kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۵۶۶۴
تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۳۹۸ - ۲۲:۰۳
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

باید برجام حفظ و FATF اجرا شود تا مردم فقیرتر نشوند!

روزنامه شرق دیروز در سرمقاله خود که با عنوان «برجام و موقعیت کنونی» منتشر شد با ذکر مقدمه‌ای از صدور قطعنامه‌هایی علیه ایران در شورای امنیت به برجام رسیده و در نهایت نتیجه‌گیری حیرت افزایی را در پایان نوشته آورده است. نویسنده این یادداشت عباس آخوندی وزیر مستعفی راه و شهرسازی دولت یازدهم است.



سرویس سیاسی-

نویسنده در بخشی از نوشته خود تأکید می‌کند: «اکنون که حدود ۱۳ سال از صدور اولین قطعنامه بر علیه ایران می‌گذرد، هنوز مسئولان وقت توضیح نداده‌اند که چگونه با بی‌تدبیری و یا سوءِتدبیر چنین هزینه‌ عظیمی‌را برای ملّت ایران موجب شدند.»
باید به سطرهای بالا اینها را نیز افزود که افرادی که در بزک کردن برجام و عدم رعایت خطوط قرمز در مذاکرات نقش داشته‌اند نیز باید توضیح دهند. چرا که اگر ما در موضوع برجام با دقت بیشتری حرکت می‌کردیم و تضمین‌های محکم از طرف غربی می‌گرفتیم و یا روند اجرای تعهدات را متناظر قرار می‌دادیم شاید امروز شاهد این وضعیت نبودیم. به همین سبب کسانی که به دشمنان اعتماد کردند و امضای آنها را تضمین معرفی کردند نیز باید توضیح دهند.
همچنین وزرای دولت خاصه آنها که استعفا داده یا استیضاح شده‌اند و پرونده عملکرد آنها در دولت یازدهم به‌عنوان وزیر بسته شده باید توضیح دهند که چه کاری کرده‌اند. از جمله این افراد عباس آخوندی است که نویسنده این یادداشت نیز هست. او باید بگوید در طول 6سال تکیه زدن بر کرسی وزارت راه و شهرسازی در حوزه مسکن چه کاری انجام داد؟ لازم به ذکر است که نمایندگان مجلس در شرح جلسه‌ای با آخوندی گفته بودند که او در آن جلسه مدعی شده که نه ساخت مسکن وظیفه اوست و نه نظارت بر قیمت مسکن و عملاً یکی از دلایل وضعیت امروز بازار مسکن تابعی از تفکرات اوست.
بزک با طعم دروغ!
عباس آخوندی، نخستین وزیر راه و شهرسازی در دولت تدبیر و امید در بخشی دیگر از سرمقاله خود در روزنامه شرق مدعی شده است: «به هر روی، برجام مخاطره امنیتی زیر فصل ۷ منشور سازمان ملل بودن را از سر ملّت ایران کوتاه کرد. از این‌ رو، یک اقدام تاریخیِ کم‌نظیر محسوب می‌شود. لیکن، بهره‌وری از فرصت‌هایی که برجام ایجاد کرد افزون بر رویارو شدن با لجبازی‌های سیاسی در ایران و آمریکا، به سبب سستی و بی‌برنامگی دولت نیز کم‌اثر شد.»
توجه به این نکته ضروری است که طرفداران متعصب برجام هنوز هم از‌ترفند جنگ و سایه جنگ سواستفاده می‌کنند. اما نکته تأسف‌بارتر در سطرهای بالا آن است که برجام را آورنده فرصت‌هایی معرفی می‌کند که به دلیل لجبازی‌های سیاسی احزاب و جریان‌ها و همچنین بی‌برنامگی دولت نتوانستیم از آن فرصت‌ها سود ببریم. این جماعت آگاهانه چشمانشان را بر موضوعاتی می‌بندند، موضوعاتی از قبیل اینکه از همان آغاز اجرای برجام آمریکا هیچ وقت مهم‌ترین تعهد غرب یعنی عادی شدن مبادلات بانکی را اجرا نکرد و مگر آقای سیف و برخی دیگر مانند آقای صالحی در همان ایام نگفته بودند دستاورد ما از برجام تقریبا صفر بود و یا اینکه در این اواخر آقای عراقچی «عایدی ما از برجام را نزدیک به صفر» خواندند.
تقلیل بدعهدی آمریکا به دعواهای سیاسی در ایران خوش خدمتی به غرب نیست؟
در پایان یادداشت آخوندی نوشته است: «... هر نوع چانه‌زنی و تدبیری که صورت می‌گیرد باید با فرض حفظ و دفاع از برجام باشد... بی‌گمان ایجاد مانع در مسیر مبادله‌های پولی و بانکی ایران بر نرخ ارز، تمایل برای سرمایه‌گذاری و انتظارات تورمی‌اثر بد می‌گذارد. تورم مزمن و تاریخی که به دلیل‌های دیگری‌گریبان اقتصاد ایران را گرفته‌است، چنانچه تدبیر نشود که تا کنون نشانی از آن نیست مردم ایران را به تله فقر خواهد انداخت. در این فضا، باید مراقب بود تا با بی‌تدبیری در امر برجام و یا عدم الحاق به FATF به تورم بیشتر که منجر به فقیرتر شدن مردم می‌گردد دامن زده نشود.»
روزگاری گفتند برجام را امضا کنیم ملت ایران ثروتمندتر می‌شوند! اکنون می‌گویند FATF را نپذیریم ملت فقیرتر می‌شوند! هر دوی اینها دو روی یک سکه است و نوعی هل دادن جامعه و سیاست‌های حاکمیت به سمت خسارت.
با توجه به اینکه مسکن اصلی‌ترین هزینه در سبد هزینه‌های خانوار است باید از آقای آخوندی پرسید شما در 6سال تصدی وزارت راه و شهرسازی چه کاری برای فقیرتر نشدن مردم انجام دادید؟!
دولت روحانی هنوز مشغول آواربرداری است!
روزنامه همشهری در مطلبی نوشت:«یکی از دغدغه‌ها و انتقادها که دلسوزان و موافقان دولت طی سال‌های گذشته همواره مطرح کرده‌اند این بود که قوه مجریه زبان رسا و قدرتمندی ندارد و در مصاف داغ رسانه‌ای که صد حریف پا به رکاب می‌تازند و از راست و چپ شبهه می‌افکنند، چابک و پرتحرک نیست. چه بسا مخالفان، قوت‌های دولت را ضعف نشان می‌دهند، تقصیر و قصور دیگران را به پای او می‌نویسند و به روی خود نمی‌آورند که قوه مجریه هنوز میراثی از ندانم کاری‌ها و سوءمدیریت‌ها را به دوش می‌کشد و رفع خرابی‌های گذشته، کفاف عمر یک دولت و دو دولت را نمی‌دهد».
مدعیان اصلاحات در فرار از پاسخگویی و امتناع از پذیرش مسئولیت عملکرد خود، ید طولایی دارند.
اکنون 6 سال از عمر دولت روحانی سپری‌ شده است اما متأسفانه اصلاح‌طلبان دولت را به فرافکنی تشویق کرده و مدعی هستند که رفع خرابی‌های گذشته، کفاف عمر یک دولت و دو دولت را نمی‌دهد!
چندی پیش «محمد عطریانفر» از فعالین اصلاح‌طلب با اعتراض به این رویکرد غیرحرفه‌ای و غیراخلاقی گفته بود:«جامعه وقتی پوست‌اندازی کرده و دولتی را تغییر می‌دهد، در مقطع زمانی کوتاهی مثلاً سه ماه تا ۶ ماه می‌پذیرد که دولت پیشین نقد شده و‌اشکالات آن مرتفع شود. با این حال نمی‌توان تا پایان دولت دوم با چنین رویه‌ای پیش رفت و دولت قبل را به‌صورت همیشگی به نقد کشید».
همصدایی با سوداگران مسکن!
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز در ادعایی وارونه، طرح‌های مالیاتی در حوزه مسکن را موجب عدم رونق ساخت‌و‌ساز دانست. این روزنامه نوشت: «از جمله عوامل دیگری که می‌توان برای عدم رونق ساخت‌و‌ساز بخش مسکن ذکر کرد، طرح‌ها و لوایحی است که در مجلس و دولت برای اعمال انواعی از مالیات بر بخش مسکن در دست بررسی است و سودآوری فعالیت بخش مسکن را دچار ابهام کرده و به‌طور طبیعی سرمایه‌گذاری در این بخش را از جذابیت انداخته است. لازم است‌ اشاره شود که حتی شدت جهش قیمتی مسکن در یک سال اخیر نیز تا حدی متأثر از این طرح‌ها و لوایح بوده است.»
برخلاف ادعای فوق، عدم رونق ساخت‌و‌ساز نه به دلیل طرح‌های مالیاتی در دست بررسی در دولت و مجلس، که ناشی از بی‌توجهی دولت به ساخت و ساز مسکن در 6 سال اخیر بوده است، تا جایی‌که عباس آخوندی وزیر پیشین راه و شهرسازی، نساختن حتی یک واحد مسکن را افتخار دولت اعلام کرد. همچنین، درست عکس ادعای مطلب مذکور، یکی از اصلی‌ترین دلایل افزایش حدود 120 درصدی قیمت مسکن در یک‌سال اخیر، جولان سودجویان و سوداگران در سایه نبود مالیات‌ستانی از خانه‌های خالی و عایدی سرمایه بوده است. فعالیت‌ مخرب این گروه‌ها، مسکن را به کالای سرمایه‌ای تبدیل و در غیاب طرح‌های مالیاتی، تورم افسارگسیخته مسکن را سبب‌ساز شده است.
عقده‌گشایی مدعیان اصلاحات علیه عفاف و حجاب
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارشی با عنوان «کمپین علیه کمپین» به پویش‌های مردمی‌شکل گرفته در حمایت از عفاف و حجاب حمله کرد و نوشت: «سهیلا جلودارزاده نماینده اصلاح‌طلب مجلس معتقد است که تشكيل كمپين‌هاي جديدي هم كه در خيابان با گيره و رفتار خوش به سمت مردم مي‌روند و از آنها مي‌خواهند حجاب‌شان را بهتر كنند، اثري ندارد... از سويي عده‌اي در انتقاد از اين كمپين نيز بر اين نكته تاكيد داشتند كه دست زدن به روسري و لمس افراد نوعي تعرض به حساب مي‌آيد و حتي برخي كاربران در فضاي مجازي نوشتند كه اجازه نمي‌دهند در چنين فضايي قرار بگيرند كه اين خود خبر از ايجاد درگيري‌هاي تازه مي‌داد... در حالي كه دستگيرشدگان چهارشنبه‌های سفید در زندان بودند، عده‌اي «جشن دختران انقلاب» با اين شعار كه «حرمت زنانه‌مان را نشانه گرفته‌اند» را در ورزشگاه شيرودي ‌ترتيب دادند... پاسخ به اين سؤال كه كدام جريان از اين تقابل سود مي‌برد، مشكل است و در عوض، گفتن اينكه چه كساني متضرر مي‌شوند، آسان. مردم تنها گروهي هستند كه از اين تقابل ضرر مي‌كنند و ادامه وضعيت كنوني تنها به احساس ناامني آنان دامن خواهد زد.»
گفتنی است نگاه ابزاری به زنان یکی از اصول ثابت جریان مدعی اصلاح‌طلبی است. این جریان طی سال‌های گذشته با سیاسی‌کردن مقولات فرهنگی به‌ویژه موضوع حجاب و پوشش زنان در جامعه به‌دنبال تامین منافع حزبی ، باندی و قبیله‌ای خود به‌ویژه در انتخابات هستند. نکته قابل تأمل اینکه مدعیان اصلاحات از یک‌سو ضمن طرفداری از هرهری مسلکی و لاقیدی، حکم به برداشتن حجاب، عفاف و آزادی بی‌محابای روابط زن و مرد می‌دهند؛ اما وقتی تبعات همین نسخه‌پیچی دامنگیر جامعه شد، آن را به سیاست‌های نظام نسبت می‌دهند. جهان به ظاهر مدرن غرب امروز انباشته از انواع جنایت‌های اخلاقی و جنسی است. متأسفانه سیاست‌بازان غربگرا، می‌خواهند همان مصیبت جهان غرب را برای ملت ما سوغات بیاورند.
این در حالی است که دشمن براي تسليم مردم در جوامع اسلامی ‌و رسيدن به راهبردهای عملیات روانی در حوزه اجتماعی بيکار ننشسته و يکي از مهم‌ترین روش‌های ضربه‌زدن به باورها و اعتقادات مردم، که با هدف تسلط بر کشورهای اسلامی ‌به‌کار گرفته شده ‌ترويج پارادایم «زیست غربی» و سست‌کردن اعتقادات جوانان به عنصر «مذهب» از طريق مبارزه با حجاب اسلامي بوده است.  دشمن به درستي به اين اصل پي برده است که کمرنگ کردن تعلق خاطر به حجاب و هجمه به عفتِ عمومی، می‌تواند به‌عنوان پنجره ورود و رسوخ به مثابه تخريب اعتقادات و فرهنگ يک جامعه عمل کند. آسيب به فرهنگ عفاف و حجاب و به دنبال آن، ایجاد کشش به سبک زندگی غیراسلامی، سرگرم کردن جوانان به‌عنوان نيرو و سرمايه مؤثر يک کشور به «مصرف‌گرایی» و از کار انداختن نيروي مهم جوانان را همراه داشته باشد؛ علاوه‌بر این لطمه جدي به کانون خانواده و جامعه و بسياري از مشکلات و ناهنجاری‌های اجتماعي و فرهنگي ديگر را به همراه خواهد داشت.
عدم بهره‌برداری دولت از امکانات فراوان
روزنامه ایران دیروز در یادداشتی نوشت: «هرچند همگان به‌خوبی از مصائب و مشکلاتی که دولت در حوزه اجرا با آن روبه‎رو است اطلاع دارند ولی صرف برگزاری این نشست‌‏ها[گفت‌وگوهای اجتماعی] خود می‎تواند به افزایش انتظارات در سطوح مختلف دامن بزند. ضمن اینکه موانع و مشکلات جدی وجود دارد اما امکانات بسیار عظیمی ‌هم نزد دستگاه‌های اجرایی هست که به نظر می‌‏آید به‌درستی از آن بهره‌‏برداری نمی‎شود. ما نیازمند آن هستیم که دستگاه‌های اجرایی مدیران بلندپایه و یا مدیران میانی همه امکانات و ظرفیت‎های خود را طبق طرح مطالبات در این نشست‎ها به‌کار گیرند.»
«دولت اختیار ندارد» یا «اختیارات دولت کم است»‌ ترفندهایی بود برای فراری دادن دولت از مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی. از رئیس‌جمهور تا محافل سیاسی و رسانه‌ای همسو با دولت و مدعی اصلاحات این خط را به‌صورت هماهنگ در پیش گرفتند اما واقعیت این است که آنچه که دولت بیشتر به آن نیاز دارد عزم و اراده است نه اختیارات.