دو سال از تکرار انتخاب روحانی گذشت/از «فدائیان روحانی» تا محبوبیت زیر 10 درصد!
29 اردیبهشتماه دومین سالگرد تمدید ریاست جمهوری آقای روحانی در انتخابات ۹۶ بود. انتخاباتی که فضای جنگهراسی، رقیبهراسی و ترور شخصیت رقبا بر آن غلبه داشت. فضای سیاسی و رسانهای، انباشته از وعده و وعید و تهدید و تحبیب بود.
سرویس سیاسی-
از یک طرف میگفتند اگر رئیسی و قالیباف بیایند، در پیادهروها دیوار میکشند و کشور را درگیر جنگ میکنند. از طرف دیگر، گفته میشد باغ برجام، سال ۹۶ و ۹۷ به بار مینشیند و مردم اگر میخواهند سیب و گلابی آن را بچشند، باید ریاست روحانی را تمدید کنند.
با این حال، نیمی از فرصت چهارساله روحانی به پایان رسیده و امروز فرصت خوبی است که میزان عمل به وعدههای انتخاباتی سال 96 بررسی شود. وعدههایی که بسیاری از مردم به امید عمل به آنها رای خود را در صندوقها انداختند.
روحانی در سال 92 وقتی برای اولین بار قصد داشت که به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری ثبتنام کند در وعدههای خود چند موضوع را مطرح کرد که مهمترین آن وعده صد روزه و همچنین کلیدی که قرار بود شاه کلید باشد؛ اما بعد از چند سال گویا کلید نیز گم شد و دیگر حتی اسم کلید هم نیامد چه برسد به اینکه بخواهد دری را باز کند.
از کلید که بگذریم یک وعده رئیسجمهور بود که میتوان گفت نقش زیادی در انتخاب مردم داشت و آن هم وعده 100 روزهای بود که در زمان ورود به انتخابات در سال 92 داد وعدهای که بعد از گذشت بیش از 6 سال از ریاست جمهوری وی، این صد روز همچنان ادامه دارد.
100 روز فراموش شد تا اینکه به سال 96 یعنی دور دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری نزدیک شدیم و باز هم رئیسجمهور در بخشهای مختلف وعده 100 روزه را مطرح کرد اما این بار به نحوی دیگر اعلام کرد در 100 روز تحول اقتصادی در کشور ایجاد میکنیم.
نکته جالب دیگر در وعده صد روزه رئیسجمهور این بود که در دور بعد که برای ریاست جمهوری ثبتنام کرد به صورت کلی منکر وعده 100 روزه شد و گفت منظور من از صد روز این نبود که مشکلات را صد روزه حل میکنم.
از وعدههای صد روزه
تا مذاکره مشکلگشا!
روحانی اردیبهشتماه سال 96 در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه شما در ابتدای دولت خود گفتید که مشکلات را در ۱۰۰ روز حل میکنید اما در آذرماه سال گذشته گفتید که مشکلات در ۴۰ سال آینده هم حل نخواهد شد، چه شد که نظرتان تغییر کرد؟ گفت: خوب شد که این سؤال را مطرح کردید چون این دروغ را مرتب در برخی رسانهها مطرح میکنند، من چه زمانی گفتم که ۱۰۰ روزه مشکلات را حل میکنم؛ آن چیزی که من گفتم این بود که اگر بتوانم در انتخابات پیروز شوم، کارهای انجام شده در پایان ۱۰۰ روز نخست را اعلام خواهم کرد.
در موضوع برجام و مذاکرات هستهای نیز با وجود اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانیهای خود بارها اعلام کردند که با مذاکره مشکلی حل نمیشود و آمریکا کشوری نیست که به تعهداتش عمل کند اما با اصرار دولت این طرح تصویب شد و اکنون دولت تدبیر مانده است با برجامی که قرار است مشکلات اقتصادی کشور را حل کند و آرامش را برای مردم به ارمغان بیاورد و تحریمها از بین برود.
روحانی وعده باغ بهشت از باب معاهده برجام و اجرای آن به مردم داده بود تا آن حدی که ذوقمرگان برجام عکس تاریخی یک دلار در برابر هزار تومان را از خود ثبت و منتشر کردهاند اما پس اجرای برجام بر اساس اظهارات خود دولتیها هیچ عاید نشد و معیشت مردم به مراتب سختتر و تنگتر بود، با خروج آمریکا از برجام و همزمان شدن این مسئله با بحران ارزی به دلیل افزایش چندبرابری نقدینگی و جنگ روانی و ... وعدههای روحانی از باب معیشت را به باد فنا داد و افکار عمومی هاج و واج ماند از این جریان که چه باید کرد.
این روزها و در سالگرد انتخابات 96 اما آن سرهمبندیها کنار رفته و رکود تورمی وارد فاز تازهای شده. هم از کارخانهها و کارگران در قالب تعطیلی و عدم پرداخت حقوق تلفات گرفته و هم تورم افسار گسیخته را به کف بازار و اقتصاد و معیشت مردم سر ریز کرد.
دولتی که رقیب را با حربه دلار 5 هزار تومانی و سایه جنگ از میدان به در کرده بود خود با دلار 15 هزار تومانی، احیای برجام و تهدیدهای آمریکا درگیر است. با این وجود، برخی دولتمردان ارشد گویا فقط درس برجام و اغراق در پیرامون آن را بلد بودند. نه تدبیر دیگری داشتند و نه گروه خونشان به تدبیر و تلاش و مجاهدت و مدیریت درونزای اقتصادی میخورد.
ریزش ۹۰ درصدی
پس از غوغای پوپولیسم
کار به جایی رسیده که اصلاحطلبان به عنوان جریانی که برای پیروزی روحانی در دو انتخابات گذشته از هیچ تلاشی دریغ نکردند امروزه با بالا گرفتن مشکلات اقتصادی در مقام منتقد جدی دولت برآمدهاند.
«محمدرضا خاتمی» فعال اصلاحطلب و از چهرههای ستادی این جریان خاص سیاسی، در گرماگرم فعالیتهای انتخاباتی سال ۹۶ و در هنگامه تبلیغات بزرگ اصلاحطلبان برای رأیآوری مجدد رئیسجمهور روحانی، در صحبتهایی پرطمطراق که بازتاب وسیعی در رسانههای چپ داشت به حمایت از رئیسجمهور روحانی پرداخت و در اصلیترین بخشهای این اظهارات با بیان اینکه «ما تضمین روحانی هستیم» گفته بود: آنچه سبب میشود ما مطمئن باشیم که آقای روحانی در دولت دومش دولت بهتر و کارآمدتری از دولت اول خواهد داشت، اعتقاد و باور به خودمان است که میتوانیم خواسته خودمان را محقق کنیم.
البته چیزی که خاتمی گفته بود، گوشهای از تضمینهای اصلاحطلبان درباره روحانی بود و آنها پیش از این با رفتارهایشان و با سخنانی مثل ما «فدائیان روحانی» هستیم، ما به راهی میرویم که روحانی بگوید و با «تَکرار میکنیم» تضمینهای لازم را برای او به مردم داده بودند.اما این عشق سوزان، از صبح فردای انتخابات ۹۶ تماماً از سوی اصلاحطلبان تکذیب شد و نه تنها تکذیب شد بلکه اصلاحطلبان در قبال تضمینهایی که داده بودند هم سکوت کردند و لام تا کام به روی مبارک نیاوردند که همین تضمینها روحانی را در دامن مردم گذاشته بود.
علی صوفی وزیر دولت اصلاحات و مشاور خاتمی، دو ماه قبل در گفتوگو با برنامه دست خط تصریح کرد «دولت آن اعتباری را که در جریان انتخابات سال ۹۶ داشت، به سرعت از دست داد و بالاخره الان ارزیابی از محبوبیت روحانی خیلی پائین است. من زیر ۱۰ درصد شنیدم».
نکته جالب آنجاست حالا که گرههای کور دولت روحانی زیاد شده و داد مردم از سوء مدیریت او به فلک رسیده، اصلاحطلبان دایه مهربانتر از مادر شدهاند! حال آنکه مردم هیچ گاه فراموش نمیکنند، دولت تدبیر و امید دستپخت کدام جناح سیاسی بوده و هست.
از قسم جلاله برای حل مشکلات
تا ادعای بیاختیاری
حالا این روزها و پس از شش سال از آن روزی که روحانی هنگام ثبتنام انتخابات ریاست جمهوری در حضور رسانهها و در برابر چشمان ملت قسم جلاله خورد که «اگر مشکلات این کشور راهحل نداشت من کاندیدا نمیشدم»، حالا روحانی زمزمه «بیاختیاری» سر میدهد و خود را از تمام ناکامیها و شکستها مبری معرفی میکند.
گرچه این اولین باری نیست که بهانه «از ما انتظار نداشته باشید، کار دست ما نیست» از درون دولت شنیده میشود. پیش از این نیز عباس آخوندی در دانشگاه شیراز سخنان مشابهای را بیان کرده بود. با این حال به نظر میرسد بیان چنین اظهاراتی به یک رویه ثابت تبدیل شده است که درست در موسوم پاسخگویی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند و دیگری را مقصر جلوه دهند. سخنانی که پاسخ به آن چندان پیچیده هم نیست. کافی است نگاهی به مسئولیتهای دولت و اختیارات رئیسجمهور بیاندازیم.
اما آنچه که این بهانهگیریها را غیرباور میکند، بیان اظهارات از سوی کابینه مسن دولت یازدهم و دوازدهم است. چهرههایی که اکثرا قریب به چهل سال تجربه حضور در سیاست و مناصب مدیریتی داشتهاند، قطعا بهتر از هر کسی از اختیارات و مسئولیتهای دولت در ایران آگاه هستند و با علم به همین مسئله در دو دولت حسن روحانی مسئولیت پذیرفتهاند.
اینکه به یک باره و درست زمانی که باید پاسخگوی عملکرد ضعیف خود باشند، بار تمام مسئولیتها را بر دوش دیگری انداختهاند، چیزی جز آدرس غلط دادن به جامعه نیست.
پیشبینی شش سال قبل رهبر معظم انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی در ایام انتخابات سال ۹۲ در حرم امام خمینی(ره) پاسخ این بهانه جوییها را این چنین داده بودند: «من به نامزدهای گوناگون عرض میکنم جوری حرف بزنید که اگر در خرداد سال آینده نوار امروز شما را جلوی خودتان گذاشتند یا پخش کردند، شرمنده نشوید؛ جوری وعده بدهید که اگر چنانچه آن وعده را بعداً به رخ شما کشیدند، مجبور نباشید تقصیر را گردن این و آن بگذارید که نگذاشتند، نشد. کاری را که میتوانید انجام دهید، وعده بدهید.»