چرا اعضای اتاق بازرگانی برای تحمیل FATF جوسازی میکنند؟
تجارت سیاسی اتاق بازرگانی و دولت بـر سـر منـافع مـلی
چکیده: برخی از اعضای اتاق بازرگانی از تصویب لوایح FATF به شدت حمایت میکنند، در حالی که مسائل ابتدایی FATF را هم نمیدانند. اظهارات آنها بیشتر شبیه به کارشناس دولت است تا یک تاجر و فعال اقتصادی!
شروع مجدد بررسی لوایح مرتبط با FATF، مجددا بهانهای فراهم کرده تا به مجمع تشخیص مصلحت نظام برای تصویب این لوایح فشار رسانهای آورده شود. بهانهای که با چاشنی تحریف و با حرفهای غیرکارشناسی مطرح میشوند. بخشی از این جریان، معدودی از اعضای اتاق بازرگانی هستند که به علت منافع شخصی وارد میدان شدهاند و از تصویب این لوایح حمایت میکنند.
اظهاراتی که از سوی ایشان بیان میشود نشان میدهد که مطالعه و درکی در رابطه با سازوکارهای FATF ندارند. به عنوان مثال علی شریعتی از اعضای اتاق بازرگانی در مصاحبه با اصلاحات نیوز میگوید:« این الزامات هیچ نقشی در درز اطلاعات بانکی ایران ندارد.» این درحالی است که در برنامه اقدام 41 بندی FATF، صریحا خواسته شده تا ذی نفع واقعی تراکنشها مشخص شود. از طرف دیگر در صورتی که مشخص شود ذی نفع تراکنشهای بانکی یک فرد یا نهاد تحریمی باشد، موسسه یا بانک خارجی تراکنشکننده از نظام کارگزاری دلار محروم میشود. این موضوع در شرایطی که نظام بانکی ایران در تحریم است به معنای بستن اندک مسیرهای تبادلات مالی ایران، کم شدن دسترسیهای ارزی و کوچکتر شدن سفره مردم است. در واقع آقای شریعتی بدون استدلال مشخص اصرار دارد که سفره مردم را کوچکتر از قبل کند.
اما او در بخشی دیگر باز هم بدون استناد میگوید چون تحریمها قرار است برداشته شود پس باید FATF را بپذیریم. البته او که احتمالا جزء ستاد استقبال از بایدن در تهران است، فکر میکند با آمدن بایدن یک شبه تحریمها برداشته میشود. قبلا هم کسانی مثل او هر روز با وعدهای اینچنینی زندگی مردم را به خارج و سیاست خارجی گره زدهاند. کسانی که امروز مسئول دلار 25 هزارتومانی و فشار اقتصادی بر مردم هستند، سالها به همین امید کاری در کشور نکردند و اقتصاد کشور را به خارج گره زدند. او نیز مجددا میخواهد پا جا پای متولیان فشار اقتصادی بر مردم بگذارد. علی شریعتی و امثال وی که درب باغ سبز و سیب و گلابی به مردم نشان میدادند در این سالها با همین نگاه سفره مردم را کوچکتر از دیروز کردهاند. امثال شریعتی باید پاسخ دهند با چه رویی همچنان به امید خارج نشستهاند و کلید مشکلات را در خارج جستوجو میکنند؟ جالب اینجاست که آقای تاجر هیچ ابایی هم از بیان این موضوع ندارد و در توجیه خود میگوید دلار سیاسی است. در واقع این عضو اتاق بازرگانی معتقد است چون دلار سیاسی است بنابراین باید اقتصاد کشور را در اختیار قوانینی داد که به کمک تحریمهای آمریکا میآیند و تنها راهحل این است که به امید آمریکاییها نشست.
در یادداشتها و اظهارات این افراد تناقضات عجیب نیز دیده میشود. به عنوان مثال یادداشتی از سوی مجیدرضا حریری، رئیساتاق بازرگانی ایران و چین در روزنامه ایران به تاریخ 6 دیماه نگاشته شده است که در این یادداشت آمده است: « من به این موضوع مهم اعتقاد دارم که در شرایط کنونی نپذیرفتن FATFبا توجه به شدت تحریمهایی که علیه کشور اعمال شده است میتواند اقتصاد ایران را با چالشهای اساسیتری روبهرو کند». در تناقضی آشکار در خط بعدی گفته شده است: « پذیرفتن یا عدم پذیرش FATF در روابط اقتصادی بین ایران و چین تأثیری نخواهد داشت». از نظر آقای حریری FATF هم تاثیر در اقتصاد ایران تاثیر دارد و هم ندارد!. نکته جالبتر در یادداشت آقای حریری این است که بخش پایانی این یادداشت دقیقا رونوشتی از بخش پایانی یک یادداشت دیگر است که تحت عنوان ستار محمدی تلوار در خبرگزاری جمهوری اسلامی به تاریخ 26 آذرماه درج شده است!
از طرف دیگر در اظهارات این افراد ادعاهایی مطرح میشود که تطابقی با چارچوب زمانی کنونی ندارد. به عنوان مثال پدرام سلطانی، رئیساتاق بازرگانی ایران و اتریش طی یک یادداشتی در روزنامه ایران به تاریخ 6 دیماه ادعا کرده است: « اگر ایران وارد لیست سیاه FATF شود نه تنها اقدامات ذکر شده بیشتر تشدید خواهد شد بلکه مؤسسات پولی و مالی دنیا به هیچ وجه حاضر نخواهند شد که تراکنشهای مالی با ظن ارتباط با ایران را انجام دهند». در اینجا ادعا شده است که اگر ایران وارد لیست سیاه FATF شود وضعیت بدتر میشود، در صورتی که ایران در 6 اسفندماه 98 وارد لیست سیاه شده است و هماکنون در این لیست قرار دارد. هر چند به لحاظ اقدامات مقابلهای که در چند سال گذشته علیه ایران اعمال میشده است، ایران هیچ وقت از لیست سیاه خارج نشده بود اما این موضوع نشان میدهد که ایشان هیچ اطلاعی از این موضوع ندارد یا اینکه این ادعا بخشی از یک یادداشت و صحبت دیگری بوده است که متعلق به کارزار رسانهای سال گذشته است ولی از دست ایشان در رفته است و در این یادداشت قرار گرفته است.
در بخش پایانی یادداشت باز هم این ادعا تکرار میشود: « حقیقت ماجر این است که در صورت ورود ایران به لیست سیاه FATF این احتمال قوی وجود دارد که همین 3 تا 4 بانکی که با ایران برای خرید وفروش نفت در حوزه بینالمللی همکاری میکنند ادامه تبادلات بانکی خود را با ایران قطع کنند که در صورت وقوع این اتفاق شرایط سختی برای اقتصاد کشور بهوجود خواهد آمد». اکنون که ایران از 10 ماه پیش در لیست سیاه FATF قرار گرفته است، این مسئله فرصت خوبی برای ارزیابی این ادعا است. طبق آمارهای مربوط به رویترز و بلومبرگ، فروش نفت ایران در سال جاری به یک و نیم میلیون بشکه در روز رسیده است؛ در حالی این رقم در سال گذشته حدود 300 هزار بشکه در روز بود. افزایش فروش نفت بعد از قرار گرفتن در لیست سیاه FATF نشان میدهد که عدم اجرای استانداردهای FATF نه تنها تجارت خارجی را با مشکل مواجه نمیکند، بلکه موجب گشایش بیشتر در تجارت خارجی میشود.
با بررسی اظهارات این افراد میتوان به جمعبندی رسید که بسیاری از اظهارات مطرح شده توسط این افراد، متعلق به خود آنها نیست و گویا از جای دیگری به آنها دیکته شده است. این مسئله با توجه به شواهدی که در رابطه با زدوبند سیاسی دولت با بعضی از فعالین حوزه تجارت وجود دارد، دور از ذهن نیست که این افراد از سوی دولت سازماندهی شدهاند که به عنوان تاجر و فعال اقتصادی مطالبی را در راستای تصویب لوایح FATF مطرح کنند. آقای امیرآبادی، عضو هیئترئیسه مجلس در برنامه عیار تی وی به تاریخ 23 دیماه اعلام نمود که در یک جایی از دولت به بعضی از واردکنندگان ارز دادهاند تا با آن کالا وارد کنند و در عوض این افراد در انتخابات از دولت حمایت کنند.
سید حامد ترابی