kayhan.ir

کد خبر: ۲۱۰۸۸
تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۲:۲۶

طلب اعتدال از آقای روحانی (یادداشت میهمان)


دکتر حسین کچوئیان*
اعتدال هرچه که نباشد، قطعا توصیف نحوه عمل، شیوه رفتار یا تعامل با نیروهای مختلف اجتماعی است. شخصیت معتدل بیشتر از هر جا، ویژگی اعتدالی خود را در کلام و سخن، که مهمترین شکل تعامل به ویژه در قلمروی عمومی و صحنه اجتماعی است، ظاهر می‌سازد. با این حال هرچه که رئیس‌جمهور بیشتر در صحنه اجتماعی ظاهر شده و از طریق کلام و سخن، شخصیت و نحوه تعامل و مواجهه خود با دیگر گروه‌های سیاسی را به نمایش می‌گذارد، توصیف ایشان و نحوه عملکرد وی با ویژگی اعتدال، دشوارتر و بلکه ناممکن می‌گردد. بعد از سخنان رئیس‌جمهور در انتقاد از مخالفین سیاست‌های هسته‌ای دولت و بی‌سواد و بیکار خواندن آنها که اولین نمودهای رفتار و سخن غیر اعتدالی ایشان را به نمایش درآورد، همچنین بعد از طرح اتهام خوردن و بردن اموال ملت توسط دولتیان قبل، اظهارات ایشان در گردهمایی سفرا و نمایندگان دستگاه سیاست خارجی کشور، ارتقا و اوج‌گیری به شدت نگران‌کننده‌ای را در لحن و کلام رئیس دولت از این حیث انعکاس داد.
«عده‌ای شعار سیاسی می‌دهند اما بزدل سیاسی هستند. هر وقت مذاکرات می‌شود می‌گویند می‌لرزیم، به جهنم، بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید» اشتباه نکنید! اینها سخنان آقای احمدی‌نژاد نیست که تنها یک بار آن هم از طریق تحریف و کج‌نمایی سخنانش، کلامی در حدی مشابه این سخنان به وی نسبت داده شده است. حتی احمدی‌نژاد هم به عنوان یک سیاستمدار که رقبای وی از جمله رئیس‌جمهور روحانی، وی را افراطی قلمداد می‌نمایند، هرگز طرف‌های مقابل خود را خس و خاشاک نخوانده بود هرچند طرف‌های مقابل وی به اعتبار فتنه‌آفرینی و خروج از حدود قانونی و تقابل با مردم به لحاظ سیاسی شأنیت و اعتباری برای حرمت‌گذاری نداشتند. بله، سخنان بالا سخنان آقای روحانی است که اتفاقا دولت و سیاست دولت خود را، دولت و سیاست تدبیر و اعتدال معرفی نموده است.
این‌گونه ادبیات که با چاشنی تمسخر و استهزا نیز همراه می‌شود نه تنها نسبتی با تدبیر و اعتدال ندارد بلکه حتی در فضای سالم و درست سیاسی، از سوی گروه‌های رقیب و بیرون از قدرت رسمی نیز نباید مورد استفاده قرار گیرد چه رسد به مقامی در بالاترین مراتب رسمی قدرت سیاسی.
اما چرا انتقاد از این اظهارات و روند نگران کننده حاکم شدن این‌گونه ادبیات بر لحن و کلام رئیس جمهور ضرورت دارد؟! قطعاً این ضرورت ناشی از انتقاد یا مخالفتی نیست که نسبت به طرح سیاست اعتدال و حاکم ساختن آن بر عرصه سیاسی کشور ممکن است وجود داشته باشد. در هر زمینه‌ای که اعتدال مسئله‌ساز باشد، قطعاً حاکم ساختن مشی اعتدال در یک عرصه از عرصه‌های سیاست کشور یعنی سیاست داخلی، از ضرورتی حیاتی برخوردار است. اما عجیب این است که عدول از سیاست مشی اعتدال-مانند این‌گونه اظهارات رئیس جمهور محترم- دقیقاً در همین عرصه که بقاء، رشد یا ثبات و سلامت آن منوط به رعایت اعتدال است به چشم می‌خورد.
نظام سیاسی‌ای که اساس خود را بر مشارکت همگانی و مداخله گروه‌های مختلف سیاسی در عرصه عمومی بنیان گذاشته است، مشروط به وجود روابطی مسالمت‌آمیز و ایجابی میان طرف‌های درگیر در این صحنه است. نه رشد بلکه بقاء و ثبات این نظام مستلزم این است که گروه‌های مختلف درگیر در این صحنه یکدیگر و حق همگانی هر یک را برای رقابت در سیاست در چارچوب قوانین کشور به رسمیت بشناسند. فراتر از شناسایی حقوق و تعامل مسالمت‌آمیز با یکدیگر، سیاست سالم و رو به رشد در عرصه عمومی، بیشتر نیازمند دوستی و تلاش همگانی برای حفظ حقوق دیگران در کنار حق خود و رقابت برای تأمین آن است. اما متأسفانه آنچنان که ادبیات یا لحن و کلام گروه‌های سیاسی در کشور نشان می‌دهد نوع نسبت و تعامل گروه‌های سیاسی با یکدیگر از قسمی است که میان گروه‌های اپوزیسیون با نظام یا میان گروه‌های انقلابی با نظام نامشروع برقرار می‌باشد. اینجاست که سیاست اعتدالی اعلام شده توسط رئیس جمهور محترم صورت سیاسی ضروری و حیاتی به خود گرفته و به شرطی لازم برای بقا و رشد، بلکه ثبات و سلامت آن بدل می‌شود. به همین دلیل است که وقتی آقای روحانی دقیقاً با اظهارات خود عرصه تعامل و روابط میان گروه‌های سیاسی را هدف گرفته و در چارچوب لحن و ادبیاتی حذفی با بخش یا گروهی از آنها سخن می‌گوید، تمام امیدها برای وقوع بهبود و ارتقا در این بخش در پرتو مشی اعتدال از بین می‌رود. حال آنکه فراتر از سیاست اعلام شده، این امید بود که آقای روحانی به اعتبار شخصیت آرام و روحیه محافظه‌کارانه شناخته شده خود، به تلطیف این فضا و بهبود نهادی روابط میان گروه‌های سیاسی کمک کنند. خاصه اینکه اقدامات ایشان در چند ماه اخیر نظیردعوت از گروه‌های مختلف سیاسی و تعامل با تمامی این گروه‌ها نشانه‌هایی ایجابی از صحت این پیش‌بینی و انتظار مورد بحث انعکاس می‌داد.
ــــــــــــــــــــــــــــ
* استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران