اخبار ویژه
بیبیسی: برجام مرده است /اروپای ناتوان نمیتواند آن را نجات دهد
شبکه بیبیسی تصریح کرد اروپا ناتوانتر از آن است که بتواند برجام را نجات دهد.
در حالی که مقامات اروپایی مکررا از ایران میخواهند پای برجام بماند و 5 ماه است وعده راهاندازی کانال اینستکس را میدهند، وبسایت بیبیسی در تحلیلی نوشت: نتایج آخرین انتخابات پارلمان اروپا نشان داد که شبحی بر فراز اروپا در چرخش است ولی این بار این شبح نه کمونیسم که شهروندان سردرگم و بیقرار اروپایند. از سال 2008 و پس از وقوع بحران جهانی مالی، اروپا هنوز نتوانسته به تعادل بازگردد. دیگر همه میدانند که اروپا در بحران است؛ برگزیت، رشد احزاب حاشیهای راست افراطی و ریزش طرفداران احزاب سنتی و بزرگ که ستونهای دموکراسی اروپایی را از میانه چپ تا میانه راست سامان داده بودند.
کشورهای اروپایی که پس از دو جنگ جهانی، گامبهگام با شکل دادن به اتحادیهای مشتمل بر ساز و کار مالی، مرزی، گمرکی، تقنینی و قضایی، کوشیده بودند تا «هویت اروپایی» را در جایگاهی رفیعتر از «هویت ملی و قومی» و «اتحاد اقتصادی اروپایی» را کارآمدتر از «نزاع اقتصادی» قرار دهند، اکنون با خیل فزاینده شهروندانی مردد مواجهاند که اعتمادشان را به سیاستمداران سنتی، احزاب سوسیالدموکرات و لیبرالدموکرات بزرگ و از همه مهمتر «آینده طلایی اروپا» از دست دادهاند.
بنبست توافق سعدآباد و بازگشت ایران به سیاست فعالسازی حداکثری ظرفیت هستهای از یک سو و تعارضات بعد از حمله و اشغال نظامی عراق میان آمریکا و ایران بار دیگر ایران را به صدر کشورهای متخاصم آمریکا بازگرداند. اروپا این بار سنبه را پر زور دید و ناچار شد دست از بازار ایران بکشد و با آمریکا همراه شود. این حالت نه صلح و نه جنگ 7 سال به طول انجامید و در نتیجه آن بحران ایران برای اروپا نه فقط ابعاد اقتصادی که بعد تهدید امنیتی هم یافت. اروپا عزمش را برای حل یکی از بحرانها، یعنی بحران هستهای جزم کرد و برای نخستین بار با مشارکت آمریکا در سطح وزیر امور خارجه در سال 2015 راه حلی مرضیالطرفین موسوم به برجام مورد توافق قرار گرفت، برجام اما مرهم درد نشد.
اروپا در میانه نزاعهایی قرار گرفته و راه فراری از آنها ندارد؛ بحران روسیه و شرق اروپا، بحران تجاری با آمریکا و کنار گذاشتهشدن پیمان ترنسآتلانتیک، رقابت اقتصادی و امنیتی آمریکا با چین، خاورمیانه در آستانه انفجار و آفریقاییکه از لحاظ اقتصادی و امنیتی بیثبات است. این بحرانهای ژئوپلیتیک، چنان گسترده و بزرگ مینمایند که اعتماد به نفس سیاستمداران اروپایی را برای فائق آمدن بر آنها زدوده است.
از سوی دیگر عوارض بحران مالی سال 2008 همچنان بر پیکر اقتصاد اروپا سنگینی میکند فشار بیرونی و دومینوی بحرانهای پیچیده و ناتوانی سیاستمداران در حل این بحرانها، فضا را برای تغییرات سیاسی رادیکال در بطن جوامع اروپایی گشوده است.
بحرانهای بیرونی دامنهدار، اروپا را درگیر تعارضات سیاسی- اجتماعی درونی کرده و آمریکا هم به عنوان متحد همیشگی اروپا، اگر نگوییم در صف رویارویی که در جایگاه ناظری بیتفاوت ایستاده است. ساختمان اروپا که در زمانی نه چندان دور مدلی مستحکم برای تبدیل «تعارض منافع» به «همکاری و اتحاد» تبلیغ میشد، اکنون به ساختمانی موریانه خورده میماند، اروپا از نفس افتاده است.
وزرا نباید معطل وقتگرفتن و حرفزدن با رئیسجمهور باشند
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: رئیسجمهور به برخی وزرا فرصت گفتوگو و طرح مسائل و مشکلات نمیدهد.
عزتاله ضرغامی در گفتوگو با روزنامه وطن امروز اظهار داشت: ما خیلی به آقای روحانی احترام میگذاریم و ایشان بهعنوان رئیسجمهور احترامشان واجب است و همه باید شأن رئیسجمهور را حفظ کنیم اما وقتی در برجام همه چیز را دادهایم بعد شما دائماً از آن تعریف میکنید و با رقبا سر این موضوع محاجه میکنید، طبیعتاً طرف مقابل هم به ما فشار خواهد آورد. مثلاً رئیسجمهور بهراحتی میگوید اگر تحریم نبود دلار زیر 6 هزار تومان بود! این یعنی بهترین پاس گل به ترامپ!
وی همچنین گفته است: آقای روحانی اختیارات فراوانی دارد که استفاده نمیکند اما هنوز هم بزرگترین مشکل را این میداند که چرا وزارت بازرگانی تشکیل نمیشود! در حالی که همه میدانند این مشکل نیست و در همان وزارت صمت بخشی هست که امور بازرگانی را به عهده دارد. کافی است ایشان با آن بخش، مستقیمتر ارتباط بگیرد. مثل بسیاری از حوزههایی که داخل وزارتخانهها هستند ولی چون اهمیت دارند رئیسجمهور بعضی مسائل را شخصاً در آن حوزه پیگیری میکند. مهمتر اینکه رئیسجمهور مکرر بگوید من اختیارات ندارم خیلی بد است. ایشان یک مسئول عالیرتبه کشور بودهاند که در انتخابات شرکت کردند. مگر میشود بیاطلاع بوده باشند؟ حداقل در 4 سال اول که مدیریت کردند حجت بر ایشان تمام شده است، چرا در دوره بعد ادعا میکنند هیچ مشکلی نیست و همه مسائل را حل خواهند کرد؟
ضرغامی اظهار داشت: دولت اختیارات را دارد اما متاسفانه فرماندهی مجموعههای زیر پوشش خود را هم نمیتواند انجام دهد! من در یک سال حضور در دولت شاهد بودم ایشان بهخاطر اینکه به وزرای خود وقت نمیداد، بعضی مواقع وزرا میآمدند کنار صندلی آقای روحانی روی پنجه پا مینشستند و مسائل وزارتخانه خود را حل میکردند.
بعضی اوقات تعداد این وزرا اینقدر میشد که صف میبستند یا در صندلی جلوتر مینشستند. حتی یادم هست وقتی وزیری داشت مسئله مهمی را مطرح میکرد که خود رئیسجمهور هم پیگیر آن بود، آقای روحانی بهخاطر صحبت با وزرایی که بغل دستش ایستاده بودند به صحبتهای این فرد گوش نمیکرد و او مرتب میگفت آقای روحانی خواهش میکنم گوش کنید! خب آقای روحانی! شما وقتی در فرماندهی خودت در دولت مشکل داری، چرا این را بسط میدهی و میگویی جاهای دیگری در کشور مشکل دارد؟! شما رئیس قرارگاه اقتصادی کشور هستی اما چند بار جلسه گذاشته و از نهادهایی که تحت مدیریت شما نیستند دعوت کردهای و به آنها گفتهای کاری بکنند و آنها انجام ندادهاند؟ بعد شما گله آن را به رهبری میکنی. اصلاً شما در حوزه مدیریت خودتان هم فرماندهی ندارید!
به نظر من وظیفه رسانهها در این دو سال باقیمانده از دولت که زمان مناسب برای بسیاری از کارهاست، این است که دلسوزانه مشوق دولت باشند تا از ظرفیتهای قانونی و داشتههای خود اولاً استفاده حداکثری برای رفع مشکلات کشور کند و در ثانی با حسننیتی که نشان میدهد دستگاههای دیگری را هم که زیر نظر دولت نیستند به جلسات دعوت کند. مطمئن هستم در حد بسیار بالایی آنها با رئیسجمهور برای حل مشکلات کشور هماهنگ خواهند شد.
چرا ادعای افراطیون مدعی اصلاحات درباره «پرستو» دروغ محض بود؟!
سخنگوی کارگزاران درباره اقدام محمدعلی نجفی به قتل همسر دوم خود گفت:واقعیت این است که انسانهای بزرگ ممکن است اشتباههای بزرگی داشته باشند.
مرعشی در گفتوگو با کارگزاران گفت: ارزیابی من این است که آقای نجفی با توجه به شرایطی که خودشان از آنها اطلاع داشتند، نباید پست شهرداری را میپذیرفتند. ما در آن زمان بنا نداشتیم در احوالات شخصی ایشان تفحص کنیم. به عقیده من مهمترین اشتباه زندگی ایشان، پذیرش مسئولیت شهرداری تهران بود. در شرایطی که ایشان از نهادهای امنیتی هشدارهای لازم را دریافت کرده بودند.
وی میافزاید: صحبتهایی از حضور زنی در زندگی ایشان بود. خبر اولیه توسط یکی از نهادهای امنیتی مطرح شده بود، ما جلسه تشکیل دادیم و از ایشان سؤال کردیم و ایشان تکذیب کردند. ما هم تکذیبیه ایشان را مبنا قرار دادیم. ببینید! نه من، بلکه همه روی حضور ایشان در منصب قدرت اتفاقنظر داشتند، فقط آقای کرباسچی با شهردار شدن دکتر مخالف بودند.
مرعشی گفت: خیلی زود مشخص شد که آقای نجفی در مخمصه بزرگی افتاده است. مخمصهای دونفره که یک سوی آن خانم میترا استاد بود و سوی دیگر آقای دکتر؛ ازدواجی که از ابتدا به صلاح هیچکدام نبود. هر دو متوجه اشتباهشان شده بودند اما من نمیدانم چرا آقای نجفی از هیچکس کمک نخواستند یا تلاش نکردند که مشکل را به شیوههای بهتری حل کنند.
وی همچنین گفته است: در زمان استعفای نجفی مسائل پشتپرده برای همه روشن شده بود. اختلافنظری بین شورا پیش آمده بود. ما معتقد بودیم باید تمرکز را بر بیماری آقای نجفی بگذاریم و این درحالی بود که برخی دیگر اصرار داشتند باید کمپین نه به استعفا راهاندازی شود و به ماندن ایشان اصرار ورزید.(!)
آنچه در میان اظهارات کسانی چون مرعشی و کرباسچی روشن میشود، این است که نهاد امنیتی، نسبت به گرفتاری نجفی و فقدان صلاحیت وی هشدار داده بود. بر همین اساس نیز وزارت کشور، با شهرداری نجفی مخالفت کرد اما با پافشاری و اصرار آقای روحانی مجبور به تأیید و حکم شهرداری نجفی شد.
این روند، پاسخ به یک دروغ بزرگ است و آن اینکه برخی افراطیون مدعی اصلاحات مدعی شده بودند مقتول، پرستو بوده است. این تعبیر در اینباره عامل بررسیهای امنیتی برای جمعآوری اطلاعات یا تخریب حیثیتی سوژه موردنظر به کار میرود.
اگر واقعاً مقتول «پرستو»ی فلان نهاد امنیتی بود، آیا همان نهاد امنیتی پیشاپیش هشدار میداد و مهره ادعایی را لو میداد و میسوزاند؟!