نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
به عهدشکنی آمریکا باید پاسخ داد اما در قالب برجام!
سرویس سیاسی ـ
روزنامه ایران دیروز در یادداشتی با عنوان «لزوم واکنش هوشمندانه به نقض برجام» نوشت: «سیاست فشار حداکثری واشنگتن علیه تهران در حالی به تدریج ابعاد گستردهتری مییابد که آمریکا تلاش میکند عملاً توان ایران برای اجرای تعهداتش در چارچوب توافق هستهای را به حداقل برساند. رویکردی که به نظر میرسد جمهوری اسلامی در مواجهه با آن و با هدف تعدیل تبعات اقدامات هزینهساز آمریکا خود را برای ارسال یک پیام مشخص و روشن آماده میکند... اقدام تلافیجویانه ایران باید در قالب تدابیر اندیشیده شده در برجام صورت گیرد...آمریکا از طریق افزایش فشارهای همهجانبه تلاش میکند ایران را در چنان تنگنایی قرار دهد که عملاً چیزی برای از دست دادن نداشته باشد. از این رو طراحی یک برنامه هوشمندانه فنی در چارچوب برجام از سوی ایران میتواند پیام روشنی به سایر شرکای این توافق ارسال کند تا اگر یک بار برای همیشه میخواهند اقدامی برای جلب رضایت تهران انجام دهند، وقت آن اکنون است...»
گفتنی است، اکنون قریب به 6 سال از آغاز به کار دولت روحانی سپری شده است. برخی مقامات دولت هم بارها اذعان کردهاند که برجام هیچ دستاوردی برای کشور نداشته و اروپا نیز به تعهدات خود پایبند نیست. اما با اینحال دولت همچنان رویکرد خسارت بار «اجرای برجام به هر قیمت» را رها نمیکند و برای آن بهانه میتراشد.
روزنامه واشنگتنپست چندی پیش در سرمقاله خود، تشدید فشارهای اقتصادی به ایران را نتیجه عدم واکنش تهران در پاسخ به تحریمهای قبلی توصیف کرده و نوشته بود: «تهران، با وجود تهدیداتی که کرده بود، به این ضررها پاسخی نداد و از خطوط قرمز ایالات متحده عبور نکرد. دولت [ترامپ] که احتمالاً به واسطه این انفعال جسور شده، در حال تشدید این وضعیت است.»
قابل توجه بزک کنندگان برجام و آمریکا
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «اختیارات هستهای برجام زیرتیغ» نوشت: «واشنگتن در راستای آنچه فشار حداکثری به دولت ایران میخواند در بیانیهای برنامه خود را توضیح میدهد: «از روز چهارم ماه می(14 اردیبهشت) کمک به گسترش تاسیسات هستهای بوشهر ایران به بیش از واحد راکتور موجود مورد تحریم قرار میگیرد.»
این گزارش که در روتیتر آن آمده «فشار حداکثری آمریکا بر برنامه هستهای ایران» در بخشی دیگر عنوان کرده است: «با لغو معافیتهای مربوط به انتقال آب سنگین به عمان و مبادله اورانیوم در ازای کیک زرد دولت آمریکا قصد دارد در عمل مانع انجام تعهدات ایران شود تا سپس ایران را به پایبند نبودن به تعهدات خود متهم کند...»!
روزگاری نه چندان دور رسانههای منتقد این نکته را تکرار کردند که به آمریکا نباید اعتماد کرد. اما روزنامههای زنجیرهای، روزنامههای منتقد را به سنگاندازی در مسیر توافق هستهای متهم میکردند. ایران به تمام تعهداتش عمل کرد اما غرب و در راس آن آمریکا نه تنها به تعهداتشان عمل نکردند بلکه پس از مدتی در اجرای نقشه جدید خود، آمریکا از برجام خارج شد تا در خروج خود فشار بر ایران را افزایش دهد و اروپا نقش نگهدارنده ایران در برجام را بازی کند.
سؤال این است که نقش روزنامههای زنجیرهای در گرفتار شدن کشور به موضوعی به نام برجام که هر دم از آن شری تازه میرسد چقدر است؟ همانها به بزک برجام و به تبع آن آمریکا پرداختند و بعد از خروج آمریکا از برجام به تقسیمبندی آمریکای اوباما و آمریکای ترامپ مشغول شدند که این خود نوعی بزک آمریکا است چرا که این جماعت این نکته را القا میکنند که اینها کار ترامپ است و اگر دموکراتها دوباره به قدرت برسند، به برجام برمیگردند و این در حالی است که همین دموکراتها رکورد دار تحریم ایران هستند و برجام در روز نخست اجرا با تحریم ایران توسط اوباما نقض شد.
کشور ما همیشه از ناحیه همین سهلاندیشان و خوشخیالان لطمه خورده که در وادی سیاست و تقابل منافع با عرفان بودایی! به دنبال افزایش دوستی و محبت هستند غافل از آنکه آنان همواره سودایی جز استعمار و استثمار ندارند.
نکته تاسفبار اینکه در بخشی از گزارش، روزنامه شرق این حد از دشمنی آمریکا را به آن خاطر میداند که مانع تعهدات ایران شود و این حرف یعنی این روزنامه معتقد است ما باید همچنان سفت و سخت به تعهدات برجامی خود عمل کنیم و به قول لطیفهای در افواه مردم حتی اگر نان تمام شد با قصد به خانه برگشتن صف را به هم نزنیم!!
یکی از مطالبات اصلی مردم رفع حصر است!
روزنامه همدلی در گزارشی نوشت: «تردیدی نیست که رفع حصر این «سهتن» یکی از مطالبات اصلی و فراگیر اصلاحطلبان و پایگاه وسیع اجتماعی آنان از حسن روحانی در دو انتخابات ریاستجمهوری سالهای 1392 و 1396 بود. با اینکه پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان طی این مدت نزول داشته، با این همه رفع حصر هنوز یکی از مطالبات اصلی بخش قابل توجهی از مردم ایران است.»
رسانههای زنجیرهای با ترفندهای مختلف در پی آن هستند تا مانع شنیدن صدای مردم توسط دولت شوند. این طیف بیعمل و پرادعا یک روز مسئله ورود زنان به ورزشگاه را تیتر اصلی رسانههای خود میکنند و روز دیگر رفع حصر را دغدغه اصلی مردم جا میزنند.
در این میان، مطالبات معیشتی و اقتصادی مردم هیچ جایگاهی در صفحات اول این رسانهها ندارد.
اکنون گرانی اقلام اساسی، افزایش سرسامآور اجاره بهای مسکن، حقوق معوقه کارگران، تأمین مسکن برای اقشار ضعیف و متوسط،اشتغال، رکود در واحدهای تولیدی و... دغدغه اصلی خانوادههای ایرانی است؛ اما مدعیان اصلاحات با سیاسیبازی و سیاسیکاری، رفع حصر سران فتنه را به عنوان مطالبه جامعه جا زده و اینگونه به شعور مردم توهین میکنند.
گرا دهندگان به دشمن در پی آشتی ملی
روزنامه آرمان دیروز در گزارشی به ترفند گفتوگوی ملی پرداخت و آن را «راهکار بحران کشور» دانست و نوشت: «اصولگرایان از همدلی گریزان هستند.»
این روزنامه در یادداشت دیگری آورده است: «توجه به مطالبات مدنی مردم میتواند زمینه آهنگ همدلی را مهیا کرده تا دشمن احساس نکند با استفاده از اختلافات درونی میتواند درون صفوف به هم فشرده مردم نفوذ کند. وحدت کلمه باعث خواهد شد که دشمن ناامید شود. برخی از اقداماتی که آمریکا و اسرائیل و عربستان و اذناب آنها در منطقه انجام میدهند به دلیل انعکاس صداهای مخالفی است که عدهای از داخل علیه دولت سر میدهند، این رفتارها پالسهایی را به خارج از کشور میفرستد و دشمن احساس میکند میتواند با اعمال فشارهای زیادتر از جمله تحریم صفوف بههم فشرده مردم را متلاشی کند. لذا حفظ اتحاد ملی بیش از هر زمان دیگری برای رویارویی با دشمن احساس میشود. اگر به سمت آشتی و گفتوگوی ملی حرکت نکنیم چه بسا هم دشمن جریتر شود و هم ناامیدی در بین مردم افزایش پیدا کند و این ناامیدی نقطه امید دشمن خواهد بود.»
مدعیان اصلاحطلبی به دنبال تطهیر خود با ترفند آشتی ملیاند. ملت با جماعت فتنهگر و گرا دهنده به دشمن سر آشتی ندارد. این طیف از آنجا که انتقاد را با سنگ جواب میدهند، هر نقدی به عملکرد دولت را میکوبند و به منتقدان برچسب عاملان جری کردن دشمن میزنند. آنچه دشمن را جری کرد، انفعال دولت در برابر گستاخی و زیادهخواهی دشمن با اهرم برجام و عدم واکنش متقابل نسبت به نقض مکرر آن بود.
ژست طلبکاری بر قیافهتان زار میزند
عباس عبدی به روزنامه اعتماد گفته است: «در میدان انتخابات باید تغییرات بنیادی صورت بگیرد. درباره ایراداتی که به اصلاحطلبان وارد میشود نیز باید گفت، اصلاحطلبها این ایرادات را از جانب نظارت استصوابی و حذف نیروها میدانند که از دو حالت خارج نیست یا در توجیه این عملکرد خود صادق هستند یا نیستند. اگر صادق نیستند که بحثی نیست؛ به هر صورت توجیهی آوردهاند و طبیعتا کسی هم آن را نمیپذیرد. اما اگر صادق هستند باید بگویند توان ما با وجود این حد از حذف استصوابی نیروها در حد همین نیروهایی است که وجود دارد و چون شما این را از ما نمیپذیرید ما با این حداقل صلاحیتها نمیتوانیم نامزدی معرفی کنیم.»
به تصریح خودشان لیست امید مجلس را با رانت و پول بستند و از متقاضیان حضور در لیست امید شورای شهر هم هر کدام دو میلیارد تومان پول گرفتهاند. باز به تصریح خودشان در اردوگاهشان نظارت استصوابی رئیسدولت اصلاحات را دارند. کاندیداهای لیست مدعیان اصلاحات پیش از اینکه به بررسی صلاحیت شورای نگهبان برسند، از ساز و کار و فیلتر منفعتطلبانه و آلوده همین جریان رد میشوند. در عین حال هم ناکارآمدیشان را گردن نظارت استصوابی شورای نگهبان میاندازند و قیافه طلبکارانه میگیرند، به جای آنکه پاسخگوی رویه زشت و پلشتشان باشند. مدعیان اصلاحطلبی همیناند.