kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۷۳۱۱
تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۹
الگوی پیشرفت جامعه اسلامی به کجا رسید؟- بخش پایانی

فراز و نشیب‌های تدوین الگوی پیشرفت



رضا الماسی
کار نو طراحی الگو برای مدل پیشرفت مبتنی بر مبانی اسلامی در زیست‌بوم کشور ایران، بیش از یک دهه است که بر سر زبان‌ها افتاده و حالا پس از یک‌بار رفت و برگشت، مراحل نهایی خود را طی می‌کند. الگویی که در صورت تصویب و ابلاغ، پایه اصلی کلیه اسناد و قوانین بالادستی و پایین دستی کشور قرار خواهد گرفت.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بند 5 ابلاغیه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، از دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه و صاحب‌نظران خواستند تا سند الگو را عمیقاً بررسی نمایند و با ارائه پیشنهادهای مشخص برای ارتقای آن بیش از پیش در ترسیم هدف و مسیر پیشرفت کشور مشارکت جویند.
در همین خصوص آیت‌الله محمود رجبی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و قائم‌مقام موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) به عنوان یکی از مجموعه‌هایی که به نقد و بررسی سند الگو ورود کرده است در گفت‌وگو با گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «پس از آنکه حضرت آقا سند الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را ابلاغ فرمودند، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) وظیفه خود دانست که به فرمایش رهبر معظم انقلاب پاسخ مثبت دهد. به همین منظور کمیته‌ای تشکیل و از همه گروه‌های علمی موسسه درخواست شد تا نظراتشان را پیرامون این سند ارائه کنند.»
روش نقد و بررسی سند اولیه الگوی پیشرفت
با دو رویکرد می‌توان سند را مورد بررسی قرار‌داد؛ رویکرد اول اینکه بگوییم این سند وجود دارد و ما با نگاه تصحیح و تکمیل در همان چارچوب به بررسی آن ورود پیدا کنیم و رویکرد دوم اینکه بگوییم بدون درنظر گرفتن چارچوب سند، بنشینیم یک سند ایده‌آل و بنیانی بنویسیم.
آیت‌الله رجبی درباره نحوه ورود به بررسی سند الگو اظهار می‌کند: «ما به دلیل ارج نهادن به زحمات عزیزانی که با تلاش فراوانی این سند را تهیه کرده بودند، و هم به دلیل ابلاغ حضرت آقا، با رویکرد اول به سند ورود کردیم. در این سند بیش از 90 مورد درخصوص بند بند سند در قالب یک جدول به عزیزان مرکز الگو ارائه شد و علاوه‌بر این موارد نکاتی نیز درخصوص کلان سند تذکر داده شد. به عنوان نمونه از جمله نکات کلانی که درخصوص سند ارائه گردید، نکته‌ای پیرامون عنوان آن می‌باشد. از این سند با عنوان «سند الگوی پایه اسلامی- ایرانی پیشرفت» یاد شده که این تعبیر دقیقی نیست و باید گفته می‌شد؛ «سند پایه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت».
او با‌اشاره به برخی پیشنهادات اصلاحی پیرامون ویرایش سند توضیح می‌دهد: «در این سند، نهاد مفسر سند در موارد اختلافی مشخص نشده است. همچنین به نظریه پشتیبان این سند‌اشاره‌ای نشده که این سند بر اساس چه نظریه‌ای استوار است. استراتژی‌های این سند باید به صورت مستقل و مصرّح ذکر می‌شد. مجموعه راهکارها و راهبردها و سیاست‌های جزئی در کنار یکدیگر قرار گرفته که نیاز بود این‌ها تفکیک و استراتژی‌ها به صورت مستقل ذکر شوند.»
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه می‌دهد: «تدابیری که در این سند بود در بسیاری از موارد(غیر از دو مورد) فاقد شاخص‌های سنجش و ارزیابی بود. نقشه راه اجرا و ضمانت‌های اجرایی این سند مطرح نشده بود. البته شاید عزیزان مرکز الگو مورد نظرشان بوده که بعد از تصویب سند نقشه راهش را تهیه کنند اما جا داشت در کنار همین سند، نقشه راه اجرایی آن را هم پیش‌بینی می‌کردند. شیوه نظارت بر سند و ناظران آن نیز در سند مطرح نشده است. منطق تنظیم تدابیر در سند و پیوست‌های آن نیز مشخص نیست. این‌ها بخش عمده‌ای از مواردی بود که به عنوان نکات مرتبط با کلان سند به دوستان ارائه شده است.»
مبانی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم درباره موارد جزئی و بندهای سند نیز می‌گوید: «در بخش مبانی سند، بسیاری از مبانی اساسی که در کل سند و حتی در مبانی دیگر اثر می‌گذاشت نیامده است. به طور مثال، بخش مبانی سند الگو، از مبانی انسان‌شناختی شروع شده است. در صورتی که‌اشاره‌ای به مبانی معرفت‌شناختی نشده و مبانی معرفت‌شناختی هم در کل سند و هم در سایر مبانی اثرگذار است. همچنین در مبانی دیگر، مبانی دین شناسی در عرض خداشناسی آمده که به نظر ما اینگونه نیست. لذا می‌توانستند مبانی را به ترتیبِ مبانی معرفت‌شناختی، هستی‌شناختی و خداشناختی، انسان شناختی، ارزش‌شناختی و جامعه‌شناختی بنویسند. اگر این مبانی به طور دقیق ترسیم نشود، تمام سند را می‌تواند یا دچار ابهام نماید و یا در آن اختلال ایجاد کند. نکته دیگر در این بخش این بود که در مبانی هستی‌شناختی، باید تفسیر شود که مبانی ما در مرتبه هستی‌شناختی دارای دو مرتبه است؛ مرتبه مادی و فرامادی. زیرا عوالم فراماده در عالم ماده اثرگذار است. مطابق منطق فرهنگ دینی ما این مسئله بسیار مهم و اساسی هست. همچنین مطابق فرهنگ دینی ما، هدف آفرینش انسان، قرب به خداوند متعال است. این نکته در ادبیات دینی ما به عنوان هدف مطرح است اما در سند الگو از این نکته غفلت شده. یعنی همه تلاش‌های ما در طرح‌ها و فعالیت‌هایمان باید به نحوی باشد که جامعه را به خداوند نزدیک کند. لذا این مورد باید در مبانی انسان‌شناختی تصریح می‌شد که هدف از آفرینش انسان قرب الهی است که در پرتو معرفت به مقام عبودیت و اطاعت خدا حاصل می‌شود.»
او در پایان تاکید می‌کند: «علاوه‌بر این‌ها باید در این بخش تاکید می‌شد که انسان دارای دو بعد مادی و روحانی است و این دو، تاثیر و تاثر روی یکدیگر دارند. معمولاً در برنامه‌ریزی‌ها یا از بعد روحانی انسان غفلت می‌شود و یا به عکس از بُعد مادی آن. در برخی موارد هم از تاثیر و تاثر این دو بُعد نسبت به یکدیگر غفلت می‌شود. لذا از آنجایی که این دو بُعد، هم در زندگی این جهانی و هم در زندگی اخروی انسان موثرند باید در سند الگو مورد توجه قرار می‌گرفت. در مباحث ارزش شناختی نیز به ارتباط انسان با خدا، خود، خلق و خلقت پرداخته شده که به نظرمی رسد باید ارتباط انسان با دیگران و با طبیعت به صورت جداگانه ذکر می‌شد. زیرا خلقت، یک معنای عام دارد و شامل همه مخلوقات (از جمله انسان) می‌شود. در بخش جامعه‌شناختی نیز باید به تفاوت‌هایی که در بین سنت‌های الهی و قوانین تکوینی که مشترک و فراگیر هست توجه می‌شد تا در برنامه‌ریزی‌ها به این موارد توجه شود و این‌گونه نگاه نشود که این سنت‌ها یک شکل و یکنواخت هستند.»
عملکرد 10 ساله مرکز الگو
الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت یکی از دغدغه‌های رهبر انقلاب بوده و ایشان در اولین اقدام، نشست‌اندیشه‌های راهبردی را در سال 89 برگزار کردند. از همان جلسه، اجازه تشکیل مرکز الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را صادر فرمودند. رهبر انقلاب در آن جلسه ‌اشاره می‌فرمایند، طراحی این الگو یک ضرورت عینی دارد. چراکه ما در حرکت‌های گذشته دچار یک حرکت‌های اعوجاجی شدیم و لازم است چنین سندی تدوین شود و بتواند ریل گذاری کند و نقشه راهی به ما بدهد تا سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی در عرصه‌های مختلف را جهت‌دهی کند.
حجت‌الاسلام والمسلمین علی محمدی، فعال حوزوی درباره روند تشکیل مرکز الگو و عملکرد آن به گزارشگر روزنامه کیهان می‌گوید: «پس از اینکه مرکز الگو تشکیل شد، حضرت آقا انتظار داشتند که این مسئله گفتمان ‌سازی شود، در این خصوص تولید نظریه صورت بگیرد و در نهایت سند الگو نوشته شود. مرکز الگو تا زمانی که ابلاغیه رهبر انقلاب در سال 97 صادر شد، در بحث گفتمان ‌سازی نمره خوبی نیاورد.»
فقدان نظریه پیشرفت در الگوی پیشرفت
محمدی تاکید می‌کند: «دوستان مرکز در بحث نظریه پردازی تقریباً از اواسط راه منصرف شدند. لذا ما در سال 97 با سندی مواجه شدیم که فاقد نظریه پیشرفت است و به عقیده بنده فرآیند قابل دفاعی هم در این مدت در پیگیری نظریه‌های پیشرفت ندارد. البته جلساتی برگزار می‌شود و افرادی هم دعوت می‌شوند اما با توجه به تشتت آرائی که وجود دارد، تا کنون امکان پیدا نکرده‌اند که بتوانند فرآیندی را طراحی کنند که به نظریه پیشرفت ملی و با حداقل به صورت بندی دیدگاه‌های موجود در این حوزه برسند. در اسناد پشتیبان الگو برای اینکه این مسئله توجیه شود، عبارت‌هایی آورده شده مبنی بر اینکه مرکز الگو در مقام طراحی پارادایم هستند و در این مقام نیاز به نظریه نیست چرا که نظریه ذیل پارادایم شکل می‌گیرد. به نظر بنده اگر یک گفت‌وگوی جدی علمی با دوستان شکل بگیرد، به جدی نبودن این نوع عبارت پردازی اذعان خواهند کرد. نمی‌شود که ما در راهبردها تا حد اسناد بالادستی و بعضا پایین‌تر از آنها راهبردنویسی و سیاست‌نویسی کنیم و بعد بگوییم ما در مقام پارادایم هستیم. لذا این حرف خیلی قابل اعتنا نیست.»
او می‌افزاید: «به هرحال این سند به عنوان خروجی مرکز الگو از طرف حضرت آقا برای ارتقاء ابلاغ شده و تا جایی که بنده اطلاع دارم نهادهای مختلف مورد خطاب ابلاغیه به این قضیه ورود کرده و نظرات اصلاحی خودشان را ارائه کرده‌اند. با توجه به اطلاعی که دارم در مجموع، اتفاقی که در اصلاح و ارتقاء این سند افتاده را رو به جلو می‌بینم و معتقدم این ویرایش‌هایی که سند اولیه الگو با آن مواجه شده است تا یک حدی سند را معتدل‌تر کرده است. هرچند هیچکدام از این اصلاحات خلأ فقدان نظریه پیشرفت را پر نمی‌کند و ‌ای کاش به جای نظریه پیشرفت عرصه‌ای، حداقل رویکردهایی مثل نگارش ایده سیاستی که یک امر بینابینی است را در دستور کار قرار می‌دادند. ایده‌های سیاستی هرچند که نظریه نیستند ولی می‌توانند انسجام بخش سند در بخش‌های مختلف باشند. متاسفانه همین هم در مرکز الگو پیگیری نشد ولی در عین حال ویرایش‌ها رو به جلو است.»
حجت‌الاسلام محمدی در پایان تصریح می‌کند: «به نظر من علت این ضعف جدی در سند الگو به دلیل ضعف تیم مدیریتی مرکز الگو در تدوین و مدیریت فرایند نظریه‌ها در باب علوم انسانی است. افراد بسیار‌اندیشمند و خوبی در شورای سیاستگذاری مرکز الگو وجود دارند اما فرآیند مدیریت این عرصه کسانی را می‌طلبد که بیشتر با فرایندهای مدیریت دانش در علوم انسانی آشنا باشند و بتوانند کار دبیرخانه‌ای قدرتمندتری انجام بدهند. لذا به نظرم تیم مدیریت فعلی نتوانسته کار دبیرخانه‌ای خوبی انجام بدهد. به همین خاطر ما با مجموعه‌ای مواجه هستیم که عملاً از کنار هم قرار‌دادن نظریه‌ها می‌خواهد توافق ایجاد کند. انگار ما هنوز از یک منطق تفاهم علمی در مجموعه مرکز الگو بی‌بهره هستیم. البته باید بدانیم که در نسخه جدید، خوشبختانه شرایطی درنظر گرفته شده که ما بتوانیم ویرایش‌های چند سال یکبار به سند بزنیم. لذا به نظرم از همین الان باید وارد بحث فرایند نظریه پردازی در نظریه پیشرفت پایه و نظریه پیشرفت عرصه‌ای بشویم. چراکه با این تشتتی که در سند هست، ما نهایتاً تا سه چهار سال می‌توانیم دوام بیاوریم.»