نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
آمریکا سردار سلیمانی را ترور کرد اما میتوان با آن مذاکره کرد!
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نوشت: «نه کسی منکر اهمیت شخصیت شهید سلیمانی است و نه از خون او گذر شده و کوتاهی صورت گرفته است.»
سرویس سیاسی ـ
در ادامه آمده است: «در کنار این مسئله ارتباط ایران با دنیای بیرون از مرزها بهخصوص غرب است. باید به خاطر داشت که دیپلماسی مفاهیم خود را دارد و موضوع مذاکره بین کشورها به شهادت یا کشته شدن افراد و یا حتی بروز و ظهور جنگها و درگیری نظامی ارتباطی ندارد.»
نویسنده ادعا میکند: «این مهم [مذاکره] تنها به خواست و توافق طرفین بازمیگردد. اساساً ضایعهای حتی در سطح جنگ مانع دیپلماسی نمیشود و از این به بعد نیز با حفظ اهمیت خطوط قرمز جمهوری اسلامی در مباحث مختلف در صورت تغییر در رویههای طرف مقابل در روند چانهزنی و مذاکره، مسئله و ماهیت و اصل موضوع «امکان مذاکره» پابرجاست. درنتیجه آقای ظریف حرف بیمنطقی نزده است. درصورتیکه آمریکا به تعهدات خود عمل کند، میتوان به مذاکره بازگشت.»
لازم به ذکر است که محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان چندی پیش در گفتوگو با یک نشریه آلمانی گفته بود امکان مذاکره با آمریکا در صورت برداشته شدن تحریمها وجود دارد. نکته جالبتوجه واکنش ترامپ به پیشنهاد ذلیلانه ظریف بود که به او گفته بود: «نه، مرسی!» با این حال، طیف مدعی اصلاحات، نان خود را در سرگرم کردن مدیریت کشور به دیپلماسی منفعلانه میدانند و بدون توجه به شرایط جدید خاورمیانه بعد از شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و بدون توجه به واقعیتهای سیاسی موجود در حاکمیت شکننده آمریکا، همچنان به جری کردن و چراغ سبز نشان دادن به ترامپ مشغولاند؛ گویا عدهای سر در آخور آمریکا دارند و تنها برای کاسبی از دیپلماسی و امکان مذاکره مینویسند!
مردم در فشار اقتصادی هستند، شورای نگهبان سخت گیری نکند!
روزنامه آرمان دیروز در گزارشی نوشت: «در حالیکه زمان کمی تا برگزاری انتخابات مجلس باقی است اما فضای سیاسی کشور نشانی از شادابی و آماده بودن کافی و مطلوب برای حضور در انتخابات را ندارد که یک دلیل آن شاید عدم احراز صلاحیت کاندیداهای جریان اصلاحات است.»
در ادامه این گزارش، شهربانو امانی، عضو شورای شهر اصلاح طلب تهران در مصاحبه با این روزنامه زنجیره ای گفته است: «وضعيت کشور چندان همراه با آرامش نيست و مشکلات بهويژه در حوزه اقتصادي فشارهايي بر مردم وارد ميکند. به نظر ميرسد جرياني تمايل به حضور پررنگ مردم در انتخابات ندارد. اکنون در آستانه انتخابات قرار داريم و انتخابات در اين فضا بهويژه با توجه به وقايع آبانماه و اتفاقاتي که ديماه رخ داده، در فضاي سنگين و سردي قرار دارد. حضور و راي مردم بيمهنامه جمهوري اسلامي است.» علت اصلی وضع فعلی اقتصادی کشور، حضور مدعیان اصلاحات در دولت است. اما این طیف در اقدامی تأمل برانگیز، با سرپوش گذاشتن بر کارنامه خود، از فشار اقتصادی وارد شده بر مردم، به عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن شورای نگهبان استفاده می کند! این در حالی است که شورای نگهبان بر اساس قانون مشغول بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی است. طیف مدعی اصلاحات ید طولایی در قانون شکنی و زیر پا گذاشتن حق الناس دارد.
مسئولیت ناپذیری برای اثبات بیکفایتیتان کافی است
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی نوشت: «... سهيلا جلودارزاده، نماينده اصلاحطلب مردم تهران در مجلس نيز معتقد است كه «افزايش ميزان تاييد صلاحيت نامزدهاي ردشده توسط شوراي نگهبان ميتواند در ترميم روابط و شكاف ايجاد شده بين مردم و حاكميت اثرگذار باشد.» هر چند او «اين امر» را «لازم» ميداند اما تاكيد دارد كه «كافي نيست.» او گفته است: «دولتها ميلياردها دلار هزينه ميكنند تا بتوانند اعتماد مردم را به دست آورند. در حالي كه ما اين اعتماد عمومي را بدون صرف هزينه داشتيم و با انقلاب اسلامي آن را به دست آورده بوديم، ولي با عملكرد نامناسب خود اين اعتماد را از دست داديم.» «از سوي ديگر روابط نمايندگان با مردم هم بايد تقويت شود تا بتوانند مطالبه و خواست مردم به دولت را انعكاس دهند. ضمن اينكه بايد نمايندگاني به مجلس بيايند كه مردم دوستشان دارند و ميتوانند با آنها ارتباط برقرار كنند و متقابلا نمايندگان هم بتوانند كاري براي مردم انجام دهند.» او با بيان اينكه «نمايندگان مجلس بايد افرادي باشند كه جز خدا از كسي نترسند»، گفته است: «اگر از هر چيزي غير از خدا و حقيقت بترسند، قطعا بنده ترسشان هستند و جهت حفظ موقعيت خودشان گام برميدارند. رد صلاحيت گسترده نميتواند ما را به اين هدف برساند و مردم روزبهروز اعتمادشان را به مسئولان بيشتر از دست ميدهند.»
مسئولیت ناپذیری اصلاح طلبان، برای اثبات بی کفایتی آنها کافی است. این طیف می گویند دولت اصلاح طلب نیست و ما نباید پاسخگوی عملکرد آن باشیم و حال آن که از چند جهت خلاف واقع می گویند.
این طیف سه دهه است که مظلوم نمایی در قبال بررسی صلاحیت نامزدها را بهانه ای برای اپوزیسیون نمایی، مظلوم نمایی و فرار از رویکرد ایجابی و مسئولانه نسبت به مردم قرار داده اند و حال آن که طی چهار دهه گذشته به استثنای 8 سال، در صدر مناصب دولتی بوده اند. آنها چه در انتخابات 84 و 88 و چه در انتخابات 92 و 96 ریاست جمهوری و چه در انتخابات مجلس، به اندازه کافی نامزد داشته و مشخصا باید پاسخگوی عملکرد پر خسارت دولت در شش سال گذشته باشند.
جناحیسازی بررسی صلاحیتها برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی
علی ربیعی دیروز در روزنامه دولتی ایران نوشت: «در قانون اساسی نام هیچ حزب و جناحی نیامده و بنابراین باید پرسید وقتی قبل از انتخابات و قبل از اینکه رأیی به صندوق ریخته شود نام یک جریان و یک جناح خاص سنگینی له کنندهای در لیست تأیید شدگان دارد چگونه میتوان این نامگزینی ماقبل انتخابات را بهنام «مر قانون» عرضه کرد و این گزینش لاجرم را در جامهای از «نظارت» پوشاند؟»
برخلاف ادعای حامیان دولت، اتفاقا رویکرد فعلی شورای نگهبان مصداق بارز عمل به مر قانون است زیرا منبع و معیار بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان معیارهای قانونی است و گرایش سیاسی افراد ملاک بررسی صلاحیت در این شورا نیست. داوطلبان مجلس باید از هماهنگ با مفاد قانون باشند، چه اصلاح طلب و چه اصولگرا. بر این اساس، این حامیان دولت و مدعیان اصلاحطلبیاند که مسئله بررسی صلاحیتها را جناجیسازی و باندیسازی میکنند. هدف این طیف هم سرپوش گذاشتن بر ایجاد اوضاع فاجعهبار اقتصادی برای مردم، ناکارآمدی و بیکارنامگیشان است.
سخنگوی دولت در بخش دیگری از مطلب خود آورده است: «آیا مخالفان برجام آنهایی که ذوق میکردند فاتحه برجام خوانده شد شادی و برق چشمان نتانیاهو را ندیدند؟ هدیه بزرگ خواندن این خروج را نمیشنیدند؟»
آبان 95 شبکه خبری بلومبرگ خبری را بدین شرح منتشر کرد: «نخستوزیر رژیم صهیونیستی که در حال تدوین راهبردش در قبال ایران در دوران ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» است به دنبال اقناع وی برای عدم ابطال توافق هستهای ایران و گروه 1+5 (برجام) است.»بر اساس این گزارش، یک مقام اسرائیلی به بلومبرگ گفته بود که انتظار میرود نتانیاهو بدون پیشنهاد برای لغو «برجام» از ترامپ بخواهد رویکرد سختگیرانهتری علیه برنامه هستهای ایران اتخاذ کرده و تلاشهای هماهنگتری برای مهار سیاستهای تهران در منطقه راهاندازی کند.
دولت و حامیانش برای کوبیدن منتقدان برجام و به نفع ایران نشان دادن برجام، مخالفت صهیونیستها با برجام را با خیال افتخار سر دست میگرفتند و از جار زدن دروغ همنوایی منتقدان با اسرائیل محظوظ میشدند. اما واقعیت این بود که اسرائیل از کمبود ستاندهها از ایران در برجام مینالید و امتیازات بیشتری میخواست اما منتقدان زیادی ستاندهها را هدف نقد قرار میدادند و این یک تضاد ماهوی است.
ای کاش روحانی در سازمان ملل با ترامپ مذاکره میکرد!
روزنامه ایران دیروز در مطلبی نوشت: «ای کاش زمانی که رئیس جمهوری به سازمان ملل رفت، شرایط برای گفتوگو فراهم میشد که اگر اینگونه میشد امروز در این وضع بد صادرات و درآمد نفتی قرار نمیگرفتیم. امیدوارم دوره ریاست جمهوری ترامپ بهزودی به پایان برسد و ما فرصت احیای دوباره برجام را داشته باشیم.»
مدعیان اصلاحات طی 6 سال اخیر با ناکارآمدی تمام در دولت، بازی در زمین دشمن و اعتماد به آن، زندگی مردم را به بازی گرفتهاند و وضعیت فعلی را بر معیشت مردم تحمیل کردهاند. آنها در حالی به روی کارآمدن طیف دموکرات در آمریکا امیدواری نشان میدهند که برجام در روز نخست اجرایش، توسط اوباما با تحریم ایران نقض و کاغذ پاره شد. کسی که از گزینه روی میز گندهگویی میکرد و آقای تحریم لقب گرفت. تداوم رویکرد خسارتبار اعتماد به دشمن از سوی مدعیان اصلاحات نشانه خیانت آنها به نظام و ملت است.