نگاهی به نقش مساجد در جریان انقلاب اسلامی
مسجد ارگ به مبدأ مبارزه تبدیل میشود
فعاليتهاي سياسي
مسجد ارگ از قيام سي تير 1331 تا 1340
قيام سي تير 1331 نقطه عطفي در مبارزات نهضت ملي شدن صنعت نفت و يكي از جنبشهاي اصيل سياسي، اجتماعي تاريخ معاصر ايران و اوج تجلي ارادۀ مستقيم مردم در تأسيس دولت مبتني بر خواست ملت بود. اين قيام يك سال و چند ماه پس از به ثمر نشستن نهضت ملي شدن صنعت نفت رخ داد. مصدق به علت كارشكنيهاي دربار مجبور به استعفا گرديد و در تاريخ 25 تير طي نامهاي استعفاي خود را به شاه داد. بعد از او احمد قوام به نخستوزيري رسيد و در تاريخ 27 تير اعلاميۀ شديد اللحني صادر كرد. آيتالله كاشاني به مخالفت شديد با حكومت قوام پرداخت و مردم را به مبارزه دعوت كرد... مردم روز 30 تير به خيابانها آمدند و خواستار بركناري قوام شدند و درگيري شديد بين مردم و نيروهاي انتظامي و نظامي پيش آمد. شاه كه موقعيت خويش را در خطر ميديد، دولت قوام را در غروب روز 30 تير بركنار كرد و مجبور شد فرمان نخستوزيري مصدق را صادر كند.
با توجه به اينكه سازمان ساواك در سال 1335 تشكيل شد، سندي در مورد فعاليت مسجد ارگ در اين سالها موجود نيست ولي در تاريخ شفاهي مسجد ارگ طي چند مصاحبه، مطلعين و افراد قديمي و پرسابقه مسجد ارگ مطالبي را عنوان نمودهاند كه به آناشاره ميكنيم.
حسن خوانساري در اينباره ميگويد:
«اصناف اصلي بازار با تعطيل مغازهها در مركز اصلي بازار گرد آمده بودند و از آنجا كه مسجد ارگ هم نزديك ميدان ارگ بود، عدهاي در خيابان داور مقابل مسجد و در همين ميدان ارگ تجمع كرده بودند و شعار يا مرگ يا مصدق سرميدادند، مأموران رژيم به مردم هجوم آوردند و عدهاي براي نجات جان خود به درون مسجد فرار كردند.»
يكي از خادمين مسجد نيز در اينباره ميگويد:
« عدهاي با چوب كف خيابان ميزدند و ميگفتند: با خون خود نوشتيم يا مرگ يا مصدق. برادر شاه، عليرضا كه در سانحۀ هوايي فوت كرد، در حاليكه تيراندازي ميكرد به سوي مسجد ميآمد و آن روز نزديك به 70 نفر دستگير شدند و عدهاي هم كشته شدند.»
آقاي عطايي نيز با اشاره به فعاليت نهضت ملي و تأثير مسجد ارگ در حوادث سي تير و پس از آن چنين ميگويد:
« همۀ راهپيماييها به ميدان بهارستان ختم ميشد. از جلوي مسجد ارگ و مساجد ديگر راهپيماييهايي شروع ميشد و گروهي زندهباد و مردهباد ميگفتند. در خيابان 15 خرداد كه نزديك مسجد ارگ بود، تجمعهاي زيادي صورت ميگرفت.»
در 12 مرداد 1332 نيز كه از سوي دولت مصدق رفراندومي براي انحلال مجلس شوراي ملي برگزار شد، مسجد ارگ فعالانه عمل ميكرد. در اين روز در تهران، بسياري به پاي صندوقهاي رأي رفتند. آقاي رضازاده كه خود ناظر اين حوادث بود،ميگويد:
« انتخاباتي كه از سوي دولت مصدق انجام گرفت از طرف او صندوقي نيز براي رأيگيري در اين مسجد ارگ گذاشته شده بود، البته شعبان بيمخ هم جلوي مسجد آمده بود و...»
فعاليت سياسي مسجد ارگ از كودتاي 28 مرداد 1332 وارد مرحلۀ نويني شد و مسجد ارگ به عنوان يكي از مراكز فعاليتهاي سياسي ضد رژيم پهلوي نقش به سزايي داشت و به روشنگري ميپرداخت. علت مركزيت قرار گرفتن مسجد ارگ چند امر بود.
1ـ مسجد ارگ مركزي براي برگزاري مجالس ختم از سوي نيروهاي ضد رژيم، نشان گرديد. براي اين نيروها بهترين مركز نشان دادن ميزان مخالفت با هيأت حاكمه تجمع در اين مسجد بود و اين موضوع در برگزاري مجالس ختم افراد مشهور يا مهم جلوه مينمود.
2ـ موقعيت جغرافيايي مسجد ارگ داراي اهميت فوقالعاده بود. زيرا اين مسجد در كنار بازار تهران و مركز شهر قرار داشت و همه روزه مخصوصاً در وقت نماز ظهر و عصر عدۀ زيادي از بازاريان و مردم به اين مسجد روي ميآوردند و مخالفان و مبارزين سعي ميكردند از اين امتياز نهايت بهره را ببرند. بالاخص اينكه وزارتخانهها و مراكز دولتي مهمي چون: وزارت اقتصاد و دارائي،دادگستري، وزارت صنايع و معادن، ادارۀ راديو و كاخ گلستان در اين محل واقع شده بود. از همين روي مأمورين شهرباني و ساواك، مجالس و رفت و آمدهاي اين مسجد را كنترل مينمودند و به آن حساسيت نشان ميدادند.
3ـ همين موقعيت جغرافيايي موجب شده بود كه افراد مبارز آن را محلي براي رد و بدل كردن اعلاميهها، كتابها و جزوات سياسي قرار داده و از اين مكان براي نشر آن اقدام نمايند.
اولين سخنرانيهايي كه در اين مسجد انجام گرفته و در ساواك داراي گزارش ميباشد مربوط به سال 1337 است.
مرحوم حجتالاسلام عباسعلي اسلامي از سخنرانان سال 37 اين مسجد بود. ساواك گزارش ميدهد كه:
«شيخ عباسعلي اسلامي... گفت: امروز عصر در مسجد ارگ مجلس ترحيمي از [طرف] خانواده موسوي اصفهاني بوده است كه خيلي از شخصيتهاي تهران از جمله حاج قائممقامالملك رفيع سناتور و دكتر مؤيد حكمت آمده بودند و من هم ديگر آبرويي براي دستگاه از لحاظ روز سيزده بدر و دستگاه تبليغات و راديو نگذاشتم... والله اگر اين مملكت چه دولت و ملت به همين منوالي كه ميبينم رفتار شود، به آينده اين مملكت هيچگونه اميدوار نميتوان بود...»
«... در مسجد ارگ مجلس ختم مرحوم حاج حسين شالچيان كه از مؤسسين جامعه تعليمات اسلامي ميباشد... شيخ عباسعلي اسلامي گفت: آقايان انگليسها خيلي نقشهها كشيدند كه نخستوزير سابق انگلستان در پارلمان گفت يا ما بايد در دنيا باشيم يا قرآن و مسلمانها، خلاصه همانها باعث شدند تفرقه به وجود آوردند [آيد] و حكومتها عمامهها را از سر ما برداشتند و هر ساعت براي از بين بردن ما نقشهها كشيدند... آقايان همهتان مي دانيد وضع عمومي مردم خراب است. فرهنگ ما كه هيچ در فكر تربيت ديني نيست...»