kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۷۶۰
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۶
راهکارهای مهار پدیده بیابان‌زدایی در کشور چیست؟ (بخش نخست)

لبهای خشکیده بیابان چشم‌انتظار مدیریت کارآمد (گزارش روز)

هراس دارم قدم بر قاچهای بزرگ لبهای تفتیده و تشنه بیابان بگذارم. تک و توک خارها و درختچه‌های کوچک بیابانی هنوز در جدال با مرگ و زندگی پنجه در خاک کشیده و محکم و استوار از موطن خود و خاک زرد رنگ آن محافظت می‌کنند.
 صدیقه توانا

به سادگی نمی‌خواهند تسلیم خشکسالی شوند، هنوز زنده‌اند و در برابر طوفان‌های شن خانمان‌برانداز مقاومت می‌کنند و از سرشاخه‌های سبزشان می‌توان فهمید که چه شجاعانه می‌گویند هنوز هم فرصت زندگی هست، هنوز هم بوی نای خاک باران خورده در زمین بیابان می‌تواند جانی دوباره به بوته‌های چشم‌انتظار شبنم و قطرات باران دهد.
شاید که نه، قطعا من و تو می‌توانیم ناجی کاکتوسها و درختچه‌هایی که با سبزی خود به خاک زرد بیابان جان می‌بخشند، باشیم.
می‌پرسی چگونه؟ شاید این سؤال تو را با خود به بیابان لم‌یزرعی ببرد که گویی بلااستفاده است و از سر بی‌قیدی شانه‌هایت را بالا اندازی و اجازه دهی همین درختچه‌ها و خارهایی که از نظرت بی‌اهمیت هستند فنا شوند و وسیله‌ای شوند تا تو زمستان سردت را با سوزاندن آنها گرم کنی و ریشه‌ها و برگهای نازکشان را در کوره بخاری‌‌ات سرخ کنی.
دست نگه‌دار، بی‌امان تبر نابودی‌ات را بر جان نحیف این درخت‌های بیابانی نزن اگر بدانی که همین خارها و بوته‌های از نظر من و تو بی‌ارزش، نجات‌دهنده خاک زمین می‌شود و بیابان‌زایی را مهار می‌کند و افسار بیابان‌زایی می‌شود، با ریختن پارچی آب پای یکی از تک بوته‌های بیابان حاشیه شهرت، قهرمان بیابان‌زدایی خواهی شد.
بیابانهای تشنه چشم انتظار قهرمانان بیابان‌زدایی هستند و چه خوب است که تو اولین قهرمانی باشی که مدال افتخار نجات بیابان را برگردنت می‌آویزی!
هم‌اکنون 32 میلیون هکتار بیابان در کشور وجود دارد که از این میزان 6/5 میلیون هکتار آن کانونهای بحرانی است که برای کنترل آنها بیش از هرچیز علاوه بر اعتبار، نیاز به مشارکت مردمی دارد.
ارزش اقتصادی حفظ منابع آب، خاک و ترسیب کربن، در هر هکتار از جنگل‌ها یا فضای سبز کشور 300 برابر ارزش اقتصادی تولیدات چوب میوه و علوفه است و با توجه به آنکه در هر هکتار از جنگل‌های کشور دو نیم تن اکسیژن تولید و بیش از 7 تن گازکربنیک و آلاینده‌ها را جذب می‌کند، بنابراین حفظ جنگلها، مهار بیابان‌زایی و توجه به راهکارهای مهم بیابان‌زدایی باید نه‌تنها در دستور کار مسئولان بلکه مورد دقت نظر مردم هم قرار گیرد.
در دو شماره گزارش پیش‌رو به چگونگی تشکیل پدیده بیابان‌زایی، خطرات افزایش این پدیده برای ساکنان زمین و راهکارهای برخورد با کانونهای بحرانی بیابانی در کشور و بهترین شیوه بیابان‌زدایی خواهیم پرداخت.
تهدیدات پدیده بیابان‌زایی
قبل از آنکه بخواهیم با تهدیدات پدیده بیابان‌زایی و راهکارهای بیابان‌زدایی بپردازیم، بهتر دیدم نقطه نظر یکی از خاک‌شناسان وعضو مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع را در مورد تعریف خود بیابان بدانم.
رضا امجدیان عضو فعال این مؤسسه در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان می‌گوید: «بیابان به مناطق دارای اقلیم‌های فراخشک و خشک که میزان متوسط بارندگی سالانه آن کمتر از 0/1 میلیمتر و درصد پوشش گیاهی چندساله آن کمتر از 10 درصد باشد، اطلاق می‌شود.»
به او می‌گویم بیابان معمولا چه ویژگی‌هایی دارد؟  توضیح می‌دهد: «بارش کم دامنه نوسان دمای شدید و دمای بالا و تبخیر زیاد تعدادی از این ویژگی‌ها است.»
به نظر امجدیان، تبخیر تقریبا بیش از دو برابر بارش است و باد عامل اصلی تخریب و فرسایش محسوب می‌شود.
پوشش گیاهی بسیار فقیر و پراکنده هم یکی دیگر از ویژگی‌های بیابان است که این عضو مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع بدان اشاره کرده و برای اطلاعات بیشتر این موضوع خاطرنشان می‌کند: «بیابان‌ها اغلب بین 15 تا 30 درجه شمالی و جنوبی قرار گرفته‌اند و به دلیل نزول جریان‌های هوای خشک از بالای تروپوسفر به پایین، بخار آب در این مناطق کم شده و هوا بیش از حد خشک می‌شود. ضمن آنکه خاک‌های این مناطق دارای مواد آلی کم و اغلب کم تحول یافته هستند.»
وی اطلاعات مفیدی هم در مورد وضعیت خشکی و پدیده‌های بیابانی در جهان و ایران را در اختیارمان قرار می‌دهد و می‌گوید: «ایران با 1/2 درصد خشکی‌های جهان، 2/4 درصد پدیده‌های بیابانی فاقد پوشش و 3/08 درصد مناطق بیابانی جهان را در خود جای داده است.
همچنین 61 درصد از مساحت کشور در اقلیم خشک و فراخشک قرار دارد که 3/1 برابر درصد جهانی(19/6 درصد) است.
اگر چه 32/5 میلیون هکتار از اراضی کشور در وضعیت بیابانی قرار دارد، اما در تقسیم‌بندی‌های اکوسیستمی، 43/7 میلیون هکتار آن در زمره اکوسیستم بیابانی است.»
امجدیان با اشاره به اینکه 20 میلیون هکتار از اکوسیستم بیابان هم تحت تاثیر فرسایش باد است می‌گوید:‌ «از این مقدار 6/4 میلیون هکتار در محدوده کانونهای بحرانی است که در 182 منطقه، 97شهرستان و 18 استان کشور پراکنده است. چنین شرایطی باعث شده که بیش از 20 درصد مساحت کشور را اراضی بیابانی تشکیل دهند و در حال حاضر هم سرانه بیابان در کشور 0/5هکتار است در حالی که سرانه جهانی 0/22 هکتار می‌باشد.
نیاز تالاب‌ها به توجه ویژه
پدیده بیابان‌زایی خیلی فراتر از مسائلی است که در برخی از گزارش‌ها آمده است و در حال حاضر هم در وضعیت خیلی بدی در تشکیل پدیده بیایان‌زایی هستیم که این موضوع خود دلایل متعددی دارد و برخلاف تصور، از حوزه کاری سازمان جنگلها که همه گمان می‌کنند متولی اصلی این مسئله آنها هستند خارج می‌باشد.
این نقطه نظر دکتر محمد خسروشاهی رئيس بخش تحقیقات بیابان در مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور است که در پاسخ به این سؤال که چه عواملی در تشکیل بیابان‌زایی دخیل هستند، می‌دهد و با بیان نظرات دیگری در مورد تهدیدات این پدیده اظهار می‌دارد: با توجه به توضیحات فوق چندین وزارتخانه برای جلوگیری از اثرات مضر و مخرب بیابان باید دست به دست هم دهند و برای جلوگیری از ریزگردها که از مهم‌ترین اثرات افزایش پدیده بیابان‌زایی محسوب می‌شود وارد عمل شوند. چرا که ریزگردهایی که از جنوب و جنوب‌غرب و دریاچه هامون برمی‌خیزد و پودرهای نمک حاصل از دریاچه ارومیه همگی مربوط به کم‌آبی است و اگر بتوان به طریقی مسئله آب را حل کرد مقدار بیابان‌زایی هم کم می‌شود.
دکتر خسروشاهی بر این باور است که اگر آبی که در سیستان و بلوچستان از طریق افغانستان تامین می‌شد قطع نمی‌گردید هم مشکل ریزگردها حل می‌شد و هم راهکاری برای بیابان‌زدایی بود.
از آقای خسروشاهی می‌پرسم چرا این آب قطع شده است؟ وی بستن سد بر روی آب در افغانستان را یکی از این دلایل بیان کرده و اضافه می‌کند: «وقتی حق آب‌های طبیعی تالابها را رعایت نکنیم طبیعی است با این مشکلات روبه‌رو شویم. اکثر تالابهای ما در داخل کشور از جمله فارس، کرمان و اصفهان خشک شده است بهره‌برداری بیش از حد از منابع طبیعی علاوه بر آنکه بر افزایش بیابان‌زایی دامن می‌زند باعث تولید ریزگردها هم می‌شود.» وی تاکید می‌کند: «با توجه به آنکه مدیریت درست آبی در کشور صورت نگرفته است الان وضع به جایی رسیده است که چندین سال است که چند کارگروه بر روی دریاچه ارومیه برنامه‌ریزی می‌کنند ولی هنوز به نتیجه نرسیده‌اند.»
225 کانون تولید فرسایش باد در کشور
متاسفانه طی چند سال گذشته کانون‌های بحرانی بیابانی در کشور از 185 کانون تولید فرسایش باد به 225 کانون رسیده است و این مسئله باعث افزایش پدیده بیابان‌زایی در کشور می‌شود. دلیل این افزایش کانون‌های تولید فرسایش بادی را از دکتر خسروشاهی می‌پرسم. می‌گوید: «تالاب جازموریان به این شکل که الان می‌بینید (خشک) نبود، زاینده‌رود خشک شده و همه این اتفاقات به مدیریت غلط برمی‌گردد. تا چند سال قبل هامون آب داشت و مردم در آنجا قایق‌ سواری می‌کردند و ماهی می‌گرفتند ولی الان به کانون گرد و غبار تشکیل شده است و این نوع مدیریت از نظر ما که اکوسیستمی به منابع نگاه می‌کنیم روش درستی نیست.»
رئیس بخش تحقیقات بیابان موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور به تفاوت بیابان و بیابان‌زایی و مضرات هر یک اشاره می‌کند و می‌گوید: «بیابان اکوسیستمی است که طی فرایندی به وجود می‌آید ولی بیابان‌زایی فرایندی پویا است که حرکت دارد و زیاد می‌شود و خطر آن قطعا از بیابان بیشتر است. بیابان یک شرایط طبیعی است که ما در طول و عرض جغرافی خشک قرار داریم و موقعیت کشور ما بیابانی است.»
بیابان‌زایی در هر نقطه از کشور اتفاق می‌افتد. سمیرم زمانی آنقدر علوفه داشت که منطقه‌ای کاملا سرسبز بود، اما دام‌ها علوفه‌ها را خوردند و الان متاسفانه به کانون بحران تبدیل شده است و در گرگان نیز با تشکیل تپه‌های شنی مواجه هستیم، شهری که بسیار سرسبز بود!
مدیریت غلط منابع طبیعی و افزایش بیابان‌زایی
عدم مدیریت صحیح منابع طبیعی مهمترین دلیل افزایش بیابان‌زایی طی سال‌های گذشته است.
این نقطه نظر را صراحتا خانم سکینه عمرانی نماینده مردم سمیرم و عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی بیان کرده و در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان می‌گوید: «مناطقی که قبلا دارای پوشش گیاهی مناسب بودند با استفاده بی‌رویه و غیراستاندارد خشک شدند، همچنین قطع درختان در شمال و عدم کشت را هم باید به دلایل فوق افزود.»
به اعتقاد وی مثل دیگر کارشناسان پوشش گیاهی در بهبود آب و هوا و ذخیره آب اثر مهمی دارد و در این بین عدم نظارت بر منابع مخصوصا جنگل‌ها تاثیر منفی به ارتباط با پیشرفت بیابان‌زایی دارد.
منتخب مردم سمیرم اضافه می‌کند: «متاسفانه با افزایش گرمای زمین و تبخیر شدید از سطح خشکی‌ها، مشکل عمده‌ای که گریبانگیر برخی از کشورها شد و در آینده هم با وضع بدتری مواجه می‌شوند، گرما و کمبود منابع آبی است که با کم شدن منابع آبی تحت تاثیر منفی قرار گرفته و با مدیریت غلط وضع سخت‌تر هم می‌شود. هرچه زمان می‌گذرد به دلیل افزایش گرمای زمین این مشکل حادتر می‌گردد و البته این گرما مختص ایران هم نیست، بلکه کشورهای دیگر هم درگیر هستند.»
خانم عمرانی با اشاره به اینکه جنگ نفت امروز به جنگ آب تبدیل شده و وضع وخیم‌تر می‌شود، بر برنامه‌ریزی صحیح برای مدیریت درست منابع تاکید می‌کند و می‌گوید: «وقتی منابع آب موجود را به خاطر تبخیر از دست می‌دهیم، بهترین روش این است که در ترمیم پوشش گیاهی به خصوص جنگل‌ها برنامه‌ریزی دقیقی صورت گیرد و این کار بودجه زیاد نمی‌خواهد، بلکه مدیریت صحیح می‌خواهد.» خانم عمرانی با صراحت اعلام می‌کند: «مدیریت قوی بهتر از بودجه زیاد است، اگر مدیریت و نظارت نباشد، بودجه به تنهایی نمی‌تواند کارساز باشد. مدیریت قوی مهم‌ترین اثر را در کاهش بیابان‌زایی دارد.»
وی برای نمونه به جنگل‌کاری‌های مصنوعی در زمین‌های چندین هزار هکتاری در ترکمنستان اشاره کرده و خاطرنشان می‌سازد: در چند سال آینده شاهد جنگل‌‌های انبوه در عشق‌آباد که به روش قطره‌ای آبیاری می‌شود خواهیم بود.» وی بر این باور است که ما مجبوریم برای حفظ جنگل‌ها سطح زیر کشت درختان در بیابان‌ها را افزایش دهیم و البته اخیرا طرحی مبنی بر کشت دیم در برخی مناطق مطرح شده که منابع طبیعی به مردم واگذار شود تا به کشت گیاهان دارویی بپردازند که هم در حفظ منابع طبیعی و هم جلوگیری از فرسایش خاک موثر است. از وی در خصوص اقدامات ویژه در مجلس و کمیسیون کشاورزی برای مقابله با مشکلات خشکسالی و مهار بیابان‌زایی می‌پرسم می‌گوید: «یکی از راه‌هایی که گرچه پرخرج است انتقال آب از خلیج فارس می‌باشد، این مسئله را مطرح کردیم و در وزارت نیرو در حال بررسی است و در مجلس هم در قوانین بودجه بحثی تحت عنوان انتقال آب به فلات مرکزی ایران مطرح شده و در ردیف بودجه‌ای قرار گرفته و باید روی آن کار کارشناسی دقیقی صورت گیرد. ما برای مهار بیابان‌زایی باید از قدم‌های کوچک شروع کنیم تا به کارهای بزرگ‌تر برسیم.