kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۷۹۴
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۳ - ۲۱:۵۷

راه‌هاي رسيدگي به محرومان(زلال بصیرت)

اهتمامي كه اسلام به رسيدگي به محرومين و خدمات عام‌المنفعه دارد، براي خيلي از افراد، درست روشن نيست. امروز كه دوران علم و بحث و تحقيق و پژوهش است بايد به اين گونه مسائل كه بر زمين مانده است بيشتر توجه شود تا تحقيقات انجام شده، تكراري نباشند. امروزه پرسش بسياري از مردم بويژه جوانان اين است كه در جامعه‏ بهترين راه رسيدگي به فقرا و رفع نياز محرومان و مستمندان چيست؟
 رفع نيازمندي‏هاي محرومان به سه شكل كلي قابل تصور است. يكي آنكه اين وظيفه به عهده افراد گذاشته بشود. هر كسي به خويشاوندان خود يا به همسايگانش كمك كند و اين تنها راه براي كمك به نيازمنديهاي محرومان به صورت داوطلبانه باشد. نقطه مقابل آن اين است كه بگوييم همه نيازمنديهاي محرومان جامعه توسط يك دستگاه مركزي بايد رسيدگي شود. آن دستگاه مركزي همان دولت است كه بايد براي مشكل محرومان برنامه‏ريزي كند. اگر لازم است ماليات بيشتري از افراد متوسط و متموّل بگيرد يا از منابع ديگر، بودجه كمك به محرومان و معلولان را تأمين كند. در اسلام هيچ كدام از اين دو شيوه به تنهايي پذيرفته شده نيست. اصل در همه احكام اسلامي اين است كه بايد به گونه‏اي اجرا شود كه مسئوليت فردي انسان فراموش نشده و برجسته باشد. چون انسان با رفتارهاي فردي تكامل پيدا مي‏كند. اگر دولت به فقرا رسيدگي كند، ثواب آن به افراد نمي‏رسد. خيلي فرق است بين آنكه از افراد ماليات اجباري گرفته شود يا آنكه انسان داوطلبانه به مشكل محرومان رسيدگي كند. بهترين راه را اسلام قرار داده تا با خودسازي، روحيات فردي تكامل پيدا کرده و سرانجام در قيامت نيز هر كسي نتيجه عمل خود را مي‌بيند: «وَ كُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيامَهًْ فَرْدا»(1)، «لا تَزِرُ وازِرَهًٌْ وِزْرَ أُخْری»(2)، هيچ كس مسئوليت ديگري به عهده‏اش نيست: «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاّ ما سَعی»(3)، هر كسي به همان اندازه كه سعي و تلاش نموده، از آن بهره مي‏گيرد. اين يك اصل كلي در اسلام است.
اسلام، دين واقعيت و آرمان
اسلام در  كنار اين توصيه‌ها، واقعيت‌ها را فراموش نمي‏كند. به اصطلاح اسلام برنامه‌هاي آرماني را با واقعيت‌ها، در كنار هم در نظر مي‌گيرد. به عنوان نمونه در موعظه‌‌ها و هشدار‌ها به انسان دستور داده شده كه به نواميس مردم تجاوز نشود. در اسلام فقط به اين توصيه و تنها به وعده عذاب و جهنم اكتفا نمي‌شود. در جاي ديگر نيز مي‏گويد، اگر عمل منافي عفت، با چهار شاهد عادل ثابت شود، فرد گناهكار را در حضور مردم مجازات كنيد. در اينجا ديگر مسئله عواطف و احساسات مطرح نيست :«وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَهًْ فِي دِينِ اللّهِ»(4)، اسلام مي‏خواهد افراد به اراده و به خواست خود گناه را ترك و با تشويق و انذار و تبشير، راه صحيح را انتخاب كنند و از راه زشت كناره‏گيري نمايند. در عين حال اسلام مي‏داند كه چنين واقعيت‌هايي اتفاق خواهد افتاد و گاهي تعداد آن نيز كم نخواهد بود. بايد راه‌هاي بازدارنده‏ گناه نيز وجود داشته باشد. بر همين اساس در اسلام حدود و تعزيرات به عنوان قوانين كيفري، براي جلوگيري از خلاف و جرم‏هاي بزرگ پيش‌بيني شده‌اند. اگر اين قوانين كيفري وجود نداشت، فساد آنچنان دامنگير جامعه مي‌شد كه ديگر جايي براي حركت بشردوستانه داوطلبانه در جامعه باقي نمي‌ماند. هرگاه فساد رايج شود، همه خانواده‏‌ها را آلوده خواهد كرد و در جامعه‌اي كه خانواده‌‌ها آلوده شوند، ديگر رشد معنوي در آن جامعه معنايي نخواهد داشت.
اسلام مي‏فرمايد: «اجراي يك حد، از چهل روز بارندگي براي مردم جامعه بهتر است».(5)،اگر يك حكم الهي را جاري كنند و يك حد را در برابر چشم مردم اجرا كنند، بركت آن براي جامعه، از اينكه چهل شبانه روز باران ببارد، بيشتر است. چرا كه اجراي حد، از گسترش مفاسد جلوگيري مي‌كند. انسان با رسيدگي به ديگران و به ويژه محرومان مي‌تواند به درجات عالي برسد.
رسيدگي به فقرا، وظيفه فرد و حكومت
اگرچه نبايد انسان ايثار را فراموش كند اما اسلام رسيدگي به محرومان را تنها وظيفه افراد نمي‌داند بلكه دولت اسلامي را نيز موظف کرده تا زكات را از مردم گرفته و به فقرا برساند: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهًْ تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ»(6). اين حكم حكومتي از وظايف دولت اسلامي است كه زكات را گرفته و به فقرا بدهد :«إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ»(7)، اسلام علاوه بر كارهاي خير داوطلبانه، دستورات قانوني و گاهي همراه با قوانين جزايي را وضع کرده است تا نظم جامعه حفظ و حالت اعتدال در جامعه برقرار شود. چرا كه در جامعه‏اي كه ظلم و بيداد و تجاوز حاكم باشد، حتي افرادي هم كه استعداد دارند، نمي‌توانند رشد ‏كنند. در وصف جامعه زمان ولي عصر (عج) در قرآن گفته شده: «وَ ليمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضی لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً»(8). تشكيل دولت صالحين هنگامي است كه خدماتي به جامعه ارائه ‏شود، تا آنجا كه ناامني از جامعه برداشته شود: «لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً» هنگامي كه اينگونه شد، زمينه براي اهل توحيد و معنويت فراهم مي‏شود:«يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً» اگر بنا باشد جامعه‏اي خداپرست شود و از شرك دوري كند، بايد زمينه تربيتي در آن جامعه فراهم شده و امنيت داشته باشد. در جامعه ناامن، فرهنگ و تقوا نيز رشد نمي‏كند. دين اسلام دين جامع و كاملي است كه به همه امور در حد كافي آن رسيدگي كرده است. متأسفانه ما ارزش احكام اسلام را نمي‏دانيم.
فعاليت گروهي و مردمي
راه سوم براي کمک به محرومان اين است كه فعاليت‌هاي سازمان يافته مردمي تقويت شود. در اين فعاليت‌‌ها، محور كار فردي افراد نيست، بلكه بايد كار گروهي انجام ‌شود، اما نه گروهي كه به اجبار دولت تشكيل شده باشد. گروهي از مردم با اشتياق، با يكديگر همكاري كرده و مجموعه‌اي را تشكيل مي‌دهند. به عنوان نمونه گروه رسيدگي به ايتام يا رسيدگي به جوانان جهت ازدواج. البته هيچ كدام از اين موارد به تنهايي آن چيزي نيست كه اسلام مي‏خواهد. اسلام همان‌گونه كه بر كار فردي، تكيه مي‏كند تا فرد رشد كند، از دستگاه دولت نيز غفلت  نمي‏كند. دولت نيز بايد تلاش بكند تا به محرومين رسيدگي كند و از اموال بيت‌المال به خصوص زكات استفاده و نيازهاي آنها را برطرف كند. ولي اين به آن معنا نيست كه افراد ديگر مسئوليتي ندارند.
زكات، مايه‌ پاکيزگي روح
 قرآن مي‌فرمايد: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهًْ تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها» به پيغمبر اسلام (ص) خطاب مي‏فرمايد: كه از مردم صدقه و زكات را بگير تا جان آنها پاك شوند نمي‏فرمايد «تطهر اموالهم» در فرهنگ عامه مي‏گويند اموال فلان شخص آلوده است. وقتي خمس و زكات را بدهد اموال او پاك مي‏شود. در دعاي امام سجاد (ع)در باره ماه رمضان نيز اين تعبير آمده است:«نُطَهِّرَهَا بِإِخْرَاجِ الزَّكَوَاتِ». تعبير قرآن از اين بالاتر است و مي‏گويد «تطهرهم» يعني افراد را پاك مي‏كند. وقتي حق واجبي به اموال انسان تعلق مي‏گيرد، اموال او آلوده است و علاوه بر آن جان او نيز آلوده است. چرا كه امساك كردن از انجام تكليف واجب، گناه است و گناه، روح را آلوده مي‏كند. دلبستگي به مال نوعي آلودگي است. اين تعبير را ملاحظه بفرماييد: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ»(9) هرگز شما به نيكي نخواهيد رسيد مگر آنكه از اموالي كه آن را دوست داريد در راه خدا بدهيد:«حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ». وظايف مالي كه اسلام تعيين كرده، فقط براي اين نيست كه امور جامعه سامان بگيرد و فقرا شورش نكنند. بلكه با انجام دادن اين وظايف، انسان رشد کرده و تزكيه ‏شود و روح، تكامل پيدا مي‏كند اگرچه مشكلات اجتماعي نيز حل مي‏شود و فقرا به حقوق خود مي‌رسند، اما اين در درجه دوم قرار دارد. براي آنكه اساس و روح اسلام، اهميّت به زندگي اخروي است.
سخنرانی آيت‌الله مصباح يزدى(دامت بركاته)
در دفتر رهبر معظم انقلاب؛ قم؛ 26/06/87
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1). مريم / 95.      (2). انعام / 164.      (3). نجم / 39.      (4). نور / 2.
(5). ر.ك: الكافي، ج 7، ص 174، باب التحديد؛«إِقَامَهًْ حَدٍّ خَيْرٌ مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً».
(6).توبه / 103.      (7). توبه / 60.        (8). نور / 55.           (9). آل‏عمران / 92.
زلال بصیرت در ماه مبارک رمضان روزهای فرد منتشر می‌شود.