kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۲۰۳۶
تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۲۲:۱۷
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

کالایی که امکان ساخت آن در داخل هست با ارز دولتی وارد کشور می‌شود

روزنامه دنیای اقتصاد دیروز عبارت «خسارت سوم دلار ۴۲۰۰» را به عنوان تیتر یک خود انتخاب کرد و روتیتر زد: «تبعات ارز رانتی در حوزه تولید هم آشکار شد».


 
  سرویس سیاسی ـ

 4 پیامد ارز 4200 تومانی
این روزنامه همسو با دولت نوشت:«کارشناسان و فعالان، چهار نتیجه را برای دلار ۴۲۰۰ تومانی در حوزه واردات به این شرح برشمردند: گروهی از دریافت‌کنندگان دلار ۴۲۰۰ تومانی تعهد وارداتی خود را انجام ندادند و اصلا کالایی به کشور وارد نکردند، گروهی دیگر واردات کمتری انجام دادند و ارزش کالای وارداتی را بیش‌اظهاری کردند، گروه دیگر همان طوری که ‌اشاره شد اقدام به واردات کالاهای غیرمرتبط کردند و در نهایت عده‌ دیگری کالاهای وارداتی را انبار کردند و به شکل قطره‌‌چکانی و با قیمت ارز آزاد و حتی‌ بالاتر به بازار عرضه کردند. بنابراین نتیجه این سیاست چیزی جز «جهش‌‌ قیمتی»، «کمبود»، «احتکار»، «خروج منابع ارزی از کشور» و مواردی از این دست نبود. اما نکته جالب توجه در اینجاست که ترکش‌های دلار ۴۲۰۰تومانی بال دیگر تجارت یعنی صادرات کشور را هم بی‌نصیب نگذاشت. در ابتدای این سیاست صادرکنندگان مجبور بودند که ارز صادراتی خود را تنها با نرخ رسمی تعیین شده به فروش برسانند که این اتفاق‌انگیزه صادرکنندگان، به‌ویژه صادرکنندگان بخش ‌خصوصی را کاهش داد. از سوی دیگر صادراتِ کالاهایی که در روند تولیدشان از ارز ترجیحی استفاده شده بود، به‌عنوان ممنوعه‌های صادراتی اعلام شدند تا فهرست ممنوعیت‌های صادراتی به موازات ممنوعیت‌های وارداتی پیش برود، از این منظر یکی از نتایج پارازیت‌های تجاری در بخش صادرات، دامن زدن به کم‌اظهاری کالاها بود.»
این روزنامه افزود: «پرده جدید دلار ۴۲۰۰تومانی مربوط به بخش تولید است. در این سکانس ادامه تخصیص ارز ارزان و صدور مجوز‌هایی فراتر از فهرست مشمولان ارز دولتی (۲۵ ردیف کالای اساسی) برای واردات، رقابت‌پذیری واحد‌های تولیدی را در داخل به‌شدت تقلیل داده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد در حال حاضر به غیر از مواد اولیه، محصولات آماده و نهایی که توسط تولیدکنندگان داخلی امکان ساخت دارند، با دلار ۴۲۰۰تومانی به کشور وارد می‌شوند. در واقع این روند بر خلاف قوانین کلی حمایت از تولید که بر منع ورود کالاهای مشابه تولید داخل تاکید دارد، در حال رخ دادن است. از سوی دیگر، بسیاری از فعالان عرصه تولید صرفا برخی از اقلام خاص که عمدتا شامل مواد اولیه می‌شود را با دلار ۴۲۰۰تومانی وارد می‌کنند، اما سایر هزینه‌های خود را با ارز آزاد پوشش می‌دهند، اتفاقی که باعث کاهش قدرت رقابت آنها در مقابل محصولات وارداتی شده است. تولیدکنندگان تاکید می‌کنند که برای حذف رانت از واردات برخی محصولات آماده، سیاست‌گذار به کلی ارز ترجیحی را کنار بزند تا شرایط برابر برای رقابت فراهم شود، به این معنا که نه تولیدکننده برای ماده اولیه خود ارز ترجیحی دریافت کند و نه واردکننده محصول نهایی را با ارز ارزان وارد و بازار را نامتوازن کند.»
دنیای اقتصاد ادامه داد: «اما یک شاهد مثال برای اثبات کج‌کارکردی مذکور که سایه ضدتولید خود را بر محصولات داخلی افکنده است وارد شدن سموم آماده با ارز یارانه‌ای به کشور است. این محصول اساسی که در حوزه تولیدات شیمیایی و کشاورزی به کار می‌رود، از ظرفیت تولیدی و صادراتی مناسبی برخوردار است، اما آنچه تولیدکنندگان این عرصه بر آن تاکید می‌کنند این است که وجود برخی اختلالات اجازه رشد ظرفیت‌های بالقوه این صنعت را نمی‌دهد.»
فرصت‌سوزی 6 ساله و اعتراف دیرهنگام مدعیان اصلاحات
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «دموکرات‌ها معتقدند که باید با پنبه سر ایران را برید و با فریب تهران را مجبور به واگذاری امتیازات کنند، اما جمهوری‌خواهان حتی ظاهر را هم رعایت نمی‌کنند و مدام از روش‌هایی چون جنگ و تحریم‌های فلج‌کننده علیه ایران حرف می‌زنند. دل بستن به تغییر سیاست‌های خصمانه آمریکا چندان منطقی نیست.»
چندی پیش روزنامه زنجیره‌ای شرق در مطلبی مشابه با اشاره به اظهارات یکسان مقامات ارشد دموکرات و جمهوری‌خواه درباره ایران نوشته بود: «نقل فرازهایی از اظهارات سیاستمداران ارشد دموکراتِ حاضر در دولت اوباما به قدری گویاست که جایی برای مجامله درباره تفاوت دیدگاه و رویکرد دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان درباره ایران و پرونده هسته‌ای باقی نمی‌گذارد و به ما نشان می‌دهد که بازکردن حساب مستقل روی هرکدام از آنها به‌ویژه وقتی که در موقعیت اپوزیسیون قرار دارند، راه به جایی نمی‌برد.»
برخی دولتمردان در سال‌های گذشته، «باراک اوباما» را فردی «مودب»! و «باهوش»! جا زده بودند و اصلاح‌طلبان نیز تا پیش از این مدعی بودند که ایران در دوره اوباما فرصت‌سوزی کرد و این ‌اشتباه منجر به گرفتارشدن در دوره ترامپ شد!
این تحلیل غلط در حالی است که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در آمریکا در هر موضوعی اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند.
متاسفانه دولت روحانی و جریان مدعی اصلاحات در 6 سال اخیر با فرصت‌سوزی، ظرفیت‌های عظیم داخلی را به پای مذاکره با آمریکا و سپس برجام قربانی کرد. حالا این طیف پرادعا تازه به حرف منتقدان رسیده و اعتراف می‌کند که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان سروته یک کرباس هستند.
دستِ‌پیش اصلاح‌طلبان در انتقاد از مجلس و دولت!
چرا طیف موسوم به اصلاح‌طلب در انتقاد از دولت و مجلس یا به عبارتی فراکسیون امید پیش قدم شده‌اند؟ آیا این به آن خاطر نیست که می‌خواهند با این انتقادها به طرزی هنرمندانه انگشت اتهام جامعه را به سمتی دیگر ببرند؟ روزنامه شرق در سرمقاله شماره دیروز خود نوشته بود: «اگر کسی ادعا کند همه چشم‌به‌راه انتخابات هستند شگفت‌آور خواهد بود. این ادعایی است که با واقعیت موجود جامعه نسبت چندانی ندارد و به دور از جو حاکم بر آن است.»
این روزنامه طیف موسوم به اصلاح‌طلب سپس در بیان چرایی این موضوع مورد ادعای خود آورده: «برخی از مردم به این باور رسیده‌اند که انتخابات بر سرنوشت آنان اثر چندان اثری ندارد زیرا نمایندگان و روسای جمهور[!] که برگزیده‌اند نه تنها حافظ منافعشان نبوده‌اند، بلکه عملکرد آنان شرایط را برایشان دشوارتر هم کرده است.»
شرق سپس افزوده است: «برخی از جناح‌های سیاسی از جمله اصلاح‌طلبان به شیوه انتخابات و اثرگذاری‌اش انتقاد دارند... آیا روسای جمهور و نمایندگان مجلس مردم را نمایندگی [می]کنند پرسشی است که در دوره‌های قبل چنین شایع نبود. دوره دوم دولت روحانی و مجلس دهم... نه تنها در برآورده کردن مطالبات مردم ناتوان بوده‌اند بلکه به لحاظ معرفتی نیز بین آنان و مردم فاصله زیادی افتاده است.»
نخست آنکه این سؤال به ذهن متبادر می‌شود که طیف موسوم به اصلاح‌طلب چقدر در بیان این نکات صادق است؟ چرا آنها در آستانه انتخابات مانند سال 92 و 96 این‌گونه مسایل را بیان نمی‌کنند و در آن ایام با تمام وجود حتی به قیمت زیر پا گذاشتن تمام اخلاقیات و دروغ‌پراکنی و ترور شخصیت به پیروزی در رقابت‌های انتخابات می‌اندیشند و حتی جایی که پیروز نمی‌شوند کار را به 9ماه آشوب و بلوای خیابانی می‌کشانند؟ اگر ساختار (چه انتخابات چه پس از آن برای فرد منتخب در دولت یا مجلس) ناکارآمد و یا دچار کمبود اختیارات است چرا این موضوع از عطش رسیدن به صندلی‌های دولتی و پارلمانی نمی‌کاهد؟
پاسخ این است که اکنون این جماعت باید برای عملکرد دولت تدبیر و امید و فراکسیون امید و اعضای لیست‌های امید شوراهای شهر پاسخگو باشد و در این شرایط است که بهترین راه در ایجاد شک و شبهه است.
این روزنامه مدعی عملکرد ضعیف دولت و مجلس دهم (با اکثریت اصلاح‌طلب و حامی دولت) شده است. ضمن آنکه در جایی از این سرمقاله بحث نظارت شورای نگهبان مطرح شده که در این باره باید گفت شورای شهر پنجم (شورای کنونی) نمونه در دسترس از عدم نظارت شورای نگهبان است که گویای همه چیز است. شورای شهرهایی که نه تنها عملکرد قابل دفاعی نداشته بلکه مواردی به غایت شرم‌آور مانند شورای شهر بابل جای هیچ حرف و سخنی نمی‌گذارند. در مورد مجلس باید گفت که فراکسیون اصلاح‌طلبان مجلس (امید) در این سه سال چند طرح اقتصادی به مجلس بردند؟ چه کاری در جهت رفع مشکلات اقتصادی و معیشت مردم کردند؟ چقدر دولتمردان و دستگاه‌های دولتی و اجرایی را درخصوص سوءمدیریت‌ها با ابزارهای نظارتی خود مورد بازخواست قرار دادند؟ کارنامه فراکسیون امید افتضاح است و با سرمقاله‌نویسی و آسمان و ریسمان بافی نمی‌توان حقیقت را پنهان کرد، ضمن آنکه فاصله‌ای که این روزنامه از آن سخن می‌گوید فاصله‌ اشرافیت و آحاد ملت است.
جایی که تنها حامیان دولت و مدعیان اصلاحات ذوق‌زده می‌شوند
روزنامه ایران که از سفر نمایندگان کشورهای مختلف به تهران برای به اصطلاح میانجیگری میان ایران و آمریکا به ذوق و شوق افتاده، دیروز تیتر یک خود را «ترافیک سفرهای دیپلماتیک به تهران» انتخاب کرد.
ارگان دولت نوشته: «ایران بار دیگر در کانون مذاکرات دیپلماتیک قرار گرفته است. در شرایطی که کمپین فشار حداکثری واشنگتن علیه ایران، تأخیر در به جریان افتادن سازوکار مالی اروپایی‌ها و نخستین واکنش تلافی‌جویانه ایران مبنی بر متوقف کردن بخشی از تعهداتش در چارچوب برجام این توافق بین‌المللی را بیش از گذشته در معرض خطر فروپاشی قرار داده است، مقام‌های عالی‌رتبه اروپایی و آسیایی راه چاره را در به جریان انداختن کانال مذاکره مؤثر برای تعدیل فضا جست‌وجو می‌کنند. ضربان مهم این رویکرد را از یک سو سفر مهم و قریب‌الوقوع شینزو آبه، نخست‌وزیر ژاپن و‌ هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان به ایران و از سوی دیگر استقبال ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه از پیشنهاد مذاکره واشنگتن با تهران به صدا درآورده است. گزاره‌ای که کارآمدی آن با وجود پایبندی ایران به نتایج مذاکراتی که پیش از این در به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای تأثیرگذار بود، چندان با واقعیت‌های روی داده در روابط اقتصادی‌اش با کشورهای منظومه غرب منطبق نیست. از این رو بسیاری از ناظران بین‌المللی حضور نخست‌وزیر ژاپن در تهران را فارغ از رابطه دوجانبه، از منظر کاهش تنش دیپلماتیک ایران و آمریکا ارزیابی می‌کنند. وجه دیگر این سفرها را باید در لزوم یافتن راهکارهای مؤثر جهت تحقق بخشیدن به منافع اقتصادی تهران در چارچوب برجام جست‌وجو کرد.»
آمریکا دو روز قبل باز هم ایران را تحریم کرد. در این شرایط مدعیان اصلاحات و حامیان دولت‌اند که از مذاکره و میانجیگری خارج از عقلانیت میان ایران و آمریکا ذوق‌زده می‌شوند.