kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۸۷۰
تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۷
ردپای 60 سال خیانت و جنایت - روایتی مستند از دخالت‌ها و جنایات‌ آمریکا در ایران 1392-1332

اعتراف آمریکا به دیکتاتوری شاه (پاورقی)


Research@kayhan.ir
تالیف: کامران غضنفری
دوران 37 ساله حکومت محمدرضا پهلوي- به‌خصوص بعد از کودتاي 28 مرداد 1332- دوراني بود مملو از اختناق؛ فشار؛ سرکوب آزادي‌هاي فردي و اجتماعي؛ اعمال سانسور شديد بر مطبوعات، کتب و رسانه‌هاي همگاني؛ عدم تحمل کوچک‌ترين انتقاد و اعتراض؛ فعاليت‌هاي نمايشي احزاب دست‌نشانده حکومت؛ برگزاري انتخابات فرمايشي و نمايشي مجلسين؛ مشخص بودن نمايندگان مجلس از قبل؛ مبارزه با دين و معنويت؛ سرکوب گروه‌ها و نهضت‌هاي اسلامي؛ بازداشت‌هاي بدون مجوز؛ زنداني و شکنجه کردن مبارزين آزادي‌خواه؛ اعدام و کشتار ده‌ها هزار نفر از مردمي که مخالف حکومت دست‌نشانده بودند؛ و به‌طور خلاصه نمادي بود از يک حکومت استبدادي و ديکتاتوري تمام عيار.
در اسناد و مدارک وزارت امور خارجه آمريکا، سفارت آمريکا در تهران، سازمان سيا، کتب نوشته شده توسط مقامات دولتي آمريکا، کتب نوشته شده توسط محققين و دانشگاهيان آمريکایي، کتب نوشته شده توسط شخصيت‌ها و مقامات رژيم پهلوي و ... موارد متعددي از اعتراف به حکومت استبدادي و ديکتاتوري محمدرضا پهلوي وجود دارد که در اينجا به برخي از آنان اشاره مي‌گردد:
يکي از ديپلمات‌هاي آمريکایي در تهران به نام «استانلي اسکودرو» در يک گزارش«خيلي‌محرمانه» مربوط به بهار و تابستان 1979 (بهار 1358) تحت عنوان "چه اشتباهي در ايران رخ داد؟" به نقش آمريکا در حمايت از استبداد و ديکتاتوري شاه، چنين اشاره مي‌کند:
«آمريکا در تمام مدت بعد از جنگ (دوم جهاني) و به‌خصوص از سال 1953 به اين طرف، با شاه ايران و رژيمش رابطه‌اي بسيار نزديک برقرار نمود... ما در آن کشور داراي هزاران مستشار و تکنسين نظامي و غير نظامي بوديم. از حاکمي نيرومند و مستبد حمايت مي‌کرديم.»1
وي در ادامه گزارش خود مي‌گويد:
« شرح کامل وقايع و نيروهائي که منجر به سقوط ديکتاتوري شاه گرديد، تا مدت‌ها موضوع بحث‌هاي علمي خواهد بود.» 2
عباس ميلاني در کتاب خود مي‌نويسد:
«جان.اف. کندي [رئيس‌جمهور آمريکا در فاصله سال‌هاي 1339 تا 1342] و برادرش رابرت کندي، هر دو شاه را شخصيتي مستبد، فاسد و اصلاح‌ناپذير مي‌دانستند.» 3
گزارش «خيلي‌محرمانه» سفارت آمريکا مورخ 11 آوريل 1975 (22 فروردين 1354) تحت عنوان "تکامل قدرت اخير در ايران" از شاه به‌عنوان حاکمي جدّي و مستبد ياد مي‌کند. در اين گزارش چنين آمده:
«طي دهه گذشته، شاه به‌صورت يک چهره غيرعادي نمودار گشته است. وي که حاکمي جدّي و مستبد است، مسير حرکت ملت را خود ترسيم کرده و در تمام فعاليت‌ها مداخله مي‌کند تا اطمينان حاصل کند که ايران از مسير مورد نظر وي خارج نشده است.»4
در بخش ديگري از گزارش فوق، از سلطنت خودکامه در ايران، چنين ياد شده:
« ساخت قدرت در ايران طي دهه‌هاي اخير، شاهد سلطنتي بوده است که روز به روز محکم‌تر، مطمئن‌تر و خودکامه‌تر شده است.»5
در يک گزارش «سرّي» دفتر تحقيقات سياسي سازمان سيا، تحت عنوان «نخبگان و توزيع قدرت در ايران» مورخ فوريه 1976 (بهمن 1354) از حکومت شاه به‌عنوان يک حکومت مستبد چنين ياد شده است:
«34 سال است که شاه ايران بر تخت سلطنت تکيه زده که اين مدت بيش از زمان حکومت ديگران در خاورميانه است ... طول عمر وي ناشي از شرايط فرهنگي، تاريخي و سياسي است که نه تنها به پيدايش يک حکومت مستبد کمک کرده، بلکه به شاه اجازه حکومت داده است.»6
هم‌چنين گزارش «خيلي‌محرمانه» سفارت آمريکا به تاريخ 28 ژانويه 1976 (هشتم بهمن 1354) تحت عنوان «خاندان سلطنتي ايران»، از شاه به‌عنوان يک حاکم مستبد چنين ياد مي‌کند:
«در مورد شاه و بسياري از ديگر حکام مستبد، اين مسئله صادق است که نتيجه حکمراني مطلقه، انزوا و تنهائي حاکم است.»7
در بخشي از يک گزارش «سرّي» وزارت امورخارجه آمريکا به تاريخ آگوست 1976 (مرداد 1355)، از رژيم شاه به‌عنوان يک رژيم خودکامه و غير دموکراتيک، چنين ياد مي‌شود:
«در ايراني که بيش از پيش به‌سوي ملي‌گرايي مي‌رود، ايالات متحده به‌عنوان حامي اصلي خارجي شاه به حساب آمده است که هر چند آمالش براي مردم خود مترقيانه و پيشرفته است، با اين وجود فرمانرواي يک رژيم خودکامه و غير دموکراتيک است. اين امر مشکلاتي را در آينده براي آمريکا مطرح مي‌سازد.»8
سايروس ونس (وزير امور خارجه آمريکا در زمان کارتر) نيز در کتاب خود حکومت شاه را به يک حکومت استبدادي تشبيه مي‌کند و شاه را يک حاکم مستبد و ستمگر مي‌نامد:
«در ژانويه سال 1977 [دي ماه 1355] که کارتر زمام امور آمريکا را به دست گرفت، ايران تحت حکومت استبدادي شاه به يک قدرت بزرگ نظامي در خاورميانه تبديل شده و برنامه‌هاي وسيعي را در جهت مدرنيزه کردن کشور به موقع اجرا گذاشته بود ... شاه از اين که بعضي از مقامات حکومت جديد آمريکا از جمله شخص پرزيدنت کارتر او را به چشم يک حاکم مستبد و ستمگر مي‌نگرند، خشمگين به نظر مي‌رسيد.»9
منابع در دفتر روزنامه موجود است