یادتان باشد وزیر خارجه ما هستید!(نکته)
آقای دکتر ظریف در جلسه علنی دیروز مجلس و در پاسخ به نمایندگانی که برجام را بیدستاورد و خسارتآفرین دانسته بودند گفت؛
«اگر برجام به نفع ایران نبود آمریکا از آن خارج نمیشد.
اگر برجام به نفع ایران نبود نتانیاهو نمیگفت من یک تنه مقابل آن ایستادهام.
توفیق ملت را تبدیل به ضعف ملت نکنید».
آقای ظریف فقط به چند نمونه از اظهارات ترامپ و نتانیاهو درباره برجام اشاره کرده است و از دهها مورد دیگر که از ذوقزدگی فراوان آنها حکایت میکند خبر نمیدهد. مثلا توضیح نمیدهد که ترامپ خواستار برجامی بود که علاوه بر نابودی فعالیت هستهای کشورمان، برنامه موشکی و حضورمان در منطقه را نیز شامل شود و یا، اشارهای نمیکند که ترامپ بعد از تعهد اروپا به حفظ ایران در برجام، از آن خارج شده است و...
اما، چرا راه دور برویم، برای ارزیابی برجام میتوانیم به واقعیتهای موجود و غیرقابل تردید استناد کنیم. آقای ظریف میداند که در تمامی فرهنگهای سیاسی، نام دیگر مذاکره، معامله است و در هر مذاکرهای سخن از آنچه طرفین میدهند و آنچه میگیرند، در میان است. از این روی بهترین و مطمئنترین راه برای ارزیابی برجام و سود و زیان آن، مراجعه به «دادهها» و «ستاندهها» است. آیا این راه قابلقبولتر و همهفهمتر نیست؟!
کوتاه سخن اینکه هدف از مذاکرات هستهای آنگونه که خود آقایان مطرح کرده بودند، لغو تحریمها بود و سؤال از آقای ظریف آن است که؛ آیا تحریمها لغو شدهاند و یا دهها تحریم دیگر نیز به تحریمهای قبلی اضافه شده است؟! آقای ظریف اگر فقط به همین یک سؤال پاسخ بدهد، ارزیابی دقیقی از برجام ارائه کرده است. اگرچه پاسخ این پرسش نیازی به اظهارنظر جناب ایشان ندارد و خواجه حافظ هم میداند که نه فقط هیچ تحریمی برداشته نشده بلکه دهها تحریم دیگر هم به تحریمهای قبلی اضافه شده است! به بیان دیگر، یعنی اینکه برجام برای ما هیچ دستاوردی نداشته است. آیا غیر از این است؟
آقایان میفرمایند برجام باعث شده که بین آمریکا و اروپا فاصله ایجاد شود! و کشورهای دیگر به حقانیت ما پی ببرند! و بهانه از دست دشمنان گرفته شود! و... که باید گفت اولاً؛ به گواه واقعیتهای موجود هیچیک از این موارد اتفاق نیفتاده است. اروپا رسماً اعلام کرده که حاضر نیست تحریمهای آمریکا علیه ایران را نادیده بگیرد و سایر کشورها هم به صراحت از پایبندی خود به تحریمها خبر دادهاند و ثانیاً؛ هدف از مذاکرات هستهای لغو تحریمها بود و نه آنچه که به عنوان دستاوردهای برجام فهرست میکنند و هیچکدام نیز واقعیت ندارد!
اگر آقایان به آنچه که پیش از این، درباره هدف مذاکرات هستهای و برجام گفته و نوشته بودند، فقط یک نیمنگاه میانداختند، به وضوح میدیدند که میان آنچه امروزه بر زبان دارند و آنچه ادعا میکردند، از زمین تا آسمان فاصله است!
و اما نه فقط ستاندههای برجام «هیچ» بوده است، بلکه برای کسب همین هیچ نیز امتیازات فراوانی به حریف دادهایم، تاسیسات هستهای کشورمان را به سوی نابودی سوق دادهایم، امکانات و ظرفیتهای چهارساله کشور را به باد دادهایم، هزینههای کلان و سنگینی به مردم تحمیل کردهایم و...
انتظار از آقایان روحانی و ظریف آن است که به جای کلیگوییهای آنچنانی درباره برجام فقط به یکی- تاکید میشود که فقط به یکی- از وعدههای برجامی که به ملت داده بودند و تحقق یافته است اشاره بفرمایند!
اما بخش دیگر سخنان دیروز آقای ظریف خسارتبارتر از آن است که قابل تصور باشد! ایشان در بخش دیگری از سخنان دیروز خود در جلسه علنی مجلس که به بررسی لایحه مبارزه با تامین مالی تروریسم (CFT) -یکی از لوایح زیرمجموعه FATF- اختصاص داشت گفتهاند؛ «نه من و نه آقای رئیسجمهور نمیتوانیم تضمین بدهیم که با پیوستن به CFT مشکلات ما حل خواهد شد. اما میتوانیم تضمین بدهیم با نپیوستن به این لایحه، آمریکا بهانه مهمی را برای افزایش مشکلات ما پیدا خواهد کرد»! مفهوم دیگر سخن آقای ظریف این است که پیوستن به CFT برای حل مشکلی است که آمریکا با آن روبروست و نه مشکلات کشورمان! آمریکا از این سخن وزیر خارجه کشورمان چه پیامی را دریافت میکند؟ آیا به این نتیجه نمیرسد که هرگاه علیه ایران اسلامی بهانهای بتراشد، وزارت خارجه ایران به جای مقابله با آن، همه تلاش و توان خود را به کار میگیرد و مجلس و دولت را به خط میکند تا مشکل پیشآمده برای آمریکا را برطرف کند؟! دقیقا مانند اینکه دشمن در میدان جنگ به آرایش نظامی ما اعتراض کند و ما برای کسب رضایت دشمن-یا به قول آقای ظریف برای اینکه بهانه را از دست دشمن بگیریم!- آرایش نظامی خود را آنگونه که دشمن خواسته است تغییر بدهیم!
برای نگارنده طرح این پرسش از آقای ظریف سخت و ناگوار است ولی از آنجا که پای مصالح نظام در میان است و با این تلقی که جناب ظریف از تبعاتسوء و فاجعهبار اظهارات خود باخبر نبودهاند، چارهای جز طرح این پرسش باقی نمانده است
و آن اینکه؛ آقای ظریف، برادر بزرگوار، شما وزیر خارجه ما هستید
یا مسئول رفع مشکلات آمریکا؟!
«اگر برجام به نفع ایران نبود آمریکا از آن خارج نمیشد.
اگر برجام به نفع ایران نبود نتانیاهو نمیگفت من یک تنه مقابل آن ایستادهام.
توفیق ملت را تبدیل به ضعف ملت نکنید».
آقای ظریف فقط به چند نمونه از اظهارات ترامپ و نتانیاهو درباره برجام اشاره کرده است و از دهها مورد دیگر که از ذوقزدگی فراوان آنها حکایت میکند خبر نمیدهد. مثلا توضیح نمیدهد که ترامپ خواستار برجامی بود که علاوه بر نابودی فعالیت هستهای کشورمان، برنامه موشکی و حضورمان در منطقه را نیز شامل شود و یا، اشارهای نمیکند که ترامپ بعد از تعهد اروپا به حفظ ایران در برجام، از آن خارج شده است و...
اما، چرا راه دور برویم، برای ارزیابی برجام میتوانیم به واقعیتهای موجود و غیرقابل تردید استناد کنیم. آقای ظریف میداند که در تمامی فرهنگهای سیاسی، نام دیگر مذاکره، معامله است و در هر مذاکرهای سخن از آنچه طرفین میدهند و آنچه میگیرند، در میان است. از این روی بهترین و مطمئنترین راه برای ارزیابی برجام و سود و زیان آن، مراجعه به «دادهها» و «ستاندهها» است. آیا این راه قابلقبولتر و همهفهمتر نیست؟!
کوتاه سخن اینکه هدف از مذاکرات هستهای آنگونه که خود آقایان مطرح کرده بودند، لغو تحریمها بود و سؤال از آقای ظریف آن است که؛ آیا تحریمها لغو شدهاند و یا دهها تحریم دیگر نیز به تحریمهای قبلی اضافه شده است؟! آقای ظریف اگر فقط به همین یک سؤال پاسخ بدهد، ارزیابی دقیقی از برجام ارائه کرده است. اگرچه پاسخ این پرسش نیازی به اظهارنظر جناب ایشان ندارد و خواجه حافظ هم میداند که نه فقط هیچ تحریمی برداشته نشده بلکه دهها تحریم دیگر هم به تحریمهای قبلی اضافه شده است! به بیان دیگر، یعنی اینکه برجام برای ما هیچ دستاوردی نداشته است. آیا غیر از این است؟
آقایان میفرمایند برجام باعث شده که بین آمریکا و اروپا فاصله ایجاد شود! و کشورهای دیگر به حقانیت ما پی ببرند! و بهانه از دست دشمنان گرفته شود! و... که باید گفت اولاً؛ به گواه واقعیتهای موجود هیچیک از این موارد اتفاق نیفتاده است. اروپا رسماً اعلام کرده که حاضر نیست تحریمهای آمریکا علیه ایران را نادیده بگیرد و سایر کشورها هم به صراحت از پایبندی خود به تحریمها خبر دادهاند و ثانیاً؛ هدف از مذاکرات هستهای لغو تحریمها بود و نه آنچه که به عنوان دستاوردهای برجام فهرست میکنند و هیچکدام نیز واقعیت ندارد!
اگر آقایان به آنچه که پیش از این، درباره هدف مذاکرات هستهای و برجام گفته و نوشته بودند، فقط یک نیمنگاه میانداختند، به وضوح میدیدند که میان آنچه امروزه بر زبان دارند و آنچه ادعا میکردند، از زمین تا آسمان فاصله است!
و اما نه فقط ستاندههای برجام «هیچ» بوده است، بلکه برای کسب همین هیچ نیز امتیازات فراوانی به حریف دادهایم، تاسیسات هستهای کشورمان را به سوی نابودی سوق دادهایم، امکانات و ظرفیتهای چهارساله کشور را به باد دادهایم، هزینههای کلان و سنگینی به مردم تحمیل کردهایم و...
انتظار از آقایان روحانی و ظریف آن است که به جای کلیگوییهای آنچنانی درباره برجام فقط به یکی- تاکید میشود که فقط به یکی- از وعدههای برجامی که به ملت داده بودند و تحقق یافته است اشاره بفرمایند!
اما بخش دیگر سخنان دیروز آقای ظریف خسارتبارتر از آن است که قابل تصور باشد! ایشان در بخش دیگری از سخنان دیروز خود در جلسه علنی مجلس که به بررسی لایحه مبارزه با تامین مالی تروریسم (CFT) -یکی از لوایح زیرمجموعه FATF- اختصاص داشت گفتهاند؛ «نه من و نه آقای رئیسجمهور نمیتوانیم تضمین بدهیم که با پیوستن به CFT مشکلات ما حل خواهد شد. اما میتوانیم تضمین بدهیم با نپیوستن به این لایحه، آمریکا بهانه مهمی را برای افزایش مشکلات ما پیدا خواهد کرد»! مفهوم دیگر سخن آقای ظریف این است که پیوستن به CFT برای حل مشکلی است که آمریکا با آن روبروست و نه مشکلات کشورمان! آمریکا از این سخن وزیر خارجه کشورمان چه پیامی را دریافت میکند؟ آیا به این نتیجه نمیرسد که هرگاه علیه ایران اسلامی بهانهای بتراشد، وزارت خارجه ایران به جای مقابله با آن، همه تلاش و توان خود را به کار میگیرد و مجلس و دولت را به خط میکند تا مشکل پیشآمده برای آمریکا را برطرف کند؟! دقیقا مانند اینکه دشمن در میدان جنگ به آرایش نظامی ما اعتراض کند و ما برای کسب رضایت دشمن-یا به قول آقای ظریف برای اینکه بهانه را از دست دشمن بگیریم!- آرایش نظامی خود را آنگونه که دشمن خواسته است تغییر بدهیم!
برای نگارنده طرح این پرسش از آقای ظریف سخت و ناگوار است ولی از آنجا که پای مصالح نظام در میان است و با این تلقی که جناب ظریف از تبعاتسوء و فاجعهبار اظهارات خود باخبر نبودهاند، چارهای جز طرح این پرسش باقی نمانده است
و آن اینکه؛ آقای ظریف، برادر بزرگوار، شما وزیر خارجه ما هستید
یا مسئول رفع مشکلات آمریکا؟!
حسین شریعتمداری