شما مرد این میدان نیستید(مقاله وارده)
سید ابوالحسن موسوی طباطبائی
شما فرهنگ و تمدنتان را بیاورید ما هم میآوریم. شما تاریخ و پیشینهتان را بیاورید ما هم میآوریم. شما قهرمانان و اسطورههایتان را بیاورید ما هم میآوریم! میدانم در همه اینها دستتان تهی و توبرهتان خالی است و چیزی قابل عَرضه ندارید.
شما سالهاست از دوشِ محرومان و مظلومان بالا رفته و شالوده تمدن خود را بر پیکره ملتهای رنجدیده، بنیان نهادهاید و از ثروت آنان ارتزاق کردهاید. جهان هرگز از رنج و زحمت شما آسوده نبوده است. هیچ نقطه از زمین نیست که زخمی از شما بر سینه نداشته باشد. شما فرهنگتان منحط، تمدنتان ننگین، داشتههاتان عاریتی، سرزمینتان غصبی، تاریختان جنگ و کودتا و ترور و قهرمانهایتان مشتی توهم و خیالات ابلهانه در فیلمهای هالیوودی است؛ سوپرمن، مرد عنکبوتی، بتمن...!
شما هرگز نخواهید توانست با ایران هفت هزارساله که در جای جایِ سرزمین مقدسش، میراث نفیس علم و هنر و نیز فرهنگ و تمدن سترگ ایرانی اسلامی وجود دارد، هماوردی کنید. ایران پرافتخاری که چشمههای دانش و حکمت از قلمرو او جوشید و عطر خرد و فرزانگی از مرزهای او در جهان پراکنده شد. به قول مفسر کبیر قرآن؛ آیتالله جوادی آملی حفظه الله در سرزمین بیاصالت شما، نشانی از آثار باستانی که سند هویت هر خطّه است به چشم نمیخورد. پس به حدّ خود واقف باشید و پا را بیش از گلیم خویش دراز نکنید. برخی از درختان جنگلهای ما عمرشان از تاریخ شما کهنتر است.
ارتش شما یک نیروی مسلح تروریست است که آموخته رذیلانه حمله کند و از پشت خنجر زند و پنهان شود. ما هنوز داغدار سرداران و دانشمندان عزیزی هستیم که چه ناجوانمردانه و پلید آنان را ترور کردید و از ما ستاندید. تفنگداران شما را مشتی ترسوی بیانگیزه تشکیل دادهاند.
در دورانی که عراق تحت اشغال نیروهای آمریکا بود، فیلمی از سربازان آمریکایی در فضای مجازی منتشر شد. آنان برای تفریح و خنده، گوسفندی را احاطه کرده بودند و با چوبی بر سر آن زبان بسته میزدند. گوسفند بیچاره با هر ضربهای به زمین میافتاد. آنگاه تلوتلو میخورد و به زحمت برمیخاست و سربازان الکیخوش، این صحنه را دستمایه شادی و سرگرمی خود قرار داده بودند! خندههای نفرتانگیزشان ادامه داشت تا اینکه یکی از سربازان چوب را به دست گرفت و آنچنان بر سر گوسفند بیچاره زد که حیوان نقش بر زمین شد و دیگر برنخاست. سربازها که گویی ذرهای ترحم و جوانمردی در دلشان نیست، در اینجا پیروزمندانه قهقهه زدند و وحشیانه خندیدند.
این جوهره شماست. نامردمانِ بیمروّتی که حریف زنان و کودکان بیدفاع و حیوانات زبان بستهاند. اما همین تفنگداران زبون وقتی در خلیجفارس به دام نیروهای غیور ایرانی گرفتار شدند، بدون هیچ مقاومتی زانو زدند و دست تسلیم بالا بردند و چون نوباوگان اشک ریختند. واقعیت ارتش متجاوز و بدسرشت شما این است نه فیلمهای دروغ و متوهمانه هالیوود.
رذالت و بزدلی را از این روایت نیز میتوان دریافت که روزی ترامپ مشغول سخنرانی در جمعی بود. به ناگاه یکی از حضار، صدا به الله اکبر بلند کرد. این توده چربی و انباشتِ جهل و حماقت، با شنیدن تکبیر، همچون موشی وحشت زده از جای خود جهید و با چشمان از حدقه درآمده، تعادل خود را از دست داد و نزدیک بود با تریبون نقش بر زمین شود! تا آنکه محافظانش به یاریش شتافتند.
آری این است چهره بینقاب کسی که لاف میزند، هرزه درایی میکند و به جنگ حق و حقیقت میآید. او از درون، به ساقه موریانه زدهای میماند که از همه ارزشها و اصالتها تهی است. دوقلوی مشئوم وی نتانیاهو نیز وضعیت بهتری ندارد و هر دو، روح و جسم یک خباثت و دو روی یک سکه قلب هستند. او هم هنگام شنیدن صدای آژیر، مانند اردک لنگی به طرف سنگرها میدوید تا جان پلید و بیبهای خود را به در بَرَد.
شما عدهای اراذل و اوباشید که خداوند در دلهايتان رعب افكنده است. رعب از مصاف با مؤمنان و مجاهدان اسلام. شما هیچگاه توان رویارویی و مبارزه شرافتمندانه را نداشتهاید. شما در عرصهگاه «بزن در رو» پیشتازید. اما دیری است روزگارتان به سر آمده و اگر بزنید میخورید!
اینک که توان نظامی ما پیشرفتهترین سلاحهای شما را از کار انداخته است، با رجزخوانی و لافیدن مفاخره میکنید. شما قهرمان دروغگویی و خیانت و خباثت هستید. هر صفت زشت و منکری از اخلاقیات عفن شما میجوشد. شما جز مکر ورزیدن و پشت پا زدن به اصول، هنر دیگری نیاموختهاید.
ولی ما آزادگان، مولایمان علی و مقتدایمان سیدالشهداست. سروران جوانمردی که حتی در معرکه نبرد به قصد هدایت و اشاعه حق و عدالت میجنگیدند. شما از این مفاهیم چه میفهمید؟ جانورانی هستید که در گودالهای نخوت و منافعپرستی میلولید. موجوداتی دوپا که هیچ صفتی از بشر در وجودشان نیست.
وقتی مجری از ترامپ درباره دخترش نظرخواهی میکند، پاسخش مایه فضاحت و شرمساری و روسیاهی ابدی است و معلوم میشود که این بیحمیتِ دیوسیرت به دختر خود هم نگاه جنسی دارد! چه نامی باید بر این موجود گذاشت که جانوران هم از این صفات بری هستند. ننگ معاصرت با شما، زندگی را برای آزادگان جهان تلخ و ناگوار کرده است.
اما در قلمرو ما اسطورههایی وجود دارد که هرکدام یک ملتاند. ابَرقهرمانانی که تاریخ با نامشان آغاز میشود و شرافت و کرامت به راه و رسمشان خاتمه مییابد. ما قهرمانمان شهید یحیی سنوار است. مغز متفکر طوفان الاقصی که با طرح خود صهیونیسم را بیچاره کرد. اسطورهایکه به احترامش باید تا ابد کلاه خود را از سر بردارید.
ما قهرمانمان شهید اسماعیل هنیه است. رادمرد آزادهای که وقتی خبر شهادت سه پسرش به همراه فرزندانشان را شنید، استوار و نستوه همچون کوهی از پولاد ایستاد و خم به ابرو نیاورد و برایشان طلب آمرزش کرد.
قهرمان ما شهید سید حسن نصرالله است که رعدِ بانگ توفندهاش لانه عنکبوتی صهیونیسم را آشفته میساخت و کلامش همه محاسباتتان را بههم میریخت. قهرمان ما سردار شهید قاسم سلیمانی است که شما را در منطقه درمانده کرد و میلیاردها دلار هزینهکردتان را به باد فنا داد.
قهرمان ما سرداران سرافراز، شهیدان سلامی و حاجی زاده هستند که اعتباری برای شما نگذاشتند و دروغهایتان را برملا کردند و قدرت پوشالیتان را به سخره گرفتند. قهرمان ما شهید نادر مهدوی است که با شجاعتی بیمثال در برابر شما جنگید و شکستتان داد. قهرمانان ما به چشمه کوثر و زمزم میمانند؛ زلال و جاری و ابدی. مرز و بوم ما مملو از قهرمانانی است که اینک نام سرخ و مقدسشان زیب کوچه و خیابان شهرهاست.
شما نه مرد جنگ رویارویید و نه اهل مقاومت و رشادت. چرا وحوشِ آدمخوار اسرائیل طی این دو سال، جنگ با غزه را بدون تردید و بیوقفه ادامه میدهند؟ زیرا با وجود رزم جوانمردانه و فضیلت مآبِ حماس، اسرائیل در جبهه مقابل خود مردمی مظلوم و بیپناه را میبیند. مادران ستمکشیدهای که برای فرزندان خود در جستوجوی آب و غذا هستند و کودکان معصوم و گرسنهای که در بیمارستانهای فاقد خدمات یا با شلیک مستقیم سربازان تروریست به شهادت میرسند.
اما این جرثومه فساد و تباهی هنگامیکه در برابر ایران مقتدر قرار گرفت، طی چند روز مُچاله شد و با ضربات جانانه ایران اسلامی به خاک مذلت افتاد و بناچار تقاضای آتشبس کرد. چه کسی باور میکرد اسرائیل تا این حد شکننده و آسیبپذیر باشد؟
روزگاری ارتش اسرائیل با ارعاب و تهدید، بر منطقه حکومت میکرد و به زعم خود یکهتاز قدرت و استیلا بود. پیروزی اسرائیل در جنگ شش روزه با اعراب(در سال ۱۹۶۷م)، آنچنان توهمی در این مجسمه نفرت و لعنت ایجاد کرده بود که رؤيای از نیل تا فرات و سپس استیلا بر کل جهان را دست یافتنی و نزدیک میدید. اما امروز کار به جایی رسیده است که اگر دست به غلطی بزند، سلاحهای رعبانگیز و هولناک ما رونمایی میشود. کافی است آن توده بدخیم سرطانی، دست از پا خطا کند تا گنبد آهنین بر سرش آوار شود و برای ابد روانه زبالهدان تاریخ گردد.
امروز افول قدرت آمریکا و استیصال دولتش نَقل مجالس و افسانه شکستناپذیری سگ زنجیریاش مایه سُخره و انزجار محافل جهانی است.
و در این سوی، ایران عزیز، سربلند و مقتدر، الگو و سرمشق همه ملتهای آزادیخواه و آزاده است.