ژنو پیشه کرد و با امکان آزاد شدن چند میلیارد دلار از اموال ایران، به شیرینسازی افق توافق بزرگتر(!) پرداخت و کسانی هم با ماموریت یا از سر جهل در ایران گفتند افق توافق هستهای میتواند به آزادی 150 میلیارد دلار از اموال ایران منتهی شود. بلافاصله پس از برجام، کارشکنیها در همان دولت اوباما آغاز شد و تحریمها با عناوین ویزایی، آیسا، سیسادا و... فربهتر شد.
حمایت 20 مقام سابق صهیونیست از نحوه بازگشت بایدن به برجام
بیش از 20 مقام سابق رژیم صهیونیستی، از موضع دولت بایدن برای بازگشت آمریکا به برجام و توسعه طلبکاریهای غرب حمایت کردند.
بیش از بیست تن از مقامات سابق نظامی و امنیتی اسرائیل در نامهای به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر، و بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیلی، از بازگشت جو بایدن به برجام پشتیبانی کردند و در عین حال همانند بایدن خواستار توافق جدیدی با ایران جهت محدود کردن فعالیتهای آن در منطقه شدند.
این نامه که توسط «ماتان ویلنای»، معاون پیشین رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، منتشر شده از تلاشهای دولت بایدن برای بازگشت به برجام و مذاکره ایران پشتیبانی کرده است. از جمله امضاکنندگان این نامه عبارتند از رئیس پیشین موساد (تامیر پاردو)، مشاور پیشین امنیت ملی اسرائیل (اوزی آراد) و فرمانده سابق پروژه ایران در ارتش اسرائیل (نیتزان آلون).
امضاکنندگان نامه گفتهاند: «ما از اقدام آمریکا برای واداشتن ایران به رعایت توافق اتمی پشتیبانی میکنیم مشروط به اینکه این اقدام در عین حال حکومت ایران را مجبور سازد که کلیه تعهدات خود را در چارچوب قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل در خصوص توسعه موشکها و بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی کاملاً رعایت کند.»(!)
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا اخیراً بار دیگر گفت کشورش آماده بازگشت به توافق اتمی است در صورتی که تهران کلیه مفاد این توافق را رعایت کند.
مقامات نظامی و اطلاعاتی پیشین اسرائیل در نامه خود خواستار توافقی طولانیمدت برای جبران خلأها و ضعفهای برجام شدهاند. آنان گفتهاند که دولت بایدن باید به ایران صریحاً بگوید که کدام موارد نقض برجام پذیرفتنی نیستند.
امضاکنندگان این نامه از موضع فعلی جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا که برداشتن تحریمها را منوط به پایبندی ایران به توافق هستهای کرده حمایت کردند. این مقامهای پیشین اسرائیلی هدف نخست را بازگشت ایران به پایبندی به توافق هستهای و سپس تنظیم توافقی دیگر برای رفع نواقص برجام دانستند.
در این نامه آمده است: (توافق ثانویه) اطلاعات جدیدی را که پس از برجام جمعآوری شده و مشکلات جدیدی که ایران ایجاد کرده مد نظر قرار خواهد داد.
نیویورکر: به جای وقت تلف کردن بایدن به توافق برگردد
یک نشریه آمریکایی نوشت: به نفع دولت بایدن است که به جای وقت تلف کردن به توافق هستهای با ایران برگردد.
هفتهنامه نیویورکر مینویسد: احیای توافق برجام بهعنوان مهمترین پیمان یک ربع قرن اخیر برای محدود کردن برنامههای هستهای ایران، برای تیم بایدن بهشدت پیچیده است. برگرداندن سایر سیاستهای ترامپ - با ورود مجدد به توافقنامه آب و هوایی پاریس، پیوستن دوباره به سازمان بهداشت جهانی، یا تمدید پیمان کنترل تسلیحات نیو استار با روسیه - کار سادهای بود.
اما تیم بایدن مجبور است برای شروع کار با ایران در یک دیپلماسی سخت و بالقوه دردناک شرکت کند تا بتواند دوباره این تفکر را بازیابی کند که آمریکا قادر است مسائل جهانی را به شکل ملموسی حل کند. در اصل، ایالات متحده دوباره متعهد به دیپلماسی بینالمللی فراگیر است. با این حال در عمل، ترامپ چنان نظم جهانی را بههم ریخت و نهادهای آن را در گره کور انداخته که خسارتهای تازه بعد از رفتن او قابل ارزیابی میباشند.
موضوع ایران در این بین بارزترین نمونه است. ترامپ مجموعه سهمگینی از اقدامات و سیاستها را برای از بین بردن توافق به کار انداخت و در کنار خروج از توافق، بیش از هزار نفر از شخصیتها و بانکها، کسبوکارها و شرکتها، موسسات و حتی سپاه ایران را تحریم کرد. تا اینکه پس از یک سال ایران هم با کاهش تعهداتش واکنش نشان داد. ایران اکنون دوازده برابر میزان اورانیوم غنی شده مجاز در توافق، اورانیوم غنیشده دارد. سانتریفیوژهای پیشرفتهای را نصب کرده است که اورانیوم را سریعتر غنی میکنند. این غنیسازی اورانیوم به خلوص بالاتر از 3/67 درصد مجاز در توافق یعنی 20 درصد رسیده است. و با اجرایی شدن قانون مجلس هم، ایران اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کرده است.
دامنه پیشرفتهای علمی ایران و تخریبهای دیپلماتیک در دوره ترامپ، حالا خود را نشان می دهد. ناصر هادیان استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران میگوید، پیشدرآمدی که بایدن ارائه داده با آن چیزی که ما توقع داشتیم بسیار بیارتباط بود. برداشت در تهران الان این است که این حرکت تاکتیک خرید زمان است و ایالات متحده جدی نیست. زمان به نفع دولت بایدن نیست. ایران تا کمی دیگر تعطیلات سال جدیدش را شروع میکند و بعد از آن نیز به فصل مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری که قرار است در ژوئن برگزار شود، میرود. مدیر پروژه ایران در گروه بحران بینالمللی (گروه ضد ایرانی) میگوید احیا نکردن برجام و تعلل برای روی کار آمدن دولت جدید احمقانه است، مردم در دیپلماسی اهمیت دارند.
روزنامه حامی دولت در آرزوی شرایط اقتصادی سال 90!
یک روزنامه اقتصادی همسو با دولت میگوید دست کم 6 سال زمان لازم است تا کشور به شرایط و رشد اقتصادی سال 90 (قبل از دولت روحانی) بازگردد!
روزنامه جهان صنعت مینویسد: گرفتاری در تله رکود اقتصادی هم میتواند در اثر تحریمها باشد و هم در اثر نحوه سیاستگذاری مقامات. با این وجود به نظر میرسد سیاستگذاریهای داخلی وزنه سنگینتری در مقایسه با تحریمها داشته است. برآورد میشود که کشور به شش سال زمان نیاز داشته باشد تا بتواند به شرایط سال 90 بازگردد.
بررسی وضعیت محصول ناخالص ملی در 5 سال گذشته مؤید بیتوجهی سیاستگذار به حمایت از بخش واقعی اقتصاد و حیف و میل سرمایهها در حوزههای غیر مولد و بدون ارزش افزوده برای اقتصاد بوده است.
پیشبینی میشود در صورت احیای برجام و از سرگیری فروش نفت، این موضوع تأثیر خود را به سرعت در شاخصهای اقتصادی بگذارد و روند مثبت شدن محصول ناخالص داخلی را تسریع بخشد. اما از آنجا که چنین رشدی تنها در سایه خامفروشی و صادرات نفت اتفاق میافتد و تغییری اساسی در ساختار اقتصادی ایجاد نمیشود تاریخ انقضای زیادی نخواهد داشت. این روزنامه خواستار جدی گرفتن مدیریت مصرف منابع کشور برای رشد و رونق اقتصادی شد.