این بار ، تردید نکنید!
پژمان کریمی
سال 75 بود که جشنواره فیلم کوتاه یاس با موضوع «جانباز و فرهنگ جانبازی» در شهر زیبا و دلکش تبریز برگزار شد. در این جشنواره جمعی از هنرمندان جوان شرکت کرده بودند. در میان این شرکتکنندگان؛ جوانکی ریز نقش بود که تلاش میکرد با دیگران - آشنا و ناآشنا- با خوشرویی برخورد کند. این جوانک که بعدها تبدیل به یکی از کارگردانان سینمای ایران شد، در جمعی گله کرد و- قریب به مضمون- گفت:«من چون برای جانبازان فیلم میسازم؛ از سوی برخی افراد، هدف نقد و اهانت قرار میگیرم.»
رفتن او به سوی موضوع «جانباز و فرهنگ جانبازی» چنانکه فیلمهای بعدی و فرارش به بیرون از ایران و فعالیت معاندانه اش ثابت کرد؛ صرفا برای تهیه سرمایه فیلمسازی و تجربههای اولیه بود. او فکر میکرد با تمسک به نهادی انقلابی و چنگ زدن به موضوعهای ارزشی میتواند سیاه مشق کند و بعد از فراهم آوردن سرمایه قید نهادهای انقلابی و ارزشی را بزند که زد!
او پیش از جشنواره به حدی نیازمند سرمایه بود که برای ساختن یک فیلم کوتاه، به پیرمردی بازیگرنما و به دروغ، وعده پول داده بود. این اعتراف دقیقا توسط خود وی در نشست فیلمسازان با مخاطبان در فرهنگسرای بهمن صورت گرفت!
همان طوری هم که گفته شد حالا این به اصطلاح فیلمساز، در خارجه گاه مشغول فیلم ساختن و گاه در حال صدور بیانیهای سیاسی دیده میشود.
اکنون میتوان پرسید آیا تشخیص اینکه فیلمساز یاد شده؛ جدا از بیاستعدادی در کار فیلمسازی، یک فعال غیرفرهیخته و سطحی و بیصداقت است کار دشواری بود؟ مطمئن باشید نبود. چرا؟ فردی که برای فیلم ساختن، پیرمردی را با وعده پول اجیر میکند- چیزی که در فرهنگسرای بهمن هدف اعتراض یک مخاطب قرار گرفت- نشان از ماهیت جناب فیلمساز نابلد نمیداد؟ اگر یک نهاد یا سازمانی خواهان کمک مالی به یک هنرمند است؛ طبعا باید سوابق او را بررسی میکرد!
در جشنواره امسال فیلمسازی که پیشتر سعی کرده بود با ساخت چند اثر درباره دفاع مقدس و تاریخ انقلاب اسلامی، خود را برکشد، فیلمی را به نمایش گذاشت که سراسر، واجد اعوجاج فکری وچرک است. در این فیلم که مهاجرت را ضرورتی ناگزیر توصیف میکند؛ در پس زمینه فیلمسازی را میبینیم که تحلیلی از اوضاع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ندارد. گنگ است. نگاهش سطحی است. و دلش میخواهد خود را به
قدوقامت یک فیلمساز روشنفکر برساند. به یاد دارم در یکی از ادوار جشن سینمای ایران وقتی یک فیلمساز معاند حاضر به تحمل وی نشد او سعی در دلجویی از فرد معاند برآمد! این یعنی اینکه اگر چه من فیلمی برای انقلاب و دفاع مقدس ساختم؛ اما غایتم مرتبت اشتهار شماست و لاغیر!
سال پیش همین جناب فیلمساز فیلمی ساخت که در ظاهر مرتبط با دفاع مقدس بود اما در واقع مبرا دانستن جانیان بعثی از امر جنایت بود. پیشتر همو در فیلمی به ظاهر علیه منافقین، منافقین را تطهیر کرده بود آیا چنین فیلمسازی اهلاندیشه است؟ تاریخ میداند؟ سیاست میفهمد؟ تحلیل بلد است؟ قابل اعتماد است؟ قطعا خیر! تردید نکنید!