کمتوجهی به فشارافزایی پارس جنوبی تهدید امنیت انرژی کشور
سرویس اقتصادی –
در حالیکه بخش بزرگی از تأمین انرژی کشور وابسته به میدان پارس جنوبی است، عملیات فشارافزایی این میدان به کندی پیش میرود. اگر مسئولان فکری به حال این مشکل نکنند، در سالهای آینده با افت تولید گاز، تأمین گاز خانگی، صنعتی و تجاری به مشکل خورده و کشور دچار چالش میشود.
به گزارش خبرنگار ما، میدان گازی پارس جنوبی که بیش از ۷۰ درصد گاز مصرفی کشور را تأمین میکند، هماکنون در وضعیت بحرانی قرار دارد؛ چراکه آغاز افت فشار در فازهای این میدان، تولید گاز کشور در سالهای آینده را به خطر انداخته است. مشکلی که اگر بهدرستی و با فوریت مدیریت نشود، نهتنها مصرف خانگی و تجاری در زمستان، بلکه تولید برق، تأمین خوراک پتروشیمیها و حتی صادرات گاز را تهدید خواهد کرد.
آنطور که شرکت نفت اعلام کرده، اگر طرح فشارافزایی اجرا نشود، تولید گاز کشور از فازهای میانی پارس جنوبی تا سال ۱۴۰۶ احتمالاً تا ۲۵ درصد کاهش مییابد. این کاهش، معادل از دست رفتن صدها میلیون مترمکعب گاز در روز است.
طبق ارزیابیهای شرکت نفت و گاز پارس، از سال ۱۴۰۶ افت طبیعی فشار در لایههای گازی پارس جنوبی آغاز میشود و اگر پروژه فشارافزایی تا پیش از آن اجرا نشود، هر سال حدود ۲۸ میلیون مترمکعب از ظرفیت تولید روزانه گاز کشور کاسته خواهد شد.
تداوم این وضعیت تا سال ۱۴۱۵ میتواند تولید گاز ایران را تا ۳۰۰ میلیون مترمکعب در روز کاهش دهد؛ رقمی معادل یکسوم کل گاز کشور.
کارشناسان دلسوزی همچون استاد پیشکسوت، مسعود درخشان، از حدود ۱۰ سال قبل با اشاره به اعلام رسمی آغاز کاهش تولید گاز از پارس جنوبی، هشدار دادند که افت تولید از پارس جنوبی از ۱۴۰۰ آغاز میشود. اما مسئولان نهتنها به اقدامات خود سرعت ندادند، بلکه تیم زنگنه در وزارت نفت- که امروز هم در وزارت نفت حضور دارند- سال ۹۸ در واکنش به دغدغههای ایشان نوشت: «آقای درخشان باید باور کنید جهان تغییر کرده است» و حتی در اظهاراتی خارج از ادب، درخشان را به گزافهگویی متهم کردند.
طرحهایی روی کاغذ
فروردین امسال، وزارت نفت اعلام کرد که هفت قرارداد بهعنوان «طرح هفت هاب فشارافزایی» با پنج مجموعه داخلی شامل گروه پتروپارس، قرارگاه خاتمالانبیا، گروه مپنا، شرکت صدرا و صندوقهای بازنشستگی صنعت نفت امضا کرده است.
این قراردادها با هدف اجرای پروژه فشارافزایی در پارس جنوبی صورت گرفت اما با واقعیات پروژه در تضاد بود؛ به این دلیل که این قراردادها فاقد مصوبه رسمی شورای اقتصاد برای دریافت وام از صندوق توسعه ملی هستند. یعنی وزارت نفت فقط از هماهنگی با این صندوق خبر داده، ولی هیچ سند مصوبی برای تأمین مالی پروژه در دست نیست. درواقع، قراردادهای امضا شده پشتوانه مالی ندارند.
از طرفی، علیرضا صالح، معاون صندوق توسعه ملی، اردیبهشتماه سال جاری در پاسخ به شائبه عدم پرداخت منابع مالی به شرکتهای مجری پروژه فشارافزایی در میدان گازی پارس جنوبی گفت: «هنوز شرکتهای درگیر پروژه، اقدامات لازم را برای ارائه درخواست به بانک عامل انجام ندادهاند. در واقع، ابتدا باید پروژه از سوی بانک عامل تأیید شود و پس از آن صندوق توسعه ملی میتواند وارد فرآیند تأمین مالی شود.»
جای خالی اراده
متأسفانه به نظر میرسد اراده لازم در دولت برای شروع به کار در این زمینه مشاهده نمیشود. محسن پاکنژاد، وزیر نفت، یازدهم مهرماه گفت: «تلاش خواهد شد که در کوتاهترین زمان ممکن، طرح فشارافزایی پارس جنوبی با همکاری سازمان برنامه و بودجه و نهایتاً تصویب در شورای اقتصاد به نتیجه برسد.»
تأخیر در تصویب این طرح حیاتی در حالی است که دولت هر موضوعی را که بخواهد، از طریق ارسال لایحه به مجلس یا راه میانبر، یعنی شورای اقتصادی سران قوا، به تصویب میرساند.
هشدار نهاد نظارتی
سازمان بازرسی کل کشور نیز نسبت به وضعیت این پروژه هشدار داده است. این هشدارها شامل نبود شفافیت مالی، عدم تعیین دقیق تقسیم کار میان پیمانکاران، فقدان زمانبندی اجرائی و مشخص نبودن شیوه تأمین تجهیزات اصلی است.
این نهاد نظارتی تأکید کرده که بدون اصلاح این مشکلات، اجرای پروژه با ریسک بالای توقف، انحراف منابع یا شکست مواجه خواهد شد.
در نتیجه، پروژه مهمی که باید بهسرعت اجرا میشد تا از افت تولید گاز جلوگیری کند، تاکنون که بیش از نیمی از سال گذشته است، درگیر ناهماهنگی نهادی، فقدان مجوز مالی و ضعف مدیریت فنی شده است.
سرعت پیشرفت، کند است
مجلس شورای اسلامی در چارچوب وظایف نظارتی خود در این زمینه وظایف ویژهای دارد و نمایندگان ظاهراً پیگیر موضوع هستند، اما برآورد آنان از پیشرفت پروژه رضایتبخش نیست.
روحالله متفکرآزاد، عضو هیئترئیسه و کمیسیون انرژی مجلس، در گفتوگو با کیهان در این خصوص گفت: «طرح فشارافزایی میدان گازی پارس جنوبی، بزرگترین پروژه صنعت گاز کشور است که اکنون در مرحلهای حساس از تصمیمگیری قرار دارد. طبق گزارشهای مؤسسات بینالمللی انرژی، فشار طبیعی برخی بخشها حتی تا یکسوم کاهش یافته است. کمیسیون انرژی با برگزاری جلساتی با مدیران وزارت نفت و همینطور شخص وزیر تلاش دارد تا اجرای بموقع این پروژه، استمرار تولید گاز ایران تا چند دهه آینده را تضمین کند.»
سید اسماعیل حسینی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس نیز به کیهان گفت: «وزارت نفت برای فشارافزایی پارس جنوبی حدود ۱۸ میلیارد دلار تعریف کرده و از طریق پیمانکارانی که تعیین شدند، از اسفند سال گذشته کار شروع شده است.
وی با اشاره به تازهترین جلسه کمیسیون انرژی در این زمینه توضیح داد: «این جلسه با حضور وزیر نفت، مدیران وزارت نفت و نمایندگان پیمانکاران برگزار و گزارشهایی از اقداماتی که تاکنون صورت گرفته، به کمیسیون ارائه شد. برداشت کمیسیون از گزارشها نیز حاکی از این است که سرعت پیشرفت فشارافزایی، کند است.»
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس ادامه داد: «سه مسئله مهم در این خصوص باید مورد توجه قرار گیرد که شامل تأمین مالی، تأمین فناوری و هماهنگی بیندستگاهی مانند مصوبه شورای اقتصاد است. این موارد در جلسه مورد بررسی قرار گرفت و قرار شد کمیته گاز کمیسیون انرژی مجلس هر ماه وضعیت فشارافزایی پارس جنوبی را از طریق پیمانکاران و مدیران وزارت نفت رصد کند تا به سرانجام برسد.»
آغاز شکاف ناترازی
موضوع فشارافزایی علاوهبر ابعاد تأمین مالی، از نظر فنی هم چالشهایی دارد، اما کارشناسان معتقدند اگر ارادهای در میان مسئولان باشد، میتوان بر این تنگناها چیره شد.
سید احسان حسینی، کارشناس حوزه انرژی، در گفتوگو با کیهان یادآور شد: «پیشقرارداد طرح فشارافزایی با حضور چهار پیمانکار در دولت قبل به امضا رسیده بود و قراردادهای آن نیز آماده امضا بود که با سانحه برای رئیسجمهور متوقف شد. اکنون هم نباید تعلل کنند. توانمندی مهندسان ایرانی در مهندسی، طراحی و ساخت در تأسیسات دریایی و حتی حمل و نصب تأسیسات غولپیکر در کشور بومیسازی شده است.»
وی افزود: «تا افق ۱۴۱۸ فقط نیمی از کشور گاز دارد؛ آن هم در سناریوی خوشبینانه! ایران اکنون در ابتدای شکاف ناترازی گاز قرار گرفته و بحران هنوز شروع نشده است. قطریها با سرمایهگذاری ۴۵ میلیارد دلاری، تولید LNG خود را تا ۲۰۳۰ حدود ۶۰ درصد افزایش میدهند. در ایران قرارداد فشارافزایی امضا شده، اما تأمین مالی
۱۸ میلیارد دلاری آن مبهم است.»
ترک فعل درباره سازمان بهینهسازی انرژی
نباید از این موضوع کلیدی غافل شد که هرچقدر هم تولید افزایش یابد، بدون مدیریت مصرف نمیتوان مصرف بیرویه را تأمین کرد، چه رسد به اینکه به صادرات فکر کنیم؛ چالشی که در سالهای گذشته، بهویژه در زمستانها، گریبان کشور را گرفته است.
برنامه هفتم توسعه، راهکار تجمیع سازمانهای متفرقه در حوزه مدیریت انرژی و راهاندازی «سازمان بهینهسازی مدیریت راهبری انرژی» بهعنوان معاونت رئیسجمهور را ارائه کرده، اما دولت تاکنون از این تکلیف قانونی طفره رفته است.
سید اسماعیل حسینی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس، در این زمینه گفت: «حوزه انرژی یکی از نقاط قوت کشور است. به لحاظ ذخایر کشفشده گاز در جهان دوم هستیم و به لحاظ ذخایر ترکیبی نفت و گاز، رتبه نخست را داریم؛ اما در سالهای اخیر مصرف گاز ما از تولید پیشی گرفته و به همین دلیل دچار ناترازی گاز شدهایم. برای رفع ناترازی هم دو کار باید انجام داد: افزایش تولید و مصرف بهینه.»
نماینده مردم شیراز ادامه داد: «در حوزه مصرف، سازمان بهینهسازی مدیریت راهبری انرژی با همت کمیسیون انرژی شکل گرفت و رئیسجمهور هم حکم زده تا اجرائی شود. در حوزه تولید نیز پروژه فشارافزایی پارس جنوبی باید اجرائی شود، وگرنه در سالهای آینده با افت تولید، تأمین گاز خانگی، صنعتی و تجاری به مشکل خورده و کشور دچار چالش میشود.»
امروز به فکر آینده باشیم
پارس جنوبی فقط یک میدان گازی نیست؛ ریه اقتصادی ایران است. هر روز تأخیر در اجرای طرح فشارافزایی، یعنی از دست رفتن میلیونها دلار، کاهش سهم ایران از میدان مشترک و افزایش خطر ناترازی گاز در زمستانهای آینده.
در حالیکه قطر با سرعت در حال بلعیدن سهم بیشتری از این میدان مشترک است، ایران هنوز پشت درهای بسته مجوزها منتظر مانده است.
بحران ناترازی گاز که در حال حاضر هم عیان شده، به گفته مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران با ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون مترمکعب کمبود گاز همراه است. این کمبود بهخاطر کمبود منابع زیرزمینی نیست، بلکه نتیجه مستقیم تأخیر در تصمیمگیری، نبود اجماع مدیریتی و فقدان زیرساخت اجرائی است. در واقع، ما میدان گازی داریم، قرارداد هم داریم، اما مصوبه و اجرا نداریم.