نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران
نامة محرمانه دولت خاتمی به رئیسجمهورآمریکا!
کار عجیبتر دولت خاتمی، نامة محرمانهای بود که وزارت امور خارجة ایران خطاب به رئیسجمهور آمریکا نوشت و برخلاف مواضع صریح، منطقی و شجاعانة رهبری، از بسیاری از مواضع نظام در مسائل منطقهای و بینالمللی کوتاه آمد و برای حل همة اختلافهای فیمابین اعلام آمادگی کرد!
این نامه که بعدها افشا شده، تلاش ایران برای خلع سلاح حزبالله لبنان، شفافسازی تمام فعالیتهای هستهای و دست برداشتن از حمایت گروههای فلسطینی را به جرج بوش پیشنهاد میکرد! متن ترجمة فارسی بخشی از این نامه فضاحتآمیز و طبق گزارش رادیو بیبیسی، نشانگر ترس از حملة نظامی آمریکا، به این شرح است:
اهداف ایران:
(آمريكا گفتوگو براساس احترام متقابل را میپذیرد و قبول دارد كه ايرانيها شرايط زير را در پيشنهاداتشان قرار دهند.)
آمريكا حمايتهايي كه براي تغييرات سياسي به طور مستقيم در حال انجام هستند، ديگر انجام ندهند.
لغو تمام تحريمها، تمام تحريمهاي تجاري، پولهاي بلوكه شده و لغو دست يافتن به WTO
عراق: تعقيب و پيگرد منافقين، حمايت از بازگرداندن اعضاي منافقين به ايران حمايت از برگرداندن ايرانيهايي كه در عراق هستند. تركيه به شمال عراق حمله نكند.
احترام گذاشتن به آداب و رسوم ايرانيان و احترام گذاشتن به روابط مذهبي ديرينه ايران و نجف و كربلا.
دست يافتن به انرژي صلحآميز هستهاي، فناوري زيست شناسي، فنآوريهاي شيميايي.
قبول كردن ايران به عنوان كسي كه حلّال مسألة امنيتي منطقه است با احتساب ميزان دفاعي كه ميتوانند از خود بكنند (منظور پيشرفتهاي نظامي كه ايران داشته است)
تروریسم: برخورد با منافقین و قبول آنها در آمریکا (منظور شخص نیست)
اهداف آمریکا:
(ایران قبول کند که آمریکا اهداف زیر را در پیشنهاد بگذارد.)
1- wmd (سلاحهای کشتار جمعی): ایرانیها باید از لحاظ امنیتی اطمینان کامل بدهند که ایرانیان هیچ طرحی و برنامهای برای ساخت wmd ندارند.
همکاری کامل با آژانس (IAEA) براساس اجازة ایرانیها بر تمام (2+ 93 و تمام عهدنامههای آیندة آژانس)
2- تروریسم: برخورد قاطع علیه هر گونه عمل تروریستی در خاک ایران همکاری کامل و تبادل اطلاعات مربوط به این موضوع.
3- عراق: هماهنگی ایرانیها برای برقرار کردن امنیت در عراق و تأسیس یک عراق دموکراتیک و دولت دموکراتیک که متشکل باشد از تمام گروههای مذهبی و قبائل در عراق.
4- خاورمیانه:1- قطع هر گونه کمک مادّی به فلسطینیها (حماس و جهاد و....) از طرف خاک ایران و اجبار این گروهها که اقدامات خونبار را قطع کنند علیه مردمی که در مرزهای 1967 قرار دارند (اسرائیلیها).2- کاری کنند که حزبالله یک گروه سیاسی- اجتماعی در لبنان شود. 3- قبول دو راه آمریکا.
مراحل:
برقراری ارتباطات دو جانبه براساس مراحل زیر:
بیانیة همزمان دو جانبه (یعنی بیانیهای که هر دو طرف بر آن توافق نظر داشته باشند) ما همیشه آماده بودیم که با هم به طور مستقیم صحبت کنیم با احترام دوجانبه در مورد منافع دو طرف و مسائلی که دو طرف روی آن تأکید دارند. اما ما همیشه این را روشن کردهایم که اینطور صحبت تنها زمانی میشود انجام شود که یک راهحل هوشمندانه برای این مشکل داده شود تا مسائلی که خودمان میخواهیم در آن در نظر گرفته شود.
گفتوگوی مستقیم در سطح خوب انجام شود، با توجه به توافقات قبلی مسائلی که باید در مورد آن در مرحلة اوّل نتیجه گرفته شود.
عراق: تشکیل یک گروه همکاری در مورد عراق، حمایت خیلی شدید ایرانیها برای برقراری امنیت در عراق. کمیتة آمریکا مشکل منافقین را در عراق حل کند کمیتة آمریکا غرامت ایران درمورد ایران و عراق را متذکر شود.
تروریسم: کمیتة ایران با افراد القاعده در ایران برخورد قاطع کند و در مورد تبادل اطلاعات در این باره همکاری کنند.
ایرانیها این را عنوان کنند که ما صلح خاورمیانه را حمایت میکنیم که مورد حمایت فلسطینیهاست که بر طبق توافقات که در مسألة نقشة راه است خواهد بود.
آمریکا قبول کند که ایرانیها به WTO دسترسی پیدا کنند، در مورد عضو شدن شروع به صحبت و گفتوگو کنند.
همکاری موازی در 3 گروه برای خلع سلاح، امنیت منطقه و همکاری اقتصادی.
اهداف چنین خواهد بود که به طور موازی در این 3 گروه نقشة راه همکاری کنند. و برای اینکه این صحبتها آغاز شود هر طرف اهدافشان این خواهد بود (رجوع به اهداف بالا) که در پیشنهاداتشان بگذارند.
خلع سلاح: نقشة راه که اهداف دو جانبه 2 را دربرمیگیرد اطمینان کامل به کمیتههای بینالملی و تضمین کنید که از WMD دور خواهند بود. در عوض ما به ایران اجازه میدهیم که به تکنولوژی غربی دست پیدا کنند (در 3 محدوده)
تروریسم و امنیت منطقه: نقشة راه برای اهداف بالا دربارة خاورمیانه و تروریسم
همکاری اقتصادی: نقشة راه برای برداشتن تحریمها و راهحل برای کمکهای فریز شده
یک بیانیة عمومی که این اهداف اوّلیه به سرانجام رسیده.»1
رادیو بیبیسی، زمینة نامه را اینگونه فاش کرد. «آوریل 2003 میلادی، در شرایطی کهتانکهای آمریکایی در خیابانهای بغداد حرکت میکردند، این نگرانی در تهران شدت میگرفت که شاید پس از عراق نوبت ایران باشد. یک ماه بعد، ایران در اقدامی بیسابقه و با واسطة سوئیسیها نامه برای دولت آمریکا فرستاد که در آن آمادگی خود را برای حل همة اختلافها اعلام کرده بود. در این نامه، ایران نه تنها از دست برداشتن از حمایت گروههای فلسطینی سخن به میان آورده بود، بلکه پیشنهاد داده بود برای خلع سلاح حزبالله تلاش کرده و تمام فعالیتهای هستهای خود را شفاف کند. در ازای این هم، از آمریکا خواست از رفتار خصمانه خود نسبت به جمهوری اسلامی دست بکشد و در بیانیهای تصریح کند که ایران جزو محور شرارت نیست.»
محمدحسین عادلی که در آن زمان معاون وزیر امور خارجة ایران بود میگوید: «آن نامه برای آمریکاییها فرستاده شد تا نشان دهد که ما آمادة گفتوگو و حل معضلات هستیم. این اقدام در راستای سیاستهای محمد خاتمی بود که میخواست همة راههای مسالمتآمیز را بیازماید.»
لری ویلکینسون، رئیسدفتر کالین پاول، وزیر خارجه وقت آمریکا، میگوید: «تنها چیزی که من دیدم گزارشی بود از اینکه چنین نامهای دریافت شد، و پاسخی که از طریق مقامهای سوئیسی برای ایران فرستاده شد. پاسخی شبیه به اینکه چطور به خود اجازه میدهید چنین پیشنهاد «گستاخانهای» بدهید.»2
اگرچه مسئولین دولتی از جمله عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت، وجود چنین نامهای را تکذیب کردند ولی «دنیس راس» مشاور ارشد جرج بوش پدر و پسر، در مقالة خود- که در مجلة نیوزویک چاپ شد- نام نویسندة نامه یعنی صادق خرازی، معاون وزیر امور خارجة دولت خاتمی را به عنوان تنظیم کنندة نامه، اسم برد. با انتشار این مقاله و افشای نام نویسندة نامه، صادق خرازی در جلسة بعدی سیاست خارجی دولت هشتم در بنیاد باران به وجود این نامه اعتراف کرد و گفت: «در سال 2003م دیوار بیاعتمادی بلندی میان ایران و آمریکا وجود داشت و هر لحظه ممکن بود آمریکا به ما حمله کند، به همین خاطر به پیشنهاد من دولت هشتم نامهای به آمریکا نوشت و همراهیاش با برخی سیاستهای خاورمیانهای آمریکا مثل سازش فلسطین و لزوم تبدیل حزبالله لبنان به یک حزب سیاسی و شفافسازی فعالیتهای هستهای را اعلام کرد!»3
البته آمریکا به این نامة اصلاحطلبان توجهی نکرد و به صورت تحقیرآمیز حتی آن را بررسی هم نکرد! و بلکه آن را گستاخانه ارزیابی کرد! اما روی کار آمدن دولت احمدینژاد، توهّم آمریکا از به سازش کشیدن جمهوری اسلامی را از بین برد.
پانوشتها:
1- نقل از سودای سکولاریسم، صص 272 و273 و سیاست خارجی دولت خاتمی، صص 152-154.
2- سودای سکولاریسم، ص 274.
3- همان، ص 276.