نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اعتراف به آلودگی برخی اصلاحطلبان به زدوبندهای پنهان و فساد مالی
سرویس سیاسی-
یکی از فعالان سیاسی در طیف موسوم به اصلاحطلب در گفتوگویی تأکید کرده که فراکسیون امید در مجلس ضعیفتر از انتظاراتی که از آن میرفت ظاهر شد و انسجام و تحرک این فراکسیون در حد انتظار نبوده است، او همچنین گفته است که برخی از هم طیفهای او به زدوبندهای پنهان با باندها و لابیهای قدرت روی آوردهاند. برخی به مسائل مالی آلوده شدهاند.
روزنامه سازندگی، حرفهای محسن آرمین (عضو سازمان منحله مجاهدین و محکوم فتنه 88) که در گفتوگو با ایرنا مطرح شده را تلخیص و منتشر کرده است.
آرمین در این مصاحبه گفته است: «متأسفانه فراکسیون امید در مجلس ضعیفتر از انتظاراتی که از آن میرفت ظاهر شد. انسجام و تحرک این فراکسیون در حد انتظار نبوده است.»
سازندگی به نقل از وی نوشته است: «اصلاحطلبان نیاز به یک گفتمان جدید و یک خانهتکانی اساسی دارند. آنها باید پنجرهها را باز کنند تا هوای تازه وارد شود. وسایل کهنه و زنگارگرفته را باید دم در یا سر کوچه بگذارند تا سمساری ببرد.»
آرمین گفته است: «برخی از آنها (اصلاحطلبان) برای بقا به زدوبندهای پنهان با باندها و لابیهای قدرت روی آوردهاند. برخی به مسائل مالی آلوده شدهاند. اصلاحطلبان سالم و واقعی باید حساب خود را از این بخشها و افراد جدا کنند... برای اصلاحطلبان باید اعتماد نیروهای اجتماعی، حفظ اصالت و پرنسیب اصلاحطلبانه و سلامت از آلودگیهای مالی و سیاسی و اخلاقی مهم باشد.»
سازندگی به نقل از وی آورده است: «متأسفانه هرگز نتوانستم با شعار جوانگرایی که چند سالی است مطرح شده، کنار بیایم. نه از این حیث که با جوانگرایی مخالفم... بلکه به این دلیل که با انگیزههای طرح این شعار مشکوکم... برخی از دوستان ما در مجلس به گمان من فریب این شعار را خوردند و طرح جوانگرایی در کادر مدیریت کشور و بازنشستگی مدیران مسن را ارائه دادند که با استقبال فراکسیونهای دیگر مواجه شد. نتیجه کار چه شد؟ مدیران اصلاحات مؤثر بر اساس این قانون از بدنه مدیریت اجرایی دولت حذف شدند. اما مدیران مسن اصولگرا با اجازههای خاص مجدد به پستهای قبلی خود بازگشتند... بهنظرم این شعار جز ایجاد اختلاف و بدبینی در جبهه اصلاحات نتیجه دیگری نداشت.»
«ریزش بدنه اجتماعی» و آلزایمر زنجیرهایها
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «چندي است که در ماههاي منتهي به انتخابات اين ادعا مطرح ميشود که سرمايه اجتماعي جريان اصلاحات در جامعه بسيار ريزش کرده، اما به وضوح ميتوان گفت که اين گفته، ادعاي اغراقآميزي است. يعني جريانهاي مقابل براي اينکه از شرايط موجود در جامعه و اوضاع اقتصادي مردم بهرهبرداري کنند، تمام مسائل و ناکاميهاي موجود را به گردن اصلاحطلبان مياندازند تا از طرفي به تخريب و سياهنمايي عليه اين جريان سياسي پرداخته باشند و از طرف ديگر براي خود نوعي برد سياسي رقم بزنند. بايد اذعان داشت اينگونه هم نيست و مردم ميفهمند که بيشترين عامل اين مشکلات چه افراد و جريانات فکري هستند».
گویا نویسنده مطلب مذکور دچار آلزایمر شده است، یا شعور مخاطب را بسیار اندک فرض کرده است. برخلاف ادعای این روزنامه زنجیرهای، طرح موضوع ریزش بدنه اجتماعی مدعیان اصلاحات، نه از جانب طیفهای سیاسی دیگر بلکه از جانب فعالین مدعی اصلاحات مطرح شده است.
برای نمونه، چندی پیش «صادق زیباکلام» فعال سیاسی مدعی اصلاحات گفته بود: «در گذشته اصلاحات به مانند شرایط حاضر دچار بحرانی اینچنینی نشده بود، اگر هم شرایط سختی برایشان پیش میآمد، به دلیل اینکه میدانستند، باید چه کار کنند، میتوانستند، به مسیر خود ادامه دهند. اما در حال حاضر آنها به این سؤال مهم «چه باید کرد!» جواب ندادهاند، از سویی بزرگترین مشکلی کهگریبانگیر جناح اصلاحات را گرفته، ریزش بدنه اجتماعی است که دیگر خیلی سخت میتوان آنها را پای کار آورد».
در حال حاضر بدنه اجتماعی دولت و طیف مدعی اصلاحات به شدت کاهش یافته است. وضع موجود نتیجه حضور مدعیان اصلاحات در دولت است و این طیف باید درباره نتیجه عملکرد بسیار ضعیف خود به افکار عمومی پاسخگو باشد.
نسخه به روز شده «قَجَریسم» و اصلاحطلبان!
طیف موسوم به اصلاحطلب که از قضا خود را پیش قراولان دیپلماسی میدانند گویا فقط از آن امتیاز دادن را آموختهاند! چرا که در مقاطع گوناگون تا سخنی و حرفی پیرامون روابط ایران با کشوری یا کشورهایی مطرح میشود آنها نسخه امتیاز دادن را میپیچند. بهنظر میرسد نسخه به روز شده «قَجَریسم» طرفداران خاصی در اکنون ایران دارد.
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «روابط ایران و عربستان» نوشت: «طي روزهاي اخير نشانههايي از كاهش تنش در روابط جمهوري اسلامي ايران و عربستان ديده ميشود.. باید در نظر داشت كه ساختار قدرت در عربستان بطور سنتي به ثبات و محافظهكاري گرايش دارد. مقصود از محافظهكاري در عربستان در وهله اول تحكيم موقعيت و منافع خاندان سلطنتي است. اين منافع امروز در اثر بحرانهايي مثل جنگ يمن به خطر افتاده است. خاندان سلطنتي در عربستان متوجه اين واقعيت شدند كه همه چيز با پول فيصله نمييابد و براي همين نشانههايي براي مذاكره و كاهش تنش با تهران بروز دادهاند. در اين شرايط جمهوري اسلامي هم بايد براي مواجه شدن با تحولات آتي آمادگي داشته باشد و بتواند با دادن امتيازاتي، منافع كشور را هم حفظ كند.»
گفتنی است رژیم عربستان اکنون در وضعیت بسیار منفعلانهای قرار دارد. مقامات آلسعود مدعی بودند که نهایتا ظرف یکی دو هفته تکلیف یمن را مشخص میکنند، اما اکنون که بیش از ۴ سال از حمله جنایتکارانه این رژیم به مردم مظلوم یمن سپری شده است، مقاومت هر چند وقت یک بار یک سیلی آبدار به گوش آلسعود میزند. عربستان در باتلاق جنگ یمن گرفتار شده و همزمان در دربار پادشاهی نیز اختلافات بسیار عمیقی وجود دارد.
از سوی دیگر در چند سال اخیر و به سبب حضور محور مقاومت در منطقه به فرماندهی سرلشکر حاج قاسم سلیمانی، کمر تروریستهای تکفیری- مورد حمایت آلسعود- شکسته شده و پیروزیهای بزرگی نصیب مردم منطقه شده است.در چنین شرایطی طیف اصلاحطلب در اقدامی مغایر با منافع ملی، مدعی هستند که این ایران است که باید به آلسعود امتیاز دهد و آن امتیاز هم چیزی نیست جز قطع حمایت از شیعیان در منطقه!
حمایت از ثروتمندان، اعتراض به مردم
«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاحطلب در مصاحبه با روزنامه شرق با اشاره به موضوع پرداخت یارانه به مردم گفت: «اصولا اینکه پولی در بودجه باشد و به مردم داده شود، بیمعنی است... یارانههای غیرمستقیم هم خیانت و هم اتلاف منابع است.»
عبدی چندی پیش با اعتراض نسبت به حذف یارانه ثروتمندان گفته بود: «من کلا مخالف این هستم که کسی حذف شود... اگر یارانهها را بطور کلی مساوی کنند کار خیری انجام دادهاند.»
اصلاحطلبان از یکسو پرداخت یارانه به مردم را مصداق هدررفت منابع مینامند و از سوی دیگر به دفاع تمام قد از مفسدان دانه درشت اقتصادی میپردازند و افزایش افسارگسیخته قیمتها را نیز اقدامی مناسب جلوه میدهند!
این طیف در اقدامی تأملبرانگیز پرداخت یارانه به مردم را «مصیبت عظما» نامیده و در مقابل، مفسدان دانه درشت اقتصادی را «ذخایر نظام» مینامد!
اکنون به دلیل مدیریت نادرست از سوی دولت، میزان نقدینگی به رقم سرسامآور 2000 هزارمیلیارد تومان رسیده است. پیش از این کارشناسان تأکید کرده بودند که تنها با 20 درصد رقم نقدینگی میتوان به مقدار قابل توجهی مشکل بیکاری و رکود را رفع کرد.
به جای تعیین جای اعتراض، مشکلات را حل کنید
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «حق مسلم برگزاری تجمعات» نوشت: «بعید است کسی با اصل تعیین مکانهایی برای برگزاری تجمعات مردمی مخالف باشد. چون منطقا امکان مخالفت با این موضوع وجود ندارد. به هر حال اصل برگزاری تجمعات در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است. اینکه مکانهای خاصی برای به ظهور رسیدن این حق قانونی جامعه تعیین شود، رویکردی است در راستای گسترش نظم و کمک به اجرایی شدن این قانون. اینکه آیا مشکل ما در موضوع تجمعات صرفا تعیین مکانی قانونی برای این امر است یا چیز دیگر، محل بحث است. به شخصه معتقدم مشکل برگزاری تجمعات قانونی در کشور، مکان آن نیست بلکه وجود یک اراده سیاسی محکم برای عملیاتی شدن و محقق شدن این حق قانونی است.»
چندی پیش روزنامه اعتماد با اعتراض به جنجال اصلاحطلبان در موضوع تعیین محل تجمعات اعتراضی در مطلبی نوشته بود: «لازم نیست ما به مردم بگوییم بروید فلانجا و فریاد بزنید، باید مشکلاتی که باعث میشوند مردم نیاز به فریاد زدن داشته باشند را کم کنیم... به مسئول عزیز در شورای شهر توصیه میکنم که به جای پیگیری محلی برای اعتراض، پول این پروژه را صرف این کنند که برای صد نفر از آن کسانی که نیاز به فریاد زدن دارند، کار پیدا کنند. کارگران را سر کار برگردانند، زمینهای فراهم شود که پدران از فرزندانشان شرمنده نباشند و این عصبیت و سرخوردگی در خانواده کاهش پیدا کند.»
اصلاحطلبان به جای مطالبهگری از دولت و پیگیری وضعیت وعدههای مطرح شده از سوی دولتمردان، با جنجالآفرینی و مطرح کردن موضوعات دست چندم، زنگ حساب دولت را به حاشیه میبرند.