انقلاب اسلامی چگونه فصل جدیدی از ادبیات فارسی را رقم زد؟(اخبار ادبی و هنری)
نخستین جلسه از ویژه برنامه «رستاخیز واژهها» با موضوع تأثیر متقابل انقلاب اسلامی بر شعر و شعر بر انقلاب اسلامی برگزار شد. در این جلسه محمدرضا سنگری و محمدرضا وحیدزاده به بررسی تأثیر متقابل شعر و انقلاب اسلامی پرداختند.
در ابتدای جلسه، محمدرضا سنگری صحبت کرد و گفت: در ابتدا باید نکته کلیدی و اساسی را مطرح کنم و آن هم معرفی خاستگاه شعر و جایگاه انقلاب اسلامی است. اگر کسی از من بپرسد خاستگاه اصلی شعر کجاست و از کجا متولد میشود، در جواب میگویم که پایگاه اصلی شعر و ادبیات، فطرت انسانی است. حال سؤال دیگر این است که انقلاب اسلامی از کجا شروع میشود؟ باید تأکید کرد که زادگاه انقلاب اسلامی نیز فطرت کمالجوی انسانی است. فطرتی که زشتی را برنمیتابد و در پی خیر است. حال میبینیم که نقطه مشترک شعر و انقلاب اسلامی دقیقاً به فطرت و ذات انسان برمیگردد.
وی اضافه کرد: انقلاب اسلامی مقطع و فصل جدیدی در ادبیات ماست و گونههایی از شعر را خلق کرده است که در کل گذشته ادبی ما سابقه نداشته است. در حقیقت فضاهای تازهای را برای شعر خلق کرده است. بخش مهمی از سرودههایی که در قالب اشعار و شعارها در جریان پیروزی انقلاب خوانده میشود، ساخته دست مردم است. در حقیقت، انقلاب، مردم ما را شاعر کرد و شاید بتوان گفت که هیچ انقلابی به اندازه ما شعر انگیزتر نبوده است.
محمدرضا سنگری در بخش دوم صحبتهای خود با اشاره به ویژگیهای شعر انقلاب گفت: مسئلهای که قبل از انقلاب بیشتر به چشم میآید، یأسی است که حاکم شده است. عمده لغاتی که در شعر قبل از انقلاب دیده میشود، عبارتهایی نظیر شب، بنبست، تاریک، زمستان و... است اما وقوع انقلاب اسلامی امید را به فضای شعر برگرداند. برای مثال بهعنوان آثاری که خلق شده است، توجه کنید؛ نامها اینگونهاند: «در کوچه آفتاب»، «تنفس صبح»، «از آسمان سبز»، «سرود سپیده»، «بر مدار صبح»، و... اینها نام کتابهایی است که در دوره پس از انقلاب خلق شده است، همگی فضای امیدواری دارد. بنابراین شعری را میبینیم که شعر امیدواری است و نشاط دارد. دلیل این موضوع این است که انقلاب به پیروزی رسیده است و تفکرها نسبت به دین متفاوت شده است. قبلاً دین، افیون ملتها معرفی میشد اما در انقلاب اسلامی، دین در برابر استکبار ایستاد. انقلاب اسلامی، انسانها را به باور رساند و همین موضوع کمک کرد که انسانها به شکوفایی برسند. مورد دوم رهنمونهای امام خمینی بود که به مردم امید میداد. عنصر سوم هم باور به موعود است که کمک میکند آینده را روشن ببینیم.
محمدرضا سنگری با تأکید بر اینکه شعر انقلاب سبک جدیدی از ادبیات را به تصویر کشید، گفت: شاعران عصر انقلاب از قالبهای گذشته بهره گرفتند و پیوند خود را با ادبیات کلاسیک حفظ کردند. این قالبها در فضای انقلاب اسلامی محتوا و درونمایه متفاوتی پیدا کرد. در این فضاسازی تازه، اتفاقی افتاد و آن هم این بود که از گذشته درس گرفتند اما در گذشته نماندند و فضاسازیهای تازهای را خلق کردند. برای مثال، در عصر انقلاب، نه تنها رباعی و دوبیتی احیا شد بلکه فضاهای تازهای برایش خلق شد. یکی دیگر از فضاهای تازهای که به واسطه شعر انقلاب ایجاد شد، غزل مثنوی است در حالی که در گذشته چنین سبکی نداشتیم.