بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینهها و شرایط انعقاد معاهده برجام
«ماجرای یکنامه محرمانه»
سهراب صلاحی
این موضعگیریها حکایت از آن داشت که آنچه بیش از به خطر افتادن امنیت کره جنوبی مطرح است، ادامه سلطه آمریکا در منطقه است که آمریکاییها در تلاش هستند تا با ایجاد تنش، به آن دست یابند. از منظر افکار عمومی نیز عده زیادی از مردم کره جنوبی همزمان با جشن بزرگ کره شمالی برای دستیابی به سلاح هستهای، به حمایت از کره شمالی و محکومیت محاصره اقتصادی این کشور تظاهرات کردند. اساساً افکار عمومی کره جنوبی معتقد است که با اتحاد دو کره، سلاح هستهای کره شمالی بهعنوان عامل مهم بازدارندگی در خدمت کره متحد و قدرتمند است.
آزمایش بمب هستهای توسط کره شمالی، بوش را در مقابل یک تردید بزرگ قرار داد و آن این بود که درحالیکه وزیر خارجه دولت کلینتون(مادلین آلبرایت) در سال 1997 به پیونگیانگ سفر کرده و به همراه کیم جون ایل دوم در مراسم سالروز استقلال این کشور شرکت نمود و روابط فرهنگی و اقتصادی با این کشور شروع کرد، دولت بوش پسر، اما کره شمالی را در 2003 در محور شرارت قرارداد و باعث شد کره ابتدا کلیه بازرسین آژانس را از کشور اخراج کند و سپس از معاهده ان پی تی نیز خارج شده و درحالیکه هیچگونه نظارت جهانی بر این کشور وجود نداشت، بمب هستهای را آزمایش کند.
بیتردید ناکارآمدی این سیاست یکی از دلایلی بود که باعث کاهش فشارها بر ایران شد، به خصوص علاوه بر اینکه جمهوری اسلامی ایران ثابت کرده است که درعینحالی که بر اساس یک منطق مشخص اهل گفتوگو و مذاکره است، از سوی دیگر پیشینه طولانی در مقاومت در مقابل زیادهخواهیهای کشورهای غربی نیز دارد. از سوی دیگر اوضاع منطقه، با اشغال افغانستان و عراق که محکومیتهای جهانی برای آمریکا و تنفر گسترده بهخصوص در منطقه برای این کشور را درپیداشته است به حدی شکننده بود که مسئولین جمهوری اسلامی به این اموراشراف کامل داشته و میدانستند که اگر آمریکاییها به اقدام تندی مبادرت نمایند، نیروهای آنها در افغانستان و عراق و دیگر جاهای منطقه بهشدت درخطر خواهند افتاد. همچنین پس از شکست پلمپ تعلیق هستهای از سوی جمهوری اسلامی ایران و با از سر گرفتن غنیسازی و اعلام این نکته که ایران تسلیم فرآیند زیادهخواهیهای آمریکا نخواهد شد، قیمت نفت سیر صعودی یافته و از بشکهای 15 تا 20 دلار در دولت قبل به حدود بشکهای 80 دلار و بعداً نیز تا 140 دلار افزایش یافت که برای بسیاری از کشورهای اروپایی و چین و ژاپن قابل تحمل نبوده دست آخر اینکه قدرتیابی طرفداران ایران یعنی حزبالله در جنگ 33 روزه 2006 علیه اسرائیل و باتلاقی که از عراق برای آمریکا ساخته شده بود، اعتبار جهانی آمریکا را بهشدت لکهدارکرده بود و این نتیجهگیری را در پی داشت که احتمال فشار علیه ایران را بیش از گذشته کاهش داده است. مهم این بود که رهبری نظام به نقاط ضعف دشمن و همچنین نقاط مثبت و عمق استراتژیک نظام در حوزههای گوناگوناشراف کامل داشت و مردم و مسئولین نیز به تدبیر و شجاعت او در تصمیمگیری اعتقاد راسخ داشتند و دشمن نیز از این نقطه مثبت آگاه بود.
به دلایل فوق، آنگاه که حدود چهار هفته قبل از برگزاری انتخابات نوامبر آمریکا(کنگره) اعلام شد این کشور رزم ناو پیشرفته «آیزنهاور» را راهی آبهای خلیجفارس خواهد کرد، همه تحلیلگران معتقد بودند که این اقدام، تلاشی است برای تضمین تسلط جمهوریخواهان بر کنگره وگرنه آمریکا را یارای مقابله با جمهوری اسلامی ایران نیست. «واشنگتن پست» نیز نوشت درحالیکه سه سال و نیم از حمله آمریکا به عراق میگذرد و این کشور عراق، ایران و کره شمالی را محور شرارت نامید، کره شمالی بمب هستهای را آزمایش کرد، ایران غنیسازی را متوقف نساخت و عراق نیز به صحنه بزرگی برای شکست دیپلماسی و دموکراسیخواهی آمریکا بدل شده است، البته این روزنامه میتوانست این واقعیت را نیز بیفزاید که افزون بر اینکه عراق به صحنه بزرگی از شکست نظامی و مدیریتی آمریکا تبدیل شده، اکنون این کشور بهوسیله دوستان جمهوری اسلامی ایران اداره میشود و آمریکاییها سرگرداناند که چگونه از باتلاق عراق خارج شوند و تنها جمهوری اسلامی است که در این زمینه میتواند آمریکا را کمک نماید.
از دیگر مشکلات آمریکا در این هنگام، نگرانی رژیم صهیونیستی بود که معتقد بود به جهت مشکلاتی که آمریکا پس از اشغال افغانستان و عراق، با آن روبهرو شده است، این کشور مجبور است که در مقابل برنامه هستهای ایران نرمش نشان دهد، زیرا اسرائیل در نظر داشت بهعنوان تنها دارنده صاحب تأسیسات هستهای در منطقه باقی بماند تا بهزعم این کشور، توازن قدرت به هم نخورد. «فهوی هویدی» ـ نویسنده معروف مصری ـ با چاپ مقالهای در روزنامه «شرقالوسط» ضمناشاره به این نگرانی نوشت: «اسرائیل چنین مطرح میکند که میخواهد به تأسیسات هستهای ایران ضربه بزند، درحالیکه آنها حتی در مقابل حزبالله لبنان نتوانستند کاری از پیش ببرند و راهبردنویسهای آمریکایی نیز به این نتیجه رسیدهاند که اسرائیل دیگر نمیتواند بهعنوان ژاندرام آمریکا در منطقه عمل نماید». وی همچنین افزود: «جنگ 33 روزه حتی به آمریکا فهماند که قادر به ایجاد درگیری نظامی با جمهوری اسلامی ایران نیست و بسیاری از نظامیان آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که حمله به تأسیسات اتمی ایران نیز مانع ادامه برنامه هستهای ایران نخواهد شد». هویدی همچنین نوشت: «اظهارات «افرام سینه» ـ عضو کمیته امور خارجی و امنیت مجلس اسرائیل «کنست» ـ نشان میدهد که وی به این نتیجه رسیده است که «بوش آماده چشمپوشی از برنامه هستهای ایران است بهشرط اینکه ایران شرایط را برای واشنگتن فراهم نماید تا نیروهای خود را از باتلاق عراق بیرون بکشد».
از جانب دیگر و درحالیکه در رابطه با تحمیل تحریم بر ایران به جهت ازسرگیری برنامه غنیسازی، میان 1+5 بهشدت اختلاف ایجاد شده بود و آمریکا ناتوان از ایجاد اجماع علیه ایران بود، در ایران نامه محرمانه امام در رابطه با پذیرش قطعنامه 598 از سوی دفتر «اکبر هاشمی رفسنجانی» ـ رئیسوقت مجمع تشخیص مصلحت ـ منتشر و تحلیلهایی از سوی بعضی گروهها را در پی داشت که امام نیز در زمان فشار بینالمللی و به جهت جلوگیری از صدمات و خطرات بیشتر و بهرغم شعارها و اهداف اعلام شده در جنگ، قطعنامه 598 که در رابطه با آتشبس بود را پذیرفتند و اینک که جمهوری اسلامی ایران تحتفشار کشورهای عضو شورای امنیت قرارگرفته است، برای حفظ و جلوگیری از صدمات بیشتر بهتر است که به خواسته آنها که تعلیق غنیسازی است تن دهد.
در مقابل آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب، در سخنرانی سهشنبه 18/7/1385 که در مراسم افطاری مسئولین دولتی بیان داشتند، ضمن اظهار نارضایتی از پخش این نامه، به تحلیل مبانی تصمیمگیری در رابطه با سیاست هستهای پرداختند و اعلام کردند که تصمیم دوسال و نیم گذشته در رابطه با تعلیق غنیسازی به صورت موقت صحیح بوده و تصمیم بعدی نیز برای شروع غنیسازی و دستیابی به مراحل نهایی آن نیز صحیح بوده و آن تصمیم مقدمه تصمیم اخیر بوده است. درهرحال احساس وجود اختلاف و دودستگی در کشور بر سر سازش یا مقاومت در مقابل آمریکا، از دلایل مهم امیدواری آمریکاییها در کارگر شدن تحریم و درنتیجه افزایش آن در قطعنامه 1737 گردید.