اخبار ویژه
هشدار آمریکا به اسرائیل ایران، انتقام شما را از ما گرفت
«مقامات نظامی آمریکا در حالی که ابتدا از حملات اسرائیل به برخی پایگاهها در سوریه حمایت میکردند، اکنون نگرانی خود را به تلآویو منتقل کردهاند. حملات اخیر توسط گروههای شیعه به آمریکاییها در عراق، واشنگتن را نگران کرده است».
این خبر را روزنامه وال استریت ژورنال منتشر کرد و ضمن گزارشی نوشت: در حالی که کاخ سفید از رویکرد تهاجمی اسرائیل علیه سوریه تمجید کرده بود اما مقامات نظامی میگویند از آن بیم دارند که اگر رویکرد ایران مبنی بر اینکه آمریکا پشت بسیاری از این حملات است موجب حمله گروههای مورد حمایت این کشور به نیروهای نظامی آمریکا در سوریه یا عراق شود، این مسئله یعنی حملات اسرائیل نتیجه عکس خواهد داشت.
یک مقام ارشد نظامی آمریکا گفت: این یک نگرانی فزاینده برای ما است.
بنابر اعلام اخیر مقامات اسرائیل، تلآویو به حدود 200 هدف در سوریه در 18 ماه گذشته حمله کرده است که هدف آنها جلوگیری از رسیدن محمولههای سلاح از ایران به حزبالله و ممانعت از تاسیس پایگاههای نظامی دایمی ایران در سوریه بوده است.
وزارت دفاع آمریکا گفته بود تلآویو با تصمیم خود اقدام میکند و «عملیات اسرائیل مستقل است اما ما از حق اسرائیل برای دفاع در برابر تهدیدها حمایت میکنیم.»
یک سخنگوی کاخ سفید نیز در بیانیهای گفته است: ایران و حزبالله نمیتوانند اجازه داشته باشند که در مرزهای اسرائیل اقدام به ایجاد زرادخانه سلاح کرده و منطقه را تهدید کنند.
«جان بولتون» مشاور امنیت ملی ترامپ هم در جریان دیداری از تلآویو در ماه اوت (تیرماه) گفته بود هر زمانی که ایران موشک یا سایر سلاحهای تهدیدکننده را به سوریه آورده اسرائیل به این هدفها حمله کرده است. اما در وزارت دفاع آمریکا، مقامات نظامی زنگ خطر را به صدا درآوردهاند.
نگرانی آنها این است که ایران اعتقاد دارد که حملات اسرائیل با اطلاعات آمریکا انجام میشود.
به گفته این مقامات، ایران اگر از مداخله و نقش آمریکا در این حملات مطمئن شود، ممکن است انجام حملاتی را علیه نیروهای آمریکایی به ویژه در عراق هماهنگ کند.
حملات اخیر توسط گروههای شیعه علیه آمریکا و کنسولگری و سفارت آمریکا در عراق نگرانیهای این مقامات را تشدید کرده است. مقامات نظامی آمریکا میگویند که آمریکا نگرانی خود را به اسرائیل و دولت شیعه عراق منتقل کرده است. مقامات اسرائیلی از اظهارنظر در این زمینه خودداری کردند.
ناراحتی عجیب از رد لایحه موردنظر خزانهداری آمریکا
اقدام به موقع و انقلابی شورای نگهبان در رد لایحه CFT (یکی از مطالبات کمیته FATF) با ناخرسندی عجیب برخی مدعی اصلاحطلبی و اعتدال مواجه شد.
میرزایی عضو فراکسیون امید در این باره به ایلنا گفت: ایرادهای شورای نگهبان به لایحه CFT گل به خودی است.
وی مدعی شد: بعد از تصویب CFT در مجلس بازار واکنش مثبت نشان داد و آرام شد، الان که بانک مرکزی ورود کرده و درمقابل آمریکا خوب عمل کرده و دنبال مدیریت اوضاع است، چرا با این کارها گل به خودی میزنیم آن هم بدون اینکه پیام قاطعی به دشمن بدهیم.
وی همچنین به خبرآنلاین گفت: اینکه درست در روز 13 آبان بحث رد لایحه CFT را اعلام میکنیم تا به اصطلاح پاسخ تحریمهای آمریکا را داده باشیم اتفاقا این نه پاسخی درخور بلکه یک گل به خودی است. آمریکا مدتها است در عرصه اقتصادی و سیاسی علیه ما فضاسازی میکند بعد ما با رد این لایحه دقیقا درجهت خواست آنها حرکت میکنیم.
در همین حال علیرضا رحیمی دیگر عضو فراکسیون امید مدعی شده لایحه CFT برای امنیت ملی مفید است و شورای نگهبان نباید رد میکرد.
همچنین محمد مهاجری از گردانندگان سایت خبرآنلاین (تیم انتظامی و معزی، دو تن از مدیران دولتی) در این زمینه نوشت: رد لایحه CFT توسط شورای نگهبان، آن هم در روز 13 آبان، هدیه به ترامپ نیست؟ رئیسجمهور آمریکا کینهاش علیه ملت ایران واضح است؛ آقایان شورای نگهبان که دوست ملتند با چه توجیهی، ملت را در این وانفسا، تحریم میکنند؟ پای تبعاتش میایستند یا همراه بقیه دلواپسان پشت مردم را خالی میکنند؟
درباره این قبیل موضعگیریهای عجیب و مشکوک باید پرسید که آیا افراد مذکور آمریکایی یا همسو با آمریکا هستند که از رد لوایح مطلوب رژیم آمریکا درباره FATF و CFT ناراحت میشوند؟ آیا خبر ندارند که خزانهداری آمریکا ضمن کنترل بر مافیای FATF (ازطریق دستیار خود) چند بار بر الحاق ایران به FATF برای کنترل معاملات و تراکنشهای مالی ایران و اعمال تحریم دقیقتر و همچنین واداشتن ایران به خودتحریمی از داخل اصرار دارد؟!
نکته دوم اینکه در ماجرای برجام نیز با ایجاد برخی هیجانهای مصنوعی، از واکنش مثبت بازار به امتیازدهی به دشمن خبر دادند اما با سپری شدن دو سال از اجرای برجام (یک سال قبل از خروج ترامپ)، بازار و اقتصاد ما در رکود عمیق ناشی از نتایج منفی برجام فرو رفت.
ثالثا، گل به خودی را باید در عملکرد مدعیان اصلاحطلبی و اعتدال جستوجو کرد که بارها سر بزنگاه، خزانه را خالی و کشور را محتاج توافق به هر قیمت نشان دادند و افکار عمومی را از بلوف نظامی آمریکا ترساندند و پس از آن هم به ترامپ تضمین پیشاپیش دادند که حتی درصورت خروج آمریکا از برجام، در برجام میمانند! بدین ترتیب ترامپ احمق بود اگر از برجام خارج نمیشد و به تعهدات آمریکا وفادار میماند. او میدید اینها صراحتا و صادقانه(!) میگویند تعهدات یکطرفه خود را در برجام به اجرا میگذارند. درواقع حامیان الحاق به FATF میگویند با وجود برگشت خوردن چک برجام و آشکار شدن کلاهبرداری آمریکا و اروپا، امتیازهای امنیتی جدید بدهیم و دوباره وعده بگیریم!
خودتحریمی و گل به خودی زمانی بود که برخی دستگاههای دولتی وقیحانه به بانکها بخشنامه کردند با افراد و نهادهای حاضر در فهرست تحریمهای وزارت خارجه و خزانهداری آمریکا، همکاری نکنند! آیا امنیت ملی را اینگونه پاس میدارند و تامین میکنند؟!
نکته قابل تامل دیگر اینکه از 200 کشور جهان تنها 37 کشور عضو FATA هستند و چرخ اقتصاد 160 کشور، بدون FATF و الحاق به آن میچرخد. درواقع وکیلالدولهها و میرزابنویسهای تکنوکراتهای ورشکسته به جای پاسخگو کردن مدیریت فشل و بیحال و بیاعتقاد به ظرفیتهای بزرگ ملی، مشغول بهانهتراشی برای توجیه این سوءمدیریت هستند.
راهاندازی پیامرسان جایگزین سوئیفت یک ضرورت اقتصادی و امنیتی است
طرح جایگزین سوئیفت، فشارها و خسارتهای ناشی از تحریم را کاهش میدهد.
روزنامه قدس در این زمینه نوشت: طرح «راهاندازی و استفاده از پیامرسانهای مالی و انعقاد پیمانهای پولی دو و چندجانبه در تجارت خارجی» که توسط کارشناسان اقتصادی تدوین شده و به کمیسیون اقتصادی مجلس برای تصویب رفت، شامل هفت ماده بود که چند راهکار برای رفع مشکلات تحریم و تسهیل و رسمی کردن مبادلات تجاری کشور پیشنهاد داده بود.
سه راهکار برای جبران قطع سوئیفت ارائه شده؛ 1- از سیستمهای بومی خودمان استفاده کنیم، مانند سامانه «سپام» که در سال 90 پس از تحریمها طراحی شد. 2- از فناوری بلاکچین استفاده کنیم. برای کشورهای طرف تجاری ما، یک پیامرسان مالی غیرمتمرکز را جایگزین کنیم. 3- بانک مرکزی ما از سامانههای جایگزین و غیرسوئیفت، مانند CIPS چین، SPFS روسیه و... استفاده کند.
در بندهای دیگر آمده که ایران خود را به کارتهای بانکی کشورهای دیگر سوئیچ کند تا تقاضای ارزیاش، کاهش یابد. در راهکاری دیگر، انتشار ارزهای دیجیتال توصیه شده است. این ارزها پدیده نوظهوری است که از آن به عنوان راهکاری برای معاملات غیردلاری و سوئیفتی استفاده میشود.
نمایندگان کنگره آمریکا نیز به دنبال تصویب طرحی مبنی بر قطع همیشگی دسترسی ایران به خدمات سوئیفت هستند. همچنین اثبات شده که آمریکا از سیستم سوئیفت به عنوان ابزار رصد اطلاعات مالی کشورها و اعمال فشار دقیق و اثرگذار بر کشورها استفاده میکند. در چنین شرایطی به نظر میرسد، مجلس به مبحث جایگزین سوئیفت به صورت جدیتر وارد شود.
در شرایطی که کشور دچار مشکلاتی در حوزه تجارت خارجی به ویژه مشکلات صادرکنندگان و واردکنندگان است، الزام تصویب این قانون جدید برای جایگزینی سوئیفت وجود دارد. این طرح با مطالعه و کار کارشناسی بالا، بسیار کاربردی است که تجربیات کشورهای مختلف مانند چین و روسیه را بررسی کرده و راهکارهای جایگزین ارائه شده، همگی به صورت بالقوه وجود دارد. اگر مجلس، بانک مرکزی را موظف به این کار کند و الزامآفرین باشد، شاهد کاهش فشارها و خسارات ناشی از تحریم خواهیم بود.
در سطح جهانی نیز به صورت همزمان در بسیاری از کشورها برای طراحی پیامرسانهای پولی قانون وجود دارد و خیلی از کشورها مانند کشورهای اروپایی در حال تکمیلتر کردن این قانونها هستند. جدای از مسایل مرتبط با تحریم و دیگر محدودیتها، کشور ما نیز نیازمند طی این فرایند و به روزرسانی آن است.
رویترز: سیاست ضدایرانی آمریکا با پیروزی دموکراتها تغییر نمیکند
«پیروزی دموکراتها در انتخابات میان دورهای هم سیاست ضدایرانی آمریکا را تغییر نمیدهند».
خبرگزاری رویترز با اشاره به انتخابات میان دورهای در آمریکا نوشت: دموکراتها در صورت کسب اکثریت کرسیهای مجلس نمایندگان نیز اختیار چندانی در تغییر سیاستهای ضد ایرانی آمریکا نخواهند داشت.
نمایندگان آمریکایی با توجه به دشمنیای که دولت اسرائیل (رژیم صهیونیستی) با تهران دارد، جوانب احتیاط را رعایت میکنند تا با ایران صمیمی به نظر نرسند.
هر چند «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل با جمهوریخواهان همکاری نزدیکی دارد اما حفظ روابط مستحکم با اسرائیل در اولویت هر دو حزب آمریکایی است.
آرمان: علت تورم کاهش تولید ملی است نه تحریمها
یک روزنامه حامی دولت میگوید تورم موجود ناشی از سوءتدبیر دولت و کاهش تولید ملی است و نه تحریمهای آمریکا.
روزنامه آرمان در یادداشتی نوشت: نرخ تورم و سطح عمومی قیمتها ناشی از تصمیماتی است که دولت و مقامات تصمیمگیرنده در حوزههای پولی و ارزی اتخاذ میکنند. تاثیر سیاستهای مالی دولت و سیاستهای پولی و بانکی بانک مرکزی نه به صورت آنی بلکه حداقل پس از شش ماه دیده میشود؛ به این معنی که تصمیماتی که در حوزه اقتصادی گرفته میشود الزاما در همان مقطع منجر به تورم نمیشود و با گذر زمان و طی ماههای مختلف آرام آرام آثارشان را بر اقتصاد سرازیر میکنند. پس از ابعاد روانی سیاستهای دولت، واقعیاتی اقتصادی باعث افزایش تورم میشوند.
در قبال این میزان افزایش تورم باید دید که آیا تولید هم به همین میزان افزایش داشته است یا خیر؟ پاسخ مشخص است. در حال حاضر تولید ایران حتی به اندازه سال 90 نیز نیست. رشد فعالیتهای غیرمولد که هیچ ارزش افزودهای هم نداشتند به جای فعالیتهای مولد که میتوانند باعث رشد تولید شوند باعث شد که نقدینگی فعلی موجود سرگردان باشد و باعث افزایش تورم شود. همانطور که پیشبینی شده بود آثار تمام اینها در سه ماهه دوم سال 97 دیده شد و تورم تکرقمی که از سوی دولت اعلام میشد به حدود 14 درصد رسیده است؛ هرچند بر سر تورم اعلامی دولت نیز شبهه وجود دارد و چندان نمیتوان آن را مستند دانست اما بر اساس محاسبات خود دولت نیز تورم تک رقمی، دو رقمی شد و در آینده افزایش نیز خواهد یافت. زیرا اثرات اقدامات پیشین دولت در آینده معلوم خواهد شد.
موضوع قابل اشاره دیگر این است که شاید برخی بگویند با اعمال تحریمهای نفتی قریبالوقوع آمریکا میزان درآمد دولت کاهش مییابد و به تبع آن تورم بیش از این خواهد شد؛ گرچه به دلایل فوق به نظر میرسد که تورم در ماههای آتی نیز افزایش مییابد، اما این موضوع را چندان نمیتوان به کاهش صادرات نفت ایران نسبت داد زیرا با کاهش صادرات نفتی ایران، قیمت نفت جهانی افزایش مییابد؛ چنانچه نرخ هر بشکه نفت به طور میانگین در دو سال گذشته زیر 50 دلار بود، اما اکنون به بالای 70 دلار رسیده است و نباید تورم فزاینده آینده را نشأت گرفته از تحریمهای نفتی آمریکا دانست. در نهایت میتوان چنین دریافت که میزان تولید در کنترل تورم نقشی اساسی دارد و ضرورت دارد که دولت بیش و پیش از همه موضوعات بر این موضوع توجه کند.
دولت برخلاف منافع ملی مردم را به سفتهبازی سوق میدهد
«دولت با رویکرد خود به مردم میگوید سفتهبازی کنید.»
حسین صمصامی اقتصاددان و سرپرست اسبق وزارت اقتصاد ضمن یادداشتی در روزنامه قدس نوشت: مسائل اقتصادی موجود مانند کاهش و افزایش نرخ ارز در شرایط فعلی دارای راهکارهایی است معلوم است با اتخاذ سیاستها و تدابیری میتوان مانع افزایش نرخ ارز شد. میتوان مانع دست به دست شدن ارز قاچاقی شد که در بازار به صورت غیررسمی در حال تبادل است و اصلاً قانونی نیست و منجر به تشکیل بازاری غیرقانونی شده است.
در چنین وضعیتی تولیدکنندهای که قادر به ارزیابی نرخ ارز در هفتهها حتی روزهای آتی نیست از عرضه اجناسش جلوگیری میکند. اگر ارزی در اختیار دارد، آن را نگه میدارد. از سوی دیگر مردم داراییهای خود را تبدیل به ارز و طلا میکنند. این بدان معناست که سیاست غلط دولت منجر به افزایش سفتهبازی و دلالی شد به نحوی که بخش تولید بشدت زمینگیر شد و اشتغال نیمه جان کشور روزهای احتضارش را نیز به چشم دید.
تعطیلی کار و کسب و بازدهی کم تولید منجر به روی آوردن سرمایهداران به سمت دلالی و سفتهبازی شده، به نحوی که تداوم این وضعیت چشمانداز تاریکی را برای اقتصاد رقم میزند.
بیتردید در شرایط فعلی مبنای دولت نه بر آزادسازی، بلکه بر یله و رهاسازی بازار است که منجر به گسترش بازار غیر رسمی و افزایش قاچاق میشود.
هنگامی که دولت مانع سفتهبازی نمیشود و پالس میدهد که از سفته بازی، مالیاتی اخذ نمیشود و سفته بازی آزاد است، از آن سو هنگامی که تولید را از جذابیت خالی میکند و انواع و اقسام کالاهای وارداتی خارجی را وارد بازار میکند، هنگامی که تولید ایرانی بر روی زمین میماند و سودآوری تولیدکننده کم است و مجبور به پرداخت مالیاتهای سنگین است، همه عوامل در پی آن هستند تا به تولید کننده القا کنند که در تولید، منفعتی وجود ندارد.
از آن طرف در بخش سفته بازی همه چیز مهیاست که وارد این بازار شود، بنابراین سرمایهها به سمت سفتهبازی و دلالی سوق داده میشود. متأسفانه در حال حاضر عملاً واکنش و سیاستهای دولت در بازار علامت دادن به مردم برای ورود به بخش سفته بازی است و چراغ قرمز برای ورود به بخش واقعی یا تولید است.
«مقامات نظامی آمریکا در حالی که ابتدا از حملات اسرائیل به برخی پایگاهها در سوریه حمایت میکردند، اکنون نگرانی خود را به تلآویو منتقل کردهاند. حملات اخیر توسط گروههای شیعه به آمریکاییها در عراق، واشنگتن را نگران کرده است».
این خبر را روزنامه وال استریت ژورنال منتشر کرد و ضمن گزارشی نوشت: در حالی که کاخ سفید از رویکرد تهاجمی اسرائیل علیه سوریه تمجید کرده بود اما مقامات نظامی میگویند از آن بیم دارند که اگر رویکرد ایران مبنی بر اینکه آمریکا پشت بسیاری از این حملات است موجب حمله گروههای مورد حمایت این کشور به نیروهای نظامی آمریکا در سوریه یا عراق شود، این مسئله یعنی حملات اسرائیل نتیجه عکس خواهد داشت.
یک مقام ارشد نظامی آمریکا گفت: این یک نگرانی فزاینده برای ما است.
بنابر اعلام اخیر مقامات اسرائیل، تلآویو به حدود 200 هدف در سوریه در 18 ماه گذشته حمله کرده است که هدف آنها جلوگیری از رسیدن محمولههای سلاح از ایران به حزبالله و ممانعت از تاسیس پایگاههای نظامی دایمی ایران در سوریه بوده است.
وزارت دفاع آمریکا گفته بود تلآویو با تصمیم خود اقدام میکند و «عملیات اسرائیل مستقل است اما ما از حق اسرائیل برای دفاع در برابر تهدیدها حمایت میکنیم.»
یک سخنگوی کاخ سفید نیز در بیانیهای گفته است: ایران و حزبالله نمیتوانند اجازه داشته باشند که در مرزهای اسرائیل اقدام به ایجاد زرادخانه سلاح کرده و منطقه را تهدید کنند.
«جان بولتون» مشاور امنیت ملی ترامپ هم در جریان دیداری از تلآویو در ماه اوت (تیرماه) گفته بود هر زمانی که ایران موشک یا سایر سلاحهای تهدیدکننده را به سوریه آورده اسرائیل به این هدفها حمله کرده است. اما در وزارت دفاع آمریکا، مقامات نظامی زنگ خطر را به صدا درآوردهاند.
نگرانی آنها این است که ایران اعتقاد دارد که حملات اسرائیل با اطلاعات آمریکا انجام میشود.
به گفته این مقامات، ایران اگر از مداخله و نقش آمریکا در این حملات مطمئن شود، ممکن است انجام حملاتی را علیه نیروهای آمریکایی به ویژه در عراق هماهنگ کند.
حملات اخیر توسط گروههای شیعه علیه آمریکا و کنسولگری و سفارت آمریکا در عراق نگرانیهای این مقامات را تشدید کرده است. مقامات نظامی آمریکا میگویند که آمریکا نگرانی خود را به اسرائیل و دولت شیعه عراق منتقل کرده است. مقامات اسرائیلی از اظهارنظر در این زمینه خودداری کردند.
ناراحتی عجیب از رد لایحه موردنظر خزانهداری آمریکا
اقدام به موقع و انقلابی شورای نگهبان در رد لایحه CFT (یکی از مطالبات کمیته FATF) با ناخرسندی عجیب برخی مدعی اصلاحطلبی و اعتدال مواجه شد.
میرزایی عضو فراکسیون امید در این باره به ایلنا گفت: ایرادهای شورای نگهبان به لایحه CFT گل به خودی است.
وی مدعی شد: بعد از تصویب CFT در مجلس بازار واکنش مثبت نشان داد و آرام شد، الان که بانک مرکزی ورود کرده و درمقابل آمریکا خوب عمل کرده و دنبال مدیریت اوضاع است، چرا با این کارها گل به خودی میزنیم آن هم بدون اینکه پیام قاطعی به دشمن بدهیم.
وی همچنین به خبرآنلاین گفت: اینکه درست در روز 13 آبان بحث رد لایحه CFT را اعلام میکنیم تا به اصطلاح پاسخ تحریمهای آمریکا را داده باشیم اتفاقا این نه پاسخی درخور بلکه یک گل به خودی است. آمریکا مدتها است در عرصه اقتصادی و سیاسی علیه ما فضاسازی میکند بعد ما با رد این لایحه دقیقا درجهت خواست آنها حرکت میکنیم.
در همین حال علیرضا رحیمی دیگر عضو فراکسیون امید مدعی شده لایحه CFT برای امنیت ملی مفید است و شورای نگهبان نباید رد میکرد.
همچنین محمد مهاجری از گردانندگان سایت خبرآنلاین (تیم انتظامی و معزی، دو تن از مدیران دولتی) در این زمینه نوشت: رد لایحه CFT توسط شورای نگهبان، آن هم در روز 13 آبان، هدیه به ترامپ نیست؟ رئیسجمهور آمریکا کینهاش علیه ملت ایران واضح است؛ آقایان شورای نگهبان که دوست ملتند با چه توجیهی، ملت را در این وانفسا، تحریم میکنند؟ پای تبعاتش میایستند یا همراه بقیه دلواپسان پشت مردم را خالی میکنند؟
درباره این قبیل موضعگیریهای عجیب و مشکوک باید پرسید که آیا افراد مذکور آمریکایی یا همسو با آمریکا هستند که از رد لوایح مطلوب رژیم آمریکا درباره FATF و CFT ناراحت میشوند؟ آیا خبر ندارند که خزانهداری آمریکا ضمن کنترل بر مافیای FATF (ازطریق دستیار خود) چند بار بر الحاق ایران به FATF برای کنترل معاملات و تراکنشهای مالی ایران و اعمال تحریم دقیقتر و همچنین واداشتن ایران به خودتحریمی از داخل اصرار دارد؟!
نکته دوم اینکه در ماجرای برجام نیز با ایجاد برخی هیجانهای مصنوعی، از واکنش مثبت بازار به امتیازدهی به دشمن خبر دادند اما با سپری شدن دو سال از اجرای برجام (یک سال قبل از خروج ترامپ)، بازار و اقتصاد ما در رکود عمیق ناشی از نتایج منفی برجام فرو رفت.
ثالثا، گل به خودی را باید در عملکرد مدعیان اصلاحطلبی و اعتدال جستوجو کرد که بارها سر بزنگاه، خزانه را خالی و کشور را محتاج توافق به هر قیمت نشان دادند و افکار عمومی را از بلوف نظامی آمریکا ترساندند و پس از آن هم به ترامپ تضمین پیشاپیش دادند که حتی درصورت خروج آمریکا از برجام، در برجام میمانند! بدین ترتیب ترامپ احمق بود اگر از برجام خارج نمیشد و به تعهدات آمریکا وفادار میماند. او میدید اینها صراحتا و صادقانه(!) میگویند تعهدات یکطرفه خود را در برجام به اجرا میگذارند. درواقع حامیان الحاق به FATF میگویند با وجود برگشت خوردن چک برجام و آشکار شدن کلاهبرداری آمریکا و اروپا، امتیازهای امنیتی جدید بدهیم و دوباره وعده بگیریم!
خودتحریمی و گل به خودی زمانی بود که برخی دستگاههای دولتی وقیحانه به بانکها بخشنامه کردند با افراد و نهادهای حاضر در فهرست تحریمهای وزارت خارجه و خزانهداری آمریکا، همکاری نکنند! آیا امنیت ملی را اینگونه پاس میدارند و تامین میکنند؟!
نکته قابل تامل دیگر اینکه از 200 کشور جهان تنها 37 کشور عضو FATA هستند و چرخ اقتصاد 160 کشور، بدون FATF و الحاق به آن میچرخد. درواقع وکیلالدولهها و میرزابنویسهای تکنوکراتهای ورشکسته به جای پاسخگو کردن مدیریت فشل و بیحال و بیاعتقاد به ظرفیتهای بزرگ ملی، مشغول بهانهتراشی برای توجیه این سوءمدیریت هستند.
راهاندازی پیامرسان جایگزین سوئیفت یک ضرورت اقتصادی و امنیتی است
طرح جایگزین سوئیفت، فشارها و خسارتهای ناشی از تحریم را کاهش میدهد.
روزنامه قدس در این زمینه نوشت: طرح «راهاندازی و استفاده از پیامرسانهای مالی و انعقاد پیمانهای پولی دو و چندجانبه در تجارت خارجی» که توسط کارشناسان اقتصادی تدوین شده و به کمیسیون اقتصادی مجلس برای تصویب رفت، شامل هفت ماده بود که چند راهکار برای رفع مشکلات تحریم و تسهیل و رسمی کردن مبادلات تجاری کشور پیشنهاد داده بود.
سه راهکار برای جبران قطع سوئیفت ارائه شده؛ 1- از سیستمهای بومی خودمان استفاده کنیم، مانند سامانه «سپام» که در سال 90 پس از تحریمها طراحی شد. 2- از فناوری بلاکچین استفاده کنیم. برای کشورهای طرف تجاری ما، یک پیامرسان مالی غیرمتمرکز را جایگزین کنیم. 3- بانک مرکزی ما از سامانههای جایگزین و غیرسوئیفت، مانند CIPS چین، SPFS روسیه و... استفاده کند.
در بندهای دیگر آمده که ایران خود را به کارتهای بانکی کشورهای دیگر سوئیچ کند تا تقاضای ارزیاش، کاهش یابد. در راهکاری دیگر، انتشار ارزهای دیجیتال توصیه شده است. این ارزها پدیده نوظهوری است که از آن به عنوان راهکاری برای معاملات غیردلاری و سوئیفتی استفاده میشود.
نمایندگان کنگره آمریکا نیز به دنبال تصویب طرحی مبنی بر قطع همیشگی دسترسی ایران به خدمات سوئیفت هستند. همچنین اثبات شده که آمریکا از سیستم سوئیفت به عنوان ابزار رصد اطلاعات مالی کشورها و اعمال فشار دقیق و اثرگذار بر کشورها استفاده میکند. در چنین شرایطی به نظر میرسد، مجلس به مبحث جایگزین سوئیفت به صورت جدیتر وارد شود.
در شرایطی که کشور دچار مشکلاتی در حوزه تجارت خارجی به ویژه مشکلات صادرکنندگان و واردکنندگان است، الزام تصویب این قانون جدید برای جایگزینی سوئیفت وجود دارد. این طرح با مطالعه و کار کارشناسی بالا، بسیار کاربردی است که تجربیات کشورهای مختلف مانند چین و روسیه را بررسی کرده و راهکارهای جایگزین ارائه شده، همگی به صورت بالقوه وجود دارد. اگر مجلس، بانک مرکزی را موظف به این کار کند و الزامآفرین باشد، شاهد کاهش فشارها و خسارات ناشی از تحریم خواهیم بود.
در سطح جهانی نیز به صورت همزمان در بسیاری از کشورها برای طراحی پیامرسانهای پولی قانون وجود دارد و خیلی از کشورها مانند کشورهای اروپایی در حال تکمیلتر کردن این قانونها هستند. جدای از مسایل مرتبط با تحریم و دیگر محدودیتها، کشور ما نیز نیازمند طی این فرایند و به روزرسانی آن است.
رویترز: سیاست ضدایرانی آمریکا با پیروزی دموکراتها تغییر نمیکند
«پیروزی دموکراتها در انتخابات میان دورهای هم سیاست ضدایرانی آمریکا را تغییر نمیدهند».
خبرگزاری رویترز با اشاره به انتخابات میان دورهای در آمریکا نوشت: دموکراتها در صورت کسب اکثریت کرسیهای مجلس نمایندگان نیز اختیار چندانی در تغییر سیاستهای ضد ایرانی آمریکا نخواهند داشت.
نمایندگان آمریکایی با توجه به دشمنیای که دولت اسرائیل (رژیم صهیونیستی) با تهران دارد، جوانب احتیاط را رعایت میکنند تا با ایران صمیمی به نظر نرسند.
هر چند «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل با جمهوریخواهان همکاری نزدیکی دارد اما حفظ روابط مستحکم با اسرائیل در اولویت هر دو حزب آمریکایی است.
آرمان: علت تورم کاهش تولید ملی است نه تحریمها
یک روزنامه حامی دولت میگوید تورم موجود ناشی از سوءتدبیر دولت و کاهش تولید ملی است و نه تحریمهای آمریکا.
روزنامه آرمان در یادداشتی نوشت: نرخ تورم و سطح عمومی قیمتها ناشی از تصمیماتی است که دولت و مقامات تصمیمگیرنده در حوزههای پولی و ارزی اتخاذ میکنند. تاثیر سیاستهای مالی دولت و سیاستهای پولی و بانکی بانک مرکزی نه به صورت آنی بلکه حداقل پس از شش ماه دیده میشود؛ به این معنی که تصمیماتی که در حوزه اقتصادی گرفته میشود الزاما در همان مقطع منجر به تورم نمیشود و با گذر زمان و طی ماههای مختلف آرام آرام آثارشان را بر اقتصاد سرازیر میکنند. پس از ابعاد روانی سیاستهای دولت، واقعیاتی اقتصادی باعث افزایش تورم میشوند.
در قبال این میزان افزایش تورم باید دید که آیا تولید هم به همین میزان افزایش داشته است یا خیر؟ پاسخ مشخص است. در حال حاضر تولید ایران حتی به اندازه سال 90 نیز نیست. رشد فعالیتهای غیرمولد که هیچ ارزش افزودهای هم نداشتند به جای فعالیتهای مولد که میتوانند باعث رشد تولید شوند باعث شد که نقدینگی فعلی موجود سرگردان باشد و باعث افزایش تورم شود. همانطور که پیشبینی شده بود آثار تمام اینها در سه ماهه دوم سال 97 دیده شد و تورم تکرقمی که از سوی دولت اعلام میشد به حدود 14 درصد رسیده است؛ هرچند بر سر تورم اعلامی دولت نیز شبهه وجود دارد و چندان نمیتوان آن را مستند دانست اما بر اساس محاسبات خود دولت نیز تورم تک رقمی، دو رقمی شد و در آینده افزایش نیز خواهد یافت. زیرا اثرات اقدامات پیشین دولت در آینده معلوم خواهد شد.
موضوع قابل اشاره دیگر این است که شاید برخی بگویند با اعمال تحریمهای نفتی قریبالوقوع آمریکا میزان درآمد دولت کاهش مییابد و به تبع آن تورم بیش از این خواهد شد؛ گرچه به دلایل فوق به نظر میرسد که تورم در ماههای آتی نیز افزایش مییابد، اما این موضوع را چندان نمیتوان به کاهش صادرات نفت ایران نسبت داد زیرا با کاهش صادرات نفتی ایران، قیمت نفت جهانی افزایش مییابد؛ چنانچه نرخ هر بشکه نفت به طور میانگین در دو سال گذشته زیر 50 دلار بود، اما اکنون به بالای 70 دلار رسیده است و نباید تورم فزاینده آینده را نشأت گرفته از تحریمهای نفتی آمریکا دانست. در نهایت میتوان چنین دریافت که میزان تولید در کنترل تورم نقشی اساسی دارد و ضرورت دارد که دولت بیش و پیش از همه موضوعات بر این موضوع توجه کند.
دولت برخلاف منافع ملی مردم را به سفتهبازی سوق میدهد
«دولت با رویکرد خود به مردم میگوید سفتهبازی کنید.»
حسین صمصامی اقتصاددان و سرپرست اسبق وزارت اقتصاد ضمن یادداشتی در روزنامه قدس نوشت: مسائل اقتصادی موجود مانند کاهش و افزایش نرخ ارز در شرایط فعلی دارای راهکارهایی است معلوم است با اتخاذ سیاستها و تدابیری میتوان مانع افزایش نرخ ارز شد. میتوان مانع دست به دست شدن ارز قاچاقی شد که در بازار به صورت غیررسمی در حال تبادل است و اصلاً قانونی نیست و منجر به تشکیل بازاری غیرقانونی شده است.
در چنین وضعیتی تولیدکنندهای که قادر به ارزیابی نرخ ارز در هفتهها حتی روزهای آتی نیست از عرضه اجناسش جلوگیری میکند. اگر ارزی در اختیار دارد، آن را نگه میدارد. از سوی دیگر مردم داراییهای خود را تبدیل به ارز و طلا میکنند. این بدان معناست که سیاست غلط دولت منجر به افزایش سفتهبازی و دلالی شد به نحوی که بخش تولید بشدت زمینگیر شد و اشتغال نیمه جان کشور روزهای احتضارش را نیز به چشم دید.
تعطیلی کار و کسب و بازدهی کم تولید منجر به روی آوردن سرمایهداران به سمت دلالی و سفتهبازی شده، به نحوی که تداوم این وضعیت چشمانداز تاریکی را برای اقتصاد رقم میزند.
بیتردید در شرایط فعلی مبنای دولت نه بر آزادسازی، بلکه بر یله و رهاسازی بازار است که منجر به گسترش بازار غیر رسمی و افزایش قاچاق میشود.
هنگامی که دولت مانع سفتهبازی نمیشود و پالس میدهد که از سفته بازی، مالیاتی اخذ نمیشود و سفته بازی آزاد است، از آن سو هنگامی که تولید را از جذابیت خالی میکند و انواع و اقسام کالاهای وارداتی خارجی را وارد بازار میکند، هنگامی که تولید ایرانی بر روی زمین میماند و سودآوری تولیدکننده کم است و مجبور به پرداخت مالیاتهای سنگین است، همه عوامل در پی آن هستند تا به تولید کننده القا کنند که در تولید، منفعتی وجود ندارد.
از آن طرف در بخش سفته بازی همه چیز مهیاست که وارد این بازار شود، بنابراین سرمایهها به سمت سفتهبازی و دلالی سوق داده میشود. متأسفانه در حال حاضر عملاً واکنش و سیاستهای دولت در بازار علامت دادن به مردم برای ورود به بخش سفته بازی است و چراغ قرمز برای ورود به بخش واقعی یا تولید است.