بر اساس آموزههای قرآن، خردورزی تنها راه رهایی بشر از دوزخ است؛ زیرا این تعقل و خردورزی است که به انسان یادآور میشود که خدا و غیبهایی چون قیامت و آخرت هست و جهان، بیهوده خلق نشده و دارای فلسفه و هدفی مشخص است که خدای حکیم آن را آفریده و به عنوان ربالعالمین پروردگاری میکند.
به سخن دیگر، خردورزی است که نقل را معتبر میکند و وحی را به عنوان یکی از راههای شناخت حقایق هستی مورد امضا و تایید قرار میدهد؛ زیرا اگر عقل نباشد، نقل بیاعتبار خواهد شد. از این رو در آموزههای قرآن، همواره بر اهمیت خردورزی و بهرهگیری از عقل تاکید شده است.
خدا در قرآن میفرماید: وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ؛ (دوزخیان) گفتند: اگر ما میشنیدیم یا تعقل میورزیدیم از اصحاب آتش دوزخ نمیبودیم. (ملک، آیه 10)
هر چند در این آیه سخن از نقل و شنیدن نیز به میان آمده و حتی به عنوان اولین گزینه مطرح است؛ ولی باید توجه داشت که این تقدیم به چند اعتبار میتواند باشد: 1. به دلیل اینکه بیشتر مردم از راه شنیدن با حقایق آشنا میشوند و کمتر کسی است که به درجه عقلانیت برسد و تعقل ورزد؛ زیرا بسیاری از مردم خیالبافی را با تفکر و تعقل یکسان دانستهاند و خیالبافی خود را به فکر کردن نسبت میدهند؛ در حالی که تعقل و خردورزی که تفکر و اندیشیدن را به باور میآورد، بهرهگیری از معلومات قطعی برای شناخت مجهولات است. بر این اساس، خیالبافی را نمیتوان تفکر و تعقل دانست؛ 2. دیگر آنکه انسانها بسیاری از حقایق غیبی را نمیتوانند حتی از راه تعقل به دست آورند؛ زیرا عقل به کلیات آگاهی مییابد و در جزئیات نیازمند نقل است. از همین رو نقل در آیه، مقدم داشته شده است.
هر چند در آیه واژه «اَوْ» به معنای «یا» به عنوان دو راه رهایی مطرح شده است؛ ولی باید دانست که از نظر آموزههای قرآنی، سمع و شنیدن یعنی راه نقل باید با راه عقل امضا و تایید شود؛ زیرا اگر به هر نقلی بسنده شود، از مصادیق تقلید کورکورانه است که در قرآن نفی شده است. پس باید نقل را به عقل عرضه داشت تا عقل، آن را تایید کند. لذا برخی از مفسران« أَوْ» را به معنای «واو» عاطفه گرفته و گفتهاند آنچه را شنیده با تعقل ارزیابی کند. بنابراین، تنها راه رهایی انسان از دوزخ، بهرهگیری از تعقل است و انسان باید نقل را به تعقل دهد تا پس از ارزیابی به عنوان نقل معتبر از آن بهره گیرد. اصولا انسان زمانی به وحی قرآنی به عنوان نقل معتبر تکیه و اعتماد میکند که تعقل در این آیات وی را به این نکته رهنمون میکند که وحی قرآن، مطابق حقایق عقلی و مستندات آن است. از همین رو در آیات قرآن، تفکر تعقلی در آیات تدوینی و تکوینی بارها مورد تاکید قرار میگیرد؛ زیرا این تعقل و تفکر است که انسان را به نقل معتبر و قابل اعتمادی چون وحی میرساند و بستری برای رهایی از دوزخ فراهم میآورد.
به سخن دیگر، خردورزی است که نقل را معتبر میکند و وحی را به عنوان یکی از راههای شناخت حقایق هستی مورد امضا و تایید قرار میدهد؛ زیرا اگر عقل نباشد، نقل بیاعتبار خواهد شد. از این رو در آموزههای قرآن، همواره بر اهمیت خردورزی و بهرهگیری از عقل تاکید شده است.
خدا در قرآن میفرماید: وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ؛ (دوزخیان) گفتند: اگر ما میشنیدیم یا تعقل میورزیدیم از اصحاب آتش دوزخ نمیبودیم. (ملک، آیه 10)
هر چند در این آیه سخن از نقل و شنیدن نیز به میان آمده و حتی به عنوان اولین گزینه مطرح است؛ ولی باید توجه داشت که این تقدیم به چند اعتبار میتواند باشد: 1. به دلیل اینکه بیشتر مردم از راه شنیدن با حقایق آشنا میشوند و کمتر کسی است که به درجه عقلانیت برسد و تعقل ورزد؛ زیرا بسیاری از مردم خیالبافی را با تفکر و تعقل یکسان دانستهاند و خیالبافی خود را به فکر کردن نسبت میدهند؛ در حالی که تعقل و خردورزی که تفکر و اندیشیدن را به باور میآورد، بهرهگیری از معلومات قطعی برای شناخت مجهولات است. بر این اساس، خیالبافی را نمیتوان تفکر و تعقل دانست؛ 2. دیگر آنکه انسانها بسیاری از حقایق غیبی را نمیتوانند حتی از راه تعقل به دست آورند؛ زیرا عقل به کلیات آگاهی مییابد و در جزئیات نیازمند نقل است. از همین رو نقل در آیه، مقدم داشته شده است.
هر چند در آیه واژه «اَوْ» به معنای «یا» به عنوان دو راه رهایی مطرح شده است؛ ولی باید دانست که از نظر آموزههای قرآنی، سمع و شنیدن یعنی راه نقل باید با راه عقل امضا و تایید شود؛ زیرا اگر به هر نقلی بسنده شود، از مصادیق تقلید کورکورانه است که در قرآن نفی شده است. پس باید نقل را به عقل عرضه داشت تا عقل، آن را تایید کند. لذا برخی از مفسران« أَوْ» را به معنای «واو» عاطفه گرفته و گفتهاند آنچه را شنیده با تعقل ارزیابی کند. بنابراین، تنها راه رهایی انسان از دوزخ، بهرهگیری از تعقل است و انسان باید نقل را به تعقل دهد تا پس از ارزیابی به عنوان نقل معتبر از آن بهره گیرد. اصولا انسان زمانی به وحی قرآنی به عنوان نقل معتبر تکیه و اعتماد میکند که تعقل در این آیات وی را به این نکته رهنمون میکند که وحی قرآن، مطابق حقایق عقلی و مستندات آن است. از همین رو در آیات قرآن، تفکر تعقلی در آیات تدوینی و تکوینی بارها مورد تاکید قرار میگیرد؛ زیرا این تعقل و تفکر است که انسان را به نقل معتبر و قابل اعتمادی چون وحی میرساند و بستری برای رهایی از دوزخ فراهم میآورد.