kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۰۴۲۵
تاریخ انتشار : ۰۲ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۰:۲۴
حاجعلی کیا و سازمان کوک به روایت اسناد ساواک - ۱۲

معضلی به نام سپهبد کیا



 
  درحالی که سپهبد کیا از لزومِ یک «سازمانِ مخفی» تحت نظر شاه سخن می‌گفت، در سلسله مراتبِ اداری سازمان کوک دستور داده شد‌:
«تیمسار سپهبد کیا هیچ‌گونه سمت مدیریت و رهبری در سازمان مذکور ندارد و توصیه و دستورات ایشان به هیچ‌وجه برای اعضاء قابل اجرا نیست و به جای نامبرده، به فرمان شاهنشاه، سرلشکر همایونی مسئول سازمان و رابط بین شاهنشاه و سازمان می‌باشد و البته تیمسار کیا جزو برادران و اعضای سازمان باقی خواهد بود.»125
در بهمن ماه سال 1342ش، پس از کش و قوس‌هایی که پرونده اتهامی حاجعلی کیا داشت، در نهایت با حکم برائت وی خاتمه یافت، که اعلام این مسئله، افراد شرکت‌کننده در جلسات هفتگی منزل وی و دید و بازدیدهای او را افزایش داد 126 و بلافاصله شایع گردید‌:
«نامبرده مورد عنایت ذات اقدس ملوکانه قرار گرفته و در نظر است قریباً پست مهمی در ردیف وزارت (احتمال می‌رود وزارت اطلاعات باشد)، به ایشان واگذار شود.»127
و برخی دیگر نیز گفتند‌:
«سپهبد کیا در کابینه منصور، وزارت جنگ را به عهده خواهد گرفت و سپس کابینه بعد از منصور را تشکیل خواهد داد.»128
متعاقب این شایعات، از وی دعوت شد تا روز پنجشنبه 1/12/1342 به سازمان بازرسی شاهنشاهی برود؛129 و چهار روز پس از اینکه فرمان نخست‌وزیری حسنعلی منصور صادر گردید، گفته شد‌:
«قرار است تیمسار کیا به معاونت نخست‌وزیر و ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور منصوب گردد؛ تا هم از فعالیت طرفداران دکتر امینی با شدت جلوگیری کند و هم در صورت لزوم از تندروی‌های دولت فعلی جلوگیری نماید.»130
اعضای سازمان کوک و دیگر افرادی که با سپهبد حاجعلی کیا ارتباط داشتند، در تلاش بودند تا با توسعه‌ی شایعات و ایجاد فضای لازم، او را به مقام و منصبی برسانند؛ اما نه تنها این آرزو عملی نشد، که اداره کل سوم ساواک، باوجود اینکه از محتوایِ گفت‌وگوهای افرادی که در جلسات هفتگیِ او شرکت می‌کردند، با خبر بود، به ساواک تهران دستور داد‌:
«هر هفته در بعدازظهر روزهای چهارشنبه در منزل نامبرده بالا جلساتی تشکیل و مذاکراتی می‌شود. دستور فرمایید به نحو مقتضی در این جلسات رخنه و مذاکرات مطروحه را گزارش نمایند.»131
پس از گذشت حدود یک سال از این دستور، گزارشی تهیه شد که در آن ضمن‌اشاره به شایعات انتصابِ وی به نخست‌وزیری و یا وزارت اطلاعات، قید گردید‌:
«به طور کلی در حال حاضر از طرف تیمسار کیا فعالیت علنی سیاسی مشاهده نمی‌شود؛ لکن از آنجایی‌که شخص جاه‌‌طلبی می‌باشد، احتمال دارد با توجه به مقتضیات زمان، در مواقع مناسب از کوچکترین فرصت به نحو مطلوب استفاده نماید. کمااینکه برای این منظور، کماکان جلسات هفتگی منزل خویش را ادامه داده و همه هفته در روزهای چهارشنبه از دوستان و نزدیکان خویش که اغلب شاغل خدمت دولتی می‌باشند، پذیرایی به عمل می‌آورد.»132
به هرحال در این موقع، اظهارات حاجعلی کیا حساسیت‌برانگیز شده بود و از این رو کنترل همه‌جانبه‌ی او، در دستور ساواک قرار داشت؛ از این‌رو به اداره دوم ستاد ارتش نوشته شد‌:
«متمنی است مقرر فرمائید مشخصات کامل (اسم. اسم پدر. شماره شناسنامه. تاریخ و محل تولد) نامبرده بالا را به انضمام دو قطعه عکس و خلاصه‌ای از فعالیت‌های غیرمجاز و مضره و همچنین محل سکونت فعلی و شماره تلفن منزل مشارالیه را تهیه و ارسال دارند.»133
و تحقیق پیرامونِ «معاشرت‌ها. رفت ‌و آمدها و اموری که انجام می‌دهد»،134 و همچنین سانسور مکاتبات و شنود تلفن او و حتی کنترل تماس‌های وی در خارج از کشور نیز در دستور کار قرار گرفت؛ و این در حالی بود که به بخش 7 دستور داده شد‌:
«غیرمحسوس، با نهایت مراقبت و دقت در این مورد تحقیق شود و در نظر باشد که تیمسار سپهبد کیا فردی اطلاعاتی است و به‌ جزئی بی‌احتیاطی دست ما را خواهد خواند.» 135
در این دوره، مسافرت‌های اروپایی او که دستگیری و خانه‌نشینی خود را ناشی از تحمیل آمریکایی‌ها به شاه می‌دانست 136 بیشتر و طولانی‌تر شد.137 به همین دلیل بود که اداره کل سوم ساواک، پس از چند نوبت مسافرت‌های طولانی مدت وی به اروپا، در نامه‌ای به اداره کل نهم نوشت‌:
«خواهشمند است دستور فرمایید ضمن اعلام تاریخ خروج نامبرده بالا از کشور، من‌بعد چنانچه مشارالیه قصد خروج از کشور را داشت، مراتب از این اداره کل استعلام گردد.»138
در این موقع بود که معلوم شد با توجه به تجربه‌ای که در جریان ریاست بر اداره اطلاعات ارتش و سازمان کوک اندوخته است، به صورت پنهانی به ایجاد تشکل‌هایی برای بازگشت به عرصه‌ی سیاسی اقدام کرده است‌:
«تیمسار سپهبد کیا پس ‌از آنکه از اینجانب اطمینان گرفت که موضوع فاش نخواهد شد، گفت مؤسس واقعی و باطنی کانون پژوهشهای علمی من می‌باشم و دکتر حشمتی دائماً با من محرمانه رابطه و تماس دارد. سپس تیمسار کیا از کشوی میز خودشان، نامه‌ای را بیرون آورد و ارائه کرد (نامه مزبور یک نسخه از پیشنهادات و گزارش‌های دکتر حشمتی بود که به عنوان پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر نوشته شده و به امضاء رسیده بود و در آن نامه نظرات اصلاحی کانون منعکس شده بود). ایشان گفتند با این ترتیب اطمینان پیدا کردید که من ساکت ننشستم و این‌گونه اجتماعات را به نام‌اشخاص دیگر به وجود می‌آورم و محیط سیاسی را آماده می‌کنم و در موقع مقتضی شخصاً و علناً وارد فعالیت سیاسی خواهم شد.»139