مقاومت جهانی؛ از مسجد تا کلیسا
راهی که امام پیش پای ملت ها گذاشت ...
سید میثم حسینی
زمانی که امام خمینی در روزهای آغازین نهضت علیه کاپیتولاسیون قیام و سیاست های رژیم طاغوت در تعامل با قدرت های جهانی را به چالش و استیضاح کشیدند کسی را گمان بر این نبود که کمتر از 20سال بعد حضرت روح الله رهبر مبارزه ای خواهد بود که از مسجد تا کلیسا امتداد خواهد یافت .
مبارزه ای که از یک سو در جبهه های جنگ نمود عینی یافت و ملت مبارز ایران با دولتی جنگید که پشتوانه همه قدرت های بین المللی را با خود داشت و از سوی دیگر در کشورهای مسلمان و غیرمسلمان خاستگاه خود را یافت و قدرت ها را به چالشی جدید کشید .
این ادعا نیست و اندک مداقه ای به تاریخ انقلاب اسلامی و جهان خود نشان از آن دارد که نهضت اسلامی ملت ایران تاریخ را به دو نیمه تقسیم کرده و مبدا تاریخ بشر در دنیای معاصر گردیده است .
اگر انقلاب ملت ایران چون انقلاب های مارکسیستی رایج دهه 70 میلادی بود شاید جنگی روی نمی داد ولی سیاست اصولی انقلاب مبتنی بر آرمان های امام همه ابرقدرت ها از شرق و غرب را به چالش می کشید و در واقع هر چند برای ایران اسلامی و انقلابی دشمن اصلی آمریکا بود ولی هرگز با شوروی و دیگر قدرت ها معامله و مصالحه نمی کرد.
در نوشته هایی که امام خمینی محور اصلی آن است کمتر می توان تحلیل کرد . چرا که وضوح گفتار و کردار حضرت روح الله جایی برای تفاسیر بعضا مغایر با متن که برخی سیاسیون بریده از ملت و میهن این روزها گرفتار آن هستند نمی گذارد . گفتههای امام واضح و راهنمای مسیر ملت ایران در پیمودن و رسیدن به قلهها است.
از این رو است که در این نوشتار بیشتر خواهیم کوشید به سخنان امام بپردازیم تا اضافات بر متن و آن جا که جملاتی به ضرورت بر متن اضافه شده تنها توضیح واضحاتی است که در متن بیانات امام آمده و به تعبیر خبرنگاران جملات و توضیحات را می توانید میان تیتر تلقی کنید !
شاید آرزوی محوری حضرت روح الله را در سیاست خارجی و روابط بین الملل در یک جمله بتوان خلاصه کرد و آن این که «ما از خدا میخواهیم كه این قدرت را به ما ارزانی دارد كه نه تنها از كعبه مسلمین، كه از كلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریكا و شوروی را به صدا درآوریم.»
در چند ماه گذشته گروهی از سیاسیون بر روی این که دوران جدال با قدرت های جهانی به سر آمده و باید از دشمنی ها عبور کرده و به جای عداوت، مبلغ دوستی شویم پای می فشرند. جای تاسف آن جا است که این گروه از سیاسیون مدعی از راه امام و مرام امام سخن گفته و هر از چند گاهی خاطرههایی را از امام بازنشر میکنند که با اسناد مکتوب و شفاهی مانده از حضرت روحالله منافات دارد. در این مختصر تلاش نداریم که به نقد این خاطرات و گفتهها بپردازیم که این فرصت مجزا و مطلوبی میطلبد ولی سوال این جا است که مرام و مشی امام خمینی در برخورد با قدرت های جهانی چه بوده و ایشان در این باب چه گفته اند.
اگر کسی بخواهد امام خمینی را بشناسد بی آن که جلد 21 صحیفه امام را بخواند ممکن نیست. این جلد از صحیفه امام حاوی آخرین اظهارات، پیام ها و نامههای بنیانگذار جمهوری اسلامی است و در آن می توان به اصول کلی انقلاب که هرگز غبار زمان بر روی آن نمی نشیند دست یافت.
در ادامه به این اصول کلی می پردازیم تا روشن شود ادعاهای سیاسیون فرصت طلب تا چه اندازه با واقعیات منطبق است .
آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان ...
در حالی که حضرت روح الله، آل سعود این خائنین به حرمین شریفین را منافقین امت می نامند و بر پاکسازی کعبه از لوث وجود این منافقان تاکید و اصرار دارند و از سویی دیگر دست جنایت پیشه آل سعود در بسیاری از جنایات منطقه از سوریه گرفته تا بحرین مشاهده می شود برخی سیاسیون داخلی که عتاب امام را خطاب به این منافقان شنیدهاند آینده کشور را به رضایت سلاطین جور گره می زنند با این امید که گرهی از مشکلات ملت و امت اسلام باز کنند.
امام خمینی در پیام مشهور پذیرش قطعنامه در این باب میفرمایند: «انشاءاللّه ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بردلشان خواهیم نهاد، و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر و نفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهیم شد.»
مراکز وهابیت مراکز جاسوسی و فتنه ...
حضرت روح الله مراکز وهابیت در جهان که از آل سعود تغذیه میشود را مراکز جاسوسی و فتنه دانسته و با تبیین دوگانه اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی تاکید می کنند : « مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانونهای فتنه و جاسوسی مبدل شده اند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدس نماهای بیشعور حوزه های علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه داران بر مظلومین و پابرهنه ها، و در یک کلمه اسلام امریکایی را ترویج می کنند، و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکای جهانخوار، می گذارند.»
واقعیتی که بارها اعلام کرده ایم
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید سیاست خارجی از اولویت خاصی برخوردار شده است . در این شرایط، گروهی سیاست خارجی گذشته جمهوری اسلامی را دشمن سازی و تیغ کشیدن بر روی دنیا مینامند و آن را محکوم می کنند حضرت روح الله با اشاره صریح به این ادعاها نظری دیگر دارند . ایشان در پیام پذیرش قطعنامه به وضوح مقاومت جهانی را تبیین کرده و سیاست خارجی جمهوری اسلامی را در این جهت تحلیل و تفسیر می کنند.
در بخشی از پیام امام خمینی در این زمینه آمده است «البته ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامی مان بارها اعلام نموده ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهان خواران بوده و هستیم .حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می گذارند، از آن باکی نداریم و استقبال می کنیم.»
امام خمینی ادامه می دهند « ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد صهیونیزم، سرمایه داری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفتهایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظام هایی را که بر این سهپایه استوار گردیدهاند نابود کنیم، و نظام اسلام رسول اللّه- صلی اللّه علیه و آله و سلم – را در جهان استکبار ترویج نماییم.»
ایشان به شبهات مطرح در این زمینه نیز اشاره و پاسخ می دهند. یکی از این شبهات آن است که اگر کاری با مستکبران نداشته باشید آنان نیز کاری با شما نخواهند داشت و امام در پاسخ به این شبهه خندهدار می نویسند :
«راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهانخواران حل نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟ هم اکنون اگر امریکا یک کشور اسلامی را به بهانه حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟ پس راهی جز مبارزه نمانده است، و باید چنگ و دندان ابرقدرتها و خصوصا امریکا را شکست، و الزاما یکی از دو راه را انتخاب نمود: یا شهادت یا پیروزی.»
شبهه دیگری که به تعبیر امام «مغرضین» از آن سخن می گویند این است که «دوران دشمنی با قدرت های جهانی به سرآمده و نمیتوان با دنیا طرف شد...نمی توان بر روی دنیا تیغ کشید و ...» حضرت روحالله با اشاره به این شبهه پاسخ دندان شکنی به شبهه اندازان می دهند و آن این که « بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینه توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار می دهند، و با دلسوزیهای بیمورد و اعتراض های کودکانه می گویند جمهوری اسلامی سبب دشمنیها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادیشان افتاده است! که چه خوب است به این سؤال پاسخ داده شود که ملت های جهان سوم و مسلمانان، و خصوصا ملت ایران، در چه زمانی نزد غربیها و شرقیها احترام و اعتبار داشته اند که امروز بی اعتبار شدهاند!»
امام خمینی در ادامه راه پایان دشمنی ها را تشریح میکنند و میگویند تنها در این صورت است که استعمارگران شما را خواهند پذیرفت: «آری، اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین – علیهم السلام – را با دستهای خود ویران نماید، آن وقت ممکن است جهان خواران او را بهعنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند، ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها، نه یک ایران با هویت ایرانی – اسلامی ، بلکه ایرانی که شناسنامه اش را امریکا و شوروی صادر کند، ایرانی که ارابه سیاست امریکا یا شوروی را بکشد »
کنترل و حذف سلاح های مخرب فریب قدیمی !
حضرت روح الله به سیاست کنترل و حذف سلاح های کشتار جمعی و به اصطلاح امروز، هسته ای نیز اشاره می کنند و آن را فریبی بیش نمیخوانند.
از منظر امام خمینی «امروز همه مصیبت و عزای امریکا و شوروی شرق و غرب در این است که نه تنها ملت ایران از تحت الحمایگی آنان خارج شده است، که دیگران را هم به خروج از سلطه جباران دعوت میکند. کنترل و حذف سلاح های مخرب از جهان اگر با حقیقت و صداقت همراه بود خواسته همه ملتهاست، ولی این نیز یک فریب قدیمی است و این همان چیزی است که اخیرا از گفته های سران امریکا و شوروی و نوشتههای سیاسیون آنها آشکار گردیده است که مراودات اخیر سران شرق و غرب به خاطر مهار بیشتر جهان سوم و در حقیقت جلوگیری از نفوذ پابرهنهها و محرومین در جهان مالکیت های بی حد و مرز سرمایه داران است.»
البته روی سخن امام خمینی در پیام پذیرش قطعنامه تنها مسلمانان و ملت ایران نیست . او با همه مسلمانان و حتی غیر مسلمانان جهان سخن می گوید ...از مسجد نشینان تا کلیسا مسلکان !
از این رو است که بنیانگذار انقلاب از آرزوی خود سخن می گویند. آروزی روزی که شعار مرگ بر آمریکا جهانی شده و از ماذنه مساجد تا ناقوس کلیساهای جهان به اهتزاز در آید . روزی که مقاومت علیه استعمار و استکبار ، جهانی شود ... « ما با تمام وجود از گسترش باج خواهی و مصونیت کارگزاران امریکایی ، حتی اگر با مبارزه قهرآمیز هم شده باشد، جلوگیری می کنیم. انشاءاللّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با امریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود و از خدا می خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.»
دوران بن بست و تنفس در منطقه کفر به سرآمده است
عده ای سیاست صدور انقلاب را با تجاوز و تعدی به حریم دیگر دولتها یکسان دانسته و با نقد آنچه تعدی می خوانند، بر صدور انقلاب مهر بطلان می کشند . آنان در حالی که دخالت های مستمر و علی الدوام استعمارگران بین المللی را در امور داخلی کشورشان و امت اسلام نظاره کرده و آن را تئوریزه می کنند ولی حاضر نیستند از ظرفیت بی انتهای اسلام برای خم کردن کمر دشمنان بهره گیرند .
اما حضرت روحالله را سیاستی دگر بود
امام خمینی مسلمانان جهان را به پیروی از دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران دعوت می کنند و با زبانی شیوا و زیبا تاکید می کنند: «مسلمانان جهان و محرومین سراسر گیتی از این برزخ بی انتهایی که انقلاب اسلامی ما برای همه جهان خواران آفریده است احساس غرور و آزادی کنند، و آوای آزادی و آزادگی را در حیات و سرنوشت خویش سردهند و بر زخم های خود مرهم گذارند، که دوران بن بست و نا امیدی و تنفس در منطقه کفر به سر آمده است، و گلستان ملتها رخ نموده است و امیدوارم همه مسلمانان شکوفه های آزادی و نسیم عطر بهاری و طراوت گلهای محبت و عشق و چشمه سار زلال جوشش اراده خویش را نظاره کنند. همه باید از مرداب و باتلاق و سکوت و سکونی که کارگزاران سیاست امریکا و شوروی بر آن تخم مرگ و اسارت پاشیده اند به درآییم و به سوی دریایی که زمزم از آن جوشیده است روانه شویم، و پرده کعبه و حرم خدا را که به دست نامحرمان نجس امریکا و امریکازاده ها آلوده شده است با اشک چشم خویش شستشو دهیم».
بر وحشت از مرگ غلبه کنید
با جوانان شهادت طلب خطوط جبهه کفر را بشکنید
در سالهای گذشته با برنامه ریزی های گسترده استعمارگران بینالمللی، مسلمانان به جای آن که از شهادت و شهادت طلبی برای حمله به خطوط و جبهه کفر مدد گیرند به خود مشغولند . اوضاع سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان و بسیاری دیگر از کشورهای اسلامی شاهدی بر این مدعا است .
از منظر امام مسلمانان باید چون ید واحده بر وحشت از مرگ غلبه کنند و بر خطوط جبهه کفر هجوم برند و سنگرهای کلیدی جهان را به تصرف خویش درآورند .
حضرت روح الله در این زمینه می فرمایند : «مسلمانان تمامی کشورهای جهان، از آنجا که شما در سلطه بیگانگان گرفتار مرگ تدریجی شده اید، باید بر وحشت از مرگ غلبه کنید، و از وجود جوانان پرشور و شهادت طلبی که حاضرند خطوط جبهه کفر را بشکنند استفاده نمایید. به فکر نگه داشتن وضع موجود نباشید، بلکه به فکر فرار از اسارت و رهایی از بردگی و یورش به دشمنان اسلام باشید، که عزت و حیات در سایه مبارزه است و اولین گام در مبارزه اراده است و پس از آن، تصمیم بر اینکه سیادت کفر و شرک جهانی، خصوصا امریکا را بر خود حرام کنید».
این گونه نیست که امام خمینی توصیه کند و به گوشه ای بنشیند و نظاره گر باشد . روح خدا خود اولین مجری توصیه های خویش است از این رو است که همزمان که مردم را به مقاومت فرا می خواند خود می گوید :« امروز خمینی آغوش و سینه خویش را برای تیرهای بلا و حوادث سخت و برابر همه توپها و موشکهای دشمنان باز کرده است و همچون همه عاشقان شهادت، برای درک شهادت روزشماری می کند. جنگ ما جنگ عقیده است، و جغرافیا و مرز نمی شناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.»
بی شک در زمینه سیاست خارجی و روابط بین الملل در اندیشه و گفتار امام بیشتر می توان مداقه کرد و نوشت و ما در این مجال تنها به یکی از پیام های حضرت روح الله بسنده کردیم .
اصول کلی اندیشه امام درباب مقاومت در برابر مستکبران جهانی روشن و واضح است ...کسی را یارای تفسیر مغایر با متن نیست و هر چند عده ای از اجتهاد در آرای امام سخن می گویند ولی حقیقت آن است که اجتهاد را در مقابل نص یارای مقاومت نیست !