کد خبر: ۳۱۷۷۸۵
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۳

دیپلماسی با اروپا و آمریکا به بن‌بست رسیده است، باور کنید (یادداشت روز)

اقدام اروپایی‌ها در فعال‌سازی مکانیسم ماشه (اسنپ‌بک) از قبل قابل پیش‌بینی بود و بسیاری از مراکز کارشناسی گفته بودند اروپایی‌ها یک ماه مانده به 18 اکتبر 2025/ 26 مهر 1404 با استفاده از ‌بندی که در متن برجام تعبیه گردیده است، مانع غروب بندهای اساسی برجام می‌شوند که به ایران امکان می‌دهد پس از ده سال تحمل اقدامات یکجانبه، از شر آن خلاص گردد. گرچه پذیرش چنین‌بندی از سوی مذاکره‌کنندگان ایرانی و دستگاه‌هایی که آن را در ایران پذیرفتند، جرم سنگین و شرم‌آوری می‌باشد، اما پرواضح است که حتی اگر این بند هم وجود نداشت، اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها اجازه نمی‌دادند پرونده هسته‌ای ایران عادی شود و ایران بتواند از مواهب عضویت در NPT و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی استفاده کند. بنابراین اصل اینکه ما به توافق با غرب دل بسته بودیم و ادعا می‌کردیم با اقدامات دیپلماتیک می‌توانیم روابط حقوقی خود با غرب را به گونه‌ای تنظیم کنیم که با هزینه کم اهداف هسته‌ای خود را محقق گردانیم، خطا بود و امروز پس از 22 سال طی این طریق و بازگشت به نقطه صفر، پرداخت هزینه هنگفت دیگر، هیچ توجیهی ندارد که بخواهیم دوباره دم از مذاکره با غرب برای یافتن یک راه حقوقی قابل اعتماد بزنیم. 
تعبیه مکانیسم ماشه در برجام،کلیدی‌ترین و حساب‌شده‌ترین بند آن است و وقتی مکانیسم ماشه می‌تواند همه قطعنامه‌های تحریمی ظالمانه و غیرموجه شورای امنیت سازمان ملل را برگرداند، به این معناست که با خود برجام برابری می‌کند و تسلیم شدن در برابر آن حتی اگر با تعویق و استمهال شش ماهه توأم باشد، خسارتی بزرگ به اندازه خود برجام متوجه ایران می‌کند. مهلت شش ماهه که امروز صحبت آن می‌شود در واقع 
شش ماه دیگر یعنی تا 16 فروردین سال آینده، کشور را در وضعیت انتظار قرار می‌دهد، آرامش را از فضای اقتصادی و حتی امنیتی ایران می‌گیرد و در پایان شش ماه دوباره بحث اسنپ‌بک مطرح می‌شود و وضعیت انتظار ایران را برای مدتی نامعلوم تداوم می‌بخشد. 
اگر به عبارات مقامات سه کشور اروپایی هنگام ارائه نامه بازگشت تحریم‌های ایران به شورای امنیت سازمان ملل نگاه کنیم، درمی‌یابیم عبارت «هنوز راه دیپلماسی باز است» حیله‌ای است برای اینکه ایران را در وضعیت انفعال قرار دهند و مانع استفاده ایران از ظرفیت آفندی خود شوند. متأسفانه طی ده سال گذشته و از زمان تصویب برجام علی‌رغم آنکه طرف‌های غربی به حداقلی از تعهدات خود هم عمل نکرده‌اند، ادبیات اکثر مسئولان ایرانی به گونه‌ای بوده که مقامات عهدشکن غربی از آن، ترس ایران از بدتر شدن اوضاع را برداشت کرده‌اند. در حالی که در همین مدت ایران می‌توانست با استناد به عدم اقدام متقابل غربی‌ها در برجام، غرب را با مواضع و اقدامات محکم در وضعیتی قرار دهد که یا به تعهدات خود عمل کند و یا خسارت جبران‌ناپذیر ناشی از فقدان اقدامات متقابل را متحمل شود. 
مقامات وقت دولتی ایران، 22 سال پیش ساده‌انگاری یا لاپوشانی کردند چرا که وقتی غرب اتهاماتی را متوجه برنامه هسته‌ای ایران کرد، اظهار داشتند غرب واقعاً ابهامات و سؤالاتی دارد، اگر سؤالات آنان جواب داده شود و آنان متوجه شدند که ایران دنبال ساخت بمب اتمی نیست، موضوع فی‌مابین حل می‌شود. در دوره ریاست محمد البرادعی، دیپلمات مصری بر سازمان بین‌المللی انرژی اتمی این باور در برخی دیپلمات‌های ایرانی به وجود آمد که اگر همه 
12 سؤال آژانس را پاسخ دهیم، آژانس رسماً اعلام می‌کند برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است و مسئله‌ای ندارد. کما اینکه محمد البرداعی چنین وعده‌ای داده بود اما درست یک روز پس از آنکه سؤالات پاسخ داده شد و البرادعی باید نتیجه را اعلام می‌کرد آمریکایی‌ها بحث لپ‌تاپ را پیش کشیدند و مذاکرات را به نقطه صفر برگرداندند و این موضوع در دوره ریاست‌جمهوری روحانی و پس از آن چندین بار تکرار شد اما هر بار بحث جدیدی مطرح گردید و مذاکرات هسته‌ای به نقطه صفر بازگشت. 
اینک اسنپ‌بک به این معناست که غربی‌ها ما را وارد آغاز یک راه حداقل 22 ساله دیگر کرده‌اند. اگر به آن تن دهیم باید همین مسیر پرهزینه، پرریسک و در عین حال بی‌نتیجه را ادامه دهیم و در حین آن از حمله نظامی به تأسیسات هسته‌ای و غیرهسته‌ای خود هم مصون نباشیم. الان کاملاً واضح است که تلاش‌های فعلی از جمله نامه سه وزیر خارجه (ایران، روسیه و چین) به شورای امنیت و مستندات دیگری که وزیر محترم امور خارجه ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارسال کرده و یا ادبیات فعلی مقامات ایران مبنی بر تأکید بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران، به هیچ نتیجه‌ای جز سوءبرداشت غربی‌ها، اتلاف وقت و ادامه وضعیت مخرب انتظار در اقتصاد و امنیت ایران منجر نخواهد شد. این‌ اقدامات، بر این مبنا قرار دارد که هنوز علاج اقدامات غیرحقوقی و زورمدارانه آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان، مذاکره و دیپلماسی است. 22 سال مذاکره و دیپلماسی و اقداماتی از این دست و اظهاراتی از این نوع چه نتیجه‌ای جز خسارت و هزینه یکطرفه برای ایران در پی داشته است که الان هم داریم به آن ادامه می‌دهیم؟! ما امروز به اقدام عملی نیاز داریم نه اظهارات آشتی‌جویانه و یا حتی اظهارات صرف انقلابی. غرب به‌طور منسجم و یکپارچه در مقابل ما قرار گرفته و با اسنپ‌بک، اقدام راهبردی عملی با نتایج خسارت‌بار مشخص علیه ما انجام داده است. براین اساس ما برای خنثی کردن آن و پشیمان کردن این دولت‌ها، باید اقدام هم‌وزن آن را روی میز بگذاریم. در وضع فعلی خروج از ‌NPT یکی از مهم‌ترین راه‌حل‌های ماست. دولت جمهوری اسلامی که از یک‌سو در بحث هسته‌ای مسئولیت مستقیم دارد و از سوی دیگر تصویر آن نزد دولت‌های غربی، ضعیف و لرزان است، باید طی نامه‌ای صریح و بدون اضافه کردن عبارات دوپهلو که باز بوی عدم جدیت ایران بدهد، اعلام کند ایران از NPT خارج شده و کار با آژانس را کنار گذاشته است. ما باید بدانیم اثر روانی اسنپ‌بک علیه ایران بیش از اثر عملی آن در حوزه اقتصاد و امنیت ایران می‌باشد و آثار روانی، موقت است. خروج ایران از NPT 
چند صباحی تبلیغات سیاسی علیه ایران را در پی می‌آورد ولی قبل از پایان سال جاری میلادی، اقتصاد ایران را از فضای انتظار خارج می‌کند، روند افزایش نابرابری قیمت دلار و یورو را از بین می‌برد و مقدمات تحرک اقتصادی ایران را فراهم می‌کند. آنچه روشن می‌باشد این است که بخش بزرگی از طرف‌های فعلی تجاری ایران از اسنپ‌بک پیروی نخواهند کرد و از این نظر محدودیت جدیدی علیه ایران ایجاد نمی‌شود. 
کشورهای دنیا در بحث روابط با ایران سه دسته‌اند؛ یک دسته کشورهایی هستند که در طول دهه‌های گذشته علی‌رغم فشارهای تحریمی، روابط تجاری با ایران را حفظ کرده‌اند که بین 30 تا 40 درصد کشورهای جهان را شامل می‌شوند و در بین آن‌ها قدرت‌های بزرگ اقتصادی مثل چین، هند و روسیه و سازمان‌های قدرتمند اقتصادی مثل اتحادیه اوراسیا، پیمان شانگهای و پیمان بریکس و اغلب همسایگان ایران می‌باشند، یک دسته کشورهایی هستند که روابط تجاری با ایران نداشته‌اند و این عدم رابطه نوعاً به دلیل تحریم‌ها نبوده بلکه ناشی از عدم تحرک تجاری ما در رابطه با این دسته از کشورها بوده است. این‌ها لااقل 40 درصد کشورهای دنیا را شامل می‌شوند. اغلب کشورهای آفریقایی، اغلب کشورهای آمریکای لاتین و اغلب کشور‌های شرق آسیا از این دسته می‌باشند و یک دسته دولت‌هایی هستند که به دلیل خصومت، با ایران روابط تجاری نداشته و یا روابط آنان با جمهوری اسلامی در حد بسیار ناچیزی بوده است. این‌ها از تحریم‌ها تبعیت می‌کنند حتی اگر اسنپ‌بک هم نبود، از تحریم‌های اولیه و ثانویه آمریکا علیه ایران حمایت می‌کردند. این‌ها بین 20 تا 30 درصد دولت‌ها را شامل می‌شوند که دولت آمریکا و اکثر دولت‌های اروپایی از این دسته هستند. 
تحریم‌های سازمان ملل از آنجا که از حیث قدرت تحریمی و ضمانت اجرا از تحریم‌های آمریکا ضعیف‌تر می‌باشند، نمی‌توانند در صحنه واقعی، وضعیت فعلی اقتصادی ایران را تحت تأثیر خود قرار دهند. 
آنچه اکنون بیم آن می‌رود، تکرار موضع ضعیف ایران و باز محور شدن مذاکره و دیپلماسی با غرب است. در حالی که ایران واقعاً ضعیف نیست و ضعیف هم دیده نمی‌شود. ایران در کانون یک جبهه مؤثر و قدرتمند ذیل نام «جبهه مقاومت» قرار دارد. ایران در کانون توجه بیش از دو میلیارد مسلمان و در قلب چند صد میلیون شیعه و در سطح بین‌المللی یک شریک قدرتمند و فعال در ائتلاف‌های بزرگ اقتصادی قرار دارد. متأسفانه ادبیات امروز بعضی مقامات و بعضی دستگاه‌ها، ایران قدرتمند را ضعیف معرفی می‌کند و این باعث طمع دشمن می‌شود، علی‌رغم آنکه ایران را قدرتمند می‌داند. ما باید با موضع قاطع به همراه عمل قاطع به دشمنان خود نشان دهیم در وضعیت آفند و ابتکار قرار داریم. الان اروپا و آمریکا با نگاه به پاره‌ای مواضع مقامات ایران طی ده سال اخیر، رفتار ما را پیش‌بینی کرده‌اند که به سمت اسنپ‌بک رفته‌اند. اگر آنان به این فکر می‌کردند که ایران از ابزارهای قدرت خود در مقابل اقدامات ضدایرانی استفاده می‌کند، به این راحتی علیه ایران وارد گود نمی‌شدند. برنامه هسته‌ای ایران حتماً باید به جای صراحت، در فضای ابهام ادامه پیدا کند. هرگز نباید خیال غرب غدّار از ما راحت باشد. برنامه هسته‌ای برای کشوری با فرهنگ و تمدن و قدرت ایران باید به‌طور کامل نه فقط به توسعه توانمندی‌های ایران بلکه به توسعه اقتدار ایران هم کمک کند.  

سعدالله زارعی