شناخت راهکارهای موفقیت در زندگی امروزی - بخش نخست
راهرو گرصد هنر دارد تـوکل بایدش!
فریده شریفی
من باید با معدل خوب قبول شوم پس باید خوب درس بخوانم.
من باید درستکار و راستگو باشم و از دروغ و ریا بپرهیزم.
من میتوانم موانع موفقیت را از سر راهم بردارم پس باید تلاش بیشتری در زندگی داشته باشم.
سبک زندگی ایدهآل برای من چگونه است و چگونه میتوانم به آن برسم؟
به راستی انسان موفق چه کسی است و راههای رسیدن به موفقیت کدام است؟ موفقیت چگونه معنا میشود؟ در شهرت؟ پول علم و دانش، رستگاری و دستکاری؟
هر کسی برای خود اهداف و آرزوهایی دارد و بنابر این اهداف، خوشبختی و موفقیت را برای خود تعریف میکند اما مهمترین نکته درباره موفقیت این است که اگر شخصاً موفقیت را برای خود تعریف نکنیم و اهداف مورد نظر خود را بیان نکنیم، فرد دیگری آن را برای ما تعریف و تبیین خواهد کرد و از آنجا که براساس برداشتهای خود موفقیت را تعریف خواهد کرد ممکن است باعث گمراهی و برداشت نادرست ما از تعریف موفقیت شود. به طور مثال شخصی میگفت، زمانی که جوانتر بودم فکر میکردم پول و ثروت شادی و موفقیت میآورد اما اکنون فهمیدهام که داشتن پول برای پرداخت هزینهها مهم است اما مسئله مهمتر شادی، نشاط، آرامش و خوشحالی است که با پول به دست نمیآید و باید در جستوجوی راههای معنوی برای رسیدن به آنها باشیم. اما سبک زندگی ایرانی- اسلامی که سالها پیش مقام معظم رهبری آن را مطرح کردند میتواند یک زندگی ایدهآل را برایمان رقم بزند. امام علی(ع) در حدیثی زیبا در این باره میفرماید: «هر که نهایت تلاش خود را برای رسیدن به هدف به کار گیرد به تمام خواستههایش میرسد.»
برداشت متفاوت از موفقیت
هر کسی برداشت خاصی از موفقیت دارد و با توجه به انگیزهها، اهداف و آرزوهای خود آن را بیان میکند که البته این مسئله بستگی به محیط آموزش، خانواده، اطرافیان و تعلیم و تربیت افراد دارد.
یک کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در این باره میگوید: «تا به حال تعریف دقیق و جامعی درباره کلمه موفقیت به دست نیامده است چرا که هرکسی برداشت متفاوتی از آن دارد. به طور مثال برخی افراد کسب علم و دانش و رسیدن به مدارج عالی تحصیلی را موفقیت میدانند، برخی رسیدن به مقام و ثروت و عدهای دیگر داشتن محیط خانوادگی آرام، فرزندان شایسته و اهداف معنوی را در نظر دارند. اما به طور کلی از نظر بیشتر مردم، فرد موفق کسی است که به آرزوهای خود چه مادی و چه معنوی برسد و در درون خویش احساس رضایت کند.
در واقع هر کس بنا بر درک خودش از موفقیت تلاش کرده که بر محیط پیراموش تأثیر بگذارد و به اهداف و آرزوهای خود برسد.»
به گفته این کارشناس، بسیاری از افراد تصور میکنند که خوشبختی و موفقیت چندان قابل دسترس نیست و برای رسیدن به آن باید از روشهای خاصی استفاده کرد و راههای متفاوتی را در پیش گرفت در حالی که سعادت و خوشبختی زاییده خود انسان است و انسانها میتوانند با ایمان، تلاش و پشتکار آیندهای خوب و مطمئن برای خود بسازند.
علم بهتر است یا ثروت
خانمی که خود را «میرصفی» معرفی میکند و صاحب یک آموزشگاه خیاطی است در گفتوگو با گزارشگر کیهان درباره انسان موفق و راههای رسیدن به موفقیت میگوید: «از همان زمان کودکی و در ایام تحصیلی دبستان یا دوره راهنمایی به ما انشایی میدادند که موضوع آن این بود علم بهتر است یا ثروت و 80 درصد همکلاسان من موضوع علم را انتخاب میکردند و درباره آن انشاء مینوشتند اما امروزه اگر از کسی این دو موضوع را سؤال کنیم میگویند ثروت!
در حالی که نه علم و نه ثروت راههای واقعی رسیدن به خوشبختی نیستند، چه بسیار افرادی وجود دارند که به مدارج عالی تحصیلی رسیدهاند و الان دکتر یا مهندس هستند ولی احساس موفقیت و خوشبختی نمیکنند و چه بسیار افرادی که صاحب مقام و منصب هستند و از پول و ثروت و شهرت زیادی برخوردارند اما آنها هم احساس رضایت از زندگی، خوشبختی و موفقیت نمیکنند. پس علت را باید در عوامل و شاخصههای دیگر جستوجو کرد.»
وی اضافه میکند: «ممکن است فردی در خانوادهای فقیر متولد شود و از امکانات و شرایط مناسبی برای طی کردن مراحل موفقیت برخوردار نباشد اما همین فرد، با ایمان و توکل به خداوند و تلاش و کوشش بتواند برای خود زندگی قابل قبولی تهیه کند و از آن احساس رضایت و خوشبختی کند یا ممکن است فردی بالعکس در خانوادهای ثروتمند متولد شود اما به دلیل نداشتن انگیزه کافی، اعتماد به نفس و پشتکار سرمایه خود را از دست بدهد و احساس ناامیدی و شکست کند.»
خانم میرصفی به بیان تجربه خود از زندگی شخصیاش میپردازد و میگوید: «در مورد زندگی من نیز همین مسئله وجود داشت و به جرات میتوانم بگویم که شغل خیاطی را با پشتکار و تلاش زیاد شروع کرده و به ثمر رساندم و با اینکه واقعا سرمایهای نداشتم و از صفر شروع کردم اما با یاری خداوند و کمک خانواده و به خصوص همسرم آموزشگاه خود را تاسیس و خداراشکر با موفقیت به پیش بردم.»
وی همچنین خاطرنشان میکند: «مهمترین مسئله در موفقیت من این بوده و هست که هیچگاه ناامید نمیشوم و دست از کوشش برنمیدارم و همیشه امید و توکل من به خداوند است که مشکلات را با یاری خداوند از میان بردارم.»
گفتههای این خانم موفق انسان را یاد این ضربالمثل شیرین فارسی میاندازد که «از تو یک حرکت از خداوند صد برکت»
به راستی کلید موفقیت در دست کسانی است که از مشکلات نمیهراسند و زود ناامید و دلسرد نمیشوند. افرادی که دائم دچار یاس و تردید هستند و با یک سختی و شکست همه موجودیت خود را از دست میدهند راه به جایی نمیبرند و در حلقه گرفتاریها دائما دور میزنند.
کارشناسان اجتماعی معتقدند در فراز و نشیب زندگی، کسانی پیروز و موفق میشوند که اگر زمین هم بخورند به جای یاس و ناامیدی باز هم بلند میشوند و راه خود را ادامه میدهند و شکست و مشکلات نه تنها به اراده آنان صدمهای وارد نمیکند، بلکه عزم و اراده آنان را استوارتر میکند. زندگی میدان کارزار است
موفقیت آسان به دست نمیآید چرا که زندگی میدان کارزار است و فراز و نشیبهای بسیاری دارد. شکست طعم تلخی دارد اما هر بار شکست خوردن پایان دنیا نیست و میتوان هر بار با برخاستن و عزم جزم کردن خود را برای مقابله با ناملایمات و سختیها آماده کرد چرا که در ورای هر شکستی پیروزی شیرینی در انتظار است.
سرگذشت بسیاری از مخترعان، اندیشمندان و افراد مبتکر و موفق نشان میدهد که آنان از ابتدای زندگی موفق و پیروز نبودهاند بلکه بالعکس بسیاری از آنان نیز بارها شکست خورده و زمین خوردهاند اما ناامید نشده و هر شکست برای آنان یک تجربه بوده که برای رسیدن به موفقیت از آن بهره بردهاند.
ادیسون مخترع برق یکی از کسانی بود که هیچگاه از شکست ناامید نشد و دست از تلاش برنداشت، جالب اینجاست که بارها معلمان وی نامهای به مادرش نوشتند و از او خواستند که دیگر فرزندش را به مدرسه نفرستد چرا که معتقد بودند وی از ضریب هوشی بالایی برخوردار نیست و نمیتواند چیزی یاد بگیرد به همین دلیل وقت معلمان را در مدرسه میگیرد و بیش از این نباید مزاحم آنان شود و نکته جالبتر اینجاست که مادرش هیچگاه این نامهها را برای ادیسون بازگو نکرد و همچنان او را تشویق میکرد که تلاش و کوشش بیشتری برای فراگیری دروس از خود نشان دهد و سرانجام ادیسون کسی شد که نام خود را در تاریخ جاودانه کرد!
یا در همین آب و خاک بزرگانی مثل شهید چمران را داشتیم که در عین حالی که در کشورهای غربی درس خوانده بود و یک شاگرد ممتاز محسوب میشد اما شور و شوق کمک به شیعیان و همفکران اسلامیاش سبب شد تا مدتی را در کنار درس و تدریس در جنبشهای اسلامی لبنان به رهبری امام موسی صدر فعالیت کند و همزمان با اغاز انقلاب اسلامی در ایران به جنبش انقلابی ملت ایران بپیوندد و قید درس و تدریس را بزند و با تمام توان خود پای جمهوری اسلامی بایستد تا به مقام رفیع شهادت نایل آید.
«سیما ملتجی» کارشناس مسائل اجتماعی در گفتوگو با گزارشگر کیهان در اینباره میگوید: «برخی از افراد که تجربه چندان موفقی در زندگی نداشتهاند از خود میپرسند که چرا برخی از افراد موفق هستند ولی من موفق نیستم در حالی که بهتر است به خود بگویند اگر آنها موفق شدند پس من هم میتوانم. موفقیت پایان کار و شکست فاجعه نیست و زندگی انسان باید سراسر تلاش، امید، حرکت، انگیزه و شور و اشتیاق برای رسیدن به اهداق متعالی باشد.»
وی اضافه میکند: «اگر هر فردی تمام توانایی و انگیزه خود را برای رسیدن به هدفی که در نظر دارد به کارگیرد بیتردید موفق و پیروز خواهد شد، به قول این ضربالمثل معروف که «خواستن و توانستن» است میتوان به هر هدفی رسید. موفقیت در شغل، ورزش، تحصیلات عالی، خانواده، اجتماع و... همه و همه در گرو انگیزه بالا داشتن، روحیه خوب و اعتماد به نفس کافی است، اما مهمتر از هر چیز موفقیت در خودسازی است که سبب موفقیتهای بعدی میگردد. اگر انسان خود را به خوبی بشناسد، جایگاه خود را در میان مخلوقات تشخیص بدهد و بداند که فلسفه آفرینش مخلوقات و به ویژه انسانها چه بوده بهتر و سریعتر به اهداف خود میرسد.»
موفقیت در خودسازی
بسیاری از افراد موفق و سعادتمند در زندگی خود با مشکلات مصائب زیادی مواجه بودهاند چرا که سختیها، مشکلات و گرفتاریها فقط مختص به افراد خاص نیستند و هر کسی ممکن است در زندگی خود به مشکلات زیادی برخورد کند اما افراد موفق و خوشبین کسانی هستند که با تمرکز بر جنبههای مثبت و ارزشمند خود در هنگام مواجهه با سختیها و مشکلات روی نکات شاد و مثبت تمرکز میکنند تا روحیهشان بهتر شود و برای هر چیزی که در زندگی به دست میآورند از خداوند متعال سپاسگزارند و قدر نعمتهای الهی را میدانند و به افکار منفی و دلسردکننده روی نمیآورند.
روانشناسان و کارشناسان مسائل اجتماعی معتقدند یک فرد موفق تنها خودش را مسئول زندگیاش میداند و خوب و بد زندگی را نتیجه اعمال خود ارزیابی میکند نه دیگران، به همین دلیل سعی میکند از مشکلات و شکستها درس بگیرد و برای بهتر شدن زندگیاش به خودسازی بپردازد نه اینکه همیشه در حال بهانهجویی، نق زدن و ایرادگیری از زمین و زمان باشد.