يک ماه مالامال از اطاعت و عبادت(1)
«عبادت» در فارسي به معناى «پرستش» و از ماده «عبد» است. شايد بندگى مفهوم روشنتري از اين دو واژه باشد. براساس تعاليم فرهنگ ديني و اسلامي، اگر انسان كارى انجام بدهد كه مفاد و مضمون آن اظهار بندگى در پيشگاه خدا باشد، عبادت به حساب ميآيد. اولين چيزى كه عبادت، آن را القاء كرده و نشان مىدهد، آن است كه انسان با عبادت مثل نماز، ركوع، سجده، و عبادات ديگر اظهار بندگى ميكند. آيا طبيعت عبادات خود به خود نشانه بندگى است يا اينكه احتياج به جعل و قرارداد و اعتبار دارد؟ بعيد نيست كه اين عبادات بدون اعتبار و جعل نباشد، گو اينكه يك نوع گرايشهاى فطرى نيز در آنها وجود دارد.
در همه اقوام و ملل اگر بررسى بشود، در مقام احترام به ديگران، يك نوع خم كردن سر وجود دارد. گاه اين كار تا حد ركوع نيز مىرسد و پس از آن به سجده روى خاك منتهي ميشود كه ديگر نهايت خضوع است. مفاد اوليه اين اعمال، چيزى جز اظهار بندگى نيست. نمونه بارز آن در شريعت اسلام نماز است. ولى بعضى امور در شکل نخستين آن به معناي بندگي نيست امّا انسان مىتواند آن كار را به قصد اظهار بندگى انجام داده و با نيّت انسان به صورت عبادت در بيايد. هر كار خوبى كه خداپسند است و خدا آن را دوست دارد؛ اگر براى اطاعت خدا و تقرب به خدا انجام پذيرد، به عنوان عبادت به معناى عام پذيرفته ميشود. يك نوع از عبادت فقط براى بندگى و اظهار بندگى وضع شده و نوع ديگر آن به اصطلاح، عبادت توسلى است که مىتوانيم با قصد تقرب به صورت عبادت آن را انجام دهيم. مثلاً نيكي و احسان به والدين به معناي خداپرستي و عبادت نيست. كفار نيز مىتوانند به والدين احسان داشته باشند و اين كار براي كفّار عبادت به حساب نميآيد. اگر كسى خدا را قبول داشت و دانست كه احسان به والدين مطلوب خداست و خدا دوست دارد و اين كار را براى اطاعت خدا انجام داد (نه تنها براى عاطفه پدر و فرزندى) اين كار عبادت مىشود، به اين نوع كار «توسلى» گفته مىشود كه با قصد تقرب به صورت عبادت درميآيد. اين دو اطلاق براى «عبادت» است.
اطاعت از عبادت وسيعتر است
اما «اطاعت» از «عبادت» نيز وسيعتر است و حتى از كارهاى قربى و توسلى نيز، كه ممكن است به صورت عبادت در بيايد، گستردهتر است. همين كه رفتار انسان موافق امر خدا و دستور خدا باشد و مخالف امر و نهى او نباشد، اطاعت به شمار ميآيد. انجام همه واجبات توسلى، اطاعت است، حتي اگر قصد تقرب نيز در آن نباشد. ترك همه محرمات اطاعت است، حتي اگر قصد عبادت هم در آن نباشد، مصداق طاعت است، تا جايي كه انجام كارهاى مباح كه براي آن از طرف خداي متعال امر و نهى تعلق نگرفته است، نيز اطاعت به حساب ميآيد. پس دايره اطاعت وسيعتر از دايره عبادت است. عبادت يا محدود به اظهار بندگى است، يا اگر امر توسلى نيز باشد با قصد تقرب، عبادت مىشود. البته گاهى مطلق اطاعت نيز، عبادت ناميده مىشود. برخي گفتهاند در آيه شريفه «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ»(1) اين بخش از آيه كه ميگويد «لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ»؛ به معناي «أن لا تطيعوا الشيطان» است. چرا كه در طول تاريخ، عبادت شيطان به قصد قربت، امر نادري است. امروزه كسانى به شيطانپرستي معروفند که در اوج بى بند و بارى و فسق و فجورند. به يک معنا، تنها به كسي ميشود گفت شيطان را عبادت ميكند كه واقعاً مقام الوهيت را براى شيطان قائل بشود و از او اطاعت بكند، چون او را «اله» مىداند. ولي منظور از «لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ» تنها اين نيست كه كسى به قصد الوهيت اطاعت شيطان بكند بلکه هر اطاعتي از شيطان، مصداق عبادت شيطان است؛ يعنى هر چه مطابق امر الهى نباشد، اطاعت و عبادت شيطان است. علاوه بر اين بعضي گفتهاند «أَنِ اعْبُدُونِي»(2) نيز به معناي اطاعت است، نه تنها عبادت به معناى خاص.
تفاوت عبادت انسان با سایر موجودات
اگر دستگاه آفرينش به منزله يك درخت تلقى شود، ميوه اين درخت وجود انسان است.دراين عالم همه چيز تسبيح خدا مىگويد: «يُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ»(3) اما تسبيح اولياء خدا با تسبيح سنگريزه بسيار متفاوت است. موجودى كه رفتار او از سر آگاهى است و در مقابل انگيزههاى مختلف، انگيزه اطاعت را انتخاب مىكند و ساير انگيزهها را بر اراده خدا ترجيح نميدهد، با موجودات ديگرى كه به طور طبيعى بندگى و تسبيح خدا را بجا ميآورند، خيلى متفاوت است. عبادت انساني كه بر اساس درك زيبايىها و حكمتهاى عالم خلقت به احساس خضوع و خشوع در مقابل خدا بينجامد، بسيار با عبادت ديگر موجودات تفاوت دارد.
انسان در واقع ثمره درخت آفرينش است و ميوه و نتيجه بودن او براى اين عالم به اين است كه خدا را بشناسد و با او ارتباط برقرار كند. كمال حقيقى انسان جز در سايه بندگى خدا پيدا نمىشود. انسان گُل سرسبد عالم آفرينش است و كمال او در خداپرستي و ارتباط با خداست. اگر انسان بندگى خود را درك كند نهايت زيبايى اين درخت ظهور خواهد كرد. اگر چنين دركي نباشد بوستانى است كه نهالهايى در آن كاشتهاند، ولى هنوز شكوفه و ميوه نداده است، اين بوستان وقتى زينتدار مىشود كه اين شكوفههاي رنگارنگ خوشعطر و ميوههاي مفيد در آن ظاهر شود و مشام و كام انسانها را شادي بخشد. اطاعت و عبادت خدا، گلهاى هستى است. با اين ديدگاه ماه رمضان اگر پر از عبادت باشد، بوستانى سراسر گل و شكوفه است. اما اگر انسانها عبادتى انجام ندهند، درختى وجود دارد اما ميوه ندارد. بوتههاى گلى هست، اما گلهاى رنگارنگ ندارد.
شب زندهداري و اظهار ذلت
امام سجاد(ع)در دعای ورود به ماه رمضان مىفرمايد خدايا در روزهاي اين ماه، ما را ياري فرما تا روزه بگيريم و در شبهاي آن به ما عنايت نما تا نماز را به پا داشته و در مقابل تو، خشوع داشته باشيم و در پيشگاه تو تضرع و زارى و اظهار ذلت كنيم. هر كار خوبى كه انجام مىگيرد، بايد با كمك و توفيق الهى باشد. در اين دعا درباره روز چيزي جز توفيق گرفتن روزه، درخواست نكرده اما درباره شب فرموده: «أَعِنَّا فِي لَيْلِهِ عَلَى الصَّلاهًِْ وَ التَّضَرُّعِ إِلَيْكَ، وَ الْخُشُوعِ لَكَ، وَ الذِّلَّهًْ بَيْنَ يَدَيْكَ»؛ در اين فراز از دعا درباره شب چند مفهوم را ذكر كرده: «نماز»، «عبادت»، «تضرع»، «زارى» و «ذلت». حكمت تفاوت تعبيرهايى كه براي روز و شب ماه رمضان به كار رفته چيست؟ شايد اختلاف آن برميگردد به قرآن. در سوره مزمل تصريح شده است كه بين روز و شب تفاوت وجود دارد: «يا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّيْلَ إِلاّ قَلِيلاً * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً * أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً»(4)، نصف شب يا دو ثلث شب را، كمتر يا بيشتر، از بستر خود برخيز و عبادت كن «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلاً». سپس توضيح مىدهد: «إِنَّ ناشِئَهًَْ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلاً * إِنَّ لَكَ فِي النَّهارِ سَبْحاً طَوِيلاً»(5). در اين آيه خداوند بين روز و شب فرق گذاشته و مىگويد در روز انسان تلاش و تكاپوى زيادى دارد. تعبير «سَبْح» نيز به كار رفته كه به معنى شنا كردن است. در مورد هر تلاشى اين واژه به كار مىرود. گويا زندگي و دنيا تشبيه شده به يك دريايى كه انسان همچون يك شناور يا شناگر در آن مىافتد و شنا مىكند. انسان براى بقاى خود و نسل خود يك كارهايى دارد كه در طول روز بايد براي آنها تلاش نمايد. اين تدبير و تقدير الهى درباره روز است. اگر چه انسان بايد در طول روز هم به عبادت و تسبيح خداوند بپردازد و در بين تلاشهاي روزانه فراوان ذكر خدا را بگويد:«اذْكُرُوا اللّهَ كَثِيراً»(6) و به تعبير ديگر «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ... بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ»(7)؛ «سَبِّحُوا بُكْرَهًْ وَ عَشِيًّا»(8)؛ در كل روز بايد به ياد خدا باشد، اما در روز خواه ناخواه انسان با عوامل مختلفى برخورد نموده و براي او احساسات و ادراكات حسى پيدا مىشود كه او را منفعل ميسازد و در عبادت به صورت كامل تمركز ندارد. انسان نميتواند در روز عبادت را با تمركز كامل انجام بدهد و بيشتر عوامل احساسى و سطحى در آن مؤثر است؛ مثل دريايى كه روى آن موج برمىدارد. موجهاى روى دريا غير از عمق درياست. كارهايى را كه انسان در روز انجام مىدهد در سطح روح انسان اثر گذاشته و به عمق روح كمتر اثر مىگذارد؛ مگر براي كسانى كه ملكاتى كسب كرده باشند.
سخنرانی آيتالله مصباح يزدى(دامت بركاته) در دفتر رهبر معظم انقلاب؛ قم ؛ 6/7/87.
___________________________________
(1) يس / 60. (2) يس / 61. (3) جمعه / 1. (4) مزمل / 1-4.
(5) مزمل / 6-7. (6) احزاب / 41. (7) اعراف / 205. (8) مريم / 11.
زلال بصیرت در ماه مبارک رمضان روزهای فرد منتشر میشود.