زمینههای شهادتساز از نظر قرآن
در نوشتار حاضر به برخی عوامل و زمینههایی که باعث میشود شهادت نصیب انسان شود بر اساس آیات قرآن پرداخته شده است.
***
عاقبت بخیری با شهادت، بزرگترین آرزوی مومنان صادق در راه خدا است. آنان که در انتظار شهادت لحظهشماری و برای تحقق این تقدیر الهی بسترسازی میکنند. از نظر قرآن، شهیدان از چنان مقام و منزلت عالی در پیشگاه خدا برخوردار هستند که هر مومنی دوست دارد به این فضل عظیم شهادت و کرامت بزرگ دست یابد و با تن خونین به ملاقات خدا برود و اینگونه همچون اسوههای حسنه الهی که همگی با شمشیر یا زهر به شهادت رسیدهاند(بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۲۱۷، ح۱۸)، به شهادت برسد؛ و با افتخار همچون امام سجاد(ع) بگویند: اَلْقَتْلُ لَنا عادَهًٌْ وَ كَرامَتُنَا الشَّهادَهًُْ؛ کشته شدن برای ما عادت و شهادت کرامت ماست.(بحارالأنوار، ج 45، ص 118؛ ملهوف (لهوف)، ص 202؛ اعیانالشیعه، ج 1، ص 633)
مومنان خود را متعهد میدانند که به عهد خویش با خدا صادقانه عمل کرده و به یکی از دو نیکی عظیم پیروزی یا شهادت برسند.(توبه، آیه 52؛ احزاب، آیه 23) بنابراین، در انتظار شهادت بودن برای آنان افتخاری است و آن را فرصتی بس بزرگ میدانند که به انتظارش لحظهشماری کرده و منتظر فرصت هستند تا آن را در آغوش بکشند؛ چنانکه امیرمومنان علی(ع) در انتظار شهادت بود.(همان؛ شواهدالتّنزيل، حاكم حسكانى، ج 2، ص 5؛ تفسير نورالثقلين، ج 4، ص 258، ح 50)
مومنان بر این باورند که شهادت فضل الهی و اجر عظیم است که هر کسی به آن دست نمییابد(نساء، آیه 95)، بلکه تنها کسانی به آن نائل میشوند که به تقدیر الهی، مرگشان شهادت رقمخورده باشد؛ چرا که بر اساس آموزههای قرآن، شهادت در راه خدا، از مقدّرات الهى است(آلعمران، آیات 154 و 156؛ توبه، آیات 50 و 51)؛ بنابراین، از خدا میخواهند تا تقدیر ایشان را شهادت قرار دهد و از این فضل الهی و اجر عظیم بهرهمند شوند.
از نظر قرآن، کسانی آرزوی شهادت را دارند و به انتظار آن مینشینند که شرایطی را داشته باشند. البته برخی از این امور بستگی به افکار و رفتارهای مومنان دارد که شایستگی شهادت را برای آنان رقم میزند و تقدیر الهی اینگونه برای آنان نوشته میشود.
زمینههای شهادت از نظر قرآن
در آموزههای قرآن، امور و عواملی بهعنوان زمینههای شهادت معرفی شده است که توجه و اهتمام به آنها میتواند انسان را در مسیر شهادت قرار دهد و این فضل الهی برای آنان رقم بخورد. از مهمترین این امور موارد زیر است:
1. ایمان کامل: انسانی به درجه رفیع شهادت میرسد که از ایمان کامل برخوردار باشد و در آزمونهای الهی توفیق یافته و سربلند بیرون آمده باشد. از همین رو کسانی در طول تاریخ بر اساس گزارشهای قرآنی به شهادت رسیدهاند که در آزمون سخت پیروز و سربلند بیرون آمدند و دشمنان نتوانستند ایمانشان را مخدوش سازند و سستی و ضعف در ایمان و عمل ایشان ایجاد کنند. ساحران از جمله کسانی هستند که در آزمون سخت بلایایی که فرعون بر سر آنان آورد و تهدیدهایش سربلند شدند و به فیض عظیم شهادت رسیدند.(اعراف، آیات 120 تا 126؛ طه، آیات 70 تا 72) همچنین آسیه همسر فرعون نیز با ایمان محکم و استوار خویش شکنجههای فرعونی را تحمل کرد و به شهادت رسید.(تحریم، آیه 11؛ الدّرّالمنثور، ج 8، ص 229؛ مجمعالبيان، ج 9-10، ص 479) مومنان مسیحی نیز پس از تحمل آتشسوزی در کورههای آدمسوزی یهودیان به فیض عظیم شهادت رسیدند(بروج، آیه 10) همچنین حبیب نجار به دست قوم انطاکیه شکنجه و با حفظ ایمان خویش به رسولان مسیحی، به درجه رفیع شهادت نائل شد.(یس، آیات 20 تا 27؛ مجمعالبيان، ج 7-8، ص 658-659)
2. دفاع از ارزشهای دینی: مومنان نه تنها خود اهل ایمان بودند، بلکه به اسلام اجتماعی اعتقاد داشته و برای رهایی دیگران از کفر و شرک و ظلم به دعوت و تبلیغ و توصیه دیگران پرداختند و آنان را به حق و صبر دعوت کردند. اینان بر این باور بودند که نجات خودشان بستگی به دعوت اجتماعی از دیگران دارد تا آنان نیز به کمال برسند؛ چرا که اهل حق و علم، مأمور و مکلف هستند تا اهل باطل و جاهلان را به حق و علم دعوت کنند و راه نجات را به دیگران نشان دهند. اینگونه است که نه تنها بر باورهای ایمانی و اعتقاد حق خویش باقیماندند، بلکه به مسئولیت و وظیفه اجتماعیشان عمل کرده و دیگران را به حق و دین توحیدی دعوت کردند و در این راه شربت شهادت را نوشیدند و به فیض عظیم آن دست یافتند.(یس، آیات 20 تا 26)
3. امر به معروف و نهی از منکر: در چارچوب عمل به وظایف اجتماعی، مومنانی که منتظر شهادت هستند و بدان عشق میورزند، به امر به معروف
و نهی از منکر قیام میکنند و برای دفاع از ارزشهای الهی و اخلاقی که نقل معتبر و عقل سلیم آن را کشف میکند، تلاش میکنند و هیچگاه از جهاد علمی و فرهنگی دست نمیکشند؛ زیرا آنان میدانند که در دنیا میبایست علیه هرگونه ظلم و جهل از جمله ظلم فرهنگی و علمی همانند ظلمهای اجتماعی و نظامی و بردگی قیام کنند و به کمک مستضعفان فکری و فرهنگی و غیر آنان بشتابند و برای نجات آنان کوشش کنند و علیه ظالمان و مستکبران دست به شمشیر برده و به جنگ بپردازند. در حقیقت جهاد اکبر تزکیه نفس، جهاد کبیر علمی و فرهنگی و جهاد اصغر نظامی و مالی را سر لوحه اعمال خویش قرار میدهند تا به فیض عظیم پیروزی یا شهادت برسند.(نساء، آیه 75؛ فرقان، آیه 52) امیرمومنان(ع) در ذیل آیه 217 سوره بقره فرمود: مراد از آيه، مردى است كه در راه امر به معروف و نهى از منكر كشته مى شود.(مجمعالبيان، ج 2-1، ص 535) بنابراین شهادت در انجام مسئولیت و تکالیف اجتماعی از جمله امر به معروف یکی از آرزوهای مومنان است. پس باید گفت که امر به معروف و نهی از منکر مومن را برای کسب مقام رفیع شهادت آماده میکند و تقدیر شهادت را برایش رقم میزند.
4. جهاد در راه خدا: چنانکه گفته شد همه انواع جهادهای اکبر و کبیر و اصغر بسترساز برای شهادت انسان مومن است. بنابراین، مومنان زمانی میتوانند به فیض عظیم شهادت برسند که اهل جهاد و مجاهدت در حوزههای گوناگون باشند و هرگز از جهاد تزکیه نفس، جهاد علمی فرهنگی و جهادهای مالی و نظامی غافل نشوند، تا تقدیر آنان با شهادت رقم بخورد.(آلعمران، آیات 140 و 146 و 154 و 156 و 195؛ نساء، آیه 74؛ فرقان، آیه 52)
5. هجرت در راه خدا: مومنانی که از خانه و کاشانه خویش هجرت میکنند و به شهرها و روستاهایی میروند تا بتوانند دین خدا را عمل کنند و به تبلیغ آن بپردازند و آسایش و آرامش را در هجرت به سوی خدا میدانند، زمینه شهادت را برای خویش فراهم میکنند و تقدیر شهادت شاید برای آنان رقم بخورد.(آلعمران، آیه 195؛ توبه، آیات 20 تا 22؛ حج، آیه 58)
6. آرزوی شهادت: مومنان باید آرزوی شهادت را داشته باشند و در طلب آن و به انتظار تحقق شهادت فعالیت و کارهایی را انجام دهند که موجب شهادت آنان میشود. این آرزو باید با طلب و انتظار شهادت آمیخته شود؛ یعنی تنها یک آرزو نباشد که شخص برای آن تلاشی نمیکند، بلکه همانند یک منتظر واقعی باید برای ایجاد بسترهای شهادت تلاش کند.(آلعمران، آیه 143) امام باقر(ع) درباره آيه مذكور فرمود: فإنّ المؤمنين لما أخبرهم الله بالّذى فعل بشهدائهم يوم بدر و منازلهم من الجنّهًْ رغبوا فى ذلك فقالوا اللّهمّ أرنا القتال سنشهد فيه؛ به راستی که مومنان وقتی اخباری را از خدا شنیدند که خدا با شهدای روز بدر چه کرده و برای آنان منازلی در بهشت داده است، آنان رغبت به شهادت پیدا کردند و گفتند: خدایا برای ما مقاتله و جهاد را قرار ده تا ما در آن به شهادت برسیم. (تفسير قمى، ج 1، ص 119)
7. دعا: همانطوری که گفته شد شهادت را باید خدا مقدر سازد تا شخص به شهادت برسد. شکی نیست که از عوامل و اسباب و وسایل مهم در تغییر سرنوشت، دعا است. بنابراین، کسانی که خواهان شهادت هستند باید اهل دعا باشند و از خدا بخواهند تقدیر آنان را شهادت قرار دهد؛ چنانکه حضرت آسیه از چهار زن برتر هستی چنین دعا کرد: پروردگارم برایم در نزد خود خانهای بساز در بهشت و مرا از فرعون و عملش نجات دهد و مرا از قوم ظالم برهان!(تحريم، آیه 11؛ روح المعانى، ج 15، جزء 28، ص 243)
8. معامله جان با خدا: سوداگران شهادت باید برای کسب مقام رفیع شهادت با خدا معامله کرده و به سودای بهرهمندی از فیض و درجه شهادت، جان و مال خویش را با خدا معامله کنند.(توبه، آیه 111)
9. استقامت در سایه ربوبیت الهی: کسب مقام رفیع شهادت به استقامت در راه خدا و قرار گرفتن تحت ربوبیت الهی است تا شهادت برای شخص رقم بخورد.(فصلت، آیه 30؛ احقاف، آیه 13) این افراد مومن هرگز از راه خدا جدا نشده و علیه ظالمان و مستکبران عمل میکنند و با جان و مال خویش برای اقامه عدالت مبارزه میکنند.(تحریم، آیه 11) و از کشته شدن در راه خدا هراسی ندارند و شجاعانه در میدان مبارزه علیه باطل و ظلم میمانند.(بروج، آیات 5 تا 8)
10. رضایت الهی: مومنانی به شهادت میرسند که دنبال رضایت الهی هستند و رضایت کسی دیگر را نمیخواهند و نمیجویند.(بقره، آیه 207) در روايتى از امام باقر(ع) آمده آيه ياد شده در مورد على(ع) نازل شده، آن زمان كه حاضر شد به جاى رسول خدا(صلىاللهعليهوآله) در بستر حضرت بخوابد و جان خود را فدا كند. (البرهان، ج 1، ص 206، ح 7)
11. شوق شهادت: انسان اگر آرزوی شهادت دارد میبایست این آرزو را به شوق و اشتیاق عملی تبدیل کند و در عمل و رفتارش آن را نشان دهد. در حقیقت هر کسی به این افراد نگاه میکند به این مهم میرسد که اینان شهیدان زنده هستند که در انتظار شهادت لحظهشماری میکنند. به شوق شهادت بودن در میان مردم موجب میشود تا تقدیر شهادت برای انسان مومن رقم بخورد.(آلعمران، آیات 143 و154؛ مجمعالبيان، ج 1-2، ص 863) این افراد به استقبال شهادت میروند و وقتی میبینند که دوستان ایشان شهید شدنداشتیاق آنان برای شهادت دو چندان میشود و سر از پا نمیشناسند.(بروج، آیات 4 تا 8؛ توبه، آیه 52؛ احزاب، آیه 23؛ اعراف، آیات 120 تا 125؛ تحریم، آیه 11)
12. اطاعت از ولایت الله: مومنانی به شهادت میرسند که اطاعت از فرامین خدا و رسولالله(ص) را سرلوحه زندگی خویش قرار دهند و با عشق و محبت به ولایت الله زندگی خود را سامان میدهند و اینگونه بهعنوان کسانی که در صراط مستقیم هدایت قرار گرفتهاند و به درجات عالی از جمله درجه شهادت نائل میشوند.(نساء، آیه 69)