انتقام شاه با آتشزدن و قتلعام مردم
دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
در اسناد ساواک حدود 135 مسجد در تهران و بیش از 30 مسجد در شهرستانها به عنوان «مراکز روحانیون متعصب و هواداران خمینی» ذکر شده که اغلب آنها بارها مورد یورش و بازرسی مأموران ساواک و شهربانی قرار گرفت و به دفعات امامان جماعت و سخنرانان آنها دستگیر و شکنجه شدند. اما هرگز تبلیغ و تعلیم اندیشههای اسلام و آرمانهای حضرت امام خمینی در این پایگاههای اصلی نهضت و انقلاب متوقف نگشت و از همین پایگاهها و کانونهای انقلاب بود که سیل خروشان ملت، پایههای ظلم و ستم شاه و اربابان خارجیاش را فرو ریخت.
از جمله این مساجد که در واقع به کانونهای انقلاب بدل شدند میتوان به مساجد جلیلی (به امامت آیتالله مهدوی کنی)، هدایت (به امامت آیتالله طالقانی و با حضور دکتر محمد جواد باهنر)، الجواد (به امامت آیتالله استاد مطهری)، امام موسی بن جعفر علیهالسلام (به امامت آیتالله سید محمدرضا سعیدی)، قبا (به امامت آیتالله دکتر محمد مفتح)، الهادی (به امامت آیتالله حسین غفاری)، جاوید (به امامت دکتر محمد مفتح)، جامع بازار و... در تهران و مسجد جامع شیراز (به امامت آیتالله سید عبدالحسین دستغیب) و روضه محمدیه یزد (به امامت آیتالله شیخ محمد صدوقی) و مسجد سیّد اصفهان (به امامت آیتالله خادمی) و مسجد کرامت مشهد (به امامت حضرت آیتالله خامنهای) و... در شهرهای دیگر اشاره کرد.
مساجد پایگاه انقلاب بودند
رژیم شاه بارها و بارها با چکمهپوشان خود به مساجد، این اماکن مقدس و بیدفاع هجوم برده و صحن آن را به خون مردم مسلمان رنگین ساختند، چه زمانی که در اسفند سال 1342 و بهمن 1343 به مسجد جامع تهران هجوم برده، شبستان این مسجد را بارها تیول چکمهپوشان خود کرده و مردم مسلمان را شهید و زخمی کردند، چه در سال 1351 که به مساجد هدایت و الجواد و حسینیه ارشاد حمله کرده و آنها را به تعطیلی کشاندند و چه در آذرماه 1353 که به دلیل سخنرانیهای انقلابی حضرت آیتالله خامنهای، مسجد جاوید را مورد هجوم قرار داده و ضمن تعطیلی آنجا، آیتالله خامنهای و دکتر مفتح را دستگیر و در کمیته مشترک به اصطلاح ضد خرابکاری تحت شکنجههای سخت قرار دادند.
چراکه اساساً پایگاه و کانون اصلی نهضت امام همین «مساجد» بودند. این خانه همیشگی مردم، عبادتگاه و مکانی که از کودکی تا پیری با آن مأنوس و متصل بودند. از همین روی، مساجد به صورت پایگاه انقلاب درآمدند و همین مساجد، مردم را با قواعد و قوانین اسلام آشنا کردند. در مساجد، آرمانهای والای امام را ترویج نمودند و در همین مساجد، خیانتهای رژیم شاه و جنایتهای آمریکا و اسرائیل و همپالگیهایشان را افشاء کردند.
در مسجد به افشاگری و روشنگری دست زدند، در مسجد به سازماندهی و تشکل مردم مبارز پرداختند و نهضت را اوج بخشیدند، تظاهرات و میتینگها وتحصنها و اعتصابات را در مساجد شکل دادند، اعلامیهها و نوارها و بیانیهها در مساجد تایپ و تکثیر و توزیع گردید و مخلص کلام اینکه پس از هزار و اندی سال، مساجد مجدداً نقش واقعی خود را در روند مبارزات مردمی یافته و به مثابه قلب تپنده انقلاب، خون تازه را به رگهای خشک جامعه تزریق کردند.
چنانکه حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) درباره نقش مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند:
«... این مساجد است که نهضت را درست کرد. در عهد رسولالله هم و بعد از آن هم تا مدتها، مسجد مرکز اجتماع سیاسی بود؛ مرکز تجییش جیوش بود. «محراب» یعنی مکان حرب؛ مکان جنگ: هم جنگ با شیطان، و هم جنگ با طاغوت. از محرابها باید جنگ پیدا بشود؛ چنانکه پیشتر از محرابها پیدا میشد از مسجدها پیدا میشد...»
کانون انقلاب در جنوب شرقی ایران
از جمله این مساجد، مسجد جامع کرمان بود. این مسجد نیز تقریباً از روزهای آغازین نهضت امام به یکی از کانونهای مبارزه و پایگاههای نهضت نه فقط در کرمان بلکه در مناطق جنوب شرقی ایران تبدیل شده بود و توسط آیتالله شیخ علی اصغر صالحی کرمانی (امام جماعت مسجد)، بارها علما و وعاظ انقلابی به این مسجد دعوت شده و مردم را با اندیشهها و تفکرات انقلابی اسلام و امام آشنا نموده و نسبت به توطئهها و نقشههای استعمار علیه ملتهای مسلمان آگاهی دادند.
از جمله این افراد مرحوم محمدتقی فلسفی بود که در مرداد 1343 در این مسجد سخنرانی کرد. طی مدت حضور و سخنرانی وی، برخی از جوانان پرشور و مبارز، تصویر بزرگی از امام خمینی را تهیه و در بالای منبر مسجد نصب کرده بودند که خشم ساواک را به همراه داشت. مرحوم فلسفی یک بار دیگر هم در تیر 1349 به دعوت آیتالله صالحی به مدت 10 شب در مسجد جامع کرمان سخنرانی کرد که مورد استقبال فراوان قرار گرفت.
دیگر واعظ مشهور که برای سخنرانی دعوت شد، آیتالله دکتر مفتح بود که ماه رمضان سال 1345 را به دعوت آیتالله صالحی کرمانی در مسجد جامع کرمان سخنرانی کرد و در تمام آن مدت تحت مراقبت ماموران ساواک قرار داشت. آیتالله صالحی کرمانی همچنین قصد داشت از آیتالله مشکینی که به ماهان کرمان تبعید شده بود هم برای سخنرانی یک ماه رمضان در مسجد جامع دعوت نماید که با ممانعت ساواک مواجه شد.
مسجد جامع کرمان نیز در تمام روزهای اوجگیری نهضت امام، کانون تجمع و مبارزه جوانان انقلابی پیرو امام خمینی بود. جلسات سخنرانی و تفسیر قرآن و نمازهای جمعه و جماعت به طور علنی و محافل و تجمعات مخفی برای نشر و توزیع اعلامیهها و نوارهای سخنرانی امام و همچنین پخش کتابهای انقلابی و اسلامی از جمله فعالیتهای این مسجد بود.
برگزاری مراسم چهلم و اربعین شهدای قیام شهرهای مختلف از جمله دیگر فعالیتهای انقلابی مسجد جامع کرمان در طول سالهای 56 و 57 بود. از جمله در 9 شهریور 1357 برای شهدای اصفهان، رفسنجان، شیراز و یزد مراسمی در این مسجد برپا شد که حدود شش هزار نفر از طبقات مختلف مردم در آن شرکت کرده بودند.
بعد از فاجعه خونین میدان ژاله تهران، برای گرامیداشت هفتم شهدای آن، در 23 شهریور 1357 مراسمی در مسجد جامع کرمان برگزار گردید و روز بعد هم حدود سه هزار نفر ازطبقات مختلف مردم برای برگزاری نماز جمعه در این مسجد حاضر شدند. که این آغازی دیگر برای فعالیتهای انقلابی مردم کرمان به شمار آمد.
روزها و هفتههای بعد نیز تجمعات و تظاهرات ادامه داشت تا روز 24 مهرماه که جامعه روحانیت کرمان به تبعیت از مراجع عظام، برای بزرگداشت سالگرد شهادت آیتالله حاج مصطفی خمینی و چهلم شهدای 17 شهریور، برپایی مراسمی را در مسجد جامع کرمان اعلام کرد.
مسجد کرمان را، کتاب قرآن را، شاه به آتش کشید
مغازهها و خیابانهای شهر تعطیل شدند، حدود 20 هزار نفر از مردم از ساعت 11/30 در مسجد تجمع کردند و یکی از روحانیون مبارز کرمان به نام حجتالاسلام صمدانی شروع به سخنرانی برای جمعیت کرد. در همین حال ناگهان با هجوم حدود 300 نفر از مزدوران شاه مواجه شدند. مزدورانی که در لباس کولی و با حمایت مأمورین مسلح شهربانی به مسجد یورش آوردند. ابتدا اقدام به آتش زدن موتور و وسایل نقلیه مردم کردند و وقتی مردم به داخل مسجد پناه بردند، به همراه گروهی از اراذل و اوباش با چوب و چماق و چاقو و قمه به مردم پناهنده در صحن مسجد حمله کرده و به ضرب و جرح آنها پرداختند، در حالی که مأموران شهربانی نیز به پرتاب گاز اشکآور و شلیک گلوله مشغول بودند و گروهی نیز از پشتبام مسجد اقدام به پرتاب سنگ و قطعات فلزی به سمت مردم کردند. وقاحت مزدوران شاه به آنجا رسید که بخشهایی از مسجد به آتش کشیده شد و در این آتشافروزی، دهها مصحف قرآن کریم سوخت.
طی این هجوم وحشیانه، گروهی از مردم بیدفاع به شهادت رسیدند که تنها دو نفر آنها به نامهای «باقدرت جوپاری» و «غلامرضا یزدانشناس» شناسایی شدند و بقیه مجهولالهویه باقی ماندند.
مزدوران شاه به همین وحشیگری و دنائت بسنده ننموده و پس از قتل و غارت در مسجد جامع، به خیابانهای کرمان ریخته و مغازهها و دکاکین بسیاری را به آتش کشیده و یا غارت نمودند.
حادثه به قدری تکاندهنده بود که حتی در کانون توجه رسانههای خارجی نیز قرار گرفت. پس از حادثه دو خبرنگار فرانسوی به نام کیلر و میشل، اقدام به تهیه فیلم از ویرانیهای مسجد جامع کرمان و نیز ازمجروحین حادثه در بیمارستان کردند.
اسناد ساواک حکایت از آن دارد که حمله به مسجد جامع کرمان قبلاً از طرف کمیسیونی مرکب از رؤسای شهربانی، ژاندارمری، ساواک و معاون استانداری طرحریزی شده بود و با ریاست آرشام، رئیس ساواک کرمان، که عامل اقدامات وحشیانه و قساوتبار بود، انجام گرفت.
از این پس بود که شعار «مسجد کرمان را، خلق مسلمان را، کتاب قرآن را، شاه به آتش کشید» در جریان نهضت امام مطرح شد و در تظاهرات شهرهای مختلف در فریادها و پلاکاردهای مردم نقش بست.
حضرت امام خمینی(رحمهالله علیه) به مناسبت این جنایت وحشیانه رژیم شاه پیامی فرستادند که در بخشی از آن آمده بود:
«... اوضاع جاری در ایران موجب نگرانی شدید اینجانب است. خوف آن دارم که شدت فشار عصبی بر شاه و بستگانش حملههای جنونآمیز آنان را تشدید کرده و ملت ایران را بیش از پیش به خاک و خون بکشد. کشتار دستهجمعی کرمان و آتش زدن مسجد و مقدسات مسلمین و ضرب و شتم مرد و زن بیدفاع در آن نمونهای از این جنون است. این نحو جنایات از کسانی که از ادامه حکومت ظالمانه خود مأیوس هستند و نفسهای آخر خود را میکشند، امری است که قبلاً پيشبینی آن را کرده بودم...»
اما پس از این واقعه نیز مسجد جامع کرمان فعالتر و خروشانتر از پیش، کانون گرم مبارزه و پایگاه مبارزان و انقلابیون نهضت امام گردید. در واقع جنایت شاه در مسجد جامع کرمان، گردش چرخهای انقلاب اسلامی را سرعت بخشیده بود.