عمده منابع بانکی صرف سفتهبازی و سوداگری غیرتولیدی میشود (خبر ویژه)
دولت به جای امید بستن به خارج برای رونق اقتصادی باید شبکه بانکی را که نقدینگی خود را صرف امور غیرتولیدی میکند، اصلاح نماید.
این مطلب را حجتاله عبدالملکی استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) عنوان کرد. وی در گفتوگو با «فردا» تصریح کرد: در یک سال اخیر دولت در سه زمینه صنعت، خدمات و کشاورزی عملکرد قابل قبولی نداشته و یا بهتر بگوییم اصلاً برنامهای نداشته که حتی قابل ارزیابی باشد. بعد از یکسال بسته خروج غیرتورمی از رکود را منتشر کرده که مجموعهای از سیاستها و برنامههایی است که در بعد تولید داخلی بسیار ضعیف است. به نظر میرسد غیر از اینکه برنامه خاصی اجرا نشده برنامههایی هم که از سوی دولت معرفی شدهاند در بعد تولید اثر قابل توجهی نداشتهاند.
وی با انتقاد از عملکرد دولت در بخش اشتغال تاکید کرد: مهمترین انتقادی که به دولت وجود دارد این است که مسائل کلان داخلی اقتصادی مانند تولید و اشتغال را متاسفانه با سیاستها و تعاملات اقتصادی خارجی و به بحث اسمی اقتصادی ارتباط دادهاند.
عبدالملکی افزود: در مورد سیاست خارجی میدانستیم که نباید به آن دل بست. در بخش نرخ بهره بانکی هم دولت انتظار داشت که نرخ سود بانکی را بالا ببرد و وجوه سرگردانی که در دست مردم است به بانکها واریز و از طریق بانکها به تولید منتقل شود. غافل از اینکه شبکه بانکی ما ذاتاً یک عیب بزرگ دارد و آن اینکه هر قدر هم که نقدینگی به آن منتقل شود راهی بخش تولید نمیشود.
وی با اشاره به دو مشکل عمده شبکه بانکی عنوان کرد: دو مشکل بزرگی که بانکها دارند این است که متاسفانه منابعشان با یک ساز و کارهای خاصی به راحتی در اختیار افرادی قرار میگیرد که تولیدکننده نیستند. همین کسانی که جزء بدهکاران بزرگ بانکی قلمداد میشوند منابع مالی بانکها را به دست میآورند و با سفتهبازی وارد بازار سوداگری تجارت زمین و ارز و سکه و غیره میکنند.
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: ایراد دومی که در شبکه بانکی ایران وجود دارد اینکه متاسفانه بانکها خودشان هم وارد فعالیتهای سوداگرانه و ناسالم میشوند. این روزها بانکها با عنوان بنگاهداری معروف شدهاند. در نهایت با اینکه منابع نقدینگی به بانکها تزریق شد اما بانکها کارهای لازم را برای تخصیص منابع سرمایه به بخش تولید انجام ندادهاند و نتیجه این میشود که سیاست دوم دولت هم به نتیجه نرسیده است.
حجتاله عبدالملکی یادآور شد: اتفاق دیگری که رخ داد و در بحث تولید و اشتغالزایی بسیار موثر بود دستکاریهایی بود که در نرخ سود بانکی رخ داد و بخشی رسمی و غیررسمی بورس در ماههای اخیر متزلزل و دچار نوسان شدید شد. این پذیرفته شده است که هر مقدار نقدینگی که وارد بازار بورس میشود بخشی از آن در بازار واقعی تولید راه مییابد. اما باز هم با افزایش منابع تولید، بورس تا حدی به زمین خورده و این به معنی سرمایهگذاریهای بالقوهای است که دولت میتوانست انجام دهد اما کاری در این باره انجام نشده است.
وی با انتقاد از عملکرد دولت در بخش اشتغال تاکید کرد: مهمترین انتقادی که به دولت وجود دارد این است که مسائل کلان داخلی اقتصادی مانند تولید و اشتغال را متاسفانه با سیاستها و تعاملات اقتصادی خارجی و به بحث اسمی اقتصادی ارتباط دادهاند.
عبدالملکی افزود: در مورد سیاست خارجی میدانستیم که نباید به آن دل بست. در بخش نرخ بهره بانکی هم دولت انتظار داشت که نرخ سود بانکی را بالا ببرد و وجوه سرگردانی که در دست مردم است به بانکها واریز و از طریق بانکها به تولید منتقل شود. غافل از اینکه شبکه بانکی ما ذاتاً یک عیب بزرگ دارد و آن اینکه هر قدر هم که نقدینگی به آن منتقل شود راهی بخش تولید نمیشود.
وی با اشاره به دو مشکل عمده شبکه بانکی عنوان کرد: دو مشکل بزرگی که بانکها دارند این است که متاسفانه منابعشان با یک ساز و کارهای خاصی به راحتی در اختیار افرادی قرار میگیرد که تولیدکننده نیستند. همین کسانی که جزء بدهکاران بزرگ بانکی قلمداد میشوند منابع مالی بانکها را به دست میآورند و با سفتهبازی وارد بازار سوداگری تجارت زمین و ارز و سکه و غیره میکنند.
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: ایراد دومی که در شبکه بانکی ایران وجود دارد اینکه متاسفانه بانکها خودشان هم وارد فعالیتهای سوداگرانه و ناسالم میشوند. این روزها بانکها با عنوان بنگاهداری معروف شدهاند. در نهایت با اینکه منابع نقدینگی به بانکها تزریق شد اما بانکها کارهای لازم را برای تخصیص منابع سرمایه به بخش تولید انجام ندادهاند و نتیجه این میشود که سیاست دوم دولت هم به نتیجه نرسیده است.
حجتاله عبدالملکی یادآور شد: اتفاق دیگری که رخ داد و در بحث تولید و اشتغالزایی بسیار موثر بود دستکاریهایی بود که در نرخ سود بانکی رخ داد و بخشی رسمی و غیررسمی بورس در ماههای اخیر متزلزل و دچار نوسان شدید شد. این پذیرفته شده است که هر مقدار نقدینگی که وارد بازار بورس میشود بخشی از آن در بازار واقعی تولید راه مییابد. اما باز هم با افزایش منابع تولید، بورس تا حدی به زمین خورده و این به معنی سرمایهگذاریهای بالقوهای است که دولت میتوانست انجام دهد اما کاری در این باره انجام نشده است.