kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۵۷۸۱
تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۹ - ۲۰:۱۲

چشم ایرانی در خط مقدم نبرد با داعش



آرش فهیم
«چشم ایرانی» یکی از غافلگیرکننده‌ترین فیلم‌های مستند در چهاردهمین جشنواره «سینماحقیقت» است. مستندی که در یکی از خوفناک‌ترین کارزارهای انسانی قرن 21 یعنی چند قدمی تروریست‌های داعشی، روایت و تصاویری بکر و زیبا را فتح کرده است. البته کار جدید «ساسان فلاحفر»، در ژانر مستند بحران می‌گنجد، اما می‌توان آن را یک مستند پرتره هم دانست. چون این فیلم مستند دارای قهرمان هم هست و به زندگی یک هنرمند گمنام
می‌پردازد.
«چشم ایرانی» با یک حادثه هولناک شروع می‌شود و از همان لحظه اول، مخاطب را با خودش همراه می‌سازد؛ چند نفر داخل یک خودرو هستند و دوربین هم روشن است، اما در همان لحظه، گلوله‌ای به سمت این ماشین شلیک می‌شود و یکی از سرنشینان آن، در دم به شهادت می‌رسد! این حادثه در سوریه رخ می‌دهد و افرادی که در این خودرو حضور داشتند، مدافعان حرم بودند. اما یکی از آنها جنس متفاوتی دارد که در ادامه فیلم، زندگی عجیب و حوادث شگفت‌انگیزی که از سر گذرانده را تماشا می‌کنیم. او «حسن قاعدی» است؛ یکی از عکاسان بحران که گویی هرجا خطر و هراس در فوران باشد، او را مجذوب خودش می‌کند. مرد تنهایی که زندگی‌اش وسط جنگ شروع می‌شود و گویی زیست‌بحرانی در ژن او ثبت می‌شود. زلزله بم،جنگ لبنان و... در نهایت نیز جنگ در عراق و سوریه، همه میدان‌هایی هستند که این عکاس در آنها حاضر شده و به عکاسی از آنها پرداخته است.
مستند «چشم ایرانی» بیش از تصاویر آرشیوی و مصاحبه با سوژه‌اش، از فیلم‌هایی شکل گرفته است که با دوربینی چسبیده به سوژه ضبط شده‌اند؛ تصاویری از همراهی او با سربازها و رزمندگان جبهه مقاومت در اطراف حرم حضرت زینب(س) و در حین انجام عملیات رزم شهری برای دفع شری به نام داعش؛همچنین در بیابان‌های خارج از شهر، جایی که مدافعان حرم با داعشی‌ها می‌جنگیدند؛ حتی لحظه‌ای که او با شتاب از تیررس گلوله داعشی‌ها می‌جهد نیز ضبط شده و در قلب فیلم، نشسته
است.
آنچه «چشم ایرانی» را از سایر فیلم‌های مستندی که طی سال‌های اخیر درباره بحران سوریه ساخته شده‌اند متمایز و ممتاز ساخته، اول روایت دراماتیک و قهرمان محور فیلم است؛ شخصیتی که در طول جنگ و حضور در میادین پرخطر، گویی جلا پیدا می‌کند و مرحله به مرحله، پخته‌تر از گذشته می‌شود. دوم هم پررنگ بودن جنبه هنری و توجه به ابعاد زیباشناسانه در این فیلم است. استفاده به موقع و به اندازه از افکت‌های صوتی، تنوع در مکان و فضاهای فیلم، چشم‌نواز بودن قاب‌های ضبط شده و ضرباهنگ خوب فیلم، باعث شده‌اند تا حتی بی‌علاقه‌ترین افراد نسبت به مستند بحران هم با این فیلم و شخصیت‌محوری آن همراه شوند و تحت تأثیر قرار بگیرند.