نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
داماد رئیسجمهور: اگر روحانی رأی نیاورده بود باید در بازار کار میکردید!
سرویس سیاسی-
روزنامه شرق دیروز یادداشتی را با عنوان «دولت نه واعظی توانمند دارد نه مشاورانی آشنا به سیاست» منتشر کرد. این یادداشت به قلم کامبیز مهدیزاده، داماد رئیسجمهور نوشته شده است.در این یادداشت آمده است: «برخی افراد در دولت بهجای کاهش تنش و فشار، برای رئیسجمهور هزینه ایجاد میکنند. تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد؛ چرا باید حرفی بزنیم که بعد از چند ساعت، یا آن را حذف کنیم یا انکار! اینکه کسانی القا میکنند که حزب خاصی باعث پیروزی اندیشه اعتدال شد، در توهم سیاسی به سر میبرند.»نویسنده در ادامه به واعظی، رئیسدفتر روحانی و حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور پرداخته و نوشته است: «دولت، واعظی توانمند ندارد و برخی افراد ناآشنا به سیاست، حرفهای ناپخته میزنند. اگر مردم نبودند و به صحنه نمیآمدند، برخی امروز بهجای مسئولیت در دولت باید شغل پدری خود را در بازار ادامه میدادند؛ گذشته خود را فراموش نکنیم.»هرچند روشن نیست منظور داماد روحانی از کنایه ادامه شغل پدری در بازار به کدام مسئولین دولتی است اما نشان میدهد ظاهراً از نظر وی مسئولیت در دولت موهبت و غنیمتی است که از سوی رئیسجمهور اعطا شده و گیرندگان از این بابت باید ممنون و سپاسگزار باشند!
بازی با حقوق شهروندی
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارشی با عنوان «کماکان در دست اقدام» به اقدامات دولت یازدهم و دوازدهم در حوزه حقوق شهروندی پرداخت و نوشت: «زمانی که منشور حقوق شهروندی رونمایی شد بسیاری معتقد بودند تدوین این منشور صرفا یک حرکت نمادین است که قرار نیست تغییری بنیادین در وضعیت حقوق شهروندی ایرانی ایجاد کند اما نفس تدوین آن اقدامی مثبت است. این گروه عمدتا اعلام میکردند که برای ضمانت بخشی به آن دولت 4 سال آینده را فرصت دارد تا این اقدام با شکوه تاریخی شود. با این حال دو سال از موعد مقرر میگذرد و نه تنها اقدامی در این خصوص صورت نگرفته بلکه به نظر نمیرسد با حذف پست دستیاری، حقوق شهروندی دولت گامی رو به عقب نیز برداشته و شاید در راستای کاهش هزینه از اهمیت آن نیز کاسته شده است. این روزنامه همچنین طی گفتوگویی با پروانه سلحشوری نماینده اصلاحطلب مجلس به نقل از وی نوشت:«ما نمیدانیم دولت به واقع تا چه میزان به احقاق حقوق شهروندان اعتقاد دارد که البته فکر میکنم بیاعتقاد نیست اما آنچه در عمل رخ داده حاکی از این است که وضعیت حقوق شهروندی پیشرفت چندانی نداشته است».آقای روحانی در ماههای پایانی دولت یازدهم بهجای پاسخگویی در مورد عدم تحقق وعدههای محیرالعقول داده شده و نیز ناکامی برجام در رفع تحریمها و حل مشکلات مردم، یاد حقوق شهروندی مردم افتاده و از منشور حقوق شهروندی رونمایی کرد. از همان ابتدا هم مشخص بود که هیاهوی دولتمردان برای منشور حقوق شهروندی، بیش از هر چیز نشاندهنده دست خالی در پیشگاه مردم و صرفا نمایشی تبلیغاتی برای تهییج افکار عمومی است؛ لذا از آن مقطع هرچه زمان بیشتر گذشت پوچ بودن این نمایش بیش از پیش آشکار شد و جالب آنکه در حالي که امروز مشکلات اقتصادي معيشت مردم را در خطر جدي قرار داده است و بيکاري، رکود و تورم بيداد ميکند روزنامههاي زنجيرهاي همچنان بر روي حقوق شهروندي تاکيد و تصريح ميکنند بيآنکه بگويند آيا سفره مردم و اقتصاد و معيشت آنان نيز جزو حقوق شهروندي هست يا نه؟!این در حالی است که مردم حقوقشان را ميدانند و با مشکلات فراواني در حال دستوپنجه نرم کردن هستند، اما دولت و مدعیان اصلاحات به جاي آنکه به مشکلات معيشتي مردم رسيدگي کند همچنان به دنبال سياسيکاري و بازيهاي سياسي هستند.
اروپاییها در برجام آزمون بدی پس دادهاند
روزنامه زنجیرهای آرمان در مطلبی نوشت: «اروپاییها در برجام آزمون بدی را پس دادهاند. آنها خود را دست و پا بسته و بیاختیار نشان دادهاند. اینستکس تاکنون ارزش عملی و اجرایی نداشته است».
تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه، آلمان) هم در توافق سعدآباد- سالهای 82 تا 84- و هم در توافق برجام- سالهای 94 تا 98- به هیچ عنوان به تعهدات خود عمل نکردند. منتقدان دولت همواره با دلایل فنی و کارشناسی و با اشاره به سابقه سیاه تروئیکای اروپایی تاکید داشتند که اروپا با آمریکا همصداست و به همین دلیل برای احقاق حقوق ایران هیچ اقدامی انجام نمیدهد. در سوی مقابل، برخی دولتمردان و مدعیان اصلاحات، با هجمه و توهین به منتقدان، تاکید داشتند که برجام میان اروپا و آمریکا شکاف ایجاد کرده است و اروپا پشت ماست و موگرینی گفته است که هر چه تهران بگوید!
حالا علیرغم سپری شدن قریب به 4 سال از امضای برجام و همچنین با گذشت بیش از یک سال از خروج آمریکا از برجام، مدعیان اصلاحات تازه به حرف منتقدان رسیده و تاکید دارند که اروپا در برجام آزمون بدی پس داده است!
امنیت کشور عرصه بازیهای کودکانه مدعیان اصلاحات نیست
ارگان دولت دیروز نوشت: «روز جمعه و درست در کشاکش ماجرای سرنگونی پهپاد جاسوسی آمریکا توسط سامانه دفاعی ایران و در حالی که طرف آمریکایی سعی میکرد فضا را به سمت تنش بیشتر سوق دهد؛ تعدادی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در نامهای به آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد خواستند در مقابل همراهی آمریکا و اسرائیل برای شعلهور ساختن جنگ خانمانبرانداز جدید در خاورمیانه و به مخاطره انداختن صلح و امنیت جهانی ساکت ننشیند. در این متن که به امضای 18 فعال اصلاحطلب از جمله بهزاد نبوی، محسن آرمین، محسن امینزاده، سیدمصطفی تاجزاده، سعید حجاریان و عباس عبدی و... رسیده از دبیرکل و اعضای سازمان ملل متحد و بهویژه از اعضای دائم شورای امنیت آن سازمان خواستند در شرایطی که ایالات متحده به همراهی اسرائیل عملاً در مسیر شعلهور ساختن جنگ خانمانبرانداز جدیدی در خاورمیانه حرکت میکند و به این ترتیب صلح و امنیت جهانی را با مخاطرات جدی مواجه کرده است، ساکت ننشینند و به هر شکل که صلاح میدانند، دولت آمریکا را به بازگشت به برجام، لغو تحریمها و ترک ماجراجویی در منطقه جنگزده ما تشویق کنند.»
عباس عبدی در این زمینه به ایران گفته است: «نمیدانم جریان رقیب چه گفتهاند چون خیلی پیگیر اینگونه مطالبشان نیستم. اما اینکه گفتهاند نامه «نشانه هراس نسبت به جنگ محتمل است»، کاملاً حرفشان درست است ما نسبت به جنگ خیلی هراسناک هستیم. نه به این دلیل که اگر جنگی در بگیرد از جنگیدن در آن ابا داریم یا دفاع نمیکنیم... اینکه میگویند جنگ نمیشود پس دیگر چه هراسی دارند از نوشتن چنین نامههایی... گرچه به طرف خودمان هم نقد داریم ولی بهطور مشخص شخص خودم بارها از جمله روز شنبه در همین روزنامه ایران نوشتم که در این شرایط مذاکره بیمعنی است.»
طیف مدعی اصلاحات اگر میداند، فرستادن چنین نامهای بهویژه در این شرایط که موقعیت پیروزی و نصر ایران است، ارسال سیگنال ضعف به دشمن است، جز خیانت و وطنفروشی کار دیگری انجام نداده است. اگر هم نمیداند و بر اساس تحلیلی غلط به این نتیجه رسیده، بداند منافع ملی و امنیت کشور عرصه بازیهای کودکانه نیست.
رپرتاژ تمامقد مدعیان اصلاحات از وزیر نفت
روزنامه سازندگی در یادداشتی نوشته است: «عامل این هجمهها (به زنگنه) موفقیت نسبی آقای زنگنه در وزارت نفت است. سخن به اغراق نرفته اگر بگوییم در مجموعه دو دولت آقای روحانی، عملکرد آقای بیژن نامدار زنگنه در قیاس با سایر وزرا، یکی از موفقترینهای هیئت دولت است و میتواند نمره عملکرد خوب و بالایی بگیرد.»
سازندگی در گزارشی هم به موضوع موج انتقادات علیه زنگنه پرداخته و در پاسخ به اینکه «چرا منتقدان دولت، زنگنه را تخریب میکنند؟» بابک زنجانی و سعید جلیلی را در یک جبهه دیده و تیتر زده است: «رد پای بابک زنجانی در دولت سایه»
شایان ذکر است که در چند روز گذشته برخی از رسانههای زنجیرهای، هرکدام در 1 الی 2 یادداشت و گزارش به حمایت سازمانیافته از زنگنه پرداختهاند؛ گویی آنکه ماشین تبلیغاتی رسانهای وزیر نفت به راه افتاده تا با کلیدواژه «بابک زنجانی»، زنگنه را از میدان انتقادات فراری دهد.
و این توجیه و مالهکشیهای تبلیغاتی در حالی است که همچنان عملکرد وزارت نفت در دولت روحانی بهویژه در مورد قراردادهای نفتی و فروش نفت، آنهم در شرایط سخت تحریم و وضعیت کشور در 6 سال گذشته در هالهای از ابهام قرار دارد. زنگنه از یک طرف درخصوص فروش نفت ایران اظهار عجز میکند و از یک طرف هم در پاسخ به لزوم تمهید و استفاده از ابزارهایی جایگزین برای فروش نفت، تابلوی بابک زنجانی را پیش میکشد! مدعیان اصلاحات و تکنوکراتهای نفتی دولت روحانی عنوان میکنند ما کارمان را پنهانی و در سکوت انجام میدهیم و آمار و گزارش دادن باعث حساسیت آمریکاییها میشود! و این در حالی است که اصرار بر شفافیت و آگاهیبخشی به افکار عمومی در این دولت، گوش فلک را کر کرده است!
علاوه بر سؤالات فراوان در بحث فروش نفت، زنگنه در برابر بسیاری از انتقادات هم سکوت اختیار کرده و از محرمانگی سخن میگوید؛ مثلاً طبق نظر کارشناسان و مسئولان دولتی، ماحصل هرسال تأخیر در انجام فاز 11 پارس جنوبی، خسارت 5 میلیاردی به صنعت نفت کشور است؛ یعنی به عبارتی دیگر در این 6 سال گذشته، به دلیل عملکرد ضعیف وزارت نفت 30 میلیارد دلار خسارت به کشور وارد شده است. چرا در مواردی از این دست زنگنه و وزارت نفت به لزوم محرمانه بودن عملکردها استناد میکنند؟ گفتنی است پنجشنبه هفته گذشته، وزیر نفت در پاسخ به متنی از یک حساب غیررسمی به نام سعید جلیلی به نقد اظهارات دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی در رابطه با توانایی کشور در بیاثر کردن تحریمها پرداخت و عصر همان روز، سعید جلیلی، پاسخی مستدل نوشت و از پیشنهاد مناظره زنگنه استقبال نمود.
آنوقت که از افراد لیست پول میگرفتید
نظارت استصوابی شورای نگهبان وجود داشت؟
روزنامه ایران در مطلبی نوشت: «واقعیت روشن این است که جریان اصلاحات سالهاست که به عملکرد شورای نگهبان، خصوصاً در دو محور انتقاداتی اساسی دارد؛ اول خوانش خاص و نحوه اجرای نظارت استصوابی توسط این نهاد که عملاً منجر به حذف یا حداقل تضعیف یک جریان در انتخابات میشود و دوم ادعای گرایش سیاسی در این نهاد به شکل مشهودی به جریان اصولگرا.» آنوقت که مدعیان اصلاحات از افراد متقاضی حضور در لیست اصلاحطلبان در حال پول گرفتن بودند یا آن زمان که رئیسدولت اصلاحات داشت «تکرار» میکرد، نظارت استصوابی شورای نگهبان وجود داشت؟! این طیف که سیاستورزیاش مملو از کنشهای خلاف اخلاق و مصالح کشور بوده، طبیعی است که گمان کند، شورای نگهبان به یک جناح سیاسی گرایش دارد!