یادی از شهید امیرحسام ذوالعلی
آخرین شعر شهید فتنه 88 (حدیث دشت عشق)
امروز یازدهمین سالگرد شهادت بسیجی شهید امیرحسام ذوالعلی است.
این شهید، سال 1365 در تهران متولد شد. دانشجوی رشته الهیات بود اما در عمل نیز برای آگاهی مردم و حفاظت از حقیقت جهاد میکرد. او یکی از بسیجیان فعال در جریان فتنه سال 88 بود. صبح روز 9 دی سال 88 تعدادی از اراذل و اوباش فتنه، به او حمله کردند و هدف ضرب و شتم قرار دادند، اما این جوان در مقابل آنها مقاومت کرد. با این حال، فردای همان روز بار دیگر هدف حمله افرادی ناشناس قرار گرفت و در نهایت روز 10 دی سال 88 در اثر شدت صدمات وارده به شهادت رسید.
شهید امیرحسام ذوالعلی در یادداشتی شعرگونه که از او به یادگار مانده، نوشته بود: «عاقل بودن یه دردیه که اونو مجنون میدونه/ به غیر دیوونه شدن عاقلی درمون نداره. یادم میاد روزهایی که از عاشقها جدا بودم/اسیر دلواپسیها تو جمع عاقلا بودم. کاری نداشتم با دلم هر جا دیوونهای دیدم/ مثل تمام عاقلا به دیوونه میخندیدم. اما نفهمیدم چی شد اینطوری بیخونه شدم / اسم حسین(ع) رو شنیدم یکباره دیوونه شدم. من دیگه عاقل نمیشم دیوونه و یه عاشقم/ هر چی میگم حسین حسین دلم میگه بازم کمه. رفتن ما دیوونهها انشالا بینالحرمین/ سینهزنان لطمهزنان کنار عباس حسین(ع). میخوام پیشت شهید بشم خودت بگو چیکار کنم/ صید دو چشمونت شدم خودت بگو چیکار کنم. دوسش دارم، چی کار کنم؟چی کار با عشق یار کنم؟ گفته با یک نگاه میخوام عقلت رو تار و مار کنم.»