تصویر جعلی و سانسورشده از کمکهای جهادی(اخبار ادبی و هنری)
فیلم جدید منیژه حکمت به نام «بندرِ بند» با تهیهکننده آلمانی پروانه نمایش گرفت و به عنوان تصویری از سیل بهار 98 در ایران و کمکهای مردمی آن در جشنوارههای خارجی مانند جشنواره تورنتو به نمایش درآمد.
فیلمی که به روال تحریفات و سانسورهای امثال حکمت در این سینما، همچنان به ارائه تصاویر واژگونه و بیهویت ادامه داده است. از جمله از سیل بهار 98 که بنا به گفته دوست و دشمن یکی از تجلیگاههای حرکت عظیم جهاد مردمی و فرزندان انقلاب اعم از بسیج و روحانیون و طلاب و ارتش و سپاه بود. در آن اقدام غرورانگیز و حماسی، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی به میدان آمد و با همراهی شهید ابومهدی المهندس، حشدالشعبی و موکبهای عراقی را به ایران هدایت کردند و بنا به روایت تصاویر مستندی که فیلمسازان متعهدی همچون احمدرضا درویش از آن صحنهها گرفتند، در همان شرایط سخت سیل و گل و لای و خرابیها و آوارگیها و... علاوه بر امدادها و کمکرسانیهای مختلف و انبوه، در هرکجا آشپزخانه صحرایی دائر گردید و غذای گرم را به دست همه رساندند.
ولی حالا در روایت منیژه حکمت (که البته کارنامه مردودی در زمینه سینمای مردمی و ایرانی و حتی اصل «سینما» دارد) این حماسه عظیم تاریخی ملت ایران، تنها در شکل یک گروه 3 نفره موسیقی زیرزمینی با آوازهخوان زن که برای شرکت در یک مسابقه زیرزمینی عازم تهران هستند، بهطور کامل سانسور شده، بهطوری که به نظر میآید مثلا همین سه نفر جوان یا امثال آنها بودند که در مسیرشان به برخی سیلزدگان کمک کرده و با مینیبوس خود، آنها و وسایلشان را جابهجا کردند.
جوان ایرانی در فیلم حکمت نه آن خیل صدها هزار نفری هستند که از سراسر ایران همه زندگی خود را رها کرده و با اخلاص و ایمان به کمک سیل زدگان شتافتند بلکه در همین گروه سهنفره موسیقی زیرزمینی خلاصه شدهاند.
تهیهکننده آلمانی فیلم «بندرِ بند» که این بار به جای بنیاد فارابی، پول و هزینه فیلم منیژه حکمت را پرداخته، ضمن توهین به میلیونها جوان ایرانی، معترف شده که برداشتش از جوانان ایرانی را اینگونه به فیلم تحمیل کرده است: «آرزوی جوانان شهرستانی برنده شدن در مسابقه تهران است و از طریق آن به شهرت رسیدن و مرزها را درنوردیدن، موفقیت در آمستردام، لندن، برلین. اما واقعیت چیز دیگریست. آنها ناچارند در آن کشور بمانند، جایی که برایشان به یک زندان مانند شده است. پس به موسیقی پناه میبرند، به رویا، چون آنجا آزادند!» منیژه حکمت علیرغم ادعای استقلال، پیش از این برای تمامی تولیدات خود که اکثرا علاوه بر ضعف شدید ساختاری و بیگانگی با مدیوم سینما، ضدایرانی و ضد اسلامی هم بودند، از دولت (یعنی در واقع از کیسه بیتالمال همین ملتی که علیهشان فیلم ساخت) پولهای هنگفت دریافت نمود. براساس گزارشی که در اواخر سال 1396 از سوی بنیاد فارابی منتشر شد، او برای 3 فیلم خود در آن سال در مجموع 813 میلیون تومان از بودجههای دولتی استفاده کرد. طبق گفته مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، منیژه حکمت مبلغ 581 میلیون تومان برای فیلم «شهر موشهای۲»، ۳۵ میلیون برای ساخت فیلم «زندان زنان» در سال ۱۳۷۹، مبلغ ۸۶ میلیون برای «سه زن» در سال ۱۳۸۵، مبلغ ۶۵ میلیون برای فیلم «لالایی» در سال ۱۳۸۶، مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان برای فیلم «توده» در سال ۱۳۹۳ و مبلغ ۳۵۰ میلیون تومان برای فیلم «خماری» در سال ۱۳۹۴ از دولت دریافت کرده است.