اما بعد ... (نگاه)
محمدهادی صحرایی
سه شنبه هفته گذشته، بعد از ماه ها حرف موافق و مخالف، سؤالات نمایندگان مجلس شورای اسلامی از رئیس جمهور پرسیده شد و اولین مقام اجرایی کشور و مسئول تصمیمات کلان، در مجلس حاضر شد و به آنها پاسخ داد. جدای از هر نقد و نظر باید گفت، حقاً و انصافاً جمهوری اسلامی ایران که امروز به سن پختگی رسیده است، در میان تمام مدعیان دموکراسی جهان، نصاب و نژاد جدیدی از مردمسالاری و آزادی را به جهان اندیشه و سیاست عرضه نموده. انقلاب اسلامی ایران در عمر چهل ساله خود، حدود چهل بار برای موضوعات مختلف و مهم، مردم را مستقیماً به پای صندوق رأی و اظهار نظر آورده است و مردمش به صورتی خودجوش و خودمحور، هرساله حمایتشان از موجودیت انقلاب اسلامی را با جشن 22بهمن و پشتیبانی از اندیشه آن را در روز قدس به مردم جهان ثابت می نماید. تنها انقلاب اسلامی ایران است که با خودباوری و صلابت، سواد سیاسی مردم خود را به رخ جهان کشیده و با آزادی خود، مردم گرفتار آمده در ایسم های تقلبی و ادعاهای حقه بازان را شیفته و حسرت زده خود کرده است.
منصفانِ جامعه و سیاستمدارانِ جوانمرد، خود قضاوت کنند که چه نظامی بیش از دیگر نظامات معدوم و موجود جهان، برای رأی و نظر مردم، بیش از جمهوری اسلامی ایران، ارزش قائل شده است؟ و کدام نظام سیاسی مدعی، جرأت و جربزه چنین تجربیاتی را دارد؟ و چه اندیشهای بیش از ولایت فقیه، مردم را به صحنه آورده و خرد جمعی را محترم شمرده است؟ سؤال از رئیس جمهور سابق و حاضر، اگرچه مطمع و مطمح نظر گروههای سیاسی مختلف قرار گرفته و میگیرد و هر فکر سیاسی آنرا به کیسه خود میریزد ولی آنچه مهم است این است که سؤال از احمدینژاد و روحانی در اصل، نشانه اقتدار نظام است و افتخارش برای مردمی است که چنین نظامی برگزیدهاند. جمهوری اسلامی ایران با همین تجربه های موفق به چهل سالگی میرسد و به اندازه چهل سال، تجربههای منحصر به فرد، را در کارنامه خود دارد. چه دشمنان قسم خوردهای که آرزوی شکست نظام را به گور بردند و جسم خبیث خود را به مور سپردند و نظام سرافراز ایران اسلامی، هر روز قوی تر از دیروز شد. و چه دوستانی که به مردم ایران تأسی کردند و برای آزادی و استقلال کشورشان، فداکاری نمودند.
آنچه گفته شد، به هیچ وجه درصدد نادیده گرفتن سختی های ما مردم نیست. مشکلات ما مردم، مشکلات نظام است و هرکس در هرکجا که هست، هرچه که میتواند و هرجور که میشود، باید برای برطرف کردن ضعفها و سبک کردن گُرده نظام، تلاش کند تا این شجره طیبه و میثاق ملی، از آفت و آسیب و جور جفاپیشگان، مصون بماند. هرچند که جدای از شیطنت شیاطین و خیانت نادرستان، عمده مشکلات کشور ریشه در بی تدبیری، سوء مدیریت و نگاه کوتهبین حزبی دارد که باید به صورت مطالبه عمومی و خواست ملی برای رفع آنها اقدام گردد. مردم اکنون میدانند که نام هرکس که به صندوق بیندازند بیرون میآید و نظام اسلامی، نسبت به رأی مردم امین و پاسبان است و در راه صیانت از آرای مردم، بسیار ناملایمات و نامردیها را تحمل کرده و به جان خریده است که نمونه برجسته و دردآور آن فتنه88 است. فتنهای که آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونی، بهوسیله کینهتوزان قدرت پرست، برای انتقام و سرکوب رأی مردم و حذف جمهوری، به راه انداختند و هشت ماه کشور را به تعطیلی کشاندند و مردم را در مقابل هم قرار دادند و ... و نظام، هرگز به زیادهخواهان باج نداد.
مسئولین نیز امروز فهمیده اند که هرچه بکارند درو میکنند و تغییر «ناگهانی» تصور مردم نسبت به آینده ایران که «درد بزرگی» است، نتیجه برخی تصمیمات نادقیق و ناصحیحی است که اوقات مردم را تلخ نموده و باید به سرعت و دقت، اصلاح گردد. اگر میز و مقام به نااهلان سپرده شود، وحدت و سلامت جامعه مخدوش و درخت مریض کاشته می شود. مردم سؤال دارند و شبهه، که باید جواب داده شود و برطرف گردد. نمی شود بچه لوسهایِ بیریشه و مفت خور، به خیال ژن برتر در رسانه ها مانور تجملات بدهند و آن وقت، کسانی تز عقیم کردن کارتن خوابها را بدهند. ضرر کدام بیشتر است؟ نمی شود بیهنرانِ فرصت طلبِ نجومی بگیر را ذخیره انقلاب نامید و شبِ واریز یارانهها، با عزاداری و مصیبت، 45هزار و 500تومان یارانه مردم را به خود مردم داد و دَم از مردم زد. نمیشود دختر200میلیونی وزیر که منزل بابا را بارانداز کرده و آن یکی که به نام سهم بابا سفره مردم را غارت کرده را دید و با آب و تاب از «یک بسته حمایتی» سخن گفت و نگفت که ارزش آن بسته حمایتی چند هزارم ارزش سودی است که از خرید و فروش سکه و ارز عاید وابستگان شده است. نمی توان جو کِشت و گندم دروید.
چرا به جای دوتابعیتی ها که دیوار کج و دوستِ متحد شده با دشمناند، از متخصصانِ متعهد و پاک استفاده نمی شود؟ این نفوذی ها در اصل بمب ساعتیاند که هر آن و در تعارض منافع ملی با منافع اجنبی، متعهدند که منفعت اجنبی را ارجح بدانند. چگونه می توان به این موجودات دوزیست که در هیچ جای جهان به آنها پست کلیدی نمی دهند، اعتماد کرد و به خدمتشان امیدوار بود؟ امروز خوش خیال ترین مسئولان هم فهمیدهاند که آمریکا قابل اعتماد نیست و نباید برای رسیدن به آمریکا، با کاغذ برجام، کاخ آرزویی ساخت که با جسارت امثال ترامپ فرو بخیسد پس چرا دلار آمریکا که رئیس جمهورش هر روز یک «ویار» جدید دارد، از مبادلات دولت حذف نمی شود؟ پیمان پولی دوجانبه برای چه وقتی است و چرا کشورهای تازه رسیده از ما جلو افتادهاند؟ وقتی که دشمن غدار، جنگ اقتصادی تمام عیار به راه انداخته، چرا در مقابلش به جای مدیران بازنشسته و کم توان، دانشمندان و مدیران جوان، پرکار و باجرأت اقتصادی نمیگذاریم؟ درمان آن «شکِ» مردم که گفته شد اینجاست.
سخن این وجیزه تنبهی است که روز سه شنبه رخ داد و ایجاد امیدواری است که پس از پیگیری رخ خواهد داد و نقد مختصری است که در ذهن مردم است. ایکاش تأکید مکرر بر «وحدت» در 5سال گذشته رخ می داد و عمر دولتمردان صرف تهمت به گذشتگان و توهین به منتقدان و تحقیر مردم نمیشد چراکه «تخریب خرابی میآورد و سیاهنمایی، زندگی مردم را به سمت سیاهی میبرد» و «طبق اصل 40 نمیتوان به منافع ملی ضربه زد» و نمیشود روزی تأکید بر وحدت کرد و روزی تحریک اختلافات. رئیسجمهور گفت «نباید هیچ کس فکر کند که پاسخگو بودن یک نقطه ضعف است بلکه به عنوان بالاترین نقطه قوت است» پس چرا برخی وزیران و مشاوران و مسئولانِ محترمی هستند که از روبهرویی با مردم و رسانهها گریزانند؟ به گفته رئیس جمهور «مشکلاتی که عیانند حاجتی به بیان ندارند» و فقط «حضور در مردم می خواهد» و وضعیت رشد یا سکون، رونق یا رکود و ... را مردم در لقمه های کوچک شده خود و جوانان خانه نشین شده خود میبینند پس آمارهای متنافر و متناقض چه میگویند؟ اعلام چندباره عبور از رکود کجا و سقوط پول ملی چرا؟ ممکن است قاچاق، اشتغال دیگر کشورها را افزایش داده باشد ولی تعطیلی امثال «ارج» و هزاران واحد تولیدی سخنی دیگر دارند.
در برجام «تقریباً هیچ» هم داستان همین است. برجام برای این نبود که به دنیا بگوییم «برنامه هستهای ایران صلحآمیز است» چراکه در دولتهای قبل، فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران توسط آژانس و حتی آمریکا به رسمیت شناخته شده بود. ادعای تخم دو زرده برجام رفع «بالمره تمام تحریمها» و تأمینِ حتی «آب خوردن» مردم بود، آن کنفرانس یک نفره را یادتان هست؟ زیاده خواهی امروز دشمنان و تقسیم کار و عهد شکنی هاشان، ناشی از امثال همین قولهایی است که داده شده، و دولت و مجلس باید مراقب باشند و تأمل کنند چرا آمریکا و اروپا برای گرفتن معاهدات الزام آور و برجام 2 و3 و ... اصرار و عجله دارند؟ آیا از انتخابات های فردا واهمه دارند؟ یا برای امتیازگیری، به ضعف و رخوتهای امروز دلبستهاند؟ درست است ایران کشوری است که مخالف «پولشویی و تروریسم» است ولی نه با تعریفی که دزدها و تروریستها دارند و نه با تحمیلی که ایران را تحقیر کند. تصویبFatf و پالرمو و تحدید توان موشکی، ممکن است برای برخی قول دادهها، «حیثیتی» باشد ولی برای ملت، «ذلت» است و اصلاً مسئله کشور نیست. مسئله امروز، اقتصاد و قولهای زمین مانده برخی ناخلفان و نفوذیهاست که با قاچاقچیان و دشمنان و تبهکاران اقتصادی در کندن پوست مردم شریک شدهاند.
آنها که وضعیت اقتصادی امروز حاصل دستپخت آنهاست، باید به محاکم قضایی سپرده شوند و با جابجایی، استعفا و گوشه نشینی، خیانت آنها فراموشانده نشود؟ اینها و چندین از این قبیل، سؤالاتی هستند که تکمله سه شنبهاند. رئیس جمهور محترم اکنون دانسته است که شیوه پاسخهای مرسوم 5ساله، نمایندگان مردم و حتی حامیان پشیمان شده را هم از چهارپنجم گفتههای دولت قانع نکرده است و نمایندگان سؤال کننده، انصافاً جانب ادب و احترام و انصاف را گرفتند و حالِ دولت را مراعات کردند، وگرنه سؤالات دیگری بود که از قضا، می توانست کار را به مجلس ختم نکند ولی با این حال، سه شنبه مجلسِ شورای اسلامی، اگر توانسته باشد در همین حد صدای مردم را به دولتِ بایدگو رسانده و آنرا با واقعیات همراه کرده و به تصحیح دید، فارغ از تصویرسازیهای اطرافیان رسانده باشد و به فکر اصلاح رفتار و ادبیات و ترمیمِ فوری کابینه و مشاوران، و کاری و کارآمد کردن بیندازد، موفق بوده است. به شرط پیگیری مجدانه دولت و دوباره مجلس.